✅نطق پُر پیمون رئیس مجلس یازدهم فراموشتان نشود👇
👈سردار در قول اولش؛ «مردمی سازی حکمرانی و اقتصاد» را هدف گرفت.
یعنی حکمرانی و مدیریت اقتصاد با اراده و حضور و سرمایه و فعالیَّت مستقیم مردم انجام بشود.
👈خلبان آسمان ایرانی در قول دومش؛ مجلس را به بلندای آرزوی جوانی جوانان ایران پرواز داد و فرمود:
مجلس یازدهم به نسل جوان پُرانگیزه میدان خواهد داد و برای توانمندسازیشان برنامه دارد.
👈مدیر جهادی ایران، در سومین قول خودش، توجُّه ویژهای به عدالت داشت. به محرومین و مستضعفین و همچنین طبقه متوسط ضعیف اولویت را برایشان نشان رفت وحل مشکل محرومین را از بارهای بر زمین مانده انقلاب دانست.
👈رئیس پلیس ایران در سالهای دور، در چهارمین قول خودش گفت:
سعی میکنند از ظرفیَّت مجلس در حوزه قانونگذاری و نظارت استفاده کنند تا دولت را به سمت مطلوب هدایت کنند. البته بنای مچگیری را نفی کردند؛ بلکه در راستای پیگیری منافع مردم؛ گزینه کوتاه آمدن ودستگیری دولت را نشان گرفتند.
👈طرَّاح عملیاتهای دوران دفاع مقدَّس در پنجمین وعده خود؛ حل بیماریهای اصلی اقتصاد ملی را هدف گرفت. به رشد نقدینگی، بهینه نبودن قیمتهای نسبی و تخصصی نبودن تولید را از مرضهای اقتصاد ایران دانست.
👈دکتر محمدباقر قالیباف خستگی را خسته کرده، او در ششمین وعده خود حل آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر و محرومیت را ادامه همان بارهای بر زمین مانده انقلاب دانست.
👈 هفتمین وعده رئیس تازه نفسِ مجلسِ تازه نفس، سرکشی مستمر به نقاط مختلف کشور و حل مشکلات محلی مردم بود.
دکتر قالیباف معتقد است: با محوریَّت نماینده هر شهر باید مسائل و مطالبات محلی را حل و فصل کرد.
👈هشتمین وعدهاش ادامه وعده قبلی؛ امَّا در سطح ملی بود. قرارش بر این است با تشکیل کارگروههای موضوعی، مشکلات ملی هم در دستور کار مجلس قرار بگیرد و حل آن از اولویتهای سفرهای رئیس مجلس بشود.
👈تحصیل کرده دانشگاه جبههها، در نهمین وعدهاش تقویت نهاد خانواده و تقویت سبک زندگی اسلامی- ایرانی در برابر سبک زندگی غربی در دستور کار قرار هدف قرار داد.
👈یادگار سرداران بزرگ دفاع مقدَّس در دهمین قول خود؛ اجرایی شدن سند تحوُّل آموزش و پرورش بود که قرار است نتایجش به تحقق وعده نهم کمک کند.
👈وعده یازدهم ۱۲ سال شهردار موفق پایتخت ایران فرهنگی بود.
اصلاح و تقویت کمِّی و کیفی رسانه ملی را، اولویت بعدی مجلس دانست.
👈سردار جبههها در دوازدهمین قولش از شبکه ملی اطلاعات غافل نبود. تا از ظرفیت مجلس برای قانونمندسازی فضای مجازی و افزایش کیفیت خدمات زیرساختی و محتوایی در فضای مجازی استفاده بشود.
👈سیاستمدار کارکشته و زیرک نظام، سیزدهمین وعدهاش رنگ و بوی سیاسی داشت. او قول داده مجلس نماینده همه مردم ایران باشد. حتی کسانی که به هر دلیل سیاسی یا نارضایتی از شرایط کشور، به آن رای ندادند. به قول رهبری خورشید هر صبح به همه یکسان میتابد.
👈سردار لشکر امام خمینی و مدیر جهادی مقام معظم رهبری، چهاردهمین وعدهاش اصل دفع حداقلی و جذب حداکثری بود.
سرباز انقلاب، قولش بر این بود که: با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب مسامحه نکند؛ ولی با طرد نیروهای انقلابی، به دلیل اختلاف سلیقههای سیاسی یا کارشناسی، با جدیَّت مخالفت کند.
👈رفیق چهل ساله سردار دلها، پانزدهمین وعدهاش رنگ و بوی حاج قاسم گرفت. او قول داده مسیر حاج قاسم را در جبهه مقاومت دنبال کند و هرگونه همکاری با تمام جبهه مقاومت انجام بدهد.
👈او که کینه آمریکائیها را از بچگی به دل دارد در شانزدهمین وعدهاش از تکمیل زنجیره انتقام خون رفیق عزیزش شهید سلیمانی صحبت کرد و گفت مذاکره با آمریکا را پُرهزینه و بیفایده میداند و دنبال اخراج کامل ارتش آمریکا از خاورمیانه هستند.
👈آخرین وعده رئیس مجلس ایران مربوط به دیپلماسی منطقهای بود. معتقد بود: مجلس بعدی دغدغه اصلیاش تقویت رابطه با کشورهای منطقه و قدرتهایی هست که با ایران منافع راهبردی دارند. بالاخره باید از این دیپلماسی مردم سود ببرند.
✅شهیدان! کمکش کنید که کسی شرمنده نشود❗️
ممنون نگاهتان
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«حدیث دلتنگی»
ای نفسِ «زکیِّه»!
عزیز «دلها»!
ای میلیونها، «دل» را با خود بُرده!
ای «دست» خدا!
شهید «دست» جدا!
ای «ترجمان» آیه نفی «سَبیل»!
ای میوه آیه «نفس» مطمئنِّه!
«یقین» دارم:
وقت چیده شدنت برای «بهشت» خود خدا بود؛ کاملاً «رسیده» بودی!
ولی «تکه» تکه شدنت؛ «بزرگی» اسلام «ناب» را به دنیای کُفر فهماند.
امَّا
دیوارِ «غرور» کدخدا برای «همیشه»؛ در «حوالی» فرودگاه بغداد، «فرو» ریخت.
یعنی، با «پَر»کشیدن سرباز «اسلام»؛ ریزش «ستونهای» کاخِ ابرقدرتی جهانخواران «کلید» خورد، شکی ندارم.
نه «تایتانیک» تزویر؛ «بلکه» هیمنه اهریمنان در خونِ «حاج» قاسم اسلام غرق شد.
یعنی از «عینالاسد» صدای شکستن «اسکلت» بلوک «غرب» شنیده شد.
این تازه، «هشداری» از دستِ جداشده سربازِ عارف «اسلام» بود.
انتقام«سخت»، در راه است.
تا جایی که سران «کُفرآباد»، هر «روز» هزار بار «آرزو» خواهند کرد:
ای کاش «ژنرال» سلیمانی بود و «شهید» سلیمانی نبود...
حاج «قاسمم»!
به آیههای قرآن قسم، تو برای تفسیر «وعده» قرآن بر میگردی و این «وعده» قرآن است و «وعده» قرآن حق است.
سلام ما را به ساکنان «دیار» قهقه زنان مستان برسان!
ممنون نگاهتان
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«تقدیم به عشق❤️»
۴۱ سال تحمُّل درد ملت سلام!
«سازشکار» با سوز ترکشِ دفاع از عزَّت سلام!
چلهنشین «سنگرِ» حیا!
گوشهنشین «حافظ» امنیت ما!
دیدبانِ حریم ناموس ملت!
مدافع حرم، شرف و غیرت!
دارنده سکوی «مدالِ» خدمت!
اوجنشینِ قُلِّه «شوکت»!
ژِنرال پشت به «قدرت»!
«اسیر» بیابان!
آشنای «نخلستان»!
غریب «خیابان»!
خطشکن «میدان»!
عارف «گمنام»!
دلخوشی «صاحب الزمان!»
«فاتح» نبرد با شیطان!
«اسیر»روزهای سختِ «خوزستان»!
«امیر» قلههای سرد «کردستان»!
«اسیر» رزمیدن با «لباس» خاکی!
«عاشق» ملت در مرز آبی!
اسیر «تهمت» وطنفروشان!
امیر «دل» وطنپرستان!
«عزیز» دل خدا، حاج «قاسم» پهلوان!
دیگر دست خودم نیست:
ای آغوش «خدا» را گرفتهای نشان!
سلام ما را به «همه» اهالی «شهادت»🌷برسان!
#حاج_قاسم_زنده_است
ممنون نگاهتانم
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
#خوابی_عجیب
دیشب خواب «دیدم» در یک باغ پُرثمر و استثنایی هستم.
راه «بلدم» حاج قاسم سلیمانی است؛ ولی من «او» را نمیبینم.
از محضرش پرسیدم: چه جوری شهدا «شهید» شدند چرا ما «نشدیم»؟
فرمود: «نخواستید»!
گفتم: یعنی چه؟
دستی مقابل چشمانم «تکان» داد؛ رمز شهادت برام «آشکار» شد.
مثل تشنهای که آب بخواهد محتاج شدم.
لحظهای به همین شرایط «فعلی» دنیا برگشتم.
دیدم خیلی «فاصله» هست؛ همه جا «تاریک» بود، سریع «برگشتم».
دیدم همه «شهدا» با لباس رزم خودشون، با نیممتر «فاصله» از سطح زمین، پشتسر هم به طرف «ما» میآیند.
پرسیدم: اینها کیاند؟ یکی یکی را معرفی کرد.
هر شهیدی از سکوی نیممتری میآمد پایین، باری را «بدوش» میگرفت.
گفتم: چی میبَرَند؟ فرمود: بارِ مردم...
مثلاً شهید همَّت بار میگرفت، «بلافاصله» یک نوجوانی «عین» خودش؛ در همان جایش، باری را رو «دوش» میگرفت.
گفتم: این دومیها؛ چرا کوچک شدند؟
فرمود: کوچک نشدند اینا بچههاشون هستند «رویش» هستند.
از نظر شکل و قیافه مو نمیزدند.
حاج «قاسم» تک تک شهدا را معرفی میکرد؛ ولی من اصلاً چهره حاجی را ندیدم.
محو «تماشای» شادیها و «شوخیها» شون بودم که بیدار شدم.
دیدم نیمساعت به اذان «صبح» است.
هر عزیزی که این «تعبیر» را میداند یا میشناسند کسی را که تعبیر کند، کمکم نمایند.
ممنون نگاهتاتم
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«حاج قاسم قرآنی»
امروز احساسی به من دست داد که: «زمین» بی حاج «قاسم»، احساس سنگینی میکند.
خدمت «قرآن» رفتم تا مطلبی برای «حاجی» بنویسم.
به محض باز کردن قرآن، این آیه به چشمم خورد:
«وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا کَبِیرَاً»
گفتم: چه «مصداق» قشنگی از این «آیه» است «سرباز» اسلام، قاسم سلیمانی؟!
چون میفرماید:
«در تمام مدَّت جهادم دو چیز را همیشه در کولهپشتی خود داشتم:
۱- توکُّل
۲-اخلاص»
قویترین «ژنرال» جهان، «خیمه» کُفر و نفاق را با مجاهدتش «زیر» و «رو» کرد.
«مومنِ» مجاهدی که یک لحظه «امید» به خدا و «اخلاص» برای خدا را از «دست» نمیدهد.
قطعاً «بشارت» خدا در این آیه شریفه حقش است و او همنشین اولیای خداست و در بهشت «خود» خدا ساکنه...
عاش سعیدا ومات سعیدا
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«حاجی و ملائک»
امروز بعد از نماز «ظهرین» با خود گفتم: حاج قاسم🌷 الآن کجا باشد؟
خدمت قرآن «زانوی» ادب زدم؛ ای کلام بیچون و چرای خودِ «خدا»؛ کمکم کن، به «دنبال» گمشدهام میگردم!
این آیه را دیدم:👇👇👇
«بیتردید كسانی كه گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند [و میگویند:] نترسید و اندوهگین نباشید شما را به بهشتی كه وعده میدادند، بشارت باد.»
(فصلت/۳۰)
«خُشکم» زد؛ خدایا! چه جواب قشنگی به من دادی؟
«سرباز» ایران، ۴۱ «سال» پیش وقتی برای دفاع از «اسلام» گفت:
پروردگارم «الله» است؛ و همواره در طول این «مدت» در کولهپشتی خود «توکل» به خدا و «اخلاص» برای خدا را داشت و ثابت «قدم» ماند...
قطعاً «ملائک» بر او نازل شدند و بشارت «بهشت» را به او دادند.
این «وعده» خداست و «وعده» خدا «حق» و «تخلُّف ناپذیر» است.
#حاج_قاسم_زنده_است
ممنونم نگاهتانم
✍️علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیزهمراهم سلام!
«حاجی و برزخ»
امروز ۹۹/۳/۲۸ به اتفاق سه تن از «دوستان» به جنگل سرسبز وزیبای دامنه البرز «قشنگ» رفتیم تا «تمشک» بچینیم..
محو «تماشای» زیبایی طبیعت شدم مرور نهج «مُعجزه» خلقت کردم، یادم آمد: آقا «دنیا» را زودگذر میخواند.
حتّی به اهل برزخ میفرماید:
«ای صاحبان سراهاى وحشتزا، و مکانهاى بىآب و گياه و قبرهاى تاريک، اى خاکيان، اى غريبان، اى بى کسان، اى وحشت زدگان» (حکمت/۱۳۰)
با خود گفتم: وادی وحشت و غُربت برزخ، برای «حاجی» و یارانش که نیست؛ چون اونا نفسِ «مطمئنِّه» خدا هستند و در بهشت خودِ «خدا» ساکن میشوند(فجر/۲۷) و زنده بودن «حاجی» و یارانش «تضمین» شده از طرف «خودِ» خداست.(آلعمران/۱۶۹)
فضلی که «خدا» به حاجی و یارانش داده به «کسی» نداده؛ چرا که اَجر «عظیم» به آنها داده.(نساء/۵۹)
اون پاکان، جُزء کسانی هستند که خدا «نعمت» خود را به «وفور» به آنها هدیه فرموده(نساء/۶۹)
و آنها جاودانِگان در «بهشت» هستند.(مائده/۱۱۹)
#حاج_قاسم_زنده_است.
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیز همراهم سلام!
«شهید»
حاج قاسم «عارف» با عنوان قویترین «ژنرال» دنیا مینویسد:
«خداوند،ای عزیز!
من سالها است از کاروانی به جا ماندهام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم؛ امَّا خود جا ماندهام؛ امَّا تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم!»
«چند نکته»
۱- همه دنیا دید، که تک «ژنرالِ» دنیا خودش را «گُم» نکرد.
۲- از ابتدا تا انتها در «نیَّت» و اخلاص خود «ثابت» قدم بود.
۳- «عنوانها» او را هیچ وقت حتَّی نتوانست «وسوسه» هم بکند؛ عِنان «نفسش» در دستش بود.
۴- عُمری تیر و ترکش و شیمیایی خورده و حتَّی از «تهمت» و اِفترا مصُون «نبود»؛ امَّا دو «درد» بیشتر نداشت:
درد «دین» و درد «ملَّت».
۵- حاج قاسم برای رسیدن به این مقام معتقد بود و با همین اعتقاد زندگی کرد و خود را «سرباز» ملت دانست و به کشور و ملَّتش خدمت کرد او اعتقاد داشت که:
👇👇👇👇
«شرط شهید شدن؛ شهید بودن است.
اگر امروز کسی را دیدید که بوی شهید از کلام، رفتار
و اخلاق او
استشمام شد، بدانید او شهید خواهد شد و تمام شهدا این مشخصه را داشتند.»
ترسناکترین ژنرالِ ارتشهای «جهان» در «تمام» لحظات زندگی، فقط و فقط برای «خدا» در راه شهادت دیده میشد و «وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»(سبأ/۷۴) خریدارش بود.
#حاج_قاسم_زنده_است
ممنون نگاهتانم
✍علی تقوی دهکلانی
@taqavi57
عزیزهمراهم سلام!
«رَقَّاصی»
«رقص» واژهای است که به حرکتهای «بدن» اطلاق میشود.
مترادف آن:
چکِّه سماع و پایکوبی در فارسی است.
البته «سِمَاع» فارسی است؛ ولی «چَکِّه»، یعنی دست زدن؛ (اصطلاح استانهای شمالی ایران) است.
اصطلاحاً اوج شادی بشر در «دنیا»، به رقص تعبیر میشود.
«جولان» هم به معنای تاختن و پیشتازی و سبقت گرفتن و لگدمال کردنِ هم؛ برای بُردن مسابقه است.
شعری که «حاج» قاسم عزیز «عاشقش» بود، این است:
«رقص» و «جولان»، بر سرِ میدان کنند.
رقص، اندر «خون» خود؛ مردان کنند.
چون رَهند از دست «خود»، دستی زَنند
چون جَهَند از نقصِ خود، «رقصی» کنند.
چه کرد «سرباز» ایران؛ قویترین ژنرالِ ارتشهای جهان، در فرودگاه «بغداد»؟
۴۱سال «رقص» و «جولان» برای «شهادت»؛ بعدش چه رقصی در «خونش» کرد، مالک اشتر «زمان»؟
«بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟»
«شعر» مورد علاقه حاجی ما، ریشه در قرآن دارد؛ آیه ۱۶۹، ۱۷۰ و ۱۷۱ آلعمران را تلاوت کن و برای تعجیل در ظهورِ یوسف زهرا(س) صلوات بفرست...
#حاج_قاسم_زنده_است.
ممنون نگاهتم
✍علی تقوی دهکلانی
@tagavi57
عزیزهمراهم سلام!
«یک تذکُّر»
یکی از «عزیزان» بنام «آ سیدجلال حسینی» فرمود:
«چرا نفرمودی شعر از حضرت مولانا هست؟ مراد حاج قاسم معنا و تفسیر عرفانی میطلبد
مثل واژه جولان که خود رقص و سماعی هست
به بالا میرود و لگدمالی به همراه ندارد»
به محضر این عزیز و عزیزانم عرض میکنم:
آنچه واژه «جولان» در لغت بود آوردهام.
(البته این روزها، مراجعه نداشتم به حافظه بسنده کردم).
امَّا از «تذکُّر» صفا کردم.
«اشاره» زیبا فرمود چرا که حاج «قاسم» ما؛ به زیبایی هرچه تمامتر، «پلههای» ترقِّی سلوک را طی نمود و ترسناکترین «ژنرال» عارف در دنیا گشت.
«سرباز» وطن، جمع «اضداد» نمود.
«خدمتِ» حاج قاسم سلیمانی به جهانِ «اسلام»، ماندگار خواهد شد.
یقیناً دشمنان اسلام ناب، در «خون» مُطهَّر حاج قاسم غرق خواهند شد.
احکام «آسمانی» اسلام ناب، جهان «شمول» خواهد شد ولو اینکه «خوشایند» کافران و مشرکان نباشد.(سوره صف/۸و۹)
این «وعده» خداست و «وعده» خدا حق است.
(انبیاء/۱۰۵ و یونس/۵۵)
#حاج_قاسم_زنده_است.
ممنون نگاهتانم
✍علی تقوی دهکلانی
@ttagavi57