سلام دوستان
ما سناریوی باخت را ننوشته بودیم!
پیش از اعلام اولیه نتایج. حال و اوضاع برخی از رفقا را که میدیدم، متوجه شدم هیچ سناریویی برای گزینهی #باخت در انتخابات ندارند! اساساً خودشان را برای برد تنظیم کردهاند و نمیدانند اگر باخت به وجود آمد چه باید بکنند!
این یک ضعف بزرگ جبهه انقلاب است که وقتی سبد آرا به هر دلیلی با ما همراه نیست، شروع میکنیم سرمایهای که ایجاد شده را خراب میکنیم. حراست بلد نیستیم، مراقبت و رشد بلد نیستیم، فرصت ساختن از تهدیدها را بلد نیستیم ...
ناخودآگاه ذهنم به روزی رفت که محمد فاضلی با پزشکیان به تلویزیون رفته بود و آن فضاحت شکل گرفت. صحنه، صحنهی باختِ مسلم برای پزشکیان بود، اما جناح مقابل یک تهدید صددرصدی را چنان تبدیل به بُرد کرد که تصورش هم برای ما سخت بود!!
ما هیچ وقت یاد نگرفتیم تیرهترین سناریوی ممکن را تصور کنیم و برای آن هم برنامهریزی کنیم. فقط روی برد سرمایهگذاری میکنیم و عجیب که برای آن هم سناریوهای موفق نمیچینیم. نهایتاً بعد از انتخابات، خیلی خوب بتوانیم تحلیل کنیم که چرا باختیم، در حالی که همین مولفهها را باید پیش از انتخابات به عنوان بخشی از بازی لحاظ میکردیم. باید وزن #قومیت را واقعی میدیدم و سناریویی برای شکست پیدا میکردیم. باید راهی برای ارتباط با بدنه خاکستری پیدا میکردیم، ...
اما الان؛
وقت برگشتن است. وقت بلند شدن است. وقت بلند کردن جبههای است که ظاهراً شکست خورده. هنر نیست که الآن رهایش کنیم، کاری که دفعات قبل هم کردهایم! نباید کنشگران و مردم طرفدار این جبهه را رها کرد.
نباید این ۱۳.۵ میلیون نفر را نادیده گرفت.
نباید گذاشت مردم در این حال بمانند. باید دوردستها را نگاه کنیم. تلاش کنیم مردم و افکار عمومی را بهتر بشناسیم و از پیله خودمان خارج شویم.
امروز نیز صحنه مشخص است. باید غم چند روز پیشرو که ناشی از باخت است را برای مردم کم کنیم و کمک کنیم عقلانیت بر جبهه انقلاب حکمفرما شود.
باید برای سالهای پیشرو کار و کار و کار کرد. البته با طرحی درست و این بار #برنده ...برنده...