میدونستید اونایی که چندوقت پیش به سفارت ایران حمله کردن «مردم معترض عراق» بودن، ولی اینایی که رفتن سفارت آمریکا «شبهنظامیان وابسته به ایران»، میدونستید؟
#لانه_به_دوش
🔺افشار جابری🔺
طنزیم| @tanzym_ir
ملانیا: عزیزم من خرج آرایشگام خودش دو سه میلیارده
ترامپ: خب که چی؟ باز چقد میخوای بتیغی؟
ملانیا: یعنی میگم حالا چند میلیارد ارزش نداره سکته کنی بیفتی رو دستم.
ترامپ: بگو چقد میخوای بابا
ملانیا: پس تو ام موافقی که چند میلیارد چرک کف دسته؟
ترامپ: اره اره بگو چقد میخوای؟ کار دارم
ملانیا: هیچی، فقط میخواستم بگم اون چرک کف دستایی که ریختی تو عراق، به فنا رفت.
#لانه_به_دوش
🔺سادات موسوی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
واکنش شخصیتها به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در عراق:
⭕️ محمود صادقی:
به دستشویی لانه جاسوسی امریکا در عراق سر زدم، روی در آن نوشته بود خواسته تمام متحصنین رفع حصر است.
⭕️ علی مطهری:
ضمن خداقوت به تمامی متحصنین، اگه احیاناً در حال تسخیر که بودید از بلندی افتادید بیاید پیش خودم بهتون قرص کدئین بدم.
⭕️ صادق زیباکلام:
تسخیر لانه جاسوسی عشقم آمریکا در عراق که یادگار مرحوم بروسلی است را به همه استرالیاییهای عزیز تبریک میگویم.
⭕️اسحاق جهانگیری:
مردم عراق یادتان هست آمریکا جاسوسی میکرد؟ رییس جمهور ایران یه کلام حرف از صلح و جنگ زد نیگا جمع شد سفرشون
⭕️ عباس آخوندی:
جای نگرانی نیست، همه آمریکاییها بیمه بودند.
⭕️ بیژن زنگنه:
بابا بیخودی ریختید تسخیرش کردید میذاشتید خودش تسخیر بشه.
⭕️ حسن روحانی:
پول تسخیر رو دولت ما داده بود بگم بعدا نگید نگفت!
⭕️ یک راننده تاکسی:
ساده ها! اینم کار خودشونه اصلا امریکا مال خودشونه
⭕️ مهدی کروبی:
اگه میدونید به درد مظلوم نمایی میخوره به خاطرش یه دو دقیقه اعتصاب غذای خشک کنم!
#لانه_به_دوش
🔺رسول شاکرین 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
همین جمع سال دیگه، در حال خوردن خورش فاسولیه توی موکب مجتمع 4 جمادی الاول ( لانه جاسوسی سابق آمریکا در عراق)
#لانه_به_دوش
🔺رسول شاکرین 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
🔴 لعنت به این دی ماه
نباید این طور میشد! نشسته ام و به دور و بر خیره میشم و آه در اسپرسو می زنم و به چند ماهی که گذشت می اندیشم! هر جور فکر می کنم نباید اینطوری می شد! تا آتش زدن سفارت ایران هم پیش رفته بودیم!
همه اش تقصیر این سرگرد چشم شور است که تازه اعزام کردید به سفارت! از همان اول که چشمان سبزش افتاد به چشمم دلم لرزید! گفتم این با چشم شورش کار می دهد دستمان! البته خودم هم چشم هایم سبز است و گاهی چشم می کنم. اما این چشمش رد خور ندارد! چند وقت پیش می گفت این بولتون همین جور پیش برود خاور میانه را میزند به نام آمریکا که دوروز بعدش عزل شد. اعتراض های آبان ایران را از تلوزیون میدیدیم گفت فردا کار نظام ایران تمام است. همه چیز فرو نشست! دیروز هم میگفت تمام شد! آمریکا دوباره بر عراق مسلط شد که امروز هم ریختند مقابل سفارتمان! چشمش از کاسه در بیاید! اه! این خرافات چیست؟ دارم روانی میشوم! باید برخیزم! من یک آمریکایی متمدنم! هی یادم می رود که یک آمریکایی متمدنم! چقدر دلم برای ادرار در مترو تنگ شده! اینجا نمی شود این کار ها را کرد. کی دوباره بر میگردم بالتیمور تا سیر دلم هفت تیر بکشم و آدم بکشم؟!
اوه اوه دارند می آیند از دیوار ها بالا! کم کم باید جمع کنیم و از عراق هم برویم! فقط یک آرزو دارم. این که سال آینده هم بتوانم با لباس مبدل بروم موکب های بغدادی و لبلبی نذری بخورم
#لانه_به_دوش
🔺امین شفیعی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
خب خداروشکر دانشجوهای عراقیام یه جای خوب برای برگزاری اردوهاشون پیدا کردن.
#لانه_به_دوش
🔺سادات موسوی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
اینکه آمریکا میگه تقصیر ایرانه که حشدالشعبی رو زدیم، مثل این میمونه که زورت به طرف نرسه بری رو زنگ خونه عمش آدامس بچسبونی😀
نکشیمون منتقم!
#لانه_به_دوش
🔺اعظم محمدی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
برشی از فیلم برنده ی اسکار ۲۰۲۵ که به موضوع تسخیر سفارت آمریکا در عراق خواهد پرداخت:
کارمندان سفارت پشت پنجره ایستاده اند و با اضطراب به تجمعات پشت در سفارت نگاه می کنند. اما سفیر ( با بازی کوئین اسپیسی)، آرام پشت میزش نشسته و بعد از خوردن جرعه ای قهوه، به ساعتش نگاه می کند.
یکی از کارمندان به دیوار تکیه داده و عکسی را در موبایلش نگاه می کند و لبخند زنان، اشکی را که روی گونه اش دویده پاک می کند.
توجه سفیر به کارمند تکیه داده جلب می شود و به سمت او حرکت می کند. گوشی را به آرامی از دستش می گیرد و به صفحه گوشی نگاه می کند. عکس دختر کوچک و ناز کارمند روی صفحه افتاده.
سفیر روی شانه ی کارمند می زند و می گوید: نگران نباش برایان. ما از این جا جون سالم به در می بریم بهت قول میدم.
ناگهان وسط زمین سالن سفارت فرو می ریزد و یک مامور ویژه ی آمریکایی ( با بازی دواین جانسون) از گودال، برای نجات کارمندان سفارت وارد ساختمان می شود.
مامور به کمک سفیر تک تک کارمندان را از راه گودال، خارج می کنند و زمانی که نوبت به خود سفیر می رسد، از پشت در قفل شده ی سالن سفارت، صدای لگد و مشت هایی که به در می خورد، شنیده می شود.
مامور ویژه دست به اسلحه می شود تا از جان سفیر دفاع کند، اما سفیر به او می گوید: نه رابرت. این مردم فقط عصبانی ان. ما برای اهدا آزادی و دموکراسی اینجا بودیم. حق اون ها اسلحه نیست.
و سپس به کمک مامور، به سرعت از راه گودال فرار می کند. در سالن شکسته می شود و چند آدم عصبانی و خشن با زیرپوش چرک و کثیف و صورت هایی پر از خون و خراش وارد سالن می شوند، اما با یک ساختمات خالی و گودالی در کف آن مواجه می شوند.
#لانه_به_دوش
🔺محمد رضا رضایی🔺
طنزیم| @tanzym_ir