طنزیم
سال دیگه قسمت بشه برم پیادهروی اربعین، یه ترازوی طلافروشی میذارم جلوم، کولهم رو با توجه به وزن وس
vezarat behdasht left the group.
#طنزیم_پرونده
🔺زینب فرخیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
#پویش_خاطرات_اربعین
#اسیرتیم_گرچه_گرمه_ولی_تو_مسیرتیم!
ما یکسال به همراه همسر و دخترم رفتیم اربعین کربلا سال 97بود
توی موکب هم ولایتیهامون بودیم که صلاة ظهر شد گفتن آقایون نماز به جماعت میخوانند، خانمها به فرادا.
یهو یکی از خانمهای هم ولایتیمون گفت یعنی چی ما هم باید نماز به جماعت بخونیم رفت از موکب بیرون بعد از چند دقیقه برگشت و گفت: «خانمها یا الله حاج آقا میخوان بیان داخل که نماز به جماعت بخوانیم» اومد کنار گوش ما گفت: «خودم رفتم از تو مسیر مشایه یه آخوند پیدا کردم اوردم» دیگه ما هم نماز به جماعت خوندیم که حاج آقا رکعت اول سوره یس خوند رکعت دوم واقعه، چه نمازی شد پا درد گرفتیم.
بعد نماز از حاج آقا تشکر کردیم و رفت، بعد از ظهر که شد یکی از خانمها گفت پاشیم بریم بیرون تو مسیر مشایه رو صندلی بشینیم که نگاهمون افتاد به موکب سیدصادق شیرازی که اون حاج آقا داشت اونجا خدمت میکرد به بقیه گفتم به به چه نمازی، چه امام جماعتی! ببینید کجاست!!!!!
🔺ناشناس🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
ولی ۹۰ درصد پسرهای مجردی که پارسال دعا کردن اگه تا سال دیگه ازدواج کنن کولهی زنشونم میارن، امسال کولههاشون رو دادن زنشون بیاره.
#طنزیم_پرونده
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
سال دیگه پیادهرویم رو، هم صبح انجام میدم هم عصر. چون امسال که فقط عصرها راه رفتم، یکطرف صورتم کلا آفتابسوخته شده و طرف دیگهش خامه.
#طنزیم_پرونده
🔺حسین عباسی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
امسال خیلی اذیت شدم سال دیگه حتماً باید زن بگیرم کولهام رو بدم بهش بیاره.
#طنزیم_پرونده
🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
امسال خیلی اذیت شدم سال دیگه حتماً باید زن بگیرم کولهام رو بدم بهش بیاره. #طنزیم_پرونده 🔺علیرضا حی
ان شاءالله، ولی احتمالا دوتا کوله میفته روی دوشتون.
#طنزیم_پرونده
🔺آمنه آلاسحاق🔺
طنزیم| @tanzym_ir
میگم شما هم مثل من هر سال بعد از سفر اربعین تصمیم جدی میگیرید تا سال بعد مثل بلبل عربی حرف بزنید؟!
#طنزیم_پرونده
🔺حیدر جهانکهن🔺
طنزیم| @tanzym_ir
#پویش_خاطرات_اربعین
#اسیرتیم_گرچه_گرمه_ولی_تو_مسیرتیم!
با گروه ۲۵نفرمون از وادیالسلام میخواستیم بریم مسجد کوفه. سرگروهمون به زحمت یه ون پیدا کرده بود. به راننده گفته بود تعدادمون اینقدره، راننده گفته بود ظرفیت ون من ۱۳ نفره حالا با سرپایی تا ۱۶ نفر رو بتونین جا بشین. سرگروهمون اصرار کرد که شما قبول کن ما خودمون بلدیم جاساز کنیم خودمون رو.
بنده خدا هم قبول کرد و دم در ماشین وایساد. یکییکی سوارشدیم. رو پای همدیگه، تو بغل هم، نیمخیز، بغل راننده، روی داشبورد، زیرلاستیک و... نشستیم و خلاصه راننده که در رو بست داشت به این فکر میکرد که تا حالا چه ضرری میکرده که فقط ۱۳ نفر مسافر سوار میکرده.
🔺یاسمینزهرا نوروزی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
یه جوری همه رفتن کربلا که دیگه برای انجام کارهام با خیال راحت میتونم به جای «از شنبه» بگم: «از بعد اربعین».
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
امسال با دخترم راه رفتم، به امید اینکه وسط راه خسته بشه و بگم بچه نمیکشه و باهاش سوار ماشین شم، یه چندصدتا عمود رو جا بزنم که متأسفانه فایدهای نداشت، تا عمود آخر رو پیاده رفت. سال دیگه انشاالله خواهرزاده یکسالم رو میبرم. امید دارم وسط راه کم بیاره و بره بغل باباش، من بقیه راه رو سوار کالسکهش بشم.
🔺زهرا نوروزی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
«دانلود نرمافزار کاهش حجم کوله»
سرچ تمام زائر اولیها بعد از صد عمود پیادهروی
🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
خداییش برای زائری که از اربعین برگشته خیلی سخته که تو رستورانهای داخل کشور غذا رو دوبل حساب کنن!
بابا حداقل قسطیش کنید کمکم عادت کنیم.
🔺حیدر جهانکهن🔺
طنزیم| @tanzym_ir