با احتیاط لالۀ ما را پیاده کن
عباس جان، سه سالۀ ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آن که گیر کند گوشواره ای
.
#صبح_بخیر
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#اطلاع_رسانی #تپه_لاله_ها :
#ایتا #بله #روبیکا #سروش
@tapelaleha
🌹#فرمانده_ای_که_بروی_سیم_خاردار_خوابید
#فرمانده_گردان_امام_حسین_لشگر_کربلا
#سردار_شهید_منصور_کلبادی_نژاد 🌷
.
🔖اسمش منصور بود.
منصور کلبادی نژاد ...
متولد ۱۳۴۴ گلوگاه مازندران.
مادرش میگفت : «وقتی راهی جبهه شد، خیلی دلتنگش میشدم. شبها به حیاط میآمدم و با ستارهها حرف میزدم. هر بار که به منطقه میرفت، نمیگذاشت بدرقهاش کنم. میگفت: مادر! همین دم در بایست. من میروم، تو از همینجا به من نگاه کن. من هم از همان دم در نگاهش میکردم و با گریه، پشتسرش آب میریختم.»پسرم تابع محض رهبر بود. بارها به او میگفتند: «تا کی میخواهی به جنگ بروی؟» میگفت: «تا زمانی که جنگ است؛ چون امام امرکرده است.»
.
🔖تو عملیات والفجر 6 در منطقه عملیاتی چیلات، آماده خطشکنی شده بودند.بچهها پشت سیمخاردار متوقف شده بودند. فرصتی برای برداشتن موانع درآن تاریکی شب نبود. در این لحظه، منصور که فرمانده گردان امام حسین لشکر کربلا بود خود را روی سیمخاردار انداخت تا نیروها از بدنش رد شوند. بچهها کمی امتناع کردند؛ اما بعد با اشاره او، یکی پس از دیگری، با رد شدن از جسمش، از سیمخاردار عبور کردند و به موانع یورش بردند.»
.
💢 سه بار تو جبهه مجروح شد.سرانجام، منصور در 28 اسفند 1366، در سن ۲۲ سالگی طی عملیات کربلای 10 در منطقه خُرمال به سختی شیمیایی شد و به فیض شهادت نائل آمد.
.
#فرمانده_بی_ادعا
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#اطلاع_رسانی #تپه_لاله_ها :
#ایتا #بله #روبیکا #سروش
@tapelaleha
⭕️یک روز به من گفت: «اگر #شهید شدم، این دو #دست #لباسم را #تحویل #سپاه بده تا حقی از #بیت_المال، به گردن من نماند.»...
.
یک دست لباس بادگیر و یک دست لباس سبز سپاه درخانه داشت. من خیلی این دو دست لباسش را دوست داشتم. هر وقت با این لباس او را می دیدم، افتخار می کردم. یک روز به من گفت:«اگر شهید شدم، این دو دست لباسم را تحویل سپاه بده تا حقی از بیت المال، به گردن من نماند.»
.
▪️من قانع نمی شدم و می گفتم:
«این لباس ها تنها یادگارهای توست و من می خواهم آن ها را پیش خودم نگه دارم.»
. هر چقدر اصرار کرد نتوانست مرا راضی کند. به ناچار وقتی دید قانع نمی شوم، گفت:
«بادگیرم را تحویل سپاه بده اما لباس سبز را فقط با اجازه ی فرماندهی سپاه جویبار می توانی پیش خودت نگه داری.»
.
🦋قبل از شهادتش به اسارت درآمد. روزهای آخر اسارتش در آخرین نامه ای که از اردوگاه برایمان نوشت هم، بار دیگر به همین موضوع اشاره کرد و بر آن تأکید کرد. دو روز بعد از این نامه به شهادت رسید و جنازه اش به ما تحویل داده شد. حالا بعد از سال ها من ماندم و یک لباس...
.
🎙راوی :همسر سردار شهید نادعلی رضایی
#بیت_المال
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#اطلاع_رسانی #تپه_لاله_ها :
#ایتا #بله #روبیکا #سروش
@tapelaleha
🌹ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چون بر این سریم ما ...
🚩بیاد سیدالشهدای گردان حمزه لشکر ۲۵ کربلا (( شهید بی سر رضا شاکری ))
.
▪️شهید شاکری برای اولین بار در سال 1362 بعنوان نيروی رزمی به جبههها اعزام شد و در منطقه دهلران در عمليات والفجر 6 بعنوان رزمنده شركت نمود. كه پس از بازگشت با روحيهای شاداب و خندان می گفت: در منطقه كاملاًحالم خوب بود و ديسك كمرم بهبود كامل يافت.
▪️شهید مجدداً قبل از عمليات والفجر8 به جبهه اعزام شد و در گردان حمزه سیدالشهداء لشکر25کربلا حضور یافت و درهمین عملیات والفجر8 براثر اصابت گلوله مستقيم توپ در تاريخ 25/11/64 در جاده فاو-بصره به همراه شهیدان سادات نیا و خانلری، همچون مولايش امام حسين(ع) سرش از بدن جداگرديد و به شهادت رسيد.
.
📩 وصیت نامه : آری مرگ، برفرزندان آدم نوشته شده و برايش زينت قرارداده شد، آن اندازه گردن بند برای زن جوان زينت است مرگ با شرافت يعنی مرگ در راه خدا مايه افتخار است. من چقدر مشتاقم كه ملحق شوم بر پيشينيان بزرگوارم حسين ابن علی(ع)...
.
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#شهید_رضا_شاکری
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@tapelaleha