*آزادی بیان!* 🔺 صادق هدایتی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

با یه سریا حرف می‌زنی انگار وسط شبکه اجتماعی هستی همش توییت و استوری‌های دیگران رو برات طوطی وار تکرار می‌کنن بابا یه ذره از مغزت استفاده کن نظر خودت رو بگو شاید خوشت اومد #توییت 🔺 پطروس مقدس🔺 طنزیم| @tanzym_ir

*چرا می‌زنید؟* گفت: چرا نیروهای انتظامی جَوانان معترض را می‌زنند؟! این‌طوری نباید جواب اعتراض مدنی را داد. گفتم: وقتی طرف دستش چاقو یا اسلحه است و نزنی می‌زند، می‌شود مسالمت‌آمیز با او برخورد کرد؟! گفت: خیلی از این جوانان اسلحه ندارند. چرا همه را به یک چوب می‌رانید؟ باید گفت‌وگو کرد. فضای جامعه نیازمند گفت‌وگوی همه‌ی مردم است. گفتم: نیاز به گفت‌وگو را که اول حزب‌اللهی‌ها گفتند. در دانشگاه داد زدیم؛ «اگر بهم فحش بدی بازم برات جون میدم» اما باز با فحش رکیک و بطری آب و مشت و لگد پذیرایی شدیم. آمار کشته‌های دو طرف را که حتی اگر با کشته‌سازی‌های دروغین هم حساب کنی باز کفه‌ی شهدای امنیت سنگین‌تر است. گفت: ولی باز هم این‌ها دلیل نمی‌شود که جَوان‌های مثل دسته‌ی گل مملکت را اعدام کنند. این‌ها سرمایه‌های این نظامند. چرخه خشونت با اعدام متوقف نمی‌شود. گفتم: حکایتی هست که؛ «شخصی با سپری بزرگ به جنگ رفته بود. از قلعه، سنگی گران بر سرش زدند و بشکستند. بِرَنجید و گفت: ای مرررررردک! کوری؟ سپری بدین بزرگی نمی‌بینی و سنگ بر سر من می‌زنی؟» 🔺سبحان ملک محمدی🔺 طنزیم | @tanzym

حکایات ابوسعید *بیل در راستای افق* نقل است روزی ابوسعید ابوالدِق را قطعه‌ی ویدئویی رسید که در آن تربچه‌نقلی‌ها را با فنون سبزی‌آرایی به شکل قارچ‌های گوگولی درآوردندی. ابوسعید را این صناعت دلپسند افتاده، عزم آن کرد باغچه‌ای مملو از تربچه‌نقلی جهت آن‌گونه سبزی‌آرایی‌ها بسازد. پس به قصد ابتیاع بیلچه و بذر برون شد. چون در مسیر می‌رفت، از دور پنج تن از پُررویانِ قرنیه‌مشکی و قُلدرانِ چهارشانه‌ی در ابعاد کشتی که طریقت‌شان این بود گاز بدهند به حالت زیگزاگی‌عشقی را بر بساط ماروپله بدید که با شور زایدالوصفی به تفریح و مؤانست پرداخته، فیلم گرفته و ثبت خاطره کردندی. ابوسعید را که حال خوشی از آدم‌گشتن آن جماعتِ هیکل‌تارزانِ مردم‌آزار دست بداده بود، از همان فاصله‌ی دور به جانب گولاخان بانگ بداد که «صفا باشد!» و به راه خود ادامه بداد. چون به دکان دررسید، بدید که مشتریان «اَی باباااا»گویان از دکان خارج شوند! از روی تحیّر ابروی راست را بالا بینداخت و لب‌ها را U برعکس بنمود. به دکان داخل گشت و بیل‌فروش را بدید که غرقه در اخبارگوییِ شبکه‌ای برون از ثغور بوده، به‌سبب آنچه می‌‌بیند، از صدر تا ذیل مملکت را سَقَط گوید! ابوسعید از روی اسف سر تکان بداد و بیلچه‌ای بر پیشخان بگذاشت، لیک دکان‌دار را هیچ بدو التفات نبودی. پس اندکی سر بخاراند و محض خالی‌نبودن عریضه، خود نیز اخبار را به تماشا بنشست. ناگاه آن گُنده‌بکانِ کریه‌المنظرِ بنشسته بر بساط ماروپله را در اخبار بدید که شرح ماجرایی دهند بسی شاخ‌رویاننده! چنان از بساط ماروپله‌ی خود داستانی دگرگونه بافتندی که ابوسعید را تَشتَک از سر پریده، به‌گونه‌ای دچار تپش قلب بگشت که ضرب‌آهنگ گرومپ‌گرومپ آن، دکان‌دار را ملتفت وی بساخت. ابوسعید به لطایف‌الحیلی دفع تنش نموده، پنج بیل ابتیاع بکرد و از دکان برون شد. پس فی‌الفور برای جمعی از دست‌پروردگانِ قندعسلِ کاکل‌به‌سر که شاخه‌نبات بودند و نقلِ تر، لوکیشن بفرستاد و نزد خویش‌شان فرابخواند. چون یارانِ خلف دررسیدند، بیل‌ها به دست‌شان بداد و بانگ بزد: «افرااااد آماده! قدم رو! هِک دو سه چار! هِک دو سه چار!» و آنان را به پاتوق آن گولاخانِ اکاذیب‌چی هدایت بنمود. پس بگفت‌شان: «دسته‌ی این بیل‌ها را راستای افق بگرفته، در حلق این انکرالاصواتانِ دغل فرو نمایید که سرحدات چاخان‌پاخان را جابه‌جا نمودندی!» یارانْ نیک اطاعت بکردند. پس ابوسعید گل‌دسته‌های خود را مرخص کرده، به دکان سبزی‌فروشی رفته، پنج کیلو تربچه‌نقلی فراهم بنمود و جهت تمدد اعصاب، آن‌ها را به شکل قارچ‌های گوگولی آرایید. #BBC#VOA#manoto #ایران_اینترنشنال #رادیو_فردا 🔺فاطمه بحرکاظمی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

✳️ باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار می‌کند: ⭕ اگر تو جمع جوک تعریف می‌کنی و همه می‌خندن یعنی شما یه استعداد بالقوه داری که خودت خبر نداری 😏 ⭕ تو این دوره ما این استعداد بالقوه رو بالفعلش می‌کنیم 😎 👈 دوره‌هامون از این قراره: 🔺 #طنز_مطبوعاتی 🔺 #شعر_طنز 🔺 #کاریکاتور_مطبوعاتی 🔺 #نویسندگی_استندآپ 👈 برای پیش ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیش‌تر به آیدی @amoozesh_tanz در تلگرام، بله، ایتا و روبیکا پیام بدید. ⏳ شروع کلاس ها از 25 آبان 1401 خواهد بود.

نیروی انتظامی دیروز جمال خاشقچی روزنامه‌نگار مخالف رژیم را هم قطعه‌قطعه کرد! 🔺سیماشرفی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

⭕️ کشف ۱۵۰۰ قبضه سلاح سرد و گرم از اغتشاشگران تهرانی 🔴 باربد بابایی در جنگل‌های شمال زیر نور لطیف آفتاب صبحگاهی: نگیر ازشون این سلاح‌ها رو لامصب! می‌خواد با این سلاح‌ها از خودش برای بچه‌هاش قهرمان بسازه! 😭 🔺فاطمه بحرکاظمی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

*میم مثل مستدل* اغتشاشگری در توجیهِ کندن نرده‌های وسط خیابان، گفته می‌خواسته ببیند نرده‌ها محکم هستند یا نه. با توجه به الگو، گزینه مناسب را انتخاب کنید. ۱- استدلال فردی که با چاقو به گلوی دیگری زده است؛ الف) می‌خواسته ببیند شاهرگ دارد یا نه ب) می‌خواسته به یک نفر دیگر که نیاز به خون داشته، کمک کند ج) فکر کرده زیر گلویش چیزی چسبیده، خواسته بردارد که اشتباهی کار دستش بوده د) حین صحبت با بغل دستی‌اش داشته با چاقوی میوه‌خوری به جایی اشاره می‌کرده که یکدفعه فرد مورد نظر از اونجا رد شده ۲- استدلال بازیکن فوتبال ساحلی که دستش را به نشانه کوتاه کردن مو بالا برده؛ الف) می‌خواسته به صورت غیرمستقیم به رفیقش بگوید کچل کند بهتر از این مدل موست ب) می‌خواسته ببیند دستش تا کجا بالا می‌آید ج) می‌خواسته به مادرش یادآوری کند وقت هَرَس درختان باغ است د) می‌خواسته با بیماران سرطانی همدردی کند 🔺هانیه سادات حسینی‌زاده🔺 طنزیم| @tanzym_ir

محققین اثبات کردن از زمان فیلترینگ اینستاگرام در ایران، نرخ استفاده از جمله‌ی “اینجا چت سخته” تقریبا به صفر رسیده است #توییت 🔺حسین‌ صادقی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

⭕️ زلنسکی: اگر کمک تسلیحاتی ایران به روسیه نبود به صلح نزدیک‌تر بودیم* 🔴 وقتی رسیدی به قسمت بد قضیه و دنبال مقصر می‌گردی... 🔺وحید سلیمانی🔺 طنزیم/@tanzym_ir

روزی که مهران مدیری مرد هزار چهره رو می‌ساخت، شاید به مخیله‌اش هم نمی‌رسید یه روز یه عده پیدا بشن تو جلسات دادگاهشون دیالوگ‌های سکانس دادگاه فیلم رو تکرار کنن. 🔺محمد مطلبی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

روز ملی کیفیت رو به شامپو تخم‌مرغی‌ تبریک می‌گم. درد و بلات بخوره توی سر خودروسازی‌هامون مشتی! ای‌ول داری! 🔺فاطمه بحرکاظمی🔺 طنزیم| @tanzym_ir