💢بعد از مدت ها که از موشک پرانی یمن (حوثی ها) به سوی اسرائیل میگذرد به نظر می‌رسد برای اولین بار یک تیر موشک کروز یمنی توانسته به بندر ایلات با موفقیت اصابت کند. 🔸با توجه به زمان اصابت این موشک کروز در این مقطع و پس از مدت ها باید گفت ممکن است که این موشک کروز یک نوع جدید از موشک های یمنی (البته در اصل ایرانی ): ) باشد که تا حالا رونمایی و دیده نشده ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

ویدئویی بسیار عجیب و البته دیدنی از سرنگونی چند فروند پهپاد شناسایی رزمی ارتش ترکیه توسط نیروهای PKK. در توضیحات ارائه شده از سوی رسانه وابسته به PKK به سرنگونی پهپادهای بیرقدار TB2 ، آکینجی، ANKA و آکسونگور اشاره شده است که دست کم در مورد دو پهپاد آخر به احتمال بالا صحت دارد. به نظر می‌رسد سلاحی مشابه با مهمات پرسه‌زن ۳۵۸ ایرانی به دست نیروهای پ.ک.ک رسیده باشد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

⭕️ طنز _ ورزش اونایی که واسه باشگاه نرفتنشون بهونه پول میارن از این گربه بیاموزن حالا بهونه پول میاری! صبح به صبح از امکانات ورزشی شهرداری تو خیابونا استفاده می کنی؟ یا باز اونجا میگی ما بیکار نیستیم از من که دیگه مشغلت بیشتر نیست؟ هست؟!😁 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان 🌙 خدایا من رو تو این ماه بابت لغزش‌هام سرزنش نکن و از اشتباه و انجام گناه دورم کن❤️ ای عزت مسلمانان✨ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 🌺 #جزء_14 #قرآن_کریم 📥توسط استاد معتز آقایی ⏲ «در 32 دقیقه یک جزء تلاوت کنید» ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

بسیار تاسف بار است.. این درد را کجا فریاد بزنیم؟ سلبریتی ضد نظام است ولی طلبه مدافع نظام است! مسئولین نظام به مخالفان نظام تا نفری۶۰۰میلیون میدهند ولی طلبه مدافع نظام از شدت فقر و ناداری باید مسافرکشی کند و به قتل هم برسد ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#حدیث_روز ✍ امیرالمؤمنین على عليه السلام: مَنِ اشتَغَلَ بِذِكرِ الناسِ قَطَعَهُ اللّهُ سبحانَهُ عَن ذِكرِهِ هر كه به ياد مردم سرگرم شود، خداوند سبحان او را از ياد خود جدا كند . 📚 غررالحكم حدیث8234 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

داره تو روز روشن تزریق میکنه😳 🚕 تاکسی پرسی 🚕 😁ویژه برنامه طنز احکام رمضان هم احکام یادبگیر هم بخند😄 داستان سوم: حکم تزریقات فرد روزه دار ⭕️قسمت های دیگه تو راهه با این چالش ها: 🔹حکم روزه دختر۹ساله که ضعف داره 🔹خانم های باردار یا شیرده 🔹چند کیلومتری شهر،روزه باطله؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_هشتم ۲ 💭♥️شروع یک پایان تازه بدهی شرکت به پدر مسعود رو پرداخته بودیم و می خواستیم برای ارتقاء شرکت فکری بکنیم که بارداری من همه برنامه ها رو بهم ریخت. مسعود و خانواده ها حسابی #ذوق_زده بودند و به من امیدواری می دادند که نگران هیچ چیز نباشم و روی کمک آنها حساب کنم . بد ویار بودم و آن روزها از همه چیز بدم می آمد... اصلا لوس نبودم و سعی می کردم مقاومت کنم اما واقعا تحمل بعضی چیزها را نداشتم به خصوص تحمل #مسعود را اصلا نداشتم ... نمی توانستم کنارش بنشینم ، وقتی دستم را می گرفت حالم بد میشد ، از بوی بدنش حالم به هم می خورد ... و از این حال خودم بیشتر از مسعود عذاب می کشیدم . قرار گذاشتیم از این ویارم به کسی چیزی نگوییم . مسعود هم #مراعاتم را می کرد... فرزندم دختر بود 7 ماهه باردار بودم با صورتی باد کرده و دماغی پف کرده ، قیافه و هیکلم به هم ریخته بود ... اما با این وجود من برای مادر شدن و مسعود برای پدر شدن بی قرار بودیم . آن چند ماه به خاطر بی حالیهای من و ویاری که داشتم مسعود ساکت تر شده بود ، عمیق تر نگاهم می کرد و من ناخواسته گاهی از باردار بودن خودم خسته و حتی متنفر می شدم ، دلم برایش می سوخت اما چاره ای نداشتم ... به پیشنهاد پدر مسعود قرار شد چند روزی به ویلای دایی مسعود در شمال برویم تا من آب و هوایی عوض کنم. آنها یک روز زودتر رفتند و من مسعود هم فردایش عازم شدیم ... پیج و تاپ جاده چالوس و دوری راه حسابی خسته ام کرده بود وقتی رسیدیم چادرم را آزادتر گرفتم تا برآمدگی شکمم مشخص نشود به کمک مسعود وارد ویلا شدم . مسعود زیر لب شوخی می کرد تا حالم بهتر شود ... به محض ورود با جمعیت زیادی روبه رو شدیم خانواده دایی مسعود با عروس و داماد هایش به اتفاق خانواده خاله اش و کل خانواده مسعود آنجا بودند ، همه به افتخار ورود ما دست زدند و خوش آمد گفتند. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 خانمهای بی حجاب جلوی آقایان قربان صدقه ی بچه ی به دنیا نیامده ی ما می رفتند و من از خجالت صورتم قرمز می شد ، اما برای مسعود مشکلی وجود نداشت ، راحت بود ، با همه خوش و بش می کرد و راجع به دخترش بلند بلند حرف می زد و کلی پز می داد ... خواهر مسعود به کمکم آمد و اتاقم را نشانم داد چادرم را گرفت و به کمک او لباسم را عوض کردم از اینکار متنفر بودم اما بودن خواهرش از بودن مسعود بهتر بود . قرار بود سه روز آنجا بمانیم و من نمی دانستم که فردا شب #کل مسیر زندگیم #تغییر خواهد کرد ... ورود در آن ویلا شروع ماجرایی بود که ده سال از زیباترین سالهای زندگیم را سوزاند ... کاش زمان همانجا #متوقف می شد ... #ادامه_دارد ... ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh