eitaa logo
طنزیم
9.4هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
29 فایل
🔴از طنزیم باد مسئولین تا مسائل اجتماعی، سیاسی، تاریخی و... زیر قیمت بازار!😎 در تلگرام، بله و ایتا با شناسه @Tanzym_ir راه راه: instagram.com/rahrahtanz نطنز: instagram.com/natanz_ir 📢تبلیغ وتبادل: @tanzym_tabligh ارتباط با ادمین: @tanzym_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
پارسال، یه آقای موکب‌دار اصرار داشت که بهم آب یخ بده هر قدر هم من به خاطر گلودرد اصرار کردم آب ولرم خواستم قبول نکرد. آخرش گفتم: «I have a toothache» و ایشون اجازه داد مای غیر بارد بردارم. البته بعدش یادم اومد اشتباه به جای گلودرد، گفتم دندون درد! ! 🔺زینب سادات جزایری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
یک بار با یک زائر عرب‌زبان صحبت می‌کردم، فقط یک کلمه از حرفای همدیگه رو خوب می‌فهمیدیم؛ «ما ادری» (نمی‌فهمم چی میگی!) ! 🔺حیدر جهان‌کهن🔺 طنزیم| @tanzym_ir
! مجهز به روبنده سال اولی که رفتیم پیاده‌روی اربعین، یک گروه ۶ نفره شدیم ولی بعد که درست شمردیم، دیدیم ۱۶ نفرشدیم! «خدا بده برکت». آن سال‌ها زن‌ها به ندرت در راه‌پیمایی اربعین شرکت می‌کردند و بیشتر جمعیت مرد بودند. ما زن‌ها که می‌خواستیم ثابت کنیم می‌توانیم، هشت نفری آویزان مردهایمان شدیم که می‌خواهیم با شما بیاییم. آنها موافقت کردند ولی تا آخر سفر، این مردها بودند که آویزان ما بودند، چون‌ هرجا صف مردانه بود طولانی و وقت‌گیر بود ولی صف زن‌ها کوتاه، تازه موکب‌داران هوای ما را هم که زن بودیم بیشتر داشتند و بی‌نوبت ما را رد می‌کردند. ما نقش پشتیبانی مردها را بعهده گرفته بودیم. خلاصه که آن سال برای اقدامات امنیتی، هر هشت تا خانم، روبنده بستیم. یک گروه هشت نفری سرتا پا مشکی. جای‌تان خالی از یک جایی به بعد خودمان هم یک دیگر را نمی‌شناختیم، کلی هم عکس گرفتیم. حالا هروقت بی‌کار می‌شویم، عکس‌ها را می‌آوریم وسط و مسابقه می‌دهیم، مسابقه‌ی شناختن هر کدام از خانم‌های روبنده دار. 🔺فرزانه فولادی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
عکس رادیولوژی صهیونیسم!  🔺الهه جاودانی🔺  طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از باشگاه طنز
🧶 مقداری عربی یاد بگیریم زائرِ ایرانیِ تحتِ فشاری بین راه کرد در مشایه یک مرد عراقی را نگاه گفت:الآقا سلام الحار، مِن مَن فی الشُما بنده یحتاجُ الشدیداتًُ لِواحد مُستراح سُرعه سُرعه چون لتاخیرک لِهذا الامرِخیر می شود الوضع اینجانب فی الاین ساعت تباه البرادر مستراحی النشان الده لمن بنده خیلی فی الفشارم ،الاَخی دارم گناه البرادر العجل گر لا عجل فی الاین عمل می شوم البنده فی الجمع رفیقان روسیاه اُه اگر لافهم الباشد چه چیز ،اَلمستراح چالتًُ الوصل بالوله اِلا اَلگُنده چاه البرادر المَنِ المسکین به حالًُ زار زار انتَ فی الخنده نه آنهم اندکی بل قاه قاه البرادر،الاَخی فی السرعه آن را دِه نشان رحم کن فی الآنکه آورده ست فی الحاجت پناه البرادر سُرعه ،دارد می شود الوضع خیت بربخیزد من نهاد البنده ی درمانده آه الغرض در لحظه ی نزدیک بحرانی شدن شد موفق تا کند اوضاع خود را روبه راه پس،بیاموزید چندین واژه ی لازم که سخت آبروتان می رود با واژه هایِ اشتباه با چنین چسباندن" اَل" بر کلام فارسی بر سر خود می گذاری جان من تنها کلاه این همه بازی کنی با گوشی ات در طول روز اندکی اکنون زبان آموز با این دستگاه 💠 الاحمد الرفیعی الوردن الجانی 🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
🖤طنزیمی‌ها سلام 🔹پویش را که یادتون هست. 📣 خاطرات طنز و بامزه‌ی سفر زیارتی اربعین را، برای ما ارسال کنید تا با ذکر نام خودتان، در کانال‌های طنزیم منتشر شود. 🔹البته این خاطرات می‌تونه از زبان خودتون یا دوستان و آشنایانتون باشه. 🔹اگر عکس با مزه‌ای هم دارید برای ما بفرستید. 🔹مهلت ارسال اثر تا آخر مردادماه 📌 ارسال خاطرات به @Baron_rcs 🔺طنزیم🔺 طنزیم| @tanzym_ir
اگه تو هم اربعین از ترکیب قرآن و ادعیه و عربیِ راهنمایی و دبیرستان، و انگلیسی دست‌ و پا شکسته و زبان اشاره، با مردم کشورهای مختلف صحبت می‌کنی سلام! 🔺زینب سادات جزایری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
فقط یه ایرانی می‌تونه تو گرمای ۵۰ درجه، چای عراقی رو با چای عراقی روشن کنه. 🔺زهرا محمودی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
توی ون عراقی هر چی زور زدم نتونستم در رو باز کنم، راننده مجبور شد پیاده بشه در رو باز کنه. غرغرکنان به عربی با خودش گفت: «ایرانی‌ها موشک درست می‌کنن، هواپیما درست می‌کنن، ماشین درست می‌کنن بعد این بلد نیست در رو باز کنه!» موندم بخاطر تعریفش از وطنم خوشحال بشم یا بخاطر تخریب شدیدِ خودم، ناراحت! 🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
🔍 دموکراسی زورکی نگاه نکنید که آمریکایی‌ها الان خیلی نگران دموکراسی هستند، آمریکائی‌ها همیشه نگران دمکراسی بودند. آمریکایی‌ها نگران دمکراسی هستند اینجا، آمریکایی‌ها نگران دمکراسی هستند آنجا، آمریکایی‌ها نگران دموکراسی هستند همه‌جا، البته در خاور از نوع میانه‌ش بیشتر. حدود هفتاد سال پیش در چنین روزی، از بس نگران دموکراسی بودند در حالی‌که دستشان می‌لرزید و اعصاب برایشان نمانده بود، با یک کودتا شاه را که از ایران فرار کرده بود، برگرداندند ایران. آخر این شاه ترسو اعصاب برای آمریکا می‌ذاشت نه والا، احوالی واسش می‌ذاشت نه بابا. «بابا شاه نفهم، درست است که باید از رعیت زهر چشم گرفت ولی این کار را باید با دموکراسی انجام داد، نه با ترسیدن از دوتا آدم که تظاهرات می‌کنند و بعدش هم فرار کردن، می‌فهمی د/م/ک/را/سی. چند بخش بود؟ نمی‌فهمی خوب، چه کار کند این آمریکای بدبخت.» شانس که ندارد هرچه هم مهره‌ی شطرنج انتخاب می‌کند بی‌فهم و بی‌شعور هستند. اصلا نگرد دنبال شعور. آمریکا گشت نبود تو هم نگرد نیست، فقط در آمریکا فهم و شعور هست نه هیچ جای دیگر دنیا. به همین دلیل و برای حفظ دموکراسی دقیقا مثل حالا، باید به هر وسیله‌ای حتی کودتا، املای دموکراسی را زورکی توی حلق مردم تمام دنیا کرد. حتی اگر خفه شوند. 🔺فرزانه فولادی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
وقتی می‌گن از دماغ فیل افتاده. 🔺میثم حسینی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
! این روزا که حال و هوای اربعین حسابی داغ شده و از گرمی هوا همه چی یادمون رفته، یاد اربعین پارسال افتادم و «مای بارد»، تو اکثر موکب‌ها معمولاً بچه‌ها، زوار رو به «مای بارد» تعارف می‌کنند ماهم با این کلمه خاطره داریم و یک چالش که در هر چند تا موکب تکرار می‌شد. دخترم پرسید: «مامان اینا چی می‌گن؟» ـ مای بارد. + یعنی چی؟ ـ آب سرد. +آب به عربی چی می‌شه؟ ـ ماء. +پس چرا می‌گن مای؟! ـ عراقی‌ها اینطوری می‌گن! +بقیه عرب‌ها چطوری می‌گن؟ ـ....... و این‌جا بود که آموزش‌های دوران مدرسه به دادم رسید و یک قسمت از نگارش کتاب فارسی را به یاد آوردم که درمورد زبان و لهجه و اینا بود و برای بچه‌ها توضیح دادم که چی به چیه و کلمه آب رو مثال زدم که: درفارسی «آب» به ترکی «سو» به عربی «ماء» به انگلیسی «واتر» می‌شه و بین بچه ها بر سر تکرار کلمه آب رقابت بود و بی خیال بنده و «مای بارد» شدند. اینجا بود که دوباره سوال تاریخی علم بهتر است یا ثروت برایم تداعی شد و دانستم که علم همواره مفیدتر است. 🔺زهره محمدزاده🔺 طنزیم| @tanzym_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ در ۲۸ مرداد چه گذشت؟ تاریخاتور موشکافی می‌کند. 🖋نویسنده: محمدعلی النجانی 🖍 کاریکاتوریست: علی زارع 🎙اجرا: امیرحسن محمدپور 🎞 تدوین‌گر: ابراهیم وکیلی ⭕️رسانه طنز «کشِ ماست» را در اینستاگرام دنبال کنید: www.instagram.com/keshemast 🔺کش‌ماست🔺 طنزیم| @tanzym_ir
وقتی می‌گن مهندس شو کنارش هنر رو هم ادامه بده: 🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
تنها واسطه‌ی دعوا بین من و راننده تاکسی سر کرایه، ماشین حساب گوشیامونه. چون نه اون حرف منو می‌فهمه نه من حرف اون‌ رو, 🔺فرزانه فولادی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
یه بار توی کربلا با یکی از رفقا می‌خواستیم بریم مسجد نماز بخونیم، دیدیم همه چپ چپ دارن نگاه می‌کنن، اهمیتی ندادیم و رفتیم یهو دم در فهمیدیم مسجد فقط مردونه است. 🔺زینب سادات جزایری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
هم‌اکنون حمله استکان‌های معترض رژیم به صدا و سیما: 🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
! می‌گفت: «حاجی اعتیاد بد چیزیه!» گفتم: «آره ان شاالله هیشکی معتاد نشه بد بلای خانه‌مان سوزی‌ِ.» گفت: «پارسال این داماد و دخترم من رو معتاد کردن.» گفتم: «چطور آخه؟» (تو دلم فحششون هم دادم) گفت: «پارسال من رو به زور آوردن پیاده روی اربعین، امسال خودشون نیومدن ولی منو معتاد کردن. بیچاره‌ها با این‌که می‌گفتن بابا امسال گرمتره ولی با حاج خانمم اومدم اونم از من بدتر شده.» دیدم خانمش هم‌داره اون‌طرف می‌خنده، بعد گفت:« نمی‌تونستم و دوست نداشتم بشینم از تلویزیون ببینم و حسرت بخورم.» 🔺عباس قاسمی🔺 طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع سابقه کاری 👤نویسنده و اجرا: علی شاهمرادی 🔺طنزیم🔺 طنزیم| @tanzym_ir
! داشتیم از کربلا برمی‌گشتیم. من که چندین ساعت بود نخوابیده بودم همین جور چُرت‌ می‌زدم. عصر که سوار ماشین شدیم، همون‌جا خوابم برد. وقتی بیدار شدم، دیدم هوا تاریکه و جلوی در یه موکب هستیم، پیاده که شدیم دیدم برنج می‌دن. (حقیقتا تو عراق خیلی جایی که برنج بدن من ندیدم) خوشحال شدم و پیش خودم گفتم، دم‌شون گرم کله سحر دارن برنج و ماست می‌دن:) ۲ رکعت نماز خوندم، برنجم رو خوردم و سوار ماشین شدیم. توی راه به بغل دستیم گفتم: «ما نماز مغرب و عشا رو کجا خوندیم؟» گفت: «خب همین‌جا که بودیم!» و من این‌قدر گیج خواب بودم که حتی متوجه نشدم نماز همسفرام و بقیه که توی موکب بودن، بیشتر از من طول کشیده بود. قرار شد سر مرز من سریع برم وضو بگیرم و نماز مغرب و عشا رو بخونم. رسیدیم، سریع رفتم نمازمو خوندم و رفتیم که رفتیم. سفر تموم شد. صبح که رسیدم خونه، من تازه متوجه شدم که سر مرز از بس عجله کردم و گیج بودم، به جای این‌که نماز عشا رو شکسته بخونم، کامل خونده بودم. ان شاءالله اون ۴ رکعت اضافه، ذخیره قبر و قیامتم بشه.:)) 🔺زینب فرخیان🔺 طنزیم| @tanzym_ir
وقتی کتری‌ها قراره مدال المپیک چایی بگیرن: 🔺زینب علیمرادی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
عراقی‌ها بهمون قهوه می‌دن با این امید که خوابمون می‌پره، ولی چون پ ندارن خوابمون می‌بره. 🔺میثم حسینی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
وقتی می‌گم یه استکان قهوه بیشتر نخوردم، منظورم از استکان: 🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
روزهای خوش ترامپ در نظرسنجی‌ها تمام شد ترامپ: ای بابا ترور ساختگی هالیوودی هم جواب نداد، حالا چیکار کنم؟ 🔺محمد بنی‌اسدی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
همان‌طور که خدا استخوان‌های بینی را برای انسان محکم و سفت قرار داده که با یک ضربه نشکند، انسان‌ها هم تلویزیون را سفت و محکم ساختند که با دو ساعت دیدن نشکند. (نشکند یعنی نسوزد) تحلیل خواهر کوچیکم از تلویزیون: 🔺فاطمه دماوندی🔺 طنزیم| @tanzym_ir