فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از هلند می آیم؛ کشور کوچکی در اروپا...
با ایشان در هلند آشنا شدم. هلندی الاصل. ایمان عمیق و عمل به دستورات دین از سوی ایشان خیلی مرا متحیر کرد.
این ویدئو ایشان است که از هلند به پیاده روی اربعین رفته است.
می گفت: «من واقعا باور نمی کردم که یک غیر مسلمان می تواند مسلمان شود!»
فرایند مسلمان شدنش را توضیح می دهد که خودتان ببینید. اما برایم قابل توجه بود که می گفت:
« مردم فکر می کنند اگر موهایتان را درست کنید و آرایش کنید یعنی خوشحالید و حالتان خوش است. اما آن موقع من اصلا احساس خوشی نداشتم. چون دائم نگران این بودم که ظاهرم چه طور است؟ مردم چه فکر می کنند؟
ولی الان که دارم حجاب می پوشم دیگر برایم اهمیت ندارد که مردم درباره ام چه فکری می کنند و فقط نظر خدای تعالی برایم مهم است. و اینگونه اعتماد به نفس من برگشت...»
💡 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
🇮🇷@saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از هلند می آیم؛ کشور کوچکی در اروپا...
با ایشان در هلند آشنا شدم. هلندی الاصل. ایمان عمیق و عمل به دستورات دین از سوی ایشان خیلی مرا متحیر کرد.
این ویدئو ایشان است که از هلند به پیاده روی اربعین رفته است.
می گفت: «من واقعا باور نمی کردم که یک غیر مسلمان می تواند مسلمان شود!»
فرایند مسلمان شدنش را توضیح می دهد که خودتان ببینید. اما برایم قابل توجه بود که می گفت:
« مردم فکر می کنند اگر موهایتان را درست کنید و آرایش کنید یعنی خوشحالید و حالتان خوش است. اما آن موقع من اصلا احساس خوشی نداشتم. چون دائم نگران این بودم که ظاهرم چه طور است؟ مردم چه فکر می کنند؟
ولی الان که دارم حجاب می پوشم دیگر برایم اهمیت ندارد که مردم درباره ام چه فکری می کنند و فقط نظر خدای تعالی برایم مهم است. و اینگونه اعتماد به نفس من برگشت...»
💡 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
🇮🇷@saritanhamasir
رفتم در یک مغازه عتیقه فروشی در هلند.
این کارت پستال ها به چشمم خورد. چهره ای از زنان مقدس
زن در میان همه ملت ها چهره ای با وقار و متانت و پوشش داشته. این چهره برای همه ارزشمند بوده و به عنوان هدیه بر کارت پستال ها نقش می بسته.
اما به مرور دستانی زن را به سمت بی پوششی و دوری از وقار و حیا سوق داده که عوارض آن حال بد دختران و زنان در غرب و شرق است که از آن برایتان خواهم نوشت...
💡 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
اینبار در #بلژیک ☺️🧕
من هر جا میروم از وفور #محجبهها هیجان زده میشوم. خیلی حس خوبی است. بخصوص وقتی چشم در چشم میشویم و لبخند ریزی میزنیم و با چشمی که میخندد و سر و لبی که آهسته تکان میخورد میگوییم: سلام علیکم... (سلام علیکم، زبان مشترک مسلمانان در جهان برای سلام کردن است.)
یعنی فرق نمیکند چه ملیتی هستیم. فصل مشترک ما یک دین آسمانی است و یک دستور الهی که در حال اطاعتش هستیم. در هر جغرافیایی... و این شیرین است... مثل آن جمله معروف که زندگی شیرین است، بندگی شیرینتر...
استادمان میگفت: حجاب چون امر خداست، زنان محجبه تمام لحظاتی که در پوشش حجاب هستند در اجتماع، در حال عبادت خداوند هستند. چون ما عبد خدا هستیم و عمل عبد نامش میشود: عبادت.
✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
برخی خیابانهای هلند رسماً پر شده از فروشگاهها و مغازههای محصولات اسلامی!
خیلی از دیدن این فروشگاه هیجان زده شدم!
همه، محصولات مذهبی، و بخصوص مرتبط با حجاب☺️😍.
تنوع فروشگاهها زیاد بود. یک روز از کل خیابان باید فیلم بگیرم...
✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز یکی از تلخترین صحنههای زندگی را در #هلند تجربه کردم...
در هلند رایج است که میزهای رستوران را بیرون رستوران هم میچینند و خیلیها کنار خیابان غذا میخورند. یعنی مردمی که عبور میکنند شاهد غذاخوردن دیگران هستند...
امروز یک جوان ظاهراً اروپایی و فقیر دیدم که خیلی غمانگیز به سمت یکی از این میزها آمد که همه پیتزا سفارش داده بودند و درخواست کرد یک برش هم شده به او هم بدهند... آنها اول بیمحلی کردند. اما اصرار جوان را که دیدند با او با تندی برخورد کردند که نمیشود و برود... از اینکه از بیش از ده نفر حتی یک نفر دلش نسوخت که یک برش از غذایش را به او بدهد شوک شدم.
او دقایقی خیره نگاه کرد و با چهرهای که دل شکستگی در آن موج میزد آنها را ترک کرد. داشتم دیوانه میشدم. کاش آن لحظه در حال غذا خوردن بودم و کل غذایم را به او میدادم... کاش پول نقد همراهم بود که به او پولی میدادم....
هرچه بود باید کاری میکردم اما موقعیتش هیچ گونه برایم فراهم نبود...
خیلی اذیت شدم و ناخواسته یاد اربعین حسینی افتادم...
داستان سرعت گرایش جوانان غرب به اسلام از اینجا شروع میشود. از تجربه دو فرهنگ بسیار متفاوت...
🏴🌹@tanhamasirearamesh
شکلگیری شخصیت
دبیرستانی بودم که با کتاب «پرواز تا بینهایت» آشنا شدم. روایت شخصیت عباس بابایی؛ خلبان شهید.
در آن حس و حالهای دوران نوجوانی و جوانی به جرأت میتوانم بگویم این کتاب نقش بزرگی در ویران کردن دوستداشتنی های سطحی و بنا شدن ارزشهای بزرگ انسانی الهی و اصلاح جدی رفتارها و گفتارها، داشت.
نمیدانم تا امروز چند بار این کتاب را خواندهام اما میدانم دوست دارم همین امروز یک بار دیگر از ابتدا با تامل و تفکر بیشتر آن را مطالعه کنم. تجسم عملی یک شخصیت واقعی مسلمان، مومن، انقلابی و خدایی.
بخش بسیار اندکی از برخی از داستانهای کتاب را در ذهن مرور میکنم:
- دیدم عباس دارد تمام مشقهایش را پاک میکند، پرسیدم چه میکنی عباس جان؟ گفت: بابا گفته من با مداد سرکارش مشقهایم را نوشتهام و آن مداد بیت المال بوده...
- دیدم عباس در وسط تعزیه در نقش حضرت علیاکبر در حین رجزخوانی ناگهان از اسب پایین آمد و ادامه رجز را پیاده از اسب خواند. گفتم: چرا این کار را کردی عباس! گفت: لحظهای آن بالا غرور مرا گرفت. خجالت کشیدم...
- شنیده شد که شبها در حیاط خوابگاه دانشگاه در زمان دانشجویی در آمریکا بسیار میدود. گفتیم چه میکنی عباس؟ گفت: با اینکار شیطان را از خود دور میکنم...
- هرگز لب به پپسی نزد در آمریکا! گفتم چرا عباس؟ گفت: پولش مستقیم میرود برای اسرائیل...
- دیدم موهایش را با ماشین از ته زده! پرسیدم چرا عباس؟! گفت: وقت زیادی میگیرد مرتب کردن و رسیدگی به همین موها جلوی آینه. لای هر تار مویم انگار یک شیطان خوابیده بود!...
- در مسجد هنگام دعای کمیل صدای مداح آشنا بود. دیدم عباس است. بعد دعا ناخواسته بلند گفتم: سلام سرهنگ! همه برگشتند... عباس خیلی ناراحت شد. نگو آنجا گمنام شرکت و خدمت میکرده. دیگر هرگز پا در آن مسجد نگذاشت...
- گفتم عباس ۷۲ ساعت است درست نخوابیدی! گفت جنگ است وقت نیست. لبه جدول خیابان نشست. رفتم خرید برگشتم دیدم همانجا خوابش برده. سکوت کردم تا بیشتر استراحت کند. ناگهان پرید از خواب. خیلی دعوایم کرد چرا صدایش نکردهام...
- نوبت سفر حج شد. ناگهان عباس گفت شرمنده ام. من نمیتوانم بیایم. جنگ است. حج من در آسمان است... عید قربان آسمانی شد...
✍️🚩مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، #هلند و ایران
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh