روز شانزدهم حبس
یادش بخیر! این روزا تو دید و بازدید چهقدر بساط غیبت به پا میکردم و ثوابشون کباب میشد. حالا یعنی اونا بدون من چیکار میکنن؟ اگه من نباشم یه سوژه بهشون بدم از چی صحبت کنن؟ همش که نمیشه از آب و هوا صحبت کرد. آخ که اگه بیرون بودم چه گوشت مرداری تو حلقشون میریختم.
حالا چی!
بجای چهار تا غیبت درست و حسابی می شینن پای برنامه عباس موزون هی استغفار میکنن!
#زندان_نوشت_ابلیس
🔺محمد صبوریان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
روز هفدهم حبس
امشب خیلی دلم گرفته. فرصتهای اغفال چونان اَبر درگذرند. از بعضیها که خیالم راحت است و قبل از آمدن، زدمشان روی اتوپایلوت اما نگرانیام از بندههای مثبتیست که شبهای جمعه، باید سرشان را الکی شلوغ میکردم تا مبادا یادشان بماند، سوره جمعه را بخوانند و حساب دفتری گناهان بین دو جمعهشان صفر شود. اما حالا دستم کوتاه است و تنها امیدم برای غافل ساختنشان، شبکه آیفیلمیست که هر شبِجمعه، فیلمسینمایی میگذارد.
I Love you ifilm
#زندان_نوشت_ابلیس
🔺زینب فرخیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
روز بیست و سوم حبس
در زندان وقتهای آزادم، طناب میریسم تا پس از ماه رمضان به گردن بندگان توبه کرده بیاندازم و باز گردانمشان به سوی جهنم!
#زندان_نوشت_ابلیس
🔺محمدنعیم رستمی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
روز بیستو چهارم حبس
امروز بابک زنجانی یک سر آمده بود سلولم و برایم شعر:« من از برای مصلحت در حبس دنیا ماندهام/حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیدهام»، میخواند. خوب شد گرفتنش، مردک فلان فلان شده کم مانده بود جیب من راهم بزند بعد میگوید، مال که را دزدیدهام. :/
#زندان_نوشت_ابلیس
🔺زینب فرخیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
روز بیستو ششم حبس
روز بیستو ششم نیز فرا رسید، این هم یک چوبخط دیگر.
کی میشود این حبس تمام شود که این چوبها را لای چرخ بندگانت کنم تا در آخرت هم فرشتههای عذاب چوب در آسینشان کنند. و من در آن هنگام که بر عمههایم درود میفرستند، به آنها بگویم: من جز وسوسه و دعوت كارى نداشتم، کرم از خودتان بود. (خندههای شیطانی)
#زندان_نوشت_ابلیس
🔺زینب فرخیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
یکم شوال:
آزاد شدم خوشحالم ننه ایشالله آزادی قسمت همه.
#زندان_نوشت_ابلیس
🔺زینب فرخیان🔺
طنزیم| @tanzym_ir