eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.7هزار ویدیو
335 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اعتراف صهیونسیت‌ها به روحیه شکست ناپذیری حزب‌الله پس از شهادت سیدحسن نصرالله منشه امیر، مدیر رادیو رژیم صهیونسیتی: با رفتن سیدنصرالله، حزب‌الله نابود نخواهد شد! نگرانی اصلی ما، اندیشه و ایمان جبهه مقاومت است؛ اعتقاد به جهاد فی‌ سبیل‌الله و روحیه شکست‌ناپذیری حزب‌الله مانع هرگونه خوشبینی ما در آینده است. 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میخواید بدونید چرا عملیات پاسخ به ترور شهید هنیه به تاخیر افتاده ،‌ سردار حاجی‌زاده پاسخ شما رو میده! فرق میکنه که وزیر باشه ... 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #داستان (اختصاصی جهاد تبیین) #هم_نفس_با_داعش قسمت سیزدهم رفتم نشستم پیشش _ حالت خوبه
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 (اختصاصی جهاد تبیین) قسمت چهاردهم نغمه (این قسمت از زبون نغمه تعریف میشه) زنگ در به صدا در اومد و داداشم امیر علی که 7 سالشه درو باز کرد امیرعلی: نفیسه اس با مامانم رفتیم جلو در و باهاش سلام علیک کردیم چن تا کیسه تو دستش بود نفیسه: دیروز با مامانم رفته بودیم خرید، دلمون نمیومد برا نغمه جون چیزی نخریم... البته مامان گفتن که خود نغمه بیاد و بپسنده ولی حدس زدیم قبول نکنین واسه همین با فروشنده‌ها حرف زدیم واسه تعویض کیسه ی اول یه شال بلند تک رنگ طوسی بود با یه روسری کرم رنگ که طرح قشنگی داشت ... تو کیسه‌ی دومم یه پیراهن صورتی و نهایتا یه بسته شکلات لواشکی که با دیدنش دهنم آب افتاد _ مامانم بعد تعارفات زیاد رفت آشپز خونه تا چایی بذاره تا مامانم رفت آشپزخونه نفیسه اشاره کرد که بریم اتاق و وسایلا رو برداشتم و باهاش رفتم... درو پشت سر من بست. _ به بهانه‌ی اینا اومدم نظرتو بپرسم همون طور که جلو آینه داشتم روسری رو سرم می‌کردم تا ببینم چطوریه گفتم: خب هنوز برا تصمیم‌گیری زوده باید با شناخت بیشتری تصمیم بگیرم... (من قبل از بحث خواستگاری امیدو می‌شناختم و می‌دونستم پسر خیلی خوب و موجهیه، اما هیچ وفت حدس نمی‌زدم که مساله‌ی ازدواج ما دو تا مطرح بشه، جواب من مثبت بود ولی دوست نداشتم فردا روزی بهم بگن تو چقدر هول بودی) _ تو رو خدا داداشمو رد نکنی به خدا انقدر پسر خوبیه حتی یه بار تو خونه صداشو بالا نبرده، دستش تنگ هست ولی کاری و زرنگه.. بعدش طبق معمول پا شد اتاقمو وارسی کرد... می‌دونستم می‌ره سمت کتابا و یهو یاد نامه افتادم و بلند شدم تا کتابو قبل از اینکه نفیسه برداره یه جای دیگه بذارم بلند شدم کتابو یواشکی برداشتم چشماش سمت دیگه ای بود و کتابو که برداشتم برگشت سمت من .. _ عه کتاب جدید خریدی قلبم داشت از جا کنده می‌شد _‌ها... آره _ ببینمش... رمانه؟ جلدشو سمتش گرفتم که گفت: بده نگاش کنم گرفتم پشتم و گفتم حالا بعدا می‌خونیش سالی یه بار میای خونمون اونم بشینی کتاب بخونی؟ _ نه فقط یه نگاهی بهش میندازم... تو همین حین مامانم در زد و اومد تو _ دخترا براتون شیرینی آوردم _ ممنون زن دایی.... نغمه کتابو بده قول می‌دم سریع فقط یه نگاه بهش بندازم مامانم بهم نگاه کرد و اشاره کرد که کتابو بهش بدم _ باشه می‌دم بهت فقط بذار اول شیرینیا رو بخوریم بعدش مامانم رفت بیرون آروم پشت کردم بهش و داشتم پاکتو جابه جا می‌کردم که نفیسه دید... کلی به خودم بد و بیراه گفتم تو دلم... یه پاکتو نتونستم از نفیسه قایم کنم، این شوهر کردنم این وسط چیه _ خیلی کارت بده _ می‌دونم... چن بار خواستم ترک کنم ولی نمی‌شه... خب حالا چی هست... _ یه امانته نبابد کسی باز کندش _ برا کیه؟... یه کم فکر کرد،.... _ نکنه واسه امید باشه... هیچی نگفتم که خودش زود تر جواب خودشو داد _ نه بابا امید اهل این قرتی بازیا نیست کتابو گذاشتم جلوش که کنارش زد _ فوضولیم نمی‌ذاره دیگه کاری کنم... نغمه ما از بچگی صمیمی‌ترین دوستای هم بودیم چرا بهم نمی‌گی چیه؟ _ نمی‌تونم بگم... _ باشه فقط بگو برا امید هست یا نه که اگه نباشه برام مهم نیست... داشتم فکر می‌کردم که می‌تونم دروغ مصلحتی بگم یا نه که از دیر جواب دادنم به شک افتاد ولی چیزی نپرسید ... _ گفتم که امانته کتابو برداشت و شروع کرد به خوندن و اگه میبردم بیرون ممکن بود مامانم ببینه که بدتر می‌شد.. یواشکی انداختم تو کیفم که زیپش باز بود بعد آروم نزدیک کیف نشستم تا از حملات احتمالی نفیسه جلوگیری کنم... _ می‌گم نغمه... گفتی امانت داده کسی بهت ... مگه برا خودت ننوشته پس امانت بودنش چیه. _ نه برا من نیست فقط باید نگهش دارم...( اینکه تو اون پاکت چیه یه ماهه که معمای خودمم بود) 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1483813040.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✍ #نکات_دعای_عهد 17 «عاشق دلباخته»💕 🌀وَ السّٰابِقیٖنَ اِلیٰ اِرادَتِهِ...؛خدایا من از کسانی باشم
18 «عاشق شهید»💕 🌹قشنگترین درخواست و عهدی که در ادامه‌ دعا هست اینه؛ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ...؛ ✨خدایا هرچند از هم اکنون آماده ی جانفشانی تا رسیدن به شهادت هستیم، ولی امید و آرزوی ما شهادت در حضور حضرت در هنگامه ی ظهور هست 💠شکی در ارزش و مقام شهید نیست ولی، "شهادت" در کنار امام زمان (علیه السلام) بالاترین ارزشی هست که نمونه اش فقط در زمان حضور معصومین علیهم السلام بوده💯 🔰 یکی از علل بلندی مقام و ارزش شهدای کربلا اینه که در رکاب و مقابل امام زمانشون بشهادت رسیدند ❣← این نوع شهادت در هیچ دوره ای مخصوصا زمان غیبت، تکرار نشده و تنها هنگام ظهور دوباره عملی خواهد شد... 🌀یکی دیگر از عللی که به این شهیدان ارزشی فوق العاده داده و باید گفت اونهارو از همه ی شهدای تاریخ بالاتر برده اینه که؛↓ 💥شهادت یاوران امام از عوامل پیروزی قیام حضرت در سطح وسیع کره ی زمین و شهادت هیچ شهیدی این چنین نبوده است. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌱ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی... 🌱 دل ها شده بازار سردی از عواطف دل ها بهاران می شود وقتی بیایی... 🤚 ✦‎࿐჻ᭂ🖤🌷🖤჻ᭂ࿐✦ سلام و رحمت خداوند محضر شما همسفران خوب تنها مسیری صبحتون بخیر 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا