eitaa logo
امین‌ ترحمی‌ اصل | روانشناس
165 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
3 فایل
🔶 دانش‌پژوه دکتری تخصصی روان‌شناسی 🔶 پروانه اشتغال تخصصی سازمان نظام:‌ 14782 🔶 مشاور فردی و شغلی 🔶 مدرس دانشگاه 🔷 وبسایت: https://tarahomiasl.ir 🔷 تنظیم وقت مشاوره @tarahomiasl_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 1402.2.31 🔰 میل افراطی به دیده شدن! 🔸چند وقت قبل یکی از مراجعانم که خانمی بی‌اعتنا به حجاب بود، توضیح می‌داد که از وقتی چنین پوششی انتخاب کرده،‌ مقبولیت و محبوبیت اجتماعی‌ش بیشتر شده است؛ او این جمله را بارها تکرار کرد:‌ «مردا بیشتر بهم احترام میذارن! بیشتر دیده میشم» 🔸البته به لحاظ همین انگیزه‌ی او، یعنی «میل افراطی به دیده شدن» محلِ تأمل و بررسی است. 🔸اما من به او جمله‌ای گفتم که کمی جا خورد،‌ امروز همان جمله را می‌خواهم به همه‌ی دختران سرزمینم هدیه دهم: ✅ اگر مردانی را دیدید که نه به خاطر ارزش‌‌های اصیلِ انسانی همچون اخلاق، عفت، دانش، توانمندی،‌ مهارت و...، بلکه صرفاً به خاطر لبِ‌رنگین و اندامِ عریان‌تان احترام‌تان می‌گذارند، حتما به نیت او شک کنید... ✅ آن‌ها شما را محترم نمی‌دانند بلکه برای صیدتان چاپلوسی می‌کنند! چون با هوشِ ذاتی مردانه‌شان حس کرده‌اند این طعمه را راحت‌تر می‌توان شکار کرد... ⬅️ برجسته کردن زنانگی‌ها به جای ارزش‌های اصیل انسانی، زمینه‌ی نگرش جنسیتی را فراهم می‌کند و این نه تنها آزادی نیست بلکه آغاز تعاملات جنسیت‌زده است... 🔸البته ناگفته پیداست که برجسته کردن مردانگی‌ها هم مترادف همین قضیه است. 〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️اگر مفید بود لطفاً با دوستان‌تان به اشتراک بگذارید. 🆔 @tarahomiasl
📆 1402.3.25 🔰 مسئله‌ی و مقاومت بخشی از جامعه! 2️⃣ قسمت دوم: مردم در مورد وضعیت فعلی چه نظری دارند؟ در قسمت اول این نوشتار توضیح دادم که در چه وضعیتی قرار داریم: 1⃣ https://eitaa.com/tarahomiasl/85 ⬅️ اکنون شرح می‌دهم که در این وضعیت مردم به چند گروه تقسیم شده‌اند (به صورت پیوستاری با سطوح و درجه‌بندی‌های متفاوت): 🔹 گروه اول،‌ دستاوردهای حکومت را چشم‌گیر می‌دانند و ناکامی‌ها را به «نیرنگ‌های خارجی» و «اهمال‌ها و خیانت‌های داخلی» منتسب می‌کنند، بنابراین ضمن پای‌فشاری بر ارزش‌های دینی کماکان حامی حکومت اسلامی هم هستند. 🔹گروه دوم، معتقدند ناکارآمدی‌های جدی وجود دارد که مربوط به ارزش‌های دینی نیست، بلکه بی‌کفایتی حاکمان چنین شرایطی را ایجاد کرده است، این گروه ضمن حفظ اعتقادات دینی از حکومت و یا عملکرد آن تبرّی می‌جویند. 🔶 امّا گروه سوم (که محل بحث ماست)، دست‌آوردهای حکومت را ناچیز شمرده و ریشه‌ی ناکارآمدی‌ها را نه صرفاً به شیوه‌ی حکمرانی بلکه به ارزش‌های حکومتی که همان ارزش‌های دینی است منتسب می‌کنند. 🔸 آنها با تعمیم ناکارآمدی‌ها به اصلِ دین، نسبت به تمامی آموزه‌‌های دینی بی‌اعتقاد شده‌اند. اعضای این گروه در سه سطحِ پیوستاریِ «بی‌تفاوت»، «مخالف» و «مبارز» قرار می‌گیرند (فعلاً مجالِ بررسی ویژ‌گی‌های این سطوح نیست) و نسبت به ارزش‌های دینی «متناسب با سطحِ خود» عکس‌العمل نشان می‌دهند (خفیف، میانه، شدید)، یعنی رفتاری مخالفِ اراده‌یِ حکومت برمی‌گزینند؛ به همین دلیل بی‌حجابی را که حاکمیت بر روی آن حساسیت ویژه‌ای داشته و البته «ظهور اجتماعی» بیشتری هم دارد، به‌عنوانِ «نُماد مقاومت و اعتراض» برگزیده‌اند (ناخودآگاه و خودآگاه). 🔸 امّا قصّه اینجا تمام نمی‌شود با روی‌گردانی از ارزش‌ها، خلأی ایجاد گشته که باید جای خالی‌‌ش پر گردد، چراکه انسان موجودی ارزش‌مدار است و پای‌بندی به ارزش‌ها جزئی از وجود اوست (در طول تاریخ بشریت هیچ جغرافیایی را نخواهید یافت که مردمش پای‌بند به ارزش‌هایی نباشند و زندگی خود را حول آن محور بنا نکرده باشند!). 🔸 پس جستجو برای ارزش‌‌یابی و تنظیم زندگی بر آن محور آغاز می‌شود، در این فرایند، رویارویی با فرستنده‌های تمدّن غرب شکل می‌گیرد، تمدنی که با استمداد از انبوهِ ابزار و تکنیک‌های جذّاب، مشغول مخابره‌ی ارزش‌‌های خود به جهان‌ است، ارزش‌هایی که دقیقاً نقطه‌ی مقابل ارزش‌های دینی است و اتفاقاً همین امر جذّابیتش را برای این گروه بیشتر می‌کند (به دلیل دل‌چرکینی از ارزش‌های حکومتی). 🔸 در مواجه‌ی این فرستنده‌ی قوی خارجی با جستجوگر فعال داخلی، انتقال ارزش‌ها رخ می‌دهد و از آن پس شخص تمام شئون زندگی خود را بر مدار ارزش‌های غربی تنظیم می‌کند. جایگزینیِ ارزش‌ها، دگرگونی فاحشی در سبکِ زندگی این بخش از جامعه ایجاد کرده است، سبکی که در آن حجاب ارزش بشمار نمی‌رود و بی‌حجابی اساساً مسئله و مصداقِ مُنکر نیست. 🔸 بنابراین بخشی از جامعه، ریشه‌ی مشکلات خود را در «حکومت» و «ارزش‌های حکومتی» می‌داند، بنابراین دقیقاً «همان می‌کند که حکومت نمی‌خواهد!». از دیگرسو در فرایند «انقطاع از ارزش‌های دینی» و «ارزش‌یابی مجدد» به «ارزش‌های غربی» گرایش پیدا کرده و در نتیجه‌ی همین گرایش دچار «دگرگونی سبک زندگی» شده است، از همین‌رو اساساً بی‌حجابی را مُنکر نمی‌داند بلکه آن را «ارزشمند» می‌شمارد. ⬅️ پس برای این بخش از جامعه بی‌حجابی نه تنها مُنکر نیست بلکه «نُماد اعتراض و ارزشمند» است. 🔹 در چنین بستری «شنونده‌ای برای استماع استدلال‌های حکومتی» یافته نمی‌شود، چراکه اولاً حکومت (با تمامی مظاهرش) عامل بدبختی است و ثانیاً راه نجات از این بدبختی پناه بردن به مخالف و دشمن اوست. 🔹 البته دشمنی که مظهر «علم»، «شکوفایی» و «آزادی» است و همچون یک «الگو» درخشیده است و سهل‌گیری‌های فرهنگی‌ش هم مطابق با «خویِ طبیعی انسانی» است (نه فطری او). 🔹 همین «اراده‌ی نشنیدن» عملاً تمامی مظاهر مونولوگ و دیالوگ را بی‌اثر کرده است و مجموع آنچه که برای ترویجِ حجاب تولید می‌شود بیش از آنکه به «استفاده‌ی» جامعه‌ی هدف برسد، صرفاً مورد «استنادِ» گروه اول و دوم قرار گرفته و احساس رضایتمندی‌شان را افزایش می‌دهد! ▫️پی‌نوشت: با توجه به پیچیدگی‌های امر سیاسی، شاید گروهی اندک برای ساختارشکنی تطمیع و آموزش دیده باشند،‌ این گروه را از مردم نمی‌دانم (معاندین)، به همین دلیل در تقسیم‌بندی‌م به آن اشاره ننمودم. اما نکته‌ی قابل‌ِتوجه اینجاست که حرکت‌های سازماندهی شده بدون حُسن‌ظن، اقبال و حمایتِ‌ عمومی نتیجه‌ی قابل توجهی نخواهد داشت. ▫️ در قسمت بعد توضیح خواهم داد که آیا می‌توان با رفتارهای خشن و سلبی این مسئله را حل نمود؟ 〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️اگر مفید بود لطفاً با دوستان‌تان به اشتراک بگذارید. 🆔 @tarahomiasl
📆 1402.3.27 🔰 مسئله‌ی و مقاومت بخشی از جامعه قسمت سوم: آیا با برخوردهای خشن بی‌حجابی رفع می‌شود؟ 🔷 در قسمت‌ اول و دوم این نوشتار توضیحی در خصوص «وضعیت موجود» و «گروه‌های مختلف مردم» ارائه نمودم: 1⃣https://eitaa.com/tarahomiasl/85 2⃣https://eitaa.com/tarahomiasl/86 🔹 اکنون پس از این تقسیم‌بندی می‌خواهم به این سوال پاسخ دهم که آیا جامعه‌ی هدف با «تدبیر تنبیه»، «نهی‌ازمنکر»، «امربه‌معروف» و یا حتی «اقدامات فرهنگی» به ارزش‌های دینی یا حجاب تن خواهد داد!؟ 🔹 همانطور که در قسمت دوم این نوشتار اشاره کردم، گروه سوم در سطوح مختلفی هستند و به تناسب سطحی که در آن قرار دارند عکس‌العمل‌های متفاوتی‌ نشان می‌دهند، رفتارهایی که شرح و بحثش در این نوشتار نمی‌گنجد (خفیفِ غیرعلنی و غیرمستقیم، شدیدِ علنی و مستقیم). 🔹 اما در پاسخ به این سوال می‌توان با رویکردی شتاب‌زده پاسخی سطحی به آن ارائه نمود و گفت: آری! رفتارهای خشن و سلبی نتیجه خواهند داد، چراکه می‌توان با تنبیه و به خطر انداختن منافع اشخاص، بروز بی‌حجابی را سرکوب و تغییر رفتار اجتماعی ایجاد نمود. 🔹 اما واقعیت اجتناب‌ناپذیر این چنین نیست، چرا که همانطور که در قسمت دوم این نوشتار توضیح دادم، این بخش از جامعه بی‌حجابی را مُنکر تلقی نمی‌کند بلکه آن را «نماد اعتراض» و «ارزشمند» می‌داند، رفتاری که این دو ویژگی‌ را داشته باشد با سرکوب خاموش نمی‌شود، بنابراین چنین تدبیری حتی اگر به ظاهر نتیجه‌بخش باشد به دلایل ذیل اثربخش و پایدار نخواهد بود: 1️⃣ کشف حجاب عملاً نُمادی است که بخشی از جامعه برای انتقالِ اعتراض و مخالفت خود برگزیده‌ است، تا وقتی عوامل اعتراض‌آفرین وجود داشته باشند، مقاومت و اعتراض هم ادامه خواهد داشت. 2️⃣ همانطور که اشاره شد، بعد از روی‌گردانی از ارزش‌های دینی، ارزش‌گزینی مجدد رخ داده است؛ اساساً مسئله‌ی ارزش‌ یک امر درونی است و نمی‌توان با عواملِ بیرونی ارزش درونی شده‌ای را تغییر داد (به زورِ تنبیه). 3️⃣ تنبیه نه تنها درمان نیست بلکه نوعی کتمان محسوب می‌شود!‌ در واقع برخوردهای خشن و سلبی منجر به تغییر رفتار عمقی نمی‌شوند، به همین دلیل در غیابِ عامل بازدارنده، رفتارِ منع شده، دوباره با قدرت بیشتری تکرار خواهد شد. 4️⃣ امکان مواجهه‌ی مستمر در این موضوع وجود ندارد، چرا که نمی‌توان میلیون‌ها انسان را در چنین موضوعی که نه تنها مُنکر تلقی نمی‌کنند بلکه «نماد مقاومت و اعتراض» می‌دانند و «ارزشمند» هم می‌شمارند، همواره پاسبانی نمود. 5️⃣ تنبیه نه تنها علّت رفتار را رفع نمی‌کند، بلکه با تشدید سه عاملِ ریشه‌ای «بدبینی»، «بی‌اعتمادی» و «نااُمیدی»، موجب عمیق‌تر شدن مقاومت و به تبع آن شدیدتر شدن عکس‌العمل‌ها می‌شود (شخص با جابه‌جایی بر روی پیوستار از سطحِ بی‌تفاوت به سطحِ مخالف و سپس مبارز منتقل می‌شود). 6️⃣ حاکمیّت توان تنبیه مروجانِ سیستماتیک، قدرتمند و بانفوذ ارزش‌های غربی را ندارد! مروّجانی (داخلی) که در طول چند دهه با استفاده از فرصتی که کژکاری حکمرانی در اختیارشان قرار داده است، رشد و قدرت یافته‌ و به صورت شاهرگی و مویرگی گسترش پیدا کرده‌اند. در واقع عدمِ وحدت‌ِرویه در برخورد با عوامل تاثیرگذار بر فرهنگ عمومی، استاندارد چندگانه‌ای به جامعه مخابره می‌کند که از تاثیر تنبیه می‌کاهد (عواملی همچون محتوای دروس دانشگاهی، پیام‌های بازرگانی تلوزیون، نمایشِ سبکِ زندگی سلبریتی‌ها و...). 🔶 کلام آخرم را خطاب به تصمیم‌گیران عرض می‌کنم، بزرگواران، مَثل «برخوردهای باتومی» یا حتی «اقدامات فرهنگی» بدون حلِ مسائلِ مربوط به «حکمرانی سیاسی اقتصادی»، مَثل «سیلی زدن» یا «یخ ریختن» به کتری در حال جوشی است که زیرش مشعلی روشن است! شاید عامل چنین کاری خود را بسوزاند امّا نمی‌تواند لذتِ نوشیدنِ آبی گوارا را تجربه کند! راه‌حل مشخص است، مشعل زیر کتری را خاموش کنید! چالش‌های سیاسی اقتصادی را رفع کنید، سپس اقدامات فرهنگی تربیتی موثر انجام دهید، بعد از آن کمی صبر کنید تا بتوانید از نوشیدنِ آبی گوارا لذت ببرید! ▫️ پی‌نوشت: تمام مباحثی که گسترش بی‌حجابی را نتیجه‌ی عملکرد متولّیان فرهنگی (صداوسیما، سینما، شبکه نمایش خانگی، وزارت فرهنگ، فضای مجازی و...) می‌داند را درست می‌دانم اما اختلاف نظری با این عزیزان دارم که تجویزم را متفاوت می‌کند. ایشان «اهمال فرهنگی» را ریشه‌ی گسترش سبک زندگی غربی می‌دانند و فکر می‌کنند که اگر متولّیان فرهنگی قوی‌تر عمل می‌نمودند چنین چالشی ایجاد نمی‌شد، اما حقیر، «اهمال و کژکاری حکمرانی سیاسی اقتصادی» را عامل اصلی دانسته و معتقدم اهمال فرهنگی به عنوانِ عاملِ مکمل، چالش موجود را تقویت‌ کرده است. امروز هم کار به جایی رسیده است که فعالیت‌‌های فرهنگی تاثیر متناسبی نمی‌گذارند و چندان موثر واقع نمی‌شوند. 〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️اگر مفید بود لطفاً با دوستان‌تان به اشتراک بگذارید. 🆔 @tarahomiasl