eitaa logo
حمیدرضا ترقی
372 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
70 فایل
باسلام ،بصیرت در این دوران و در همه‌ی دورانها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیری است؟ 
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ناگفته هایی از طالبان(١) 🔴 یک تار موی اسلامگرایان را با کل هیکل سکولارها معاوضه نمی کنیم؛ اما از خشونت طالبان با تمام وجود بیزاری می جوییم. ✍به قلم مهدی فرمانیان؛ عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب 🔸قِصه طالبان، غُصه اشغال است؛ رنج ده سال اشغال خاکشان توسط شوروی و بیست سال چپاول سرزمینشان توسط ارتش آمریکا. 🔹مبارزات ده ساله با شوروی، افغان هایِ پشتون زبان را به مجاهدانی طالبانی تبدیل کرد .این نبردها آنان را به جهادگرانی سرسخت تبدیل کرد که کمتر منعطف اند. 🔹ارمغان بیست سال اشغال افغانستان توسط آمریکا تنها ناامنی، خشونت، کشتار و کشت و تولید بیشتر تریاک را در پی داشت. 🔹سالهاست که در کلاسهای درسی و نشست های علمی این جمله را تکرار کرده ام: ✔️« آینده افغانستان از آن طالبان است». این تحلیل اینجانب از روند رو به رشد طالبان در افغانستان است. در گذشته طالبان تنها در میان پشتوها طرفدارانی داشت، اما امروز در میان بقیه اقوام هم کم و بیش طرفدارانی یافته است. چرا؟ چون درد مردم افغانستان امنیت است، اما اشغالگران درد مردم افغانستان را نفهمیدند و خواستند به آنان، آزادی غربی را هدیه بدهند. ۹۹ درصد مردم افغانستان مسلمانند و اکثراً از این ولنگاری و آزادی غربی آزرده خاطرند و هم سرخورده. این آزادی به آنها هیچ چیزی نداده است. نه امنیت، نه اقتصاد، نه عزت و نه آبرو. ✅حالا گروهی خشن به نام طالبان دوباره در حال رشد است که همه می دانند در عین خشونتی که دارد، امنیت را به ارمغان می آورند. مردم افغانستان در دوراهی "امنیت" و "آزادی" گیر افتاده اند و باید یکی را انتخاب کنند. آنان دیدند که ۲۰ سال حضور آمریکا به آنان هیچ چیزی نداد؛ بلکه برخی از ارزش ها را هم از آنها گرفت. شما جای مردم افغانستان باشید، چکار می کنید؟ 🔹در آینده درباره این جمله خواهم نوشت که" چرا یک تار موی اسلامگرایان را به هیکل سکولارها نخواهم داد". افغانستان، عراق، لیبی، مصر، سودان و یمن نمونه بارز سراب اعتماد به غرب است.. به نظرم غرب هنوز هم استعمارگر و وحشی است؛ اما با مدنیت جدیدش. ⚡️ناگفته هایی از طالبان(٢) 🔴 تکفیر و تَکَتُّف 🔹در جنگ شوروری با افغانستان،‌ عده ای از جوانان عرب اهل سنت با گرایش فقهی مالکی از شمال آفریقا برای کمک به مجاهدان افغانی آمده بودند و در میان مبارزان پشتون حضور چشمگیری داشتند. 🔹این مجاهدان عرب دوشادوش مجاهدان افغانی علیه شوروی می جنگیدند و در گرماگرم جنگ، مباحثی بین آنها مطرح می شد. 🔹یکی از موضوعات اختلافی که خط مقدم جنگ علیه شوروی را تحت تاثیر خود قرار داده بود، نوع نماز خواندن مجاهدان مالکی مذهب شمال آفریقا بود. مالکی مذهبان تَکتُّف (دست بسته نماز خواندن) را سنت، اما غیر مستحب می دانستند و لذا با دست باز نماز می خوانند و از آن سو حنفی مذهبان افغانی با اینکه تکتف را مستحب می دانستند، اما دست باز خواندن مالکی مذهبان را نمی توانستند تحمل کنند، به گونه ای که این اختلاف جبهه های نبرد را تحت تاثیر شدید خود قرار داده بود. 🔹حنفی مذهبان افغانی می گفتند که باید مجاهدان مالکی مذهب، نماز را دست بسته بخوانند و مالکی مذهبان می گفتند که هر کس باید به فقه خود عمل کند. 🔹النهایه، نزاع مذهبی بالا گرفت و مجاهدان افغان و عرب بر روی یکدیگر اسلحه کشیدند. دکتر عبداللّه عزّام که رهبر عرب - افغان ها بود، صلاح را در این دید که به مالکی مذهبان دستور دهد که نماز را به صورت دست بسته بخوانند تا شر این غائله بخوابد. از دل این مجاهدان حنفی مذهب، طالبان متولد شد. طالبانی که یک اختلاف کوچک مستحبی را در میان خودِ اهل سنت تحمل نمی کند. 🔹بنابراین نباید از طالبان توقع داشته باشیم که با اقوام و مذاهب دیگر مدارا کند و مهربان باشد. ✔️طالبان این گونه اند... ⚡️ناگفته هایی از طالبان(٣) 🔴 آشنایی با تفکرات مذهبی - قومیتی طالبان 🔹 طالبان (طالب ها به گویش محلی) گروهی از شبه نظامیان روحانی هستند. آنها پشتون زبان و وابستگی فکری به مدارس علمیه دیوبندیه حیاتی(1) شمال پاکستان و جنوب افغانستان دارند. 1️⃣ تفکرات مذهبی: 🔹طالب ها از نظر فقهی، حنفی مذهب و از نظر اعتقادی، ماتریدی – اشعری اند. این جنبش از نظر اخلاقی، صوفی مسلک اند؛ ولی تحت تاثیر آرای ابن تیمیه موسس مکتب سلفیه نیز قرار دارند. طالبان تقسیم بندی توحید و شرک و مفهوم عبادت ابن تیمیه را قبول دارند. بنابراین می توان طالبان را «حنفیانِ ماتریدی-اشعری با گرایشات صوفی» و طرفدار ابن تیمیه دانست. ✔️ نکته اینجاست که به دلیل این طیف متنوع آرای گوناگون در مدرسه دیوبندیه و به تبع آن طالبان می توان مکتب فکری آنها را "دوگانه های متناقض" نامید. 🔹از طرفی طالبان تفکرات ابن عربی - صوفی تاویل گرای معروف قرن هفتم - را قبول دارند و از سویی دیگر آرای ابن تیمیه - ظاهرگرای اهل حدیثی و ضد تفكرات ابن عربی - را نیز قبول دارند.
🔹طالب ها به پیروی از تصوف به قبور اولیاء اللّه احترام می گذارد و به تأسی از ابن تیمیه، استغاثه به اولیاء الهی را از مصادیق شرک می دانند. همچنین دیوبندیه در دوگانه "اجتهاد و تقلید"، روش تقلیدگرایانه احناف را انتخاب و در دوگانه "ماتریدی و اهل حدیث"، تفکر ماتریدیه را پذیرفته اند. آنان در دوگانه "تصوف و سلفی" همانند دیوبندیه، از هر دو تاثیر پذیرفته و گاه صوفی اند و زمانی سلفی. ✔️بنابراین طالبان را می توان هم صوفی، هم سلفی، هم ماتریدی، هم اهل حدیث، هم پیرو سلف،‌ هم قائل به تقلید دانست و این یعنی یک «تناقض نمای به تمام معنا». 2️⃣ رسوم قومیتی: 🔹در کنار پذیرش مکتب فکری دیوبندیه، آداب و رسوم «قوم پشتون» نیز در تفکرات آنها حضور پررنگی دارد. پشتونها از نظر قومی مخالف اقوام دیگر موجود در کشور خود هستند و مخالفت افراطی با مذاهب دیگر در افغانستان از خصائص قومیتی پشتوان طالبانی است. 🔷 حضور سی ساله سلفیان جهادی و رهبران القاعده در کنار آنان و نبود امکانات لازم برای یک زندگی عادی درمناطق پشتون نشین و سوء استفاده شدید گروه های سپاه صحابه و اداره اطلاعات ارتش پاکستان از آنان،‌ همه و همه دست به دست هم داده است و از طالبان، یک گروه جنجگوی خشن و بی رحم نسبت به دیگر اقوام و مذاهب، به وجود آورده است. 🔹در کنار این مسائل،‌ نبود یک رهبر کاریزماتیک که همه گوش به فرمان او باشند و ورود جنگجویانی از کشورهای دیگر در کنار طالبان اوضاع را در افغانستان پیچیده تر کرده است. ⚡️ناگفته هایی از طالبان(٤) 🔴 تفاوت طالبان با وهابیت 🔹فهم‌ این موضوع را با قصه ای شروع می کنم. در سالهای پیش روزی یکی از رهبران طالبان با اسامه بن لادن جلسه ای داشت. رهبر طالب به موقع در وقت ملاقات حاضر نشد و اسامه بن لادن به او گفت: "چرا شما پشتوها سر وقت نمی آیید و برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید؟!!" آن رهبر طالب در جواب گفت: "عذر می خواهم. فرزند معلولی دارم و رفته بودم سر مزار فلان ولی خدا تا شفایش را از او بگیرم. می دانم شما این کار را شرک می دانید، اما استغاثه از دیدگاه طالبان به شرط آنکه بداند رابطه ولی با خدا چگونه است، هیچ اشکالی ندارد." در اینجا رهبر طالب به اسامه بن لادنی که وهابی بود و اکنون رهبر القاعده شده بود، این نکته را متذکر شد که استغاثه با شرط آنکه شرایطش رعایت شود، نزد ما جایز است، اگرچه نزد وهابیون شرک است. 💢 به طور خلاصه تفاوتهای وهابیت با طالبان را می توان در موارد ذیل دانست: 1⃣ وهابیت در اجتهاد و تقلید، بیشتر رویکرد اجتهادی دارند ولی طالبان مقلد ابوحنیفه هستند و رویکرد تقلیدی دارند. 2⃣ وهابیت، ماتریدیه را یک فرقه انحرافی می دانند، ولی طالبان از نظر اعتقادی ماتریدی _ اشعری هستند. 3⃣ وهابیت، صوفیان را مشرک و همه آداب و رسوم صوفیانه را بدعت و ابن عربی را ملحد، زندیق و کافر می داند، اما طالبان نگاه مثبتی به طرائق صوفیه دارند و ابن عربی را قبول دارند. 4⃣ هر دو تعریف عبادت ابن تیمیه را قبول دارند، اما در مصادیق اختلافات فراوانی دارند. به نوعی می توان گفت طالبان بسیاری از اعمالی که وهابیت از مصادیق شرک و بدعت می دانند، با شرایطی قبول دارند که در قصه بالا بیان شد. ✔️نمونه بارز آن تخریب قبور توسط وهابیت و عدم تخریب قبور توسط طالبان است. طالبان تا کنون هیچ قبری را تخریب نکرده اند و سفر برای زیارت قبور را نیز مستحب می داند. ✔️البته طالبان عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و نسبت به استغاثه و نذر برای اولیاء الهی حساسیت نشان می دهند و آنرا شرک می دانند، اما مسلمانان را به خاطر این اعمال تکفیر نمی کنند. ⚡️ناگفته هایی از طالبان(٥) 🔴 تفاوت طالبان با داعش 🔹شناخت داعش بدون فهم سلفیه جهادی امکان پذیر نیست، همچنین فهم طالبان بدون شناخت دیوبندیه میسور نیست. 🔹 تفکر داعش را می توان ترکیبی از اندیشه "توحید القصوری های مصر" با فکر "توحید القبوری های وهابی" دانست. 🔹نکته حایز اهمیت این که گروه های جهادی مصری معتقد بودند که هدف وهابیت تنها موحد کردن [متوسلین به] قبرها است، ولی ما باید به دنبال موحد کردن [حاکمان] قصرها باشیم و مهم موحد کردن حاکمان و حکومت هاست. ✔️به طور خلاصه تقدم و اولویت " توحیدالقصور "بر "توحیدالقبور ". 🔹 به نظر سلفیان جهادی، تمام حکومت هایی که حکم به غیر "ما انزل اللّه" می کنند، کافر به کفر آشکار هستند. لذا باید علیه آنان جهاد مسلحانه نمود. از طرفی چون جهاد بر هر مسلمانی حکم وجوب عینی- همانند نماز را- دارد، به همین علت تمام حکومت های جهان اسلام از مصادیق طاغوت و جهاد مسلحانه علیه آنان واجب است. 🔘 همچنین ارتش های کشورهای جهان اسلام و بقیه افرادی که موجب استحکام پایه های حکومت های کافر می شوند نیز از مصادیق کفر بوده و همگی باید کشته شوند. 🔹 این تفکر در مصر ظهور کرد و در جنگ شوروی به افغانستان صادر شد و
عنوان تفکر "افغانُ العرب" به خود گرفت . ✔️ این گروه بعد از جنگ افغانستان، رهبری به نام اسامه بن لادن پیدا کردند که یک وهابی ای بود که اکنون تفکر سلفیان جهادی را هم پذیرفته بود. در اینجا بود که تفکر "توحیدالقبوری وهابیت" به وسیله اسامه بن لادن به القاعده وارد شد و داعش که از دل القاعده بیرون آمد، هم توحید القصوری شدند و هم توحید القبوری!!! 🔹اما طالبان هیچ یک از این افکار بالا را قبول ندارد و فقط دشمن مشترک آنها (آمریکا) باعث شده بود تا اسامه بن لادن با ملاعمر بیعت و رهبر طالبان را به عنوان رهبر امارت اسلامی افغانستان بپذیرد. ✔️ از نظر داعشی ها، طالبانی ها به چند دلیل کافرند. 🔺اول اینکه نه افکار توحید القبوری را قبول دارند و نه توحید القصور را. 🔺دیگر اینکه چون گرایشات صوفیانه دارند و برخی افکار تصوف را قبول دارند، مشرکند. 🔺سوم اینکه چون تفکر ماتریدیه دارند، بدعتگذارند و چون کافران را کافر نمی دانند، بنابراین کافرند. ❌ بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، شاخه خراسان داعش در افغانستان فعال گردید و به جذب نیروهای طالبان پرداخت، اما عده کمی از طالبان جذب داعش افغانستان شدند و طالبان در موارد متعدد به جنگ با داعش رفت و بیشترین حمله به داعش در افغانستان توسط طالبان صورت گرفته است و داعش نیز متقابلا به طالبان حملاتی داشته است. ⚡️ناگفته های از طالبان(٦) 🔴 طالبان و شیعه 🔹 برای فهم نگاه طالبان نسبت به شیعه، باید به قرن ها قبل بازگردیم. زمانی که در ایران، صفویه رشد کرده بود و شیخ احمد سرهندی، ملقب به مجدد الف ثانی، در سال ۱۰۰۱ قمری کتابی با عنوان «رد روافض (شیعیان)» نوشت تا جلوی گسترش شیعه در هند را بگیرد. 🔹 بعد از او شاه ولی الله دهلوی، رهبر فکری و معنوی طالبان (دیوبندیان) دو کتاب در نقد شیعه نوشت. یکی «ازاله الخفاء عن خلافه الخلفاء» و دیگری «قره العینین فی تفصیل الشیخین». 🔹 پس از او پسرش کتابی به زبان فارسی در نقد شیعه به نام «تحفه اثنی عشریه» نوشت و بیان داشت شیعه از اسلام هیچ نصیبی ندارد و کفر آنان ثابت است. این کتاب به صورت وسیع در جامعه مسلمان شبه قاره هند و کشورهای عربی تاثیرگذار بود. 🔹رویکرد نقد شیعه در میان بزرگان مورد قبول طالبان، یک رسم علمی و فرهنگی شد. ملاقاسم نانوتوی و رشید احمد گنگوهی موسسان مکتب دیوبندیه و برخی از عالمان مورد اعتماد طالبان کتبی در نقد شیعه نوشتند. اکثر این آثار در نقد شیعه بود و کمتر از کفر شیعه سخن گفته می شد، اما برخی از نویسندگان به کفر شیعه تصریح کردند. 🔹 تندروی و افراط عده کمی از دیوبندیان در تصریح به کفر شیعه، باعث شد تا در پاکستان، گروهک سپاه صحابه به وجود آید که معتقد به کفر و وجوب قتل شیعه است. 🔹در کنار این رویکرد چهارصد ساله در نقد شیعه از سوی بزرگان مورد اعتماد طالبان، اختلاف قومی پشتون ها با هزاره ها مزید بر علت شده و رویکرد طالبان به شیعه را افراطی و گاه تکفیری کرده است. البته همچنان که در میان دیوبندیان افراد بزرگی هستند که در عین انتقاد به شیعه،‌اعتقاد به کفر شیعه ندارند، همین فضا در میان طالبان وجود دارد. برخی با رویکرد غیر تکفیری و عده کثیری با رویکرد تکفیر شیعه در میان طالبان حضور دارند. 🔹بنابراین شیعیان باید در عین حفظ وحدت خود در افغانستان مواظب باشند تا در جنگ مذهبی شیعه و سنی ورود نکنند و درعین حال با اقتدار از خودشان دفاع کنند، اما مواظب باشند درگیر دعوای دولت و طالب نشوند که هم دولت پشتون است و هم طالب. ⚡️ناگفته هایی از طالبان(٧) 🔴 آینده افغانستان در سپهر طالبان 🔹 آنچه در ادامه می آید، تحلیل های پژوهشگری است که سالها در زمینه فرق و مذاهب کار کرده است: 1⃣ بارها گفته ام که آینده افغانستان از آن طالبان است، خواه بپسندیم یا آن را نپسندیم. البته نویسنده این یادداشت، همانند میلیونها نفر دیگر از انسان های آزاده، اصلا دوست ندارد طالبان سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ شمسی سرکار بیاید. 2⃣ چکیده بیست سال مطالعه بنده در زمینه سلفی گری و طالبان این را نشان می دهد که طالبان در میان پشتون ها و حتی در غیر آن دارای پایگاه مردمی است و الّا نمی توانست به این زودی، این همه استان را بدون درگیری و با کمترین تلفات از آن خود کند. 3⃣ پشتون ها که بیشترین جمعیت را در افغانستان دارند، مدافعان جدی طالبان هستند و معتقدم اگر یک رأی گیری آزاد در افغانستان صورت گیرد، طالبان رای بسیار بالایی می آورد. چه بپسندیم یا آن نپسندیم و پسند ما،‌ هیچ فرقی در واقعیت افغانستان ندارد. 4⃣ به نظر می رسد طالبان از نظر ایدئولوژی و مبانی فرقی با بیست سال پیش نکرده است و تغییرات فعلی، تاکتیکی است. لذا در آینده، شیعیان، اقوام غیر پشتون، زنان و طرفداران دموکراسی لیبرال در افغانستان در سختی های بیشتری قرار خواهند گرفت. 5⃣ افغانستان هیچ تناسبی با عراق و سوریه ندارد، لذا حشد الشعبی در افغانستان نه جواب می دهد
و نه به نفع شیعیان است. رویکردهای روزنامه جمهوری اسلامی در زمینه افغانستان فعلی را به نفع شیعیان نمی دانم. 6⃣ خشونت دولتی و سازمان یافته در آینده بیشتر خواهد شد، اما باید گروه ها و احزاب مخالف طالبان با انسجام خود برای آزادی های مشروع و قانونی خود از هم اکنون تلاش منسجم داشته باشند. امروز دیر است چه برسد به فردا. ✔️باز هم درباره طالبان و تحولات افغانستان خواهم نوشت.... 🌐 کانال علمی- تخصصی مسایل جهان اسلام(مُسْلِمْ
علی مشکینی: ♦️ چالش‌های راهبردی پیش‌روی اسرائیل و توصیه‌های سیاستی 🔸 با آغاز به کار «اسحاق هرزوگ» به عنوان رئیس جدید رژیم صهیونیستی و در پی تحولات زیاد جهانی و منطقه‌ای و داخلی و تغییرات در چند ماه گذشته شامل روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا و تصمیم بایدن به بازگشت به توافق هسته با ایران، «موسسه امنیت ملی اسرائیل» نکاتی برجسته درباره چالش‌های راهبردی این رژیم و توصیه‌هایی سیاستی برای پرداختن به این چالش‌ها به اسحاق هرزوگ ارائه کرده است. 🔹 در این گزارش ایران در صدر چالش‌ها قرار گرفته و در این خصوص این گونه تیتر زده شده است: «ایران: عدم قطعیت، آمادگی برای چندین سناریو را ایجاب می‌کند.» نکات دیگر این گزارش درباره ایران به شرح ذیل است: 🔹 ایران با پیشروی در غنی‌سازی سطح بالا و به کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته و شروع به تولید اورانیوم فلزی در حال کسب دانش و تجربه مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای است. 🔹 در گفتگوهای هسته‌ای هنوز معلوم نیست آیا تهران می‌خواهد به برجام برگردد یا در حال خرید زمان با «بازی مقصر» است که نیاز به بررسی همه سناریوها دارد. 🔹 در عرصه منطقه‌ای ایران به تحکیم نفوذ سیاسی، نظامی و اقتصادی خود در عراق، سوریه، لبنان و یمن ادامه می‌دهد. 🔹باید در همکاری نزدیک با آمریکا برای سناریوهای زیر آماده شد: 1️⃣ در صورت بازگشت به برجام باید برای نفوذ موثر بر یک توافق ثانویه «طولانی مدت‌تر و قوی‌تر» تلاش شود و آزادی عمل اسرائیل حفظ شود. 2️⃣ باید یک گزینه نظامی معتبر علیه ایران تضمین شود و برای سناریوی نرسیدن به توافق، نزدیک تر شدن به «آستانه هسته‌ای شدن» و حتی آزمایش بمب آماده بود. 3️⃣ رویارویی با فعالیت منطقه‌ای ایران به عنوان بخشی از «کارزار بین جنگ‌ها» تداوم یابد. ☘️ اندیشکده راهبردی تبیین🌿
سخنگوی طالبان پس از سالها در نخستین کنفرانس مطبوعاتی در کابل حضور یافت و تأکید کرد که اشغال ۲۰ساله در افغانستان پایان یافته است و هیچ کسی در این کشور خواستار جنگ نیست. به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، «ذبیح‌الله مجاهد» سخنگوی طالبان به خبرنگاران در کابل گفت: به تمام مردم تبریک می‌گویم که پس از 20 سال اشغال، افغانستان آزاد شد. آزادی و استقلال حق هر ملت است. وی افزود: امارت اسلامی پس از این که افغانستان آزاد شد با هیچ کس دشمنی نکرد و دشمنی هم ندارد. افغانستان میدان جنگ دیگر نیست، و ما دیگر نمی‌خواهیم جنگ ادامه یابد، به همین خاطر عفو عمومی اعلام کردیم. مجاهد اظهار داشت که بحث‌های جدی برای توافق سیاسی برای تشکیل یک حکومت قوی و قابل قبول در افغانستان ادامه دارد. کشور افغانستان , طالبان , سخنگوی طالبان با اشاره به تأمین امنیت این کشور نیز تأکید کرد که تمام کشورهای خارجی که نمایندگی سیاسی دارند در افغانستان مطمئن باشند که هیچ آسیبی به آنها نمی‌رسد. وی خاطرنشان کرد که برخی آشوبگران با ورود افراد امارت اسلامی در پی تخریب اوضاع بودند اما طالبان شبانه‌روزی تلاش می‌کند ثبات واقعی به افغانستان و به‌ویژه کابل بازگردد. مجاهد درباره ارتباط با کشورهای جهان نیز گفت: ما به تعهدات خود متعهدیم، جهان هم باید براساس قوانین بین‌المللی وارد تعاملات دیپلماتیک شود، نگرانی‌های خود را به ما ابراز کنند و ما هم نگرانی‌های آن‌ها را پاسخ می‌دهیم
سخنگوی طالبان پس از سالها در نخستین کنفرانس مطبوعاتی در کابل حضور یافت و تأکید کرد که اشغال ۲۰ساله در افغانستان پایان یافته است و هیچ کسی در این کشور خواستار جنگ نیست. به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، «ذبیح‌الله مجاهد» سخنگوی طالبان به خبرنگاران در کابل گفت: به تمام مردم تبریک می‌گویم که پس از 20 سال اشغال، افغانستان آزاد شد. آزادی و استقلال حق هر ملت است. وی افزود: امارت اسلامی پس از این که افغانستان آزاد شد با هیچ کس دشمنی نکرد و دشمنی هم ندارد. افغانستان میدان جنگ دیگر نیست، و ما دیگر نمی‌خواهیم جنگ ادامه یابد، به همین خاطر عفو عمومی اعلام کردیم. مجاهد اظهار داشت که بحث‌های جدی برای توافق سیاسی برای تشکیل یک حکومت قوی و قابل قبول در افغانستان ادامه دارد.  سخنگوی طالبان با اشاره به تأمین امنیت این کشور نیز تأکید کرد که تمام کشورهای خارجی که نمایندگی سیاسی دارند در افغانستان مطمئن باشند که هیچ آسیبی به آنها نمی‌رسد. وی خاطرنشان کرد که برخی آشوبگران با ورود افراد امارت اسلامی در پی تخریب اوضاع بودند اما طالبان شبانه‌روزی تلاش می‌کند ثبات واقعی به افغانستان و به‌ویژه کابل بازگردد. مجاهد درباره ارتباط با کشورهای جهان نیز گفت: ما به تعهدات خود متعهدیم، جهان هم باید براساس قوانین بین‌المللی وارد تعاملات دیپلماتیک شود، نگرانی‌های خود را به ما ابراز کنند و ما هم نگرانی‌های آن‌ها را پاسخ می‌دهیم. سخنگوی طالبان درباره حقوق زنان ابراز کرد: زنان افغان نیز می‌توانند همانند مردها کار کنند و در جامعه حضور داشته باشند و طالبان خود را متعهد به رعایت حقوق آنها در چهارچوب اسلام می‌دانند. وی با تأکید بر رشد اقتصاد در افغانستان نیز گفت که هر افغان که حس وطن‌دوستی دارد می‌تواند در هر‌ عرصه این کشور نقش داشته باشد. مجاهد همچنین درباره رسانه‌ها نیز تصریح کرد: من اطمینان می‌دهم ما با رسانه‌هایی که آزادانه فعالیت می‌کنند در ارتباط خواهیم شد. سخنگوی طالبان در ادامه تأکید کرد: به هیچ کسی اجازه نمی‌دهیم که علیه کشورهای همسایه و جهان اقدامی انجام دهد از دیگر کشورها نیز تقاضا داریم تا آنها افغانستان را محترم بشمارند. وی در پاسخ به فضای نظامی شهرها نیز گفت: نیروهای طالبان فقط به‌خاطر کنترل وضعیت حضور دارند و ما مجبور هستیم تا عادی شدن شرایط، حالت نظامی را حفظ کنیم. مجاهد در پاسخ به این که آیا جنگ برای قدرت نبوده است نیز اظهار داشت: باید یادآوری کنم که آزادی افغانستان از اشغال یک هدف مهم و اصلی است. مذاکرات جریان دارد و این جنگ برای کسب قدرت نبوده بلکه برای ساختن یک حکومت اسلامی بوده است. ما می‌خواهیم یک نظامی ایجاد کنیم که همه طرفها در آن حضور داشته باشند. وی در ادامه گفت: طالبان نسبت به 20 سال قبل تغییرات مثبت کرده است، و می‌خواهد که دولت پاسخگو برای همه مردم ایجاد شود. ما به مردم اطمینان می‌دهیم که تمام امکانات و تجهیزات نظامی حفظ شده است و آنها نگران نباشند. سخنگوی طالبان درباره کشت مواد مخدر نیز گفت: کاملاً به مردم و تمام جهان اطمینان می‌دهیم که افغانستان دیگر تبدیل به مرکز تولید مواد مخدر نخواهد شد. مجاهد درباره نوع حکومت آینده افغانستان نیز گفت: این تصمیم را به بزرگان واگذار می‌کنیم. این عضو ارشد طالبان همچنین تأکید کرد که تمام کارمندان زن و مرد مانند گذشته در ادارات حاضر شوند و درباره قوانین، پرچم و سرود ملی و دیگر موارد به‌زودی تصمیم گرفته خواهد شد.
♦️جامعه‌ی اسلامی در محرم سال 61 هجری چگونه بود ؟ در سال 61 هجری، جامعه‌ی اسلامی به جایی رسیده بود که اولاً امر ‌به ‌معروف و نهی ‌از منکر از جامعه رخت بربسته بود و حتی خواص و متدینین جامعه هم امر ‌به ‌معروف و نهی ‌از منکر نمی‌کردند. ثانیاً همه عقیده داشتند که دین از سیاست جداست، دین ما باید فردی باشد و در عرصه‌ی سیاست نباید به دنبال دین باشیم و سیاست را باید به دنیاداران واگذار کنیم. سومین خصوصیت جامعه‌ی آن زمان این بود که نباید این همه درباره‌ی مفاسد اخلاقی سخت‌گیری کنیم و کاری به کار دیگران داشته باشیم. همچنین مردم معتقد شده بودند که می‌توان در دل، امامان برحق و انسان‌های متعالی را دوست داشت، اما در عمل خلاف آنان رفتار کرد. بنابراین افرادی وجود داشتند که حقایق را در مقام ذهنی می‌پذیرفتند، اما در مقام قلبی به آن باور نداشتند و باورها در جامعه سست شده بود. اسلام، دین، نماز، روزه و حج وجود داشت، اما پوک و توخالی بود و هیچ بطنی نداشت. دین مردم در دل‌ها وارونه و جامعه از دین و ایمان واقعی تهی شده بود. شاخصه‌ی دیگر آن زمان این است که معارف اسلامی را به تأویل بردند و به‌صورت وارونه معنا کردند و جلوه دادند. امام حسین (ع) را شهید کردند و بعد گفتند که ایشان و یارانشان مسلمان نبوده و خارجی بودند و ما باید بر کشته‌های خود نماز بخوانیم و آن‌ها را دفن کنیم و لشگر حسین (ع) را رها کنیم. جامعه‌ی اسلامی هم این موضوع را پذیرفت و عده‌ای از مسلمانان کوفه هم این کار را انجام دادند. خیانت در این جامعه کاری عادی و سبکی از زندگی شده بود. همچنین وفای به عهد و پیمان در جامعه کم و قساوت قلب در آن زیاد شده بود؛ یعنی می‌دیدند راهی که حسین‌بن‌علی (ع) انتخاب کرده راه درست است، ولی توان حرکت نداشتند، زیرا قلب آن‌ها بیمار شده بود. ♦️ما در شرایط کنونی چه کاری باید انجام دهیم که جامعه‌ی ما نیز دچار ویژگی‌ها و رویه‌های انحرافی و غلط جامعه‌ی بعد از رحلت حضرت رسول (ص) نشود؟ باید اشتباهات آن جامعه‌ی پنجاه‌ساله را شناسایی کرده و با دید جامعه‌شناختی آن را بررسی کنیم و اجازه ندهیم آن اشتباهات دوباره تکرار شود. همچنین باید ولایت‌پذیر باشیم و اجازه ندهیم که ضدیت با ولایت فقیه و مخالفت در تصمیم ولی‌فقیه در جامعه رواج پیدا کند، زیرا این‌گونه آرام‌آرام جامعه معلم خود را گم می‌کند و به جاهلیت روی می‌آورد. نکته‌ی بعدی این است که در کنار پیشرفت، باید به عدالت هم توجه کنیم و این‌گونه نباشد که عدالت را بگذاریم برای بعد و اول به توسعه بپردازیم، زیرا نتیجه‌ این می‌شود که عده‌ای از افراد خوب جامعه جذب ثروت می‌شوند و رفتار خوب خود را از دست می‌دهند و جامعه به بی‌غیرتی دینی مبتلا می‌شود. به نظر من، ما باید به سه آزمایشی که در صدر اسلام برای خواص پیش آمد و به عوام هم سرایت کرد، بیشتر توجه کنیم و نسبت به ولایت مطیع باشیم و نسبت به خدا اخلاص و نسبت به مردم صداقت داشته باشیم. یکی از اصحاب بزرگ رسول خدا به نام عبدالله اوف، بعد از ایشان ثروتمند شد. او در 25سالگی مسلمان شده و از مکه به مدینه هجرت کرده بود و در جنگ‌های صدر اسلام حضور داشته و تبدیل به شخصیت بزرگی شده بود؛ به‌طوری‌که بعد از رسول خدا خلیفه‌ی دوم شش نفر را معرفی کرده بود که بعد از او یکی از آنان خلیفه شود و عبدالله اوف یکی آن شش نفر بود و خلیفه گفته بود که اگر رأی شما نصف شد، هر گروهی که عبدالرحمن در آن است، رأی آن مقدم است. عبدالرحمن اوف با این ویژگی‌ها به ثروت‌اندوزی مبتلا شد. روزی رزمنده‌ای از شام به خانه‌ی او آمد و گفت ما در جبهه‌ها زندگی ساده‌ای داریم و برای شهادت به جبهه می‌رویم، در حالی که تو زندگی مرفه و آرامی داری. ایشان در جواب گفت که ما در زمان رسول خدا به سختی‌ها آزمایش شدیم، صبر کردیم و دین خود را نگه داشتیم، اما بعد از رسول خدا به راحتی‌ها آزمایش شدیم و صبر از کف ما رفت. این موضوع نشان می‌دهد که مقاومت کردن در مقابل سختی‌ها و دین‌داری کردن آسان‌تر از مقاومت کردن در مقابل راحتی‌هاست.
 جنگ نرم تبلیغاتی امروز دشمنان شرحی بر حدیث ولایت حمیدرضا ترقی مطلب آخر هم مسئله‌ی جنگ تبلیغاتی دشمن است. امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری  را در مجموعه‌های فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را -از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوء‌نیّت قدرتهای بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار حجیم یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت. کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدمهای غافلی که از رسانه‌های داخلی هم به نفع دشمن استفاده میکنند -که حالا آن محلّ بحث ما نیست- لکن [درباره‌ی] آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کم‌کاری داریم. در زمینه‌ی کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانه‌ای باید قوی‌تر و هوشمندانه‌تر عمل بکنیم.مقام معظم رهبری۱۲/۵/۱۴۰۰  با پایان یافتن رویارویی ایدئولوژیک میان دو اردوگاه متعارض غرب و شرق، پس از پایان جنگ سرد و نیز اهمیت یافتن تضادهای هویتی و فرهنگی به همراه کاربرد بیشتر جنگ نرم پس از 11 سپتامبر 2001 در منطق امپریالیستی ایالات متحده آمریکا برای مقابله با جهان اسلام، مفاهیم امنیت ملی نیز تغییرات مهمی پیدا کرد. و افزایش قدرت فرهنگی و هویتی به عنوان مبنای اساسی برای قدرت ملی و پیروزی در جبهه جنگ نرم مطرح گردید، که این تغییر منطق امنیتی نظام بین الملل سبب گردید تا ایران در رأس توجه تئوریسین ها، کارشناسان و طراحان جنگ نرم آمریکایی قرار بگیرد و در گزارش کمیسیون امنیت ملی آمریکا در قرن 21 و سند 2002 و 2006 نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم ترین چالش آمریکا در ابتدای قرن 21 معرفی گردد. استفاده از تعبیرات و مفاهیمی، از قبیل ایران به عنوان یک کشور یاغی، یا ایران دشمن آزادی، عدالت، صلح و یا مخالف روند صلح خاورمیانه بیانگر همین مطلب است. طراحان پروژه فروپاشی در چارچوب جنگ نرم معتقدند: جمهوری اسلامی ایران از بسترهای مناسبی برای استفاده از این روش برخوردار است، که وجود مکانیسم ها و سازوکارهای مردم سالاری، سازمان های غیردولتی گسترده، رسانه های مختلف و متفاوت، نظام انتخاباتی و نقش و قدرت مردم در نظام سیاسی، از جمله ظرفیت های مناسب در این راستا است.  بر این اساس، باراک اوباما نیز همانند بوش، بودجه 55 میلیون دلاری پنتاگون برای جنگ نرم علیه ایران را امضا کرد، که با امضای اوباما، لایحه اختیارات دفاعی کنگره آمریکا مستقیماً به قانون تبدیل شد. بنابراین، از کل بودجه 550 میلیارد دلاری وزارت دفاع آمریکا، 55 میلیون دلار آن برای نفوذ در ایران، مقابله با فیلترینگ سایت های ضد ایرانی، تحریک قربانیان سانسور در ایران، آموزش الکترونیکی ایرانیان مخالف نظام جهت براندازی نرم و شبکه سازی اینترنتی برای اغتشاش گران بعد از انتخابات ریاست جمهوری و ارائه آموزش های لازم رسانه ای و کامپیوتری برای راه اندازی سایت ها جهت اطلاع رسانی اختصاص یافته است. شبکه سازی در قالب اقدامات مدنی، بحران سازی اجتماعی، استفاده تاکتیکی از قومیت های ایرانی و حمایت از فرقه های ضاله، همانند وهابیت در راستای اهداف ناتوی فرهنگی، راه اندازی جنبش های فرهنگی اجتماعی، جنگ رسانه ای و کاربرد گسترده شبکه های اجتماعی به همراه فشار اقتصادی و نظامی بر جمهوری اسلامی ایران به منظور زیر سؤال بردن مشروعیت دولت و کاهش اعتماد، حساسیت و انعطاف پذیری ملی، از جمله راهکارهایی است که ایالات متحده در جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است.  نخستین گام در این راستا برای ایالات متحده و متحدانش عبارت است از اتخاذ تصمیمی روشن جهت ایجاد شبکه هایی از حامیان خود در کشورهای اسلامی به خصوص در ایران و ارتباطی آشکار میان این فعالیت ها با استراتژی همه جانبه ایالات متحده، که برای دستیابی به این هدف، این کشور در تلاش است تا ساختاری نهادی در داخل دولت ایالات متحده جهت هدایت، نظارت و بررسی این تلاش ها ایجاد نماید. برهمین مبنا ایالات متحده برای موفقیت سیاست شبکه سازی خود که امروزه برای مقابله با حکومت های اسلامی به خصوص دولت جمهوری اسلامی ایران می باشد، بر شخصیت های دانشگاهی و روشن فکران مسلمان لیبرال و سکولار، صاحب نظران مذهبی جوان و میانه رو، فعالان اجتماعی، گروه های زنان فعال در مبارزات برابری جنسیتی، روزنامه نگاران و نویسندگان میانه رو تمرکز دارد. بنابراین، آمریکا استراتژی شبکه سازی خود را بر اصول ذیل قرارداده که عبارتند از:  × آموزش دموکراتیک؛ در این زمینه این کشور تلاش دارد تا با به چالش کشیدن مفاهیم اسلامی ب
ه وسیله ارزش های دموکراتیک غربی، اسلام را مطابق برداشت خود بازتعریف نماید؛  × رسانه ها؛ حمایت از رسانه های طرفدار غرب برای مبارزه با سلطه رسانه ای عناصر مسلمان بسیار مهم می باشد؛  × برابری جنسیتی؛ مسأله حقوق زنان موضوعی مهم در شبکه سازی است. ترویج برابری جنسیتی باید بخشی ضروری از این پروژه برای توانمند ساختن مسلمانان طرفدار غرب باشد؛  × هواداری سیاسی؛ اسلام گرایان دارای برنامه های سیاسی هستند و به همین جهت اسلام گرایان سکولار نیز باید وارد فعالیت سیاسی شوند. دراین زمینه فعالیت های حمایتی در راستای شکل دهی به محیط سیاسی و حقوقی جهان اسلام مهم می باشد.  به طور کلی ایالات متحده آمریکا برای موفقیت شبکه سازی در کشورهای اسلامی به خصوص جمهوری اسلامی ایران بر یک استراتژی کلی، یعنی تلاش برای معکوس کردن جریان ایده ها تأکید فراوان دارد. آنچه ایالات متحده آمریکا را ترغیب به استفاده از ناتوی فرهنگی در جهان، به خصوص جهان اسلام می کند عبارتنداز: 1. گستره و دوربرد ناتوی فرهنگی فراتر از مرزهای جغرافیایی و بلکه فراتر از مرزهای فکری - عقیدتی، اندیشه و فرهنگ ملت هاست، ولی دور برد ناتوی نظامی، مرزهای جغرافیایی یک یا نهایتاً چند کشور است؛  2. استراتژی و رهیافت ناتوی فرهنگی قبضه کردن باورها، ایدئولوژی، جهان بینی ملت ها و فرهنگ هاست، ولی استراتژی ناتوی نظامی تصرف زمین و کسب منابع و مراکز مهم اقتصادی است؛  3. ویرانی ها، تلفات و خرابی ها محسوس و ملموس است، ضمن آنکه با هزینه کردن نیز قابل بازسازی می باشد، ولی در ناتوی فرهنگی ویرانی ها و تلفات، به تعبیر بهتر، آسیب ها غیرمحسوس است و لذا تخریب فکری و فرهنگی به آسانی قابل بازسازی نمی باشد؛  4. ناتوی فرهنگی جنگ نرم، بدون خاکریز و بدون سرو صداست، ولی ناتوی با رویکرد نظامی و جنگ سخت، پر سر و صداست؛  5. کارکرد ناتوی فرهنگی بلند مدت، پرجاذبه، پر بازده، کم دردسر و کم هزینه تر است، ولی ناتوی با رویکرد نظامی کوتاه مدت، خشک و سخت، کم بازده، پر دردسر و پر هزینه تر است؛  6. تلفات انسانی در جبهه نظامی، مقدس، با ارزش و ماندنی است، که در فرهنگ دینی از آن تحت عنوان شهادت یاد می شود، اما درعرصه فرهنگی ذهن ها و اندیشه ها آسیب می بیند.  به طور کلی، فرهنگ و آیین هر قومی و به تعبیر دیگر، فرهنگ هر ملت و کشوری دربرگیرنده باورها، ارزش ها، آداب، رسوم و بایدها و نبایدهایی است که به عنوان زیربنای اصلی هویت هر کشوری محسوب می شود. بنابراین، از جمله اهداف ناتوی فرهنگی به حاشیه راندن فرهنگ ملی و دینی جوامع و ملت هاست تا با حاکم کردن فرهنگ لیبرال - دموکراسی در راستای فرهنگ سازی جهانی خواسته های خود را در تمام ابعاد تأمین کنند و عملا اداره کشورها و به تعبیر صحیح تر اداره امور جهان را به دست بگیرند. ناتوی فرهنگی  آمریکا برای عملیاتی ساختن جنگ نرم در قالب ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران طی سال های گذشته و همچنین برای سال های آینده راهبردها و شیوه های زیر را طراحی نموده است:  1. سرمایه گذاری در رسانه های دیداری و شنیداری، آژانس های تبلیغاتی و خبری و کمپانی های فیلم سازی برای ارائه تصویری سیاه و خطرناک از جمهوری اسلامی ایران برای افکار عمومی جهان؛  2. ایجاد فضای رسانه ای درباره دخالت ایران در عراق، لبنان و... به عنوان بزرگ ترین مدافع تروریسم که به عوامل ناامنی در این کشورها تسلیحات داده و آنها را آموزش نظامی می دهد؛  3. حمایت از اصلاح طلبان و ایده جنبش دموکراسی خواهی و مقوله حقوق بشر، حقوق زنان و دامن زدن به مطالبات صنفی و اجتماعی در جنبش دانشجویی، جنبش کارگری و اعتراضات معلمان و همچنین سازماندهی نارضایتی ها و نافرمانی مدنی از طریق مطبوعات، احزاب و...؛  4. راه اندازی سایت های اینترنتی و ارائه نرم افزارهای جاسوسی به عوامل خود در داخل کشور تا ابعاد مختلف جنگ رسانه ای به شکل اثربخش تری طراحی واجرا شود؛  5. تلاش برای تحلیل مغرضانه از اوضاع داخلی، ایجاد فضای وحشت زا و موهوم از احتمال بروز جنگ و نیز آغاز دوره بحران اقتصادی و مشکلات عظیم ناشی از آن؛  6. سوءاستفاده تبلیغاتی از اجرای طرح هایی، چون طرح امنیت اجتماعی به عنوان محدودکننده آزادی و حقوق زنان و نقش آزادی های مدنی و اجتماعی؛  7. ایجاد تقابل های سیاسی بین سران ارشد نظام اسلامی و القای اینکه جنگ قدرت در جمهوری اسلامی بین چند طیف در جریان است و نهایتا فلان طیف یا فلان گروه پیروز شده و یا شکست می خورند. اینک به تحرکات تبلیغاتی دشمن بعد از انتخابات توجه کنید: 🚨 *حاشیه سازی های بعداز انتخاب آیه الله رئیسی به ریاست جمهوری آنچه مسلم است در فضای سیاسی کشور از زمانی که جناح وابسته به غرب ( اصلاح طلب ) از عدم رای آوری در انتخابات ریاست‌جمهوری مطمئن شدند و به ویژه پس از آنکه نام سید ابراهیم از صندوق رای بیرون آمد دومینوی انحراف شروع به غلطیدن کرد و حوادث پشت سر هم بر تفکر
و باورهای مردم آوار شد. *حوادث، شایعات، بگومگوهای ساختگی و کم.ارزش، دعواهای زرگری و..... بی‌رحمانه ولی فتنه‌گرایانه بر سر مردمی فرود آمد که از پلشتی ، ناکارآمدی و به سخره گرفته شدن از سوی دولتمردان که نامردی پیشه آنها بود خسته و ناامید بودند.* یکبار با دقت به *حوادث و اخبار حدود دو‌هفته‌ای کشور!!!* در زمانی که قرار است سید ابراهیم سکاندار اجرای کشور را به دست گیرد توجه کنید: ♦️ *ماجرای کشتی تاجر اسرائیلی و تهدیدات مقامات اسرائیلی برای شروع جنگ*، ♦️ *جنجال بر سر پیش‌نویس طرح صیانت از کاربران فضای مجازی*، ♦️ *واردات واکسن*، ♦️ *حاشیه‌های مراسم تحلیف*، ♦️ *نامه لاریجانی و عدم امضای عاملی لاریجانی*، ♦️ *اخبار و شایعات دعوا و سهم‌خواهی‌ها در کابینه سید ابراهیم*، ♦️ *اعترافات زالی در ماجرای واکسن و دارو*، ♦️ *کمبود سرم و دارو* ♦️ *و این آخری عکس سفرای انگلیس و روسیه* ♦️ *در حاشیه این جنگ روانی نیز توئیت‌های موجودات پست و حقیری مانند محمودصادقی، مطهری، آذر پیک و* ..... ♦️ *و در کنار همه‌ی اینها کشف گسترده‌ی سلاح که وارد ایران می‌شود* *اینها تنها گوشه‌ای از تحرکات دشمنان امنیت و آرامش مردمی است که جرمشان انتخاب فردی خارج از دایره اصلاح طلبان بود که می‌خواستند امنیت و حتی سلامت مردم را بازیچه جنگ‌روانی خود سازند* *در غیر این صورت چه لزومی دارد که درست در زمان اعلام اسامی کابینه، زالی دقیقاً انسانی آزاده و منصفی شود!!!*🤔 *چرا دقیقاً باید در روز فرمایشات بسیار مهم حضرت‌آقا در خصوص سیاست داخلی و خارجی به ناگاه جنجال بر سر یک پیش‌نویس که حتی به مرحله کارشناسی هم نرسیده شروع می‌شود و مردم گمان می‌کنند از فردا بیکار می‌شوند و...*🤔 *امروز مشغله فکری مردم سُرم است یا کابینه‌ای که قرار است چهار سال مدیریت جامعه را بدست گیرد !!؟* *ببینید صاحبان رسانه‌های فاسد در دایره اصلاحات چگونه با آرامش و امنیت فکری مردم بازی می‌کنند !!* 📍 *همه دعواها بر سر یک اصل است و آن این است:* *باید سیستم محاسباتی مردم مختل شود تا بر انتخاب درست خود شک کنند و از دولتی که هنوز اداره جامعه را در دست نگرفته نا امید شوند.* *باید مردم را از فردای خود هراسان کنند و سید ابراهیم با دنیایی از شک، ناامیدی، ترس و تمام بدی‌هایی که در ذهن مردم ساخته شده دولت خود را آغاز کند.* *این واقعیت اصلاح‌طلبان پست و حقیری است که برای آینده مردم کشور خود نیز پشیزی ارزش قائل نیستند و حاضر نیستند حتی برای یک دوره از قدرت دور باشند.* * باشیم ما هم‌ سکوی انتقال پیامهای کم ارزش مخالفین مردم و نظام‌نشویم که ۸ سال آب خوردن را هم به برجام‌گره زدند و نگذاشتند آب خوش از گلوی مردم‌پایین برود والان هم قصد دارند دولت را با فضای مجازی و رسانه سرگرم تا مردم را به نظام بدبین کنند*