eitaa logo
گردش توحیدی در تار و پود زندگی
267 دنبال‌کننده
182 عکس
366 ویدیو
73 فایل
جایی برای گردش توحیدی در تار و پود زندگی و پاسخ به سوالات اعتقادی و اخلاقی و مسائل زندگی و مشاوره مذهبی. لطفا سوالات مربوط به مسائل شرعی از گروه مربوط به احکام پیگیری شود. ارتباط با ادمین ( انتقاد و پیشنهاد، تبادل ) @Admenn313
مشاهده در ایتا
دانلود
4️⃣ اما اگه واقعاً مسأله مربوط به بچه‌ها باشه و خودشون نتونن با هم کنار بیان و کارشون اونقدر بالا بگیره که بدون ورود ما احتمال آسیب جدی جسمی یا روانی وجود داشته باشه، می‌تونیم بدون قضاوت و برچسب و سرزنش باهاشون وارد گفتگو‌ بشیم و فقط به حرفاشون با دقت گوش کنیم. این یعنی تممممام جمله‌های زیر ممنوعه: ❌ خوب داره راست می‌گه دیگه... ❌ خوب اون اول بَرِش داشت، پس حق اونه دیگه... ❌ دروغ نگو، من داشتم نگاتون می‌کردم. ❌ تو خیلی زورگویی‌ها... ❌ دفعه‌ی قبل هم همین کارو باهاش کردی... ❌ این طفلی کوچولوئه، بلد نیست یه بازی دیگه کنه... ❌ خوب تو داری حرف زور می‌زنی... ❌ ببین... بچه‌م رو اذیت نکن دیگه... 👈 پس چیکار کنیم؟ فقط گوش کنیم و نشون بدیم که متوجه حرفاشون شدیم: ✅ اینطور که من فهمیدم، هردوی شما می‌خواین با این لگوها یه چیز بزرگ درست کنین و می‌خواین خیالتون راحت باشه که لگو کم نمیارین. . 👈 بعدش نشون بدین که دشوار بودن موقعیت رو درک می‌کنین، اما به توانمندی هردوشون برای حل اون چالش ایمان دارین: ✅ عجب موقعیت پیچیده‌ای! دوتا پسر با کله‌های پر از ایده و یه تعداد لگوی محدود داریم! من فکر می‌کنم این دو تا مغز پر از ایده، با یه کم فکر کردن بتونن این موقعیت رو با هم مدیریت کنن. بیاین مثل ایکیو سان بشینیم یه کم فکر کنیم... می‌خواین حالا شما پیشنهادهاتون رو بگین و من بنویسم؟ 👈 بعدش خودتون هم چند تا پیشنهاد بهش اضافه کنین و با بررسی اونها راه‌حلی که رضایت نسبی هردوشون رو تأمین کنه، پیدا کنین. طبیعتاً هر چی بچه‌ها کوچیکتر باشن، ممکنه لازم باشه بیشتر پیشنهادها رو خودتون بدین. ادامه داره...
‌ 4️⃣ گفتین مادر اون بچه ازتون می‌خواد که حساسیت نشون ندین. 👈 اگه منظور از حساسیت نشون دادن این باشه که تا اون بچه به بچه‌ی شما نزدیک می‌شه، شما با نگرانی بهش بگین ببین بچه‌م امروز واکسن زده، تب داره، اذیتش نکنی‌ها.... یا اینکه بگین: ببین اشکان، امروز دیگه دخترم از خونه اسباب‌بازی خودشو آورده، این دیگه مال خودشه، نبینم بهش دست بزنی‌ها... بله این مدل حساسیت نشون دادن‌ها و جلو افتادن‌ها تو رابطه‌ی بچه‌ها، در واقع این پیام رو به اون بچه می‌ده که تو اذیت‌کن و شروری و باعث می‌شه که بچه به انجام رفتارهایی که شما نگرانش هستین، تحریک و ترغیب بشه. و به فرزند شما هم این پیام رو می‌ده که تو ضعیفی و اگه من نباشم، تو نمی‌تونی از خودت مراقبت کنی. پس این رفتارها اعتماد به نفس هر دو بچه رو هدف می‌گیره. 👈 اما اگه منظورشون این باشه که نسبت به زورگویی‌های پرتکرار فرزندشون، هیچ واکنشی نشون ندین، این ممکنه واسه هر دو بچه آسیب‌زا باشه. چون بچه‌ای که مدااام مورد قلدری قرار می‌گیره و از خواسته‌ش کوتاه میاد، ممکنه باور کنه که تو گرفتن حقش ناتوانه و عزت نفس و اعتماد به نفسش آسیب می‌بینه. و حتی بچه‌ای که مدااام قلدری می‌کنه هم آسیب می‌بینه. چون چیزی در مورد درک نیازهای دیگران و تعامل و سازگاری با اونها یاد نمی‌گیره و زور بازو و پرخاشگری به تنها ابزارش برای حل مسائلش تبدیل می‌شه. ابزاری که تو بزرگسالی اون رو به یه آدم خودشیفته‌ی خودمحور تبدیل می‌کنه که قادر به ساختن رابطه‌های عمیق و با کیفیت نیست و علیرغم موفقیتهای ظاهری، رنج تنهایی عمیقی رو در درونش تحمل می‌کنه. پس وقتی بچه‌ای نسبت به بچه‌مون زورگویی می‌کنه، چیکار کنیم که هیچکدوم آسیب نبینن؟ منتظر باشین در اولین فرصت براتون می‌نویسم...
👈 وقتی یکی از بچه‌های فامیل، مدااام به فرزندتون زور می‌گه، اون رو یه دیو دوسر نبینین. بدونین اون هم یه بچه‌ست که هنوز بلد نیست نیازهاش رو بدون خشونت تأمین کنه. پس بهتره با تمرکز روی نیازهای هر دو بچه، بدون خشونت، به جا و به اندازه کنارشون باشین و کمک کنین نیازها و احساس‌های همدیگه رو ببینن و یاد بگیرن که نیازهای همه به یک اندازه مهمه: 👈 مثلاً وقتی بچه‌ای اسباب‌بازی بچه‌ی شما رو به زور از دستش کشیده و اونم شکایتش رو پیش شما آورده😭، بهش می‌گین: آها تو دوست نداشتی اشکان اسباب‌بازیت رو از دستت بکشه؟... ببینم اینو به خودش هم گفتی؟ و اگه جواب منفی بود، می‌تونین تشویقش کنین که خواسته‌ش رو ابراز کنه: «من از اینجا دارم نگات می‌کنم. برو و همینی که به من گفتی رو بهش بگو» اگه امتناع کرد، همراهیش کنین تا بتونه ابراز کنه. گاهی همین ابراز قاطعانه‌ی فرزندتون و حضور شما ممکنه باعث کوتاه اومدن اون بچه بشه، اما اگه نشد، می‌تونین خودتون ورود کنین: . «پسرم، می‌دونم از اسباب بازی هلیا خوشت اومده، اتفاقاً هلیا هم خیلی دوستش داره و داره می‌گه اسباب‌بازیش رو می‌خواد. قیافه‌ش رو نگاه کن، داره گریه می‌کنه... الان به نظر میاد دو تا راه داری، یا با هلیا مذاکره کنی و یه جوری رضایتش رو به دست بیاری، یا اسباب‌بازی رو بهش برگردونی و هر وقت اجازه داد، باهاش بازی کنی. می‌دونی که هردوتون رو دوست دارم و برام مهمه که هردوی شما خوشحال باشین. می‌تونی همین الان تصمیمت رو بگیری؟ یا به زمان بیشتری نیاز داری؟ می‌تونم تا ده بشمرم که فکرات رو بکنی. 👈 وقتی نگاه شما نسبت به اون بچه، بدبینانه نباشه و بهش برچسب زورگو و قلدر نزنین و رفتارتون دوستانه و محبت آمیز باشه و نشون بدین که خوشحالی اون هم براتون مهمه، احتمال همکاریش با شما بالا می‌ره و در مقابل پیشنهادهای بعدی شما مثلاً برای عوض کردن موقت اسباب‌بازی‌هاشون یا نوبتی بازی کردن یا ترتیب دادن یه بازی دونفره، پذیرش بیشتری پیدا می‌کنه. 🔺باز نیاین بپرسین اگه اینم جواب نداد چی؟... هیچی دیگه یا از تکنیک دمپایی ابری استفاده کنین و قید رابطه‌ی فامیلی رو بزنین