*پوشش، آرایش، هویت*
در این چند هفته که از بازگشایی دانشگاه ها می گذرد و اساتید و دانشجویان به شکل حضوری در مراکز دانشگاهی حاضر می شوند چنانکه پیش بینی می شد یکی از مهمترین دغدغه های نظام دانشگاهی اعم از مدیران آموزش عالی، اساتید و دانشجویان نحوه پوشش و آرایش در محیط عمومی دانشگاه بوده است.
عادت دوساله به حضور مجازی در کلاس درس و نبود نظارت های رسمی بر پوشش و آرایش دانشجویان، تصوری از فضای آزاد اجتماعی را در ذهنیت آنان ایجاد کرده که هویت فردی جوانان را به خود گره زده است.
پوشش و آرایش به عنوان مولفه ای بنیادین در سبک زندگی و برساخت هویت فردی، سهم بسزایی در مواجهات اجتماعی همگان داشته و هر فرد بویژه یک جوان دانشجو، بازنمایی خود را با نحوه پوشش و آرایشش طراحی می کند.
در چنین سپهر هویتی، به هر میزان که فرد از عزت نفس بیشتری برخوردار باشد بازنمایی خود را با شاخص های درونی و اخلاقی بیشتری صورت داده و با کاهش اعتماد به نفس، تمرکز بر عناصر ظاهری و نمایش های جسمی افزون تر می شود.
در مرحله بعد، مولفه های اثرگذار بر ساخت هویتی فرد نقش آفرین خواهد شد که با توجه به حاکمیت بلامنازع رسانه های مجازی، این مولفه، نقش پرقدرتی خواهد داشت.
در نهایت، نقش و تاثیر قوانین و مقررات پوشش و آرایش و جدیت و اهتمام دو نظام فرهنگی و حقوقی جامعه و پیوستگی این دو موثر خواهند بود و فرد را با دو تنظیم گر اجتماعی و حقوقی مواجه خواهد ساخت.
شوربختانه نظام فرهنگی کشور دچار اختلال آشکاری در فرایند هویت سازی است و محصولات این نظام فرهنگی دچار نقص ایمنی در این عرصه حیاتی هستند. قطبی نگری، شکاف هویتی، فاصله نسلی، تک بعدی گرایی هویتی و عدم انسجام ساختار هویت ساز اجتماعی از مهمترین چالش های این نظام فرهنگی است که منشا آسیب های متعددی از جمله کاهش اعتماد و عزت نفس افراد بویژه جوانان و در این میان به شکل ویژه تری دختران جوان شده است.
از سوی دیگر ضعف نظام رسانه ای کشور همدر عرصه رسانه های سنتی، هم رسانه های مدرن، بخش زیادی از زمین بازی هویتی را عملا به چارچوب های رقیب واگذار نموده و تاثیرگذاری آنها را که از منظر نظام ارزشهای سنتی نابهنجار شمرده می شوند تقویت نموده است.
این عامل در کنار نگرش های سیاسی شده به مساله پوشش و آرایش، هویت فرهنگی را به یک چالش هویت سیاسی بدل نموده، حجاب و بازنمایی پوشش فردی را برای جوانان منتقد و مدعی، به یک مبارزه مدنی تبدیل نموده است.
در فرایند کنونی حکمرانی فرهنگی، تعارض یا دست کم فاصله میان دو نظام اجتماعی و حقوقی کشور، نقش کنترل های اجتماعی را به کمترین حد رسانده و اجرای کنترل های حقوقی را نیز با چالش مشروعیت مواجه ساخته است.
نکته حیاتی در فرایند مواجهه دانشگاه ها به عنوان یک زیرسیستم فرهنگی با مساله حجاب و پوشش و آرایش دانشجویان این است که چنین فرضی فرع بر فرض مواجهه خود جمهوری اسلامی با مساله پوشش و آرایش به عنوان یک کلان سیستم است.
به نظر می رسد، تلقی عمومی منتقدان شرایط کنونی حجاب این است که جمهوری اسلامی به شکلی نانوشته و غیررسمی به همان رویکردی روی آورده که پیش از این در باب ویدئو و ماهواره عمل کرده بود:
ممنوعیت قانونی روی کاغذ،
سکوت در عرصه اجتماعی،
واکنش مقطعی در موقعیت های ویژه.
با این سازوکار، همه به نوعی تفاهم نانوشته می اندیشند که در یک بده بستان اجتماعی، گاه به احترام ارزشهای رسمی، با محدودیت های اعلامی و مواجهات مقطعی کنار بیایند در عوض پاداش آن را با نقض مقررات رسمی و سکوت مجریان دریافت کنند. نوعی حکمرانی با روش "شترسواری دولا دولا" که به کمرنگ شدن ارزشهای سنتی و رسمی جامعه و قرار گرفتن در چندراهی قانونی سازی حذف حجاب یا سکوت نظام در برابر عدم اجرای بی سروصدای مقررات حجاب یا مقابله سخت با قانون شکنان منجر می شود که هیچ یک به سود نظام اجتماعی و فرهنگی کشور نخواهد بود.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#هویت
#پوشش_و_آرایش
#حجاب
#حکمرانی_فرهنگی
#دانشگاه
اخضریان👇
ده فرمان حکمرانی نو
اظهارات روزهای گذشته آقای قالیباف که تکرار درخواست گذشته او مبنی بر «حکمرانی نو» بود با واکنش های چندی روبرو شد.
بسیاری آن را ندیده یا به ندید گرفتند تا آب سردی برای گرمای خیابان فراهم نشود.
برخی دیدند و با تردید به امکان چنین ایده ای سکوت کرده و آن را یک واکنش انفعالی به تحولات کف خیابان دانستند که بزودی به عقب باز خواهد گشت.
اما گروهی اندک از آن استقبال کردند.
من از همین گروه اندکم که معتقدم باید از هر فرصتی برای دادن امید هم به خود هم به جامعه و از همه مهمتر به مسوولان برای باور به درستی اظهاراتشان بهره گرفت. واکنش سرد به یک پیشنهاد اصلاحگر یعنی از دست دادن یک فرصت نو شدن و یک درمان بدون درد و خونریزی.
من امیدآفرینی رییس مجلس که با وجود تاخیر ۵۰ روزه وارد میدان شده و از حکمرانی نو سخن گفتند را باور می کنم اما مشروط.
شرط آن شروع از همین لحظه است. باید آغاز تحقق این ایده را به مردم بویژه نخبگان و در راس آنان دانشگاهیان نشان داد.
حکمرانی حاصل چند مولفه بنیادین است که شفافیت، پاسخگویی، قانونگرایی، مسوولیت پذیری، مشارکت جویی و ... است.
از همین امروز حکمرانی نو را از مجلس آغاز کنید و پاسخگویی، شفافیت، مسوولیت پذیری و مشارکت جویی را به نمایش واقعی بگذارید.
قطعا مجلس، تنها در ریاست آن خلاصه نمی شود. این را باید در یکایک اجزا و اعضایش دید.
۱. از امروز در جمع نخبگان حاضر شوید و بشنوید. لازم نیست فعلا سخن بگویید.
۲. کارگروه هایی از نخبگان تشکیل داده و اصول اولیه حکمرانی نو را مرحله بندی نموده و طرح عملیاتی مرحله نخست آن را برای طرح در مجلس تدوین کنید.
۳. گروه هایی را برای پیگیری حقوقی وضعیت آسیب دیدگان از اعتراضات، چه در طرف نظام و چه در سمت مقابل اعزام کرده و گزارش آن را در مجلس ارایه کنید.
۴. برای برخی حوادث رخ داده و ادعاهای فراگیر شده در این دوماه گروه حقیقت یابی تشکیل داده و شفاف سازی کنید.
۵. به عنوان یک مقام مسوول، مسوولیت اقدامات همین مجلس که منجر به وقوع رخدادهایی چون مرگ ناخواسته خانم امینی و حوادث پس از آن می شود را برعهده گرفته و برنامه اصلاحی اعلام کنید.
۶. با تشکیل کارگروهی قوانینی که به سرعت می توانند التهاب آفرینی مجدد کنند را شناسایی کرده و با فوریت اصلاح کنید.
۷. حرکات نمایشی برخی مشاوران خود و نمایندگان را مدیریت و از نمک ریختن بر زخم ها منع کنید.
۸. راهبردهای رسانه ای ارتباط مجلس و مردم را بازنگری و مبتنی بر تعامل دوسویه و شفاف بازنویسی و عملیاتی نمایید.
۹. چند اقدام ویژه که برای جامعه ارزش تحقق دارد را هدفگذاری و اعلام نموده و روزشمار تحقق آن را منتشر نمایید تا سرمایه اجتماعی در حال افول نظام و مجلس را احیا کنید.
۱۰. راه های دسترسی سامانمند به خود را بیشتر کرده و مجلس را پناهگاه مردم سازید.
با این کارها ممکن است امیدواران ساکت را به وادی همراهی و ناامیدان معترض را به شرایط صبر و انتظار و کنشگران امیدوار را به پیشبرد امور و کارآمدی رهنمون شوید.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#حکمرانی_نو
#مجلس
#قالیباف
وار ؛ فناوری حکمرانی عادلانه
چندی است که ادبیات رایج بسیاری از اندیشمندان، اصلاح فرایند حکمرانی است و در این چارچوب شاخصهایی نیز مطرح گردیده است.
عدالت، شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و ...از جمله این شاخصهاست که هر نظام سیاسی و اجتماعی را دعوت و توصیه به اصلاح درونی ساختارها و فرآیندهای خود می کند.
این روزها و با برگزاری موفق بازی های جام جهانی، یکی از مهمترین موارد قابل توجه در روند مسابقات، بهره مندی کامل و مناسب از فناوری VAR (کمک داور ویدئویی) است که در چند بازی قطعا نقش اثرگذاری داشته و چندین گل را باطل و چند پنالتی را تایید کرده است. از جمله اخراج دروازه بان ولز در بازی با ایران که با اشتباه داور تنها به کارت زرد بسنده شده بود و با فناوری جدید به سود ایران و نهایتا پیروزی ما خاتمه یافت.
کمتر کسی است که از یاد برده باشد که تا چندی پیش یکی از مهمترین محورهای مورد بحث فوتبالی، حق کشی یا تبعیضات ناروا در مورد برخی تیم ها یا بازیکنان برجسته بود که تیم هایی چون ایران را نیز درگیر کرده و بحث دشمنی با آن از سوی نهادها یا کشورهای مختلف مطرح و گاه اشتباه داوران به حساب وابستگی آنان به دشمنان نظام و... گذاشته می شد.
حضور وار در مسابقات جهانی و حتی داخلی را می توان یک الگوی نوین حکمرانی عادلانه در فوتبال تحلیل کرد که با فراهم کردن بستر فناورانه شفافیت و پاسخگویی مناسب، عدالت را در میدان، عملی می کند و حسرت تبعیض و تصمیم به سود صاحبان قدرت یا برعکس را به کمترین میزان ممکن می رساند و تنش را در میدان رقابت و عرصه اجتماعی به سرعت کاهش داده و تصمیمات را خردمندانه و آسیب های پس از آن را به کمترین حد ممکن می رساند.
جامعه نیز چیزی متفاوت از همین میدان مسابقه نیست؛ عرصه ای از رقابت ها و تنش های تبعیض آمیز میان افراد، گروه ها و نهادهای گوناگون که می تواند عدالت را به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل کند.
این عرصه برای اصلاح فرایند، خود نیازمند بهبود شرایط حکمرانی و بهره مندی از یک «وار» است.
امروزه با گسترش فناوری های پیشرفته، بهترین و در دسترس ترین ابزارهای حکمرانی عادلانه فراهم شده که در صورت وجود اراده ای برای اصلاح حکمرانی می توان به سرعت، شفافیت و پاسخگویی و مشارکت عمومی را احیا و اصلاح کرد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#VAR
حکمرانی نو
۱) حکمرانی به مثابه پژو آردی
بیش از دو سال است که نوشته هایش را با هشتگ #حکمرانی_شایسته منتشر می کنم. در این مدت نقطه کانونی توجهاتم بر این گمشده کشور متمرکز بوده و چالشها و راهکارهای اصلاح فرایند حکمرانی را از دید خودم بیان کرده ام.
با بروز رویدادهای اعتراضی اخیر نیز در چندین نوشته به ضرورت اصلاح فرایند حکمرانی پرداختم.
با طرح موضوع #حکمرانی_نو بویژه از سوی ریاست مجلس، به نظر می رسد می توان این مفهوم را بیش از پیش در ادبیات مسوولان کشور جستجو نمود.
با این برداشت، تلاش خواهم کرد در مجموعه نوشتارهایی کوتاه، تصویر خود از الزامات حکمرانی نو را ترسیم کنم.
در نخستین گام لازم است مفهوم نظری حکمرانی را مدنظر داشت.
بسیاری از کاربران واژه حکمرانی، تفاوتی میان آن با سایر واژگان ناظر بر مدیریت قائل نبوده تنها بر اساس تغییر مد علمی در ادبیات مدیریت، از این واژه استفاده می کنند در حالی که اجزای فکری شان کمترین تمایزی با گذشته ندارد.
از دید آنان حکمرانی همان مدیریت یا حکومت کردن است که قرنها وجود داشته نه شیوه ای نو که مرزها و ابعاد کاملا متفاوتی با حکومت کردن به شیوه سنتی دارد.
برای حکمرانی نو باید این نکته را درک کرد که حکمرانی صرفا یک واژه برای همه آنچه پیش از این هم اعمال می شده نیست بلکه یک پلتفرم تازه با اجزایی جدید و به روز است.
در نگاه حاکمان سنتی که به اصلاح امور نیز عطف توجهی دارند حکمرانی مشابهت زیادی با فرایند تولید پژو آردی دارد؛ خودروساز، ضرورت اصلاح پیکان را درک می کند اما به جای اصلاح واقعی آن، از یک بدنه تازه با همان موتور پیشین استفاده می شود.
چنین اصلاحی نه رضایتی می سازد نه هزینه ای کاهش می دهد نه مطلوبیتی دارد.
حکمرانی نو بازخوانی کامل فرایند تولید پیکان و امکان کنار نهادن و جایگزینی یک پلتفرم تازه با اجزا و ارکانی کاملا جدید است، هرچند بخشی از قطعات خودروی تازه از همان قطعات پیشین باشد.
برای اعمال حکمرانی نو ابتدا باید درک کرد که ساختار و نظام مدیریتی کشور نیازمند بازخوانی است و بدون چنین نگرشی اساسا نمی توان امیدی به بهبود جدی در شرایط داشت.
اصلاحات خرد گرچه مفید است اما منجر به حکمرانی نو نمی شود. لذا راهبران حکمرانی نو لازم است درک، شجاعت، توان و ظرفیت بازنگری در ساختار مدیریت کشور را داشته باشند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#حکمرانی_نو
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.me/sabzkhat
حکمرانی نو
۲) میثاق ملی
دوازدهم آذر روز قانون اساسی است.
قانون اساسی میثاق مشترک یک ملت و نخ تسبیح تعاملات ارکان دولت و ملت و مرجع حل اختلافات بنیادین در عرصه حکمرانی است.
رییس محترم مجلس که این روزها پرچمدار طرح حکمرانی نو نیز هستند در همایش قانون اساسی گفتند: «در حکمرانی نو، نگاه ما و نحوه اجرای قانون اساسی نیاز به تغییر دارد نه خود قانون اساسی»
ضمن سپاس از تلاش ایشان برای طرح مسالمت آمیز گفتگوی ملی و رسیدن به یک رویکرد نو در حکمرانی و احترام به نظرشان، معتقدم اگر نتوان درباره قانون اساسی گفتگو کرد اساسا شکل گیری حکمرانی نو کارکرد لازم را ندارد.
قانون اساسی مهمترین موضوع مشترک ملت و دولت است که می تواند در کمال آرامش و سلامت و قانونمداری به گفتگو گذاشت و اطمینان داشت محصول آن افزایش و ارتقای سرمایه اجتماعی در بستری کاملا قانونی است.
محدود ساختن چارچوب گفتگو در باب قانون اساسی به چگونگی اجرای آن نه رضایت بخش است، نه امیدآفرین، نه کارآمد، ضمن آنکه با اصول خود قانون اساسی نیز که امکان بازنگری را فراهم ساخته در تعارض است.
طبیعی است وقتی سخن از امکان گفتگو در باب قانون اساسی می شود با لحاظ ضوابط و شرایط مندرج در خود قانون و در نظر گرفتن حدود آن است که برخی اصول را غیرقابل تغییر و بسیاری دیگر را قابل تغییر دانسته است.
بی تردید امکان بازنگری در بسیاری از اصول قانون اساسی کنونی با هیچ مانعی روبرو نیست و می توان با کمترین هزینه سیاسی یا اجتماعی زمینه یک گفتگوی ملی را فراهم ساخت.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#حکمرانی_نو
حکمرانی نو
۳) گام دوم، حکمرانی نو
با گذشت چهل سال نخست جمهوری اسلامی رهبر انقلاب در تعبیری، کل این دوره چهل ساله را یک گام معرفی کرده با نگاهی آینده پژوهانه، خط مشی های چهل سال دوم را با عنوان گام دوم مطرح نمودند.
محورهای مطرح در بیانیه گام دوم را می توان در دو سطح متفاوت تحلیل کرد؛ سطح اول ناظر به متن و ظاهر بیانیه و سطح دوم ناظر به روح بیانیه است.
در سطح نخست، لازم است اقداماتی انجام داد که با محوریت جوانان صورت می پذیرد. این سطح که غالبا مورد توجه است، پیچیدگی خاصی نداشته بر اموری مشخص متمرکز است.
اما سطح دوم بیانیه ناظر به روح محتواست که با حکمرانی نو پیوند می خورد و متاسفانه کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
روح بیانیه گام دوم بر این پرسش استوار است که چه ضرورتی بر گام دوم وجود دارد؟ به عبارت دیگر، اگر گام اول خوب و بی نقص بوده است، چه نیازی به گام دوم است؟
بخشی از انقلابیون با نگاه محتاطانه به تاریخ چهل سال نخست جمهوری اسلامی، اصرار به توجیه عملکردها دارند و مستمرا به بیان دستاوردهای نظام بدون توجه به کاستی های بزرگ آن می پردازند.
حکمرانی نو فرایندی است که با درنظر گرفتن این سطح از تحلیل بیانیه، شناخت کاستی ها و بازخوانی اصول، اهداف، ارزشها و روش های حاکم بر حکمرانی کشور در گام اول را ضروری می داند.
به عبارت دیگر، اگر نپذیریم که گام اول نظام نیازمند بازنگری است عملا حکمرانی نو شعاری بیش نخواهد بود.
بدیهی است حکمرانی برای گام دوم نیازمند شناخت کاستی های نظام در سطوح مختلف از اصول و مبانی تا روش ها و راهبردها از یکسو و بازنویسی آنها مبتنی بر ارزشهای بنیادین نظام و متناسب با شرایط و الزامات چهل سال آینده است.
حکمرانی نو در گام دوم مستلزم درک این نکته حیاتی است که برای اصلاح نظام، نباید از نگاه نقادانه به گام اول و بازنگری در ارکان و اجزا و روش های آن هراس داشت.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#حکمرانی_نو
#گام_دوم
جمهوری اسلامی حرم است.
اگر دیدار یک روزه ای از سه مجموعه کاخ سعدآباد، حسینیه جماران و مرقد امام (ره) داشته باشید قطعا واکنش جوانانی که چنین تجربه ای را داشته اند درک می کنید؛ خشم، بغض، بهت.
در این میان دو موقعیت اخیر یعنی دو خانه موقت و ابدی امام، تصویری نامتجانس از حیات و ممات امام پابرهنگان را تجسم می بخشد که باورهای مردم را به چالش می کشد: یکی در اوج سادگی و حاصل زندگی شخص امام در زمان حیات و دیگری همراه با مجموعه ای از تجملات، حاصل تلاش بازماندگان برای احیای نام امام راحل.
حرم امام را می توان نتیجه آشکار شکاف نسلی میان امام و امامزادگان دانست که نشانگر نبود هرگونه برنامه جامع ملی برای تبیین سیره و اندیشه امام به عنوان بنیانگذار و صاحب اندیشه بنیادین انقلاب و سپردن ماموریت خطیر بازتولید و گفتمان سازی اندیشه های بنیادین انقلاب به یک فرایند غیرنظام مند است.
حرم امام، نمادی از حاکمیت رویکرد سنتی به بزرگداشت ایشان نه به عنوان رهبر امت بلکه به مثابه یک فقیه برجسته سنتی است که امام را به یک امامزاده مدرن اما بدون الزامات و اقتضائات آن بدل نموده است.
نبود نظام منسجم بازشناسی سیره و اندیشه امام که این وظیفه بزرگ و اساسی را در قالب یک ستاد تنظیم و نشر آثار نمود بخشیده است موجب تقلیل مرقد امام به یک آرامگاه خانوادگی و پایگاهی برای سخنرانی ها و تجمعات یک جریان سیاسی از یکسو و یک جایگاه تشریفاتی سالانه دولتی از سوی دیگر شده که گروهی از مدیران و کارمندان را به حرم کشانده و دقایقی کلیشه ای را برای آنان رقم می زند.
تجربه ای که زائران حرم را از میلیون ها نفر در سالهای نخستین به هزاران و اینک به صدها نفر رسانده و در صورت تداوم ممکن است به دهها نفر نیز ختم شود.
با گذشت ۴۴ سال از انقلاب و ۳۳ سال از ارتحال امام، مشاهده هرباره مرقد امام، ضرورت بازخوانی سازوکارهای معرفی امام راحل و اندیشه های ایشان به علاقه مندان مکتب خمینی و انقلاب اسلامی بویژه جوانان و تبدیل حرم به پایگاه جامع علمی، پژوهشی، فرهنگی و ترویجی سیره و اندیشه امام خمینی را یادآوری می کند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی