eitaa logo
تنهاترین منجی ...
621 دنبال‌کننده
4هزار عکس
582 ویدیو
122 فایل
مباحث مهدویت مبحث غیبت حضرت مهدی(عج) مبحث وظایف شیعه در عصر غیبت مبحث فواید دعا برای تعجیل در فَرَج کانال تنهاترین منجی در دیگر پیام رسان ها👇 👈با شناسه ی tanhatarinmonji@ در تلگرام سروش ایتا گپ آی گپ ارتباط با مدیر: @monji55555
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ (۷) 〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤 🌤 إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. ✍...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد می‌فرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک می‌کرد؛ از جمله برای او نوشت: ❌ اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطره‌ای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!! (مقتل ابن‌ابی‌مخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵) چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی ۵۰۰ سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود‌. 🌤...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضه انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی می‌خواهد او را در فاصله بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیه‌السلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند. (کامل ابن اثیر۲۸۳/۳) امام حسین علیه السلام به او فرمودند: وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمی‌گردی ، پیشه نمی‌سازی؟ آیا با من می‌جنگی حال آنکه می‌دانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است. عمر بن سعد گفت: می‌ترسم خانه‌ام ویران شود. امام حسین علیه السلام فرمود: من آن را می‌سازم. عمر بن سعد گفت: می‌ترسم که مالم گرفته شود. امام علیه‌السلام پاسخ داد: بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو می‌دهم. عمر بن سعد گفت: من عیال دارم و برای آنها می‌ترسم. امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند. آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه می‌فرمودند: ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری. ❌عمر به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم، جوهایش مرا بس است. (تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابن‌اثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰) ✍نامه ابن‌زیاد به عمرسعد ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لعین داد تا به او برساند؛ در آن آمده بود: ❌ من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی‌‌...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیره‌بخت، ظالم و فرومایه است. من می‌دانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمی‌رساند، اما این قولی است که من داده‌ام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنونده مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کناره‌گیری کن و لشکر را به شمر بن ذی‌الجوشن بسپار که ما دستورات را به او داده‌ایم. والسلام. 🕌....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت ام‌البنین سلام الله علیها آورد... (تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷) در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ، سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند. و پاسخی چنین دریافت کردند: 🌤ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند..... (مقتل الحسین/امین۹۸) و حتی امام علیه‌السلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، خدیجه کبری ، حضرت حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهم‌السلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت ننمودند:: ❌ همه اینها را می‌دانیم ولی تو را رها نمی‌کنیم تا از تشنگی هلاک گردی! (المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹) نتیجه: به راستی چگونه است که عده‌ای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با و عدم بیعت با او را ، علیه دستگاه حکومت دانسته‌اند؟؟! آن امام غریب، هرگز آغاز‌گر مبارزه و جنگ نبود و عبارت صحیح درباره آن حضرت، است. نه و و و و 👆ادامه دارد.... @tanhatarinmonji
✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ (۲۲) 〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤 🌤... حضرت سیدالشهداء می‌دانستند که دشمنان ایشان را رها نکرده و ایشان را به قتل می‌رسانند؛ ولی کاملا روشن است که صحیح نیست به جهت این آگاهی، خود را تسلیم دشمن کنند؛ لذا روایات حاکی از آن است که پس از ملاقات با سپاه جناب حر و حتی بعد از مواجهه با عمر سعد(لع)، حضرت -مطابق تکلیف ظاهری- تصمیم بازگشت یا تغییر مسیر فرمود، و از آنان خواست که ایشان را به حال خویش بگذارند تا برگردند. ولی دشمن نپذیرفت و مانع از بازگشت ایشان گردید. اشاره به مدلول آثار تاریخی و روایات مرتبط با این قضیه:👇 🔗 حضرت به حر فرمودند: اهل کوفه به من نامه نوشته ، جمعی را فرستاده، و از من دعوت کرده‌اند؛ شما هم اهل کوفه هستید، اگر بر قول و بیعت خویش باقی و ثابت هستید من وارد شهر شوم و گرنه برمی‌گردم. (مطالب السؤول٣٩٩/١) جناب حر گفت: من اطلاعی از این نامه‌ها و فرستادگان ندارم، اگر می‌خواهی از راه دیگری سفر کن تا به ابن‌زیاد بنویسم که او از راه دیگری رفته و من بر او دست نیافتم ، تو را به خدا خودتان را خطر نیندازید. امام حسین علیه السلام مسیری که به حجاز منتهی می‌شد در پیش گرفتند و آن شب را به سفر ادامه دادند؛ صبح روز بعد دیدند حر با لشکر خویش به طرف ایشان می‌آید؛ حضرت از او سبب را پرسیدند، جناب حر پاسخ داد: ابن زیاد نامه‌ای نوشته و مرا توبیخ کرده است؛ او جاسوسی برایم قرار داده که از شما جدا نشوم تا شما را نزد او ببرم. (لهوف۴۷) 🔗 امام حسین علیه السلام فرمود: کوفیان به من نامه نوشته و از من دعوت نموده‌اند، من هم آنها را اجابت کرده‌ام، اگر پشیمان هستند برمی‌گردم. با این که حضرت عملا می‌خواستند بازگردند ولی لشکر جناب حر مانع می‌شدند. پس از رسیدن لشکر عمر بن سعد نیز درخواست بازگشت تکرار شد ولی به نتیجه نرسید. (الاخبار الطوال ۲۴۹) 🔗 عمر بن سعد با حضرت ملاقات کرد و سپس به ابن زیاد نامه نوشت که : امام حسین تصمیم بازگشت دارد. (ارشاد ۸۲/۲) 🔗 امام حسین علیه السلام از عمر سعد خواست که ایشان را رها کند تا به مدینه برگردند. (لهوف ۴۹) 🔗 حضرت در روز عاشورا در ضمن اتمام حجت خویش بر آنان فرمودند: اگر [از دعوت من پشیمان شده‌اید و] خوش ندارید که من پیش شما باشم، مرا رها کنید تا برگردم و جای ایمنی قرار گیرم. (ارشاد ۹۹/۲) 🔗 جناب بریر در اجتماع با لشکر کوفه گفت: آیا نمی‌پذیرید که اینان به دیار خویش برگردند؟؟ (بحار ۵/۴۵) 🔗 جناب زهیر در ضمن احتجاجی با کوفیان گفت: خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده، تا ببیند چه می‌کنیم؟ ما شما را به یاری آنها و رها کردن ابن‌زیاد دعوت می‌کنیم...اگر نمی‌خواهید آنها را یاری کنید پناه بر خدا که دست خویش را به خون آنها آغشته نمایید؛ او را رها کنید خود داند و یزید. (تاریخ طبری ۳۲۳/۴) 🔗 جناب حر در ضمن احتجاج با کوفیان -پس از توبیخ شدید و نفرین- به آنها گفت: شما این بنده صالح خدا را دعوت کردید، اکنون که شما را اجابت نمود و نزد شما آمد، او را تسلیم دشمن نمودید؟! شما که می‌گفتید جانتان را فدای او می‌کنید، الان می‌خواهید خودتان او را به قتل برسانید؟! او را محاصره کرده‌اید و رهایش نمی‌کنید تا هر جایی که می‌خواهد برود؟! و مانند اسیری که از خود اختیاری ندارد با او رفتار می‌کنید. (ارشاد ۱۰۰/۲) 🔗 نامه ابن عباس به یزید و متذکر شدن درخواست امام برای رجوع به یزید (لع) (بحارالانوار ۳۲۳/۴۵) 📌نتیجه: همانگونه که اشاره شد، حضرت می‌دانستند که این نااهلان ، ایشان را رها نمی‌کنند و به قتل می‌رسانند ؛ اما به جهت این آگاهی ، معقول نیست خویش را تسلیم دشمن کنند، لذا از آنان خواستند تا ایشان را به حال خویش واگذارند تا برگردند. اهل انصاف پاسخ دهند: آیا این رویکرد و درخواست مکرر بازگشت و امتناع از جنگ و درگیری با دشمن ، اگر بنا را بر ادعای مخالفین ما که امام برای قیام فرمودند، قرار دهیم، زیبنده و شایسته حجت خداست؟؟؟ 〰〰🕌〰〰🐫🐪🌤 👈 حضرت سیدالشهداء -علیه‌ الصلوات الله- با علم به شهادت، از مدینه و مکه به قصد با یزید و از جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله و خانه خدا ، خارج گردیدند. 👈 و با علم به پیمان شکنی کوفیان، به جهت عدم بی‌تفاوتی به درخواست آنان و عمل به وظیفه امامت خویش و برای اتمام حجت با اهل کوفه، و در این میان امتحان شدن مردمان در یاری یا عدم یاری حجت خدا ، و اتمام حجت با تمام مردمان تا قیام قیامت در وظیفهء آنان در عدم بی‌تفاوتی نسبت به باطل 🕌با کاروانی متشکل از عیال و فرزندان خویش و معدودی از اصحاب باوفا راهی عراق گردیدند. @tanhatarinmonji
[17] ✔️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. ‌ 〰〰▪️〰〰〰〰〰 ⬅️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت از وطن با لعین تا سرحد شهادت بوده است؛ و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای صالحی نجف آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرموده‌اند؛ ⬅️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد. ___ ...هنگامی که امام فرزند شیرخوار عطشانش را به سوی سپاه دشمن آورد و از آنها درخواست جرعه‌ای آب کرد، بین لشکر دشمن اختلاف افتاد...گروهی می‌گفتند: او را گناهی نیست، به او آب دهید! دسته‌ای دیگر می‌گفتند: هرگز آنها را سیراب نکنید و از اهل خانواده احدی را زنده نگذارید! عمر بن سعد به حرملة بن کاهل اسدی رو کرد و گفت: حرمله، اختلاف را از بین ببر! ....حرمله تیری به سوی....💔.... امام حسین علیه السلام دست خود را از خون کودک پر می‌کرد و به آسمان پرتاب می‌نمود و می‌فرمود: 👈 آنچه بر من نازل شده‌ است سهل است زیرا در پیشگاه خداوند است،....خدایا تو گواهی بر قومی که شبیه‌ترین فرد به رسولت را کشتند، آنها بسته‌اند که احدی از خاندان پیامبرت را زنده نگذارند. (مقتل الحسین/مقرم۳۴۴- مقتل ابی‌مخنف۸۳- تاریخ طبری۴۴۸/۵) 〰〰〰〰〰〰 نتیجه : مطرح کردن اجبار به بیعت با یزید، با توجه به علم خلفای وقت به عدم امکان وقوع چنین امری، به دست آوردن دستاویزی بود تا آثار اهل بیت علیهم السلام را محو و نابود کنند. علت حرکت و خروج سالار شهیدان تمکین امر الهی است و علت حرکت و ایشان از مدینه و آنگاه مکه، از خود و آل الله علیهم‌السلام و حفظ حرمت بیت‌الله ، و با است. و راهی شدن آن حضرت به سمت کوفیان، عدم بی‌اعتنایی به درخواست مردم،اتمام حجت با مردمان و امتحان هر آن کسی است‌ که در مسیر این کاروان قرار می‌‌گیرد یا صدای غربت و یاری طلبی حجت خدا را می‌شنود؛ 💡به خاطر داشته باشید:: 🔚حکومت حق الهی اهل بیت علیهم‌السلام است ولی امام وظیفه ندارد برای گرفتن حکومت، خود را به کشتن دهد و قیام بالسیف تنها بر عهده امام عصر ارواحنافداه است. 🔚 علم و آگاهی امام به شهادت‌شان ، انگیزه امام به قصد و انگیزهء خلع از خلافت را کاملا منتفی می‌کند! و اثبات این آگاهی در انگیزهء حرکت حضرت دخیل است، لذا برخی شدیدا در صدد انکار آن هستند تا بگویند حضرت از شهادت خود آگاه نبوده است!! جایی که ام‌سلمه نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود، امام حسین علیه السلام ، ۶۰ سال پس از هجرت من به شهادت می رسد ،چگونه سیدالشهداء از آن بی‌خبر می‌ماند؟؟!! (المعجم الکبیر الطبرانی ۱۰۵/۳- تاریخ مدینه دمشق۱۹۸/۱۴- تاریخ بغداد ۱۵۲/۱ و....) آثار و اخباری که در این زمینه وارد شده و اثبات کنندهء مدعای ماست، 2 قسم است: 1⃣ قسم اول: آنچه دلالت بر دانش وسیع همه معصومین دارد. 2⃣ قسم دوم: روایات حاکی از اطلاع سیدالشهداء علیه‌السلام از شهادت در این سفر . _______ ✔️ادامه دارد...... ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🌐 ... 🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤 📝🔍 https://t.me/joinchat/AAAAAD0VAZd23pFbq5w3KA