کجایی پهلوون شُغالا در شرق کشور زوزه می‌کشند؟ چه راحت می‌خوابیدیم؟؟ @taqavi57

#سپیده خانم خسته نباشی پهلوون! تقدیم مدالت به ساحت مقدس #مقاومت اشکم را درآورد. به خود بالیدم که همانند شما؛ اهل دیار #تبرستان بزرگم ان‌شاءالله عاقبت بخیر شوی جوان! @taqavi57

✍ عشقم امیرآقا سردار سربلند قوای نظامی امُّ‌القرای جهان اسلام حاج امیرحاجی‌زاده فرمود: 🔹موشکِ هایپرسونیک، آزمایش‌های خود را پُشت سرگذاشته و به زودی رونمایی می‌شود. ✅این موشک جدید؛ از همه سامانه‌های سپر موشکی عبور می‌کند و موشک سامانه‌های ضد موشکی دشمن را هدف قرار می‌دهد و یک جهش بزرگ در حوزه موشکی است. 👌 موشک هایپرسونیک سرعت بالایی (حدود ۱۲ تا ۱۳ ماخ) دارد و در جو و خارج از جو می‌تواند مانور دهد @taqavi57

#بحرین_دلشکسته @taqavi57

من عاشق موشک باران رژیم کودک‌کش اسقاطیلم نمی‌تونم پنهون کنم برای اون لحظه؛ لحظه شماری می‌کنم @taqavi57

خلوت عاشقانه جوان بابلسری محسن قهارپور با خالق خود برای شفای همه بیماران دعا کنیم برای این جوان هم دعا کنیم دردمند در جامعه زیادند برای رفع گرفتاری‌ همه دعاکنیم! @taqavi57

🌑 ماموریتی تلخ یکبار برای تبلیغ در ارتش حکم ماموریت گرفتم. سخت دلم هوس دیدار با خلبان عزیز را کرده بود. حکم را برای نیروی هوایی تهران گرفتم به این بهانه که با یکی از فرماندهان آشنا بشوم تا منو به دیدار امیرآزاده ببرد. اتفاقا با فرمانده وقت نیرو هوایی آشنا شدم بلافاصله خواسته‌ام را گفتم؛ امّآ امیر فرمودند: ما باهم همسایه‌ایم؛ اتفاقا صبح خانمش را دیدم؛ حال امیر خلبان پرسیدم خانمش گفت امیر حالش خوب نیست. مدتّی بعد هم شهید شد و من آرزو به دل مانده‌ام خاطره‌ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان #حسین_لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی بود و آخرین اسیری که آزاد شد و مدتی بعد به فیض عظیم #شهادت رسید!!! 🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته‌ام را‌ مرور می‌کردم. 🔸سال‌ها در سلول‌های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت؛ قرآن کریم را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می‌دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🔸امیر می‌گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم‌صحبت می‌شدم! 🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می‌خورد می‌خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد. دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت‌ها از این مسئله خوشحال بودم. 🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم. حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم.. @taqavi57

یا علی بن موسی الرضا آقاجان گِره‌ها وا کن ما را بجد غریبت امام سرجدا راهی کربلا کن! @taqavi57

🔴آن ۱۰۰ موشک خرمشهر۴ و ۸۰۰۰ ریز مهماتی که سردار عزیز ما گفتند؛ 👆👆👆👆👆👆👆 اینگونه در حقیقت خواهد بود! آقایون اسقاطیلیون؛ آیا باز هم مشتاق حمله به ایران هستید؟! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 #ایران_قوی @taqavi57