eitaa logo
تقویم شیعه
408 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
285 ویدیو
11 فایل
◽معرفی مناسبتهای مذهبی ماههای قمری ◽هدف نشر معارف اسلامی علوی است ◽کپی و حذف آیدی مجاز است ◽فعالیت کانال مناسبتی، نه روزانه آدرس پیج اینستاگرام 👇 https://instagram.com/ahkam_55?igshid=YmMyMTA2M2Y= @zohor_tv انتقاد و یا پیشنهاد 🔻 @kazemi_55
مشاهده در ایتا
دانلود
15.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیمای مهدی (عج) در خطبه غدیر خم
پنج روز تا عید الله الاکبر عید غدیر خم عيد غدير : در اين روز در سال دهم هجرت واقعه غدير در بازگشت از حجة الوداع به وقوع پيوست، و طي سه روز كه كاروان صد و بيست هزار نفري حجاج در غدير خم توقف داشتند پيامبر صلي الله عليه و آله در بلندترين خطبه خود علي بن ابي طالب و يازده امام‌عليهم السلام بعد از او را به عنوان امامان مردم تا روز قيامت معرفي كردند و از همه آن جمعيت بيعت گرفتند. عيد بزرگ آل محمد عليهم السلام: اين روز بزرگترين عيد آل محمد عليهم السلام به شمار مي‌آيد، چرا كه واقعه‌اي مهم و عظيم بعد از زحمات انبياء و اوصياء و اولياء است ، و طي آن به دستور الهي اعلان عمومي به وصايت بلافصل امير المؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام شده است. (توضيح المقاصد: ص 31. العدد القوية: ص 166. مصباح كفعمي: ج 2، ص 601. مناقب ابن شهر آشوب: ج 3، ص 37 . مصباح المتهجد: ص 754. بحار الانوار: ج 35، ص 150، ج 95، ص 189. فيض العلام: ص 122) 🌷اين روز عيد مبارك آسماني است. روزي است كه خداوند متعال حضرت ابراهيم عليه السلام را از آت‌ش نجات داد. (مسار الشيعة: ص 22. فيض العلام: ص 125. زاد المعاد: ص 269. تقويم المحسنين: ص 14) 🌷روزي است كه توبه حضرت آدم عليه السلام قبول شد. (مسار الشيعة: ص 22. فيض العلام: ص 125) 🌷روزي است كه خداوند متعال حضرت موسي عليه السلام را بر ساحران غلبه داد. (مسار الشيعة: ص 22. فيض العلام: ص 125) 🌷روزي است كه حضرت موسي عليه السلام در حضور امت خود يوشع بن نون را وصي خود گردانيد. (مسار الشيعة: ص 22. فيض العلام: ص 125) 🌷روزي است كه حضرت عيسي عليه السلام شمعون الصفا را جانشين خود گردانيد. (مسار الشيعة: ص 22. فيض العلام: ص 125) 🌷روزي كه حضرت سليمان عليه السلام رعيت خود را بر جانشيني آصف بن برخيا گواه گرفت. (مسار الشيعة: ص 22. فيض العلام: ص 125) 🌷روز عقد اخوت بستن پيامبر صلي الله عليه و آله بين اصحابش است. (مصباح كفعمي: ج 2، ص 125. تقويم المحسنين: ص 14. تقويم الائمة عليهم السلام: ص 14) 🌷در اين روز پيامبران جانشينان خود را معين مي‌نمودند، و زيارت امير المؤمنين عليه السلام در اين روز وارد شده است. (بحار الانوار: ج 97،) «کانال تقویم شیعه » بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشیم
١۴ ذی الحجه : شق القمر در شب 14 ذی الحجه واقعه شق القمر به اعجاز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در مکه رخ داد. (ریاحین الشریعه: ج 2، ص 257. فیض العلام: ص 120. بحار الانوار: ج 17، ص 350 - 353) بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند. قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند، و حضرت با انگشت اشاره به ماه کردند، و به قدرت الهی دو نیم شد و باز به هم پیوست، و آیه نازل شد: «اقْتَرَبَتِ السّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» (سوره قمر: آیه 1) ابوجهل گفت: «این سحر است! بفرستید از شهرهای دیگر هم بپرسند که آیا آنها هم دیدند که ماه دو نیم شد. چون از اهل شهرهای دیگر پرسیدند: آنها نیز خبر دادند که نیمی از ماه پشت خانه کعبه و نیمی بر کوه ابوقبیس افتاد. (حق الیقین: ص 28. بحار الانوار: ج 17، ص 350 - 353) ۞ ۞ ۞
١۵ ذی الحجه : ولادت حضرت هادی علیه السلام نام: علی شهرت: هادی ،نقی کنیه: ابوالحسن سوم پدر: امام محمد تقی (ع) مادر :سمانه تاریخ تولد: 15 ذیحجه سال 213 هجری قمری محل تولد: صریا در نزدیکی مدینه تاریخ شهادت: سوم رجب سال 254 هجری قمری مرقد شریف: شهر سامرا مدت امامت: 34 سال امام هادی(ع) در سن 8 سالگی به امامت رسید. در زمان خلافت معتصم و پس از آن واثق، ایشان در مدینه اقامت داشت. اما پس از روی کار آمدن متوکل، به خاطر ترس از قیام و شورش ایشان را به سامراء فراخواند تا از نزدیک امام را تحت نظر داشته باشد ولادت امام علی النقی (ع) امام هادی(ع) در روستای صریا که در یک فرسخی مدینه قرار داشت، در روز سه شنبه، نیمه ذی الحجه دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش نام او را علی نهاد. 🌷برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت فراهم کردن زمینة ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه علیه السلام بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر می کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده اند: الف) بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت؛ ب) بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان گردد؛ ج) کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند؛ د) تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه و) ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز 🌷 عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری می باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است
امام هادی علیه السلام : ألحِکمَةُ لاتَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ حکمت و دانش در دل‌های فاسد اثر ندارد. (بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۷۰) 🌹ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد🌹
چند نکته مهم از خطبه غدیر پیامبر(ص) می‌فرمایند: من آنچه مامور به ابلاغش بودم رسانیدم  تا بر هر حاضر و غائب، و هر کس که حضور دارد یا ندارد و هر کس که به دنیا آمده یا هنوز نیامده، حجت باشد. اهمیت سخنان و خطبه های ایراد شده در روز غدیر و همچنین جمعیت بسیار زیاد حج الوداع به قدری بوده  که حضرت یقین داشتند واقعه غدیر ماندگار خواهد شد و در تمام اعصار و برای همه مردم باقی خواهد ماند. علاوه بر تعداد جمعیت، افرادی مشغول به نوشتن شده بودند و عده ای برای این واقعه شعری سرودند. پس جای هیچ شبهه ای برای انکار غدیر باقی نماند. نقل واقعه غدیر تا قیامت یکی از سفارشات پیامبر(ص) در غدیر این بود که حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت این واقعه را برسانند. این سفارش، نشان دهنده اهمیت این واقعه است. از همین سفارش پیامبر(ص) درمی‌یابیم که یکی از وظایف مهم هر پدری، حب و اطاعت از امیرالمونین(ع) و انتقال آن به نسل بعد از خود است. اینکه انسان تنها خودش به این ولایت معتقد باشد کفایت نمی‌کند و در جهت اعتقاد و التزام فرزندان خود نیز باید بکوشد. یادآوری ولایت، بزرگ‌ترین امر به معروف پیامبر(ص) علاوه بر سفارش کلی به امر به معروف و نهی از منکر، به صورت خاص هم به این امر سفارش کرده و می‌فرمایند: «بالاترین امر به معروف آن است که کلام مرا فراگیرید و به آنان که حاضر نیستند برسانید و آنان را امر به قبول آن و نهی از مخالفت آن نمائید.» ایشان نفس معروف را ولایت امیرالمومنین(ع) دانسته و منکر را اجتناب از آن می‌دانند. لذا اگر کسی به ولایت حضرت علی(ع) اعتقاد نداشته باشد دچار منکر می‌شود. ولایت امیرالمومنین(ع)، رستگاری عظیم پیامبر اکرم(ص) در این روز نه تنها به ولایت امیرالمومنین سفارش کردند بلکه فلاح و رستگاری را در اطاعت و ولایت از ایشان و اهل بیت عصمت و طهارت می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: «هرکس خدا و رسولش و امامانی که ذکر کردم (یعنی ائمه دوازده گانه) را اطاعت کند به رستگاری عظیم دست یافته است.» یعنی تنها کسی می‌تواند رستگار باشد که ائمه معصومین را اطاعت کند که قطعا سخن امام، سخن خدا و رسول خداست و اطاعت از او اطاعت از خداست. پیامبر بزرگوار ما در آن روز نتیجه مخالفت با امام علی(ع) را جز شقاوت نخواندند و فرمودند: «ملعون است کسی که مخالفت علی(ع) را نماید.» یعنی اعمال انسان بدون اطاعت و ولایت علی(ع)، مقبول واقع نخواهد شد و انسان مورد لعن خدا واقع می‌شود. و علیُ بابها... حضرت در آن روز از شان و منزلت امام علی(ع) و خاندان ایشان بسیار سخن گفتند. یکی از مهم‌ترین سخنان در این باره‌صحبت از شان و مقام علمی علی(ع) است. پیامبر فرمودند: هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند به من تعلیم فرموده و هیچ علمی نیست مگر آن که من آن را به علی (ع) آموخته ام. کسی که علم همه چیز را داراست و تقوای عمل به علم الهی را هم دارد، بیش از همه سزاوار پیروی و اطاعت است. امام علی (ع) به بیان پیامبر(ص) گنجینه تمام علوم و اسرار الهی است. پرستش خدا بی ولایت علی(ع) باطل است پیامبر(ص) می‌فرمایند: «بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است. ایشان علاوه بر سفارش کلی به اطاعت از حضرت علی(ع)، به تک تک مردم سفارش می کند و از پیر و جوان و اقوام مختلف نام می‌برند. هم‌چنین ایشان با آوردن صفت یکتاپرست، دوباره یادآوری می‌کنند که اطاعت از امام و رسول، لازمه یکتاپرستی است. پرستش خداوند به تنهایی کافی نیست و اطاعت از ولی خدا هم لازم است. هم‌چنین ایشان حضرت علی(ع) را صاحب اختیار مردم خوانده و با این صفت حجت را بر مردم تمام کردند. یعنی امام، بر تمام جسم و جان و اموال مردم حق اختیار دارد. «کانال تقویم شیعه » بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشیم
اعمال عید غدیر خم در این روز برای هریک از امور زیر فضیلت بسیاری است: پوشیدن جامه‌های نیکو زینت کردن استعمال بوی خوش و معطر بودن شادی کردن و شاد نمودن شیعیان روزه عید غدیر روزه که کفّاره شصت سال گناه است و در حدیثی است: روزه این روز برابر روزه تمامی عمر دنیا و معادل با صد حج و صد عمره است. غسل عید غدیر علمای شیعه بر استحباب غسل در روز غدیر اجماع دارند. نماز عید غدیر خم نماز شب عید غدیر این نماز دوازده رکعت است. هر دو رکعت یک تشهد دارد و در پایان رکعت دوازدهم باید سلام داد. در هر رکعت، بعد از سوره حمد توحید ده بار و آیة الکرسی یک بار خوانده می‌شود. در رکعت دوازدهم باید هر یک از حمد و سوره را هفت بار خواند و این ذکر را ده بار در قنوت تکرار کرد: لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت بی ده الخیر و هو علی کل شیء قدیر. در دو سجده رکعت آخر، این ذکر ده بار خوانده می‌شود: سبحان من احصی کل شیء علمه سبحان من لا ینبغی التسبیح الا له سبحان ذی المن و النعم سبحان ذی الفضل و الطول سبحان ذی العز و الکرم اسالک بمعا قد العز من عرشک و منتهی الرحمة من کتابک و بالاسم الاعظم و کلماتک التامة ان تصلی علی محمد رسولک و اهل بی ته الطیبین الطاهرین و ان تفعل بی کذا و کذا [به جای کذا و کذا حاجت خود را [ذکر کند] و سپس بگوید انک سمیع مجیب. نماز روز عید غدیر نیم ساعت پیش از ظهر غدیر، دو رکعت نماز مستحب است. در هر رکعت بعد از حمد، سوره‌های توحید، قدر و آیة الکرسی ده بار خوانده می‌شود. نماز مسجد غدیر امام صادق (ع): یستحب الصلاة فی مسجد الغدیر نماز در مسجد غدیر مستحب است. زیارت امام علی (ع) زیارت حضرت امیرمومنان علیه‌السلام و شایسته است انسان هر کجا باشد، بکوشد که خود را به قبر مطّهر آن حضرت برساند و برای آن جناب در این روز، «سه زیارت» مخصوص روایت شده: که یکی از آن‌ها زیارت معروف به «امین‌الله» است که هم از نزدیک و هم از راه دور خوانده می‌شود و آن از زیارات جامعه مطلقه است و در باب زیارات ان‌شاء‌الله تعالی خواهد آمد. اطعام مؤمنین از سنت‌های مؤکد دیگر در روز عید غدیر پذیرایی از مؤمنان است. امام صادق علیه السلام، درباره یکی از وظایف عید غدیر فرموده‌اند: «و برادرانت را طعام ده.» افطاری دادن از اعمالی که به انجام آن در روز عید غدیر سفارش شده است؛ افطاری دادن به روزه داران است. حضرت علی علیه السلام فرموده‌اند: «کسی که در شامگاه عید غدیر، به یک مؤمن افطاری بدهد، گویا یک میلیون نفر از پیامبران، شهیدان و صدیقان را افطاری داده است. حال چگونه است پاداش کسی که گروهی از مردان و زنان را افطاری دهد. و من ضامنم بر خدا که از کفر و فقر آسوده گردد و اگر در همان روز یا همان شب تا عید غدیر سال دیگر بمیرد، بر خداوند است پاداش او.» ذکر صلوات حضرت رضا علیه السلام در وصف عید غدیر فرموده‌اند: «روز غدیر روز صلوات فرستادن فراوان بر محمد و آل محمد است.» خواندن دعای ندبه طبق مدارک معتبر خواندن دعای ندبه در چهار عید مستحب است؛ جمعه، فطر، قربان و غدیر. توجه به فرازهای این دعا بخصوص قسمت غدیر و خلافت حضرت علی علیه السلام، ضروری است.
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ امروز به هرکوچه اذان باید گفت در وصف علی ز آسمان باید گفت چون عید امیر مومنین است تبریک به صاحب الزمان باید گفت عید غدیر خم مبارک باد _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
ثواب گرفتن روزه در روز عید غدیر * قالَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ ع:‌ «صِیَامُ یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ یَعْدِلُ صِیَامَ عُمُرِ الدُّنْیَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْیَا لَکَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِکَ وَ صِیَامُهُ یَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ عَامٍ مِائَةَ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ هُوَ عِیدُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِیّاً قَطُّ إِلَّا وَ تَعَیَّدَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ وَ اسْمُهُ فِی السَّمَاءِ یَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِی الْأَرْضِ یَوْمُ الْمِیثَاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ الْمَشْهُودِ»؛ روزه در روز غدیر خم معادل روزهی تمام عمر دنیاست اگر کسی به اندازه تمام عمر دنیا زنده بماند و تمام آن را روزه بگیرد ثواب آن به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است و روزه روز غدیر نزد خداوند عزوجّل معادل صد حج و صد عمره مقبول است و روز غدیر عید بزرگ الهی است و خداوند عز و جل هیچ پیغمبرى را مبعوث نکرده مگر آنکه این روز را عید گرفته است و حرمت آن را دانسته است و نامش در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمین روز میثاق مأخوذ و جمع مشهود است. (منبع: تهذیب الأحکام،  ج 3،  ص 143)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی پیامبر در روز پنجشنبه، هجدهم ماه ذیحجه به غدیر خم رسیدند، جبرئیل بر حضرتش نازل شد و آیه 67 سوره مائده را در مورد نصب امیرالمومنین علی خواند: «یا ایها الرسول، بلغ ما انزل الیک من ربک، فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس...» ای پامبر! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن، اگر انجام ندادی، رسالت او را ابلاغ نکردی و خداوند تو را از مردمان حفظ خواهد کرد.» جالب است بدانید مرحوم علامه امینی در جلد اول کتاب «الغدیر» نام سی نفر از دانشمندان اهل سنت را آورده است که گفته اند: این آیه در روز غدیرخم در مورد علی بن ابیطالب نازل شده، نشانی کتاب ها حتی شماره صفحه کتابی که از آن نقل شده در کتاب الغدیر نوشته شده است. دومین آیه، آیه سوم از سوره مبارکه مائده است. پس از سخنان پیامبر هنوز مردم متفرق نشده بودند که جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» امروز دین شما را کامل ساخته و نعمتم را بر شما تمام کردم و به این که دین شما دین اسلام باشد، راضی شدم. در این مورد نیز توجه کنید، در همان کتاب «الغدیر» نام 16 نفر از دانشمندان اهل سنت با ذکر کتاب و اشاره به صفحه مورد نظر آمده است که همگی آن ها فرموده اند: این آیه در روز غدیرخم بعد از نصب علی بن ابیطالب به وسیله رسول خدا نازل شده است.(الغدیر،ج 1، ص230)
بیستم ذی الحجه یا هفتم صفر؛: ولادت امام موسي بن جعفر عليه السلام است در سال 128 ه‌ در «ابواء» بين مكه و مدينه حضرت موسي بن جعفر عليه السلام به دنيا آمدند. پدر والامقام آن حضرت امام صادق عليه السلام و مادر ايشان حميدة المصفاة مي‌باشند. (رياحين الشريعة: ج 3، ص 18. بحار الانوار: ج 48،) ولادت، پدر و مادر زمانی که امام جعفر صادق علیه السلام به همراه خانواده و اصحابشان از سفر حج به مدینه مراجعت می کردند، در مکانی به نام «اَجواء»، کودکی، از مادری به نام حمیده اندلسیه به دنیا آمد که حضرت، نام او را موسی گذاشتند و فرمودند: «این فرزند بعد از من امامی برای خلق است». ولیمه از مستحباتی که در اسلام بر آن تاکید فراوان شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد نورسیده است. امام جعفر صادق علیه السلام نیز در احیای این سنت نبوی، پس از مراجعت به مدینه، به شکرانه مولود مبارک ولیمه ای ترتیب داد و در آن امامت آن حضرت را اعلام فرمود. القاب و کنیه امام موسی کاظم(ع) مهم ترین و معروف ترین لقب امام موسی کاظم علیه السلام ، «کاظم» است. کظم به معنی بیرون آمدن نَفَس است. کَظوم کسی است که نَفَس خود را حبس می کند و این کنایه از سکوت است و کاظم یعنی فرو خورنده خشم و غضب. از دیگر القاب آن حضرت می توان به عالم، صالح، باب الحوائج، صابر، امین و زین المجتهدین اشاره کرد. مهم ترین کنیه آن حضرت عبدصالح و ابوالحسن می باشد که در میان اهل حدیث به ابوالحسن اول معروف است. امام داران عصر امام موسی کاظم(ع) مدت امامت، امام موسی کاظم علیه السلام 35 سال بود. امامت آن امام مصادف با زمام داری غاصبانه چهارتن از بنی عباس بود که عبارتند از منصور، مهدی، هادی و هارون. امام علیه السلام مدت ده سال از امامت خود را در عصر منصور گذراند. منصور عباسی از متعصب ترین دشمنان خاندان علی علیه السلام و در کینه و حسادت بی مانند بود. ده سال دوم امامت آن حضرت در عصر مهدی عباسی گذشت که اهانت هایی نیز به امام روا داشت و چهارده سالِ آخر امامت را نیز در عصر هارون سپری کرد که سخت ترین دوره زندگانی و دوران حبس امام بود
 حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام : مَن أرادَ أن یکنَ أقوَی النّاسِ فَلیتَوکل عَلی الله هر که می‌خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید. بحار الانوار، ج. ۷، ص. ۱۴۳ 🌷🌷میلاد اسوه صبر و تقوا امام موسی کاظم (ع) مبارک باد🌷🌷
٢٢ ذی الحجه : شهادت میثم تمّار  ٢٢ ذی الحجه، سالروز شهادت مظلومانه سردار شهید اسلام، مدافع حریم ولایت و امامت، یار باوفای امیرمؤمنان، سردار سربدار، جناب میثم تمّار است؛ همو که در مقابل بیدادگری ظالمان زمانه خود، پرچم بیدارگری برداشت و با زبان گویای خود، ظلم و فتنه و فساد را افشا کرد و در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت، جان بر کف نهاد و تا پای چوبه دار رفت و با لب های خون آلود خود، بوسه بر چوبه دار زد و جان عاریت خود را، تقدیم مولا و مقتدای خود نمود. روحش شاد و یاد و خاطره اش در دل های عاشقان همیشه زنده و جاویدان باد . فرزند یحیی و از سرزمین «نهروان» که منطقه‌ای میان عراق و ایران است. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانسته‌اند».(1)  لقب تمّار را از این جهت به میثم داده‌اند که وی در کوفه خرما فروش بود.(2) ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: میثم برده زنی از بنی اسد بود . علی (علیه‌السّلام) او را خریداری کرد و آزاد نمود ولی او به گونه ای دیگر اسیر شد ، اسیر ولای علی و محبت و عشق او . وى شیفته آن بود که از محضر امیر مؤمنان على (علیه اسلام) علم و حکمت بیاموزد. از این رو دل و جان خود را دربست در اختیار معارف علوم علوى گذاشت. حضرت (علیه اسلام) نیز که او را لایق و با استعداد یافت, دانش و حکمت هاى فراوانى به وى آموخت, حتى برخى اسرار را که به هر کس نمى توان گفت و آگاهى از حوادث آینده و بلاها و فتنه هاى زمانه را در اختیار او گذاشت. از این رو میثم تمّار را (صاحب سرّ) امیر المؤمنین مى دانند.(3)   نحوه شهادت میثم تمار پس از آن که ولایت کوفه به عبیدالله بن زیاد سپرده شد و او آهنگ کوفه نمود، هنگامی که می‌خواست وارد کوفه شود، پرچمش به درخت نخلی آویخت و پاره شد. او این اتّفاق را به فال بد گرفت و فرمان داد تا آن نخل را قطع کنند. مرد نجّاری آن نخل را خرید و آن را چهار پاره کرد. میثم می‌گوید: «به پسرم صالح گفتم: میخی آهنین بردار و نام من و پدرم را روی آن حک کن و آن را بر یکی از پاره‌های آن درخت بکوب. چند روز که از آن گذشت، گروهی از بازاریان کوفه نزد من آمدند و گفتند: ای میثم، برخیز و با ما بیا تا به نزد امیر عبیدالله بن زیاد برویم و نزد او از مسؤول بازار شکایت کنیم و از او بخواهیم تا او را عزل و شرّش را از سر ما کم کند و کسی غیر از او را بر ما بگمارد. میثم می‌گوید: هنگامی که نزد امیر آمدیم من سخنگوی آن گروه شدم. امیر کاملاً به سخن من گوش داد و از تواناییم در سخن دانی در شگفت شد. در این هنگام بود که عَمر و بن حُرَیث به عبیدالله بن زیاد گفت: امیر به سلامت باد! آیا این گوینده را می‌شناسی؟ عبیدالله گفت: مگر او کیست؟! عمرو بن حریث گفت: این میثم تمّار است؛ همان دروغ گوی دوستدار دروغگو...میثم می‌گوید: در این هنگام، امیر که نشسته بود کمر راست کرد و (روی به من نمود و) گفت: او چه می‌گوید؟! گفتم: دروغ می گوید. امیر به سلامت باد! بلکه من راستگوی دوستدارِ راستگو، علی بن ابی طالب، امیرِ بر حقّ مؤمنان هستم. عبیدالله بن زیاد (برآشفت و) به من گفت: یا از علی بیزاری می‌جویی و از بدی‌هایش می‌گویی و به عثمان ابراز دوستی می‌کنی و در فضایلش سخن می‌رانی و یا این دست‌ها و پاهایت را قطع و تو را مصلوب می‌کنم. در این لحظه میثم به گریه می‌افتد. عبیدالله بن زیاد به رییس قوم میثم اصرار می‌کند و به او فشار می‌آورد که میثم را تحت پیگرد قرار دهد و او نیز بی درنگ به قادسیه، که در فاصلة یک منزلی کوفه است می‌رود و به محض این که میثم از مکّه باز می‌گردد او را دستگیر می‌کند.  عبیدالله بن زیاد به او می‌گوید: از سخنی به گریه افتاده‌ای که هنوز عملی نشده؟! میثم پاسخ می‌دهد: والله که نه از این سخن می‌گریم و نه از عملی شدن آن؛ بلکه از این می‌گریم که (سال‌ها پیش) وقتی که سید و مولایم این (تصمیم تو) را به من خبر داد، در دلم شک افتاد. عبیدالله بن زیاد می‌گوید: مگر او به تو چه گفته بود؟ میثم پاسخ می‌دهد: روزی به در خانة او (یعنی امام علی) آمدم. اهل خانه به من گفتند: باور کن که او خوابیده است. من صدا زدم: بیدار شو. ای به خواب رفته! والله که محاسنت از خون سرت رنگین خواهد شد. حضرت از خواب بیدار شد و فرمود: راست می‌گویی و تو (نیز بدان که) والله، دست‌ها و پاها و زبانت قطع ‌شود و مصلوب ‌شوی. من گفتم: چه کسی با من چنین می‌کند ای امیر المؤمنین؟! حضرت فرمود: آن گستاخِ زنا زاده، آن پسرِ کنیزِ زناکار، عبیدالله بن زیاد تو را دستگیر (و با تو چنین می‌کند).  پس از این سخنان میثم، عبیدالله بن زیاد با قلبی پُر کینه گفت: والله که دست‌ها و پاهایت را قطع می‌کنم، ولی زبانت را رها می‌کنم تا تو و مولایت را تکذیب کرده باشم. آن‌گاه به فرمان او دستها و پاهای میثم را قطع می‌کنند و سپس بیرونش می‌برند و مصلوبش می‌کنند. در همان حال، میثم تمّار شروع به گفتن فضائل علی علیه السلام برای مردم می‌کند. عمرو بن حریث ب
ه عبیدالله ابن زیاد خبر می‌دهد که اگر سخنان میثم ادامه پیدا کند، خوف شورش کوفیان می‌رود، لذا باید دستور بدهد تا زبانش را ببرند. عبیدالله نیز فرمان می‌دهد. مأمور نزد میثم می‌آید و می‌گوید: ای میثم! او می‌گوید: چه می‌خواهی؟ مأمور می‌گوید: زبانت را بیرون بیاور که امیر به من فرمان داده تا آن را قطع کنم. میثم می‌گوید: مگر آن پسرِ کنیزِ زناکار گمان نکرده بود که من و مولایم را تکذیب می‌کند؟! بیا زبانم را بگیر و آن را قطع کن. آن مأمور زبان میثم را قطع می‌کند و میثم مدّتی در خون خود می‌غلتد تا آن که از دنیا می‌رود. صالح، فرزند او می‌گوید: چند روز بعد که از آن‌جا عبور می‌کردم، دیدم که پدرم بر همان پارة نخلی که آن میخ را بر آن کوفته بودم مصلوب شده است.(4)   نحوه دستگیری میثم تمّار منابع تاریخی داستان شهادت او را یکسان روایت می‌کنند و تنها در کیفیت دستگیری او اختلاف دارند. اگر ما سه متن تاریخی نخست را مرور کنیم به دو گونه روایت بر می‌خوریم: 1. میثم با بازاریان کوفه نزد عبیدالله ابن زیاد می‌رود تا علیه مسؤول بازار شکایت کنند و از وی بخواهند او را بر کنار کند و شخص دیگری را به جای او بگمارد و هنگامی که میثم پیشاپیش آنان و به نمایندگی از آنها با عبیدالله سخن می‌گوید، او از سخندانیش در شگفت می‌شود. در این بین، عمرو بن حریث، عبیدالله را متوجّه می‌کند که او یکی از یاران علی علیه السلام است و عبیدالله نیز همان‌جا او را دستگیر می‌کند. به فرمان ابن زیاد دستها و پاهای میثم را قطع می‌کنند و سپس بیرونش می‌برند و مصلوبش می‌کنند. در همان حال، میثم تمّار شروع به گفتن فضائل علی علیه السلام برای مردم می‌کند. عمرو بن حریث به عبیدالله ابن زیاد خبر می‌دهد که اگر سخنان میثم ادامه پیدا کند، خوف شورش کوفیان می‌رود، لذا باید دستور بدهد تا زبانش را ببرند. 2. عبیدالله بن زیاد به رییس قوم میثم اصرار می‌کند و به او فشار می‌آورد که میثم را تحت پیگرد قرار دهد و او نیز بی درنگ به قادسیه، که در فاصلة یک منزلی کوفه است می‌رود و به محض این که میثم از مکّه باز می‌گردد او را دستگیر می‌کند. از این دو روایت، ظاهراً دومی صحیح است، البتّه اگر بپذیریم که او مناسک حج را تمام کرده و راهی که بیش از بیست روز زمان می‌برده تا کسی را به کوفه برساند، را با تلاش و بدون توقّف طی کرده و در عرض یک هفته خود را به کوفه رسانده باشد. در این صورت است که می‌‌توان گفت که میثم در قادسیه، به دست رییس قوم خود دستگیر می‌شود و او میثم را به نزد عبیدالله بن زیاد می‌برد و پس از آن گفتگویی که میانشان در می‌‌گیرد، به دستور عبیدالله به قتل می‌رسد،  لیکن ابتدا او را به زندان می‌افکنند؛ زیرا ابراهیم بن محمّد ثقفی در «الغارات» می‌نویسد: «عبیدالله او و مختار بن ابی‌عبیده را به زندان افکند و در زندان، میثم تمّار به مختار گفت: تو به زودی آزاد می‌شوی و برای انتقام خون حسین قیام می‌کنی و همین کسی که قصد کشتن تو را دارد را می‌کشی.»(5) مدتى پیکر پاک و مطهر میثم پس از شهادتش بر سر داربود. ابن زیاد براى اهانت‏ بیشتر به میثم اجازه نداد که بدن‏ مقدس او را فرود آورده و به خاک بسپارند به علاوه مى‏خواست ‏با استمرار این صحنه، زهر چشم بیشترى از مردم‏ بگیرد و به آنان بفهماند که سزاى مدافعان و پیروان‏على(علیه اسلام) چنین است، ولى غافل از آن بود که شهید، حتى پس از شهادتش هم، راه نشان مى‏دهد، الهام مى‏بخشد، امید مى‏آفریند و مایه ترس و تزلزل حکومتهاى جور و ستم است پیکر مطهر وی چندی بعد توسط عده ای از علویان به طور مخفیانه پایین آورده شد و به طور ناشناس به خاک سپردندش ابن زیاد از جسم بی جان میثم هم در هراس بود دستور داد که هر طور شده جسد وی را بیابند اما به لطف خدا موفق نشدند . مرقد میثم تمّار در چند صد متری مسجد کوفه و در کنار خیابان اصلی کوفه - نجف قرار دارد . بر روی قبر مطهر میثم ضریحی کوچک و بر بالای آن گنبدی آبی رنگ وجود دارد و گواه پیروزى حق و شاهد رسوایى و نابودى باطل است.   پی نوشت ها: 1-  محدثی / جواد / چاپ اوّل / ص 10 2-  میثم تمار / ص 10 3- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید /همان / ص292 ؛ رجال کشّى / ص 86 4. شریف رضی، خصائص الأئمّه، ص54 5. ابراهیم بن محمّد ثقفی، الغارات، ج2، ص796 فرآوری : محمدی
ویژگی های میثم تمار میثم تمّار، ویژگی های برجسته ای داشت; از جمله: 1 ـ خطابه و سخنوری: میثم، بیانی رسا و نطقی گویا داشت و در بازار کوفه، رئیس صنف میوه فروشان و سخنگوی آنان بود. او هنگام شکایت بازاریان کوفه از ابن زیاد، به عنوان نماینده آنان نزد والی کوفه رفت.7 2 ـ تفسیر قرآن: از آموخته های دیگر میثم تمّار از علی بن ابی طالب(ع)، علم قرآن و معارف کتاب الهی بود. روزی میثم با ابن عباس ـ که او نیز از شاگردان علی(ع) در تفسیر قرآن بود ـ در مدینه دیدار کرد و به او گفت: آنچه از تفسیر قرآن می خواهی بپرس. من تمام قرآن و تأویل آن را نزد علی(ع) فرا گرفته ام. ابن عباس، کاغذ و دواتی طلبید تا سخنان میثم را در تفسیر قرآن بنویسد. میثم در باره جزئیات شهادت خویش، طبق آنچه از امیر مؤمنان شنیده بود، با ابن عباس صحبت کرد و او را شگفت زده نمود.8 3 ـ راوی حدیث: وی احادیث بسیاری از علی(ع) شنیده و آنها را در یک مجموعه گردآوری کرده بود. آنچه در فرصت های مختلف از پیشوای خود روایت می کرد و از حوادث آینده خبر می داد، اهتمام او را به این موضوع نشان می دهد. دو تن از پسرانش به نام صالح و یعقوب نیز مطالبی را از نوشته های او روایت کرده اند. 9 4 ـ علم به اسرار: همچنان که پیشتر اشاره شد، او علم (بلایا و منایا) داشت; یعنی از حوادث آینده و نحوه مرگ و میر افراد و فتنه هایی که بعداً قرار بود اتفاق بیفتد، خبر داشت. هم نامه سربسته می خواند و هم راز نشنیده می گفت و آن همه را از مولایش امام علی(ع)فرا گرفته بود; مثلاً شهادت خود را پیش گویی می کرد، خبر مرگ معاویه را یک هفته قبل از آن به ابو خالد گفته بود، قیام مختار را در کوفه نیز پیش گویی کرده بود10، از حادثه جان گداز کربلا هم خبر داشت، با آن که خودش سال ها پیش از آن واقعه به شهادت رسید. روزی به زنی به نام (جبله مکّی) گفته بود: این امت، پسر دختر پیامبرشان را در دهم محرم می کشند و دشمنان خدا این روز را مبارک می دانند; این داستانی است که مولایم امیر مؤمنان(ع)به من خبر داده و فرموده است که همه چیز بر حسین بن علی(ع) خواهد گریست. 11 روزی در مجلس بنی اسد با حبیب بن مظاهر (از شهدای کربلا) دیدار کرد و با او گفتاری مفصل داشت. حبیب، در سخنی اشاره آمیز، خبر از شهادت میثم داد و گفت: گویا پیرمردی را می بینم که در راه دوستی با خاندان پیامبر، او را به دار می زنند و بر چوبه دار، شکمش را می درند (اشاره به شهادت میثم در کوفه). میثم هم در جوابش گفت: من نیز مردی سرخ رو را می بینم و می شناسم که برای یاری فرزند دختر پیامبرش قیام می کند و کشته می شود و سرش در کوفه گردانده می شود (اشاره به شهادت حبیب در کربلا). مردمی که شاهد این گفت گو بودند، سخنان آن دو بزرگوار را مسخره کردند و دروغ پنداشتند ; اما چند روزی نگذشت که میثم بر دار آویخته شد و چندی بعد نیز حبیب بن مظاهر در کربلا شهید شد و سر او را نیز بر نیزه زده، به کوفه آوردند. 12 پی نوشت ها: 1ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 291. 2ـ بحار الانوار، ج 53، . 3ـ سفینة البحار، ج 2، . 4ـ همان، ص 525. 5ـ بحار الانوار، ج 40، ; نفس المهموم، 6ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، همان، ص 292. 7ـ رجال کشّی، ص 86. 8ـ سفینة البحار، همان، . 9ـ همان. 10ـ رجال کشّی، ص 80; بحار الانوار، ج 42،. 11ـ بحار الانوار، ج 45 12ـ نفس المهموم
15.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جناب ميثم تمار درياي علوم غيبي بود
 ۲۴ ذی‌الحجة : ١. روز مباهله است كه در این روز پیامبر اكرم(ص) با اهل بیت خود یعنی فاطمه و علی و حسن و حسین(علیهم السلام) به مباهله با علمای نصرانی نجران رفت اما علمای نجرانی از عاقبت مباهله ترسیدند و از مباهله خودداری كردند و تسلیم رسول خدا(ص) شدند . « فَمَنْ حَآجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَ أَبْنَاءكُمْ وَ نِسَاءنَا وَ نِسَاءكُمْ وَ أَنفُسَنَا و أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِینَ : هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو ؛ بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما، خویشان نزدیک و شما، خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم».(آیه ۶۱ سوره آل عمران) ٣. نزول آیه تطهیر سالروز نزول آیه تطهیر در شان اهل بیت پاك پیامبر اكرم(ص) است كه روایت كامل این ماجرا در حدیث شریف كساء آمده است. «وَقَرْنَ فِی بُیوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا: و در خانه‌های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را بر پا دارید و زكاة را ادا كنید، و خدا و رسولش را اطاعت نمایید خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا شما را پاك سازد».( آیه ۳۳ سوره احزاب)   ٣. روز خاتم بخشی امیرالمومنین علی ع در این روز امیرالمومنین(ع)درمسجد و در حین نماز انگشترخود را به سائل بخشید و آیه مبارکه ۵۵ سوره مائده مشهور به آیه ولایت درشأن آن حضرت نازل شد. « إِنَّما وَلِیکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ: ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند: همان کسانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند».( آیه ۵۵ سوره مائده) برو ای گدای مسكین   در خانه علی زن که نگین پادشاهی   دهد از كرم گدا ۴.نزول سوره هل اتی در این روز سوره «هل اتی» در شأن امیر المؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام نازل شده است. این مهم بعد از سه روز روزه آنان و اعطای افطارشان به مسکین و یتیم و اسیر بود که آن طعام بهشتی نازل شد.
نماز پر فضیلت روز آخر ماه ذی الحجه در روایات بسياري تأکید شده که در پایان هر روز و هر ماه اعمال آن روز یا ماه را جبران کنیم و زیرا پایان ذی الحجه پایان سال قمري است  و خواندن نماز و دعا در این روز سفارش شده است. مرحوم« سيّد بن طاووس» نقل كرده است كه در روز پایان ذی الحجه، دو ركعت نماز مى خوانى و در هر ركعت، يك مرتبه سوره« حمد» و ده مرتبه سوره« قل هو الله» و ده مرتبه« آية الكرسى» را مى خوانى و بعد از نماز مى گويى: «أللهُمَّ ما عَمِلتُ فى هذِهِ السـّـنةِ مِنْ عَمَل نـَهَيتـَـنى عـَـنهُ و لمْ ترْضَهُ، و نـَسيتهُ ولمْ تنسَهُ، وَدَعَوتنى اِلى التوبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَليْكَ، اَللهُمَّ فاِنى أسْتغفِرُكَ مِنهُ فاغفِرْ لى، وَما عَمِلتُ مِنْ عَمَل يُقَرّبـُـنى اِليكَ فاقبَلهُ مِنى، وَلا تقطعْ رَجائى مِنكَ ياكَريمُ. » « خدايا آنچه انجام دادم در اين سال از اعمالى كه مرا از آن نهى فرمودى و راضى بدان نبودى و من آن را فراموش كردم ولى تو فراموشش نكردى و مرا به بازگشت بسويت خواندى پس از دليرى كردنم بر تو خدايا من از آن اعمال آمرزش مى طلبم پس بيامرز آنها را و هر عملى كه انجام دادم از اعمالى كه مرا به تو نزديك گرداند پس آن را از من قبول كن و قطع مكن اميدم را از خودت اى بزرگوار.» هنگامی که چنين كردى شيطان مى گويد: واى بر من! هرچه در مدّت اين سال زحمت كشيدم( و وی راوسوسه كردم) با اين عمل، همه را از بين برد و سالش را به خير پايان داد. برگرفته از مفاتیح الجنان
محرم در کلام امام رضا (علیه السلام) ریان بن شبیب می گوید: «روز اول محرم خدمت امام رضا (علیه السلام) مشرف شدم. حضرت در ضمن سخنانی به من فرمودند: "ای پسر شبیب! مردم عرب زمان جاهلیت، جنگ را در ایام محرم حرام می دانستند؛ ولی این امت، احترام ماه محرم را از بین بردند و حرمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را رعایت نکردند. در این ماه خون ما را حلال دانستند و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند، و سراپرده ی ما را آتش زده، اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را درباره ی ما ننمودند. همانا روز عاشورا، پلکهای ما را مجروح و اشک های ما را جاری ساخت؛ دل ما را سوزاند و عزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد و نزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. گریه کنندگان بر حسین (علیه السلام) بگریند که گریه بر او، گناهان بزرگ را از بین می برد. ای پسر شبیب! اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (علیه السلام) گریه کن؛ چرا که آن حضرت را کشتند همان گونه که گوسفند را ذبح می کنند! با آن حضرت هیجده تن از اهل بیت او را به شهادت رساندند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند و آسمان های هفت گانه و زمین ها در شهادت آن ها گریستند. روز عاشورا چهار هزار ملک برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده است؛ لذا پریشان و غبارآلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند تا حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کنند و از یاران او شوند و با شعار «یا لثارات الحسین» به یاری حضرتش بشتابند. ای پسر شبیب! اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی، در غم و حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش. بر تو باد دوستی و محبت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند متعال فردای قیامت او را با همان سنگ محشور می کند"». عیون اخبار الرضا (ع): ج ۲، - بحارالانوار: ج ۴۴،  🏴
⚫️ روز دوم محرم 🔹 ورود کاروان امام حسین علیه‌السلام به کربلا 🍂 كاروان به محلی رسيد، ديدم اسب نجيب امام حسین(ع) به يكباره ايستاد. هرچه می خواست كه اسب حركت كند، نكرد. 😔 حضرت شش اسب از اسبهای خود را عوض كردند، ولی اسبها هيچ يك قدم از قدم برنداشتند، همين كه حضرت اين حالات را ديد پرسيد: اين زمين چه نام دارد؟ 🔹 عرض كردند: غاضريه. 🔸 فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ 🔹 عرض كردند: نينوا. 🔸 فرمود: غير از اين دو اسم، اسمی ديگر نيست؟ 🔹 عرض كردند: شاطِي الفرات. 🔸 فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ 🔹 عرض كردند: بلی «كربلا» هم می نامند. 🔘 همين كه امام نام كربلا را شنيد، صدا را به آه بلند كرد و گريه بسيار كرد. 🌴 آنگاه خطاب به اصحابش فرمود: در همين مكان خيمه‌ها را برپا كنيد، چون خيمه‌ها بر پا شد، زينب هراسان به سوی برادرش آمد و فرمود: ⚫️ اين بيابان را خوفناک می بينم، چرا كه خوف عظيمی از آن به من روی آورده است. پس باز فرمود به زينب كه واقعه شهادت من و اصحابم در همين مكان می‌باشد، آنگاه حضرت زينب(س) بی‌هوش بر زمين افتاد. 📚 مقتل شوشتری، ص ۱۲۴ 📚 رياحين الشريعه، ج ۳، ص ۷۷ 📚 روضه الحسین، ص ۵۲ 💠 بنابر نقل دیگری اصحاب در حال حرکت بودند که اسب امام ناگهان ایستاد و دیگر حرکت نکرد و مانند ناقهٔ پیامبر در حدیبیه جلوتر نرفت. وقتی اسب ایستاد حضرت نام آن منطقه را پرسید. زهیر عرض کرد: درست آمده ایم، بهتر است دوباره راه بیفتیم تا ببینیم خدا چه می خواهد، نام این منطقه طف است. 🌿 امام فرمود: ”آیا نام دیگری هم دارد؟“ 🔹 عرض کرد: کربلا هم به آن می گویند. ⚫️ با شنیدن نام کربلا چشمان چشمان امام پر از اشک شد و فرمود: ”اَللّٰهُمَّ أعوذُ بِکَ مِنَ الکَرب وَ البَلاء.... خدایا! از اندوه و بلا به تو پناه می برم، این جا محل استقرار ما و ریخته شدن خون ماست، این جا محل قبرهای ماست، این را جدّم رسول خدا (ص) قبلاً به من گفته است“. 📚 مقتل مقرم، ص۲۳۳ 📚 منتخب طریحی، ص۳۰۸ 📚 تحفة الازهار، ج۳، ص۲۰۹
چهارم محرم؛ تحریک مردم به جنگ با امام حسین(ع) با فتوای شریح قاضی در روز چهارم ماه محرم‌الحرام سال 61 هجری قمری «ابن زیاد» با استناد به فتوایی که از «شریح قاضی» گرفته بود، مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک کرد. در روز چهارم ماه محرم‌الحرام سال 61 هجری قمری «ابن زیاد» با استناد به فتوایی که از «شریح قاضی» گرفته بود، مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک کرد. در این روز عبیدالله بن زیاد با استناد به فتوایی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین (ع) تحریک و تحریص کرد. معروف است که شریح قاضی به دستور عبیدالله بن زیاد، فتوا داد که « چون حسین بن علی بر خلیفه وقت خروج کرده، دفع او بر مسلمانان واجب است». به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه که عبارت بودند از: 1. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر 2. یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر 3. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر 4. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پیوستند. بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است برگرفته از تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری
ششم محرم الحرام 1 - یاری طلبیدن حبیب بن مظاهر از بنی اسد در شب ششم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السّلام برای آوردن یاور و کمک، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند و حرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده ای را فرستاد تا مانع آنها شوند. لذا درگیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی و بقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد. (الوقایع و الحوادث: ج 2، ص 149. از مدینه تا مدینه: ص 368 - 370) ۞ ۞ ۞ 2 - اولین محاصره فرات در کربلا به نقلی در این روز عمر سعد، شبث بن ربعی خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره در آوردند. (از مدینه تا مدینه: ص 360) ۞ ۞ ۞ 3 - تراکم لشکر یزید در کربلا در این روز لشکر زیادی برای جنگ با حضرت اباعبداللَّه علیه السّلام جمع شدند. (الوقایع و الحوادث: ج 2، ص 153) ۞ ۞ ۞
روزهفتم محرم الحرام : در روز هفتم محرم الحرام بر امام حسین(ع) چه گذشت؟ در این روز عبیدالله بن زیاد نامه‌ای به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن حتی قطره‌ای آب را به امان ندهد، همانگونه که از دادن آب به عثمان ابن عفّان خودداری شد!! به گزارش خیمه گاه؛ روز سه شنبه هفتم محرم از طرف ابن زیاد به عمر بن سعد مأموریت داده شد که بایستی حسین از من اطاعت کند و الا میان او و آب مانع شو. من آب را بر یهود و نصارا حلال کردم و بر حسین و اهل او حرام نمودم. عمر سعد طبق دستور ابن زیاد، عمرو بن حجّاج با پانصد نفر را بر آب مأمور کرد که نگذارند امام حسین و کسانش از آب استفاده نمایند. در این روز عبیدالله بن زیاد نامه‌ای به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن حتی قطره‌ای آب را به امان ندهد، همانگونه که از دادن آب به عثمان ابن عفّان خودداری شد!! عمربن سعد نیز فوراً عمرو بن حجّاج را با پانصد سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین و یارانش به آب شدند، و این رفتار غیر انسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین علیه السلام صورت گرفت. در این هنگام مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخوهی دید! به خدا سوگند که قطره‌ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! امام حسین علیه السلام فرمود: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده! حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفت و گو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آن قدر آب می‌آشامید تا شکمش بالا می‌آمد، و آن را بالا می‌آورد! و باز فریاد می‌زد: العطش! باز آب می‌خورد تا شکمش آماس می‌کرد ولی سیراب نمی‌شد! و چنین بود تا جان داد. برگرفته از کتاب چهره درخشان حسین بن علی (ع) «کانال تقویم شیعه » بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشییع باشیم https://eitaa.com/taqvim_shiaa
زیارت امام حسین (ع) از زبان امام زمان (عج) زیارت ناحیه مقدسه أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، سلام بر آن‌که با خون زخم هایش شست و شو داده شد، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ سلام بر آن‌که از جام‌هاى نیزه‌ها جرعه نوشید، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، سلام بر آن‌که در ملا عام سرش بریده شد، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، سلام بر آن‌که اهل قریه‌ها دفنش نمودند، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، سلام بر آن‌که شاهرگش بریده شد، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، سلام بر آن مدافع بى‌یاور، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، سلام بر آن محاسن بخون خضاب شده، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، سلام بر آن گونه خاک آلوده، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، سلام بر آن بدن جامه به غنیمت رفته، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ، سلام بر آن دندآن‌هایی که با چوب خیزران زده شده، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، سلام برآن سر بالاى نیزه رفته برگرفته از کتاب سوگنامه آل محمد اشتهاردی