کوچه ی بنی هاشم اولین کوچه دنیاست که بنام شهیده عصر جمعه میشینه سر این کوچه هر هفته مادری قد خمیده... العجل یا منتقم... مادرت چشم براه است... 🥀

اباصالح ای‌رویای‌جمیل تو مذبوحِ خواسته‌های‌ِمان تمایلات‌مان‌ شده ای🥀

هیچ وقت فکر نکن که بهترین‌هستی و تو را خطایی نباشد! توهّم خوب بودن بادَکُنکت کند! اگر ملتفت به این خوابی که در دره‌های عمیقِ نفس رفته ای، نشوی! معجون زمان؛ تو را در تاریخ نابود خواهد کرد! #حدیث‌نفس #خودشیفتگی #خودنمایی

[🌱] "لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَٰلِكَ أَمْرًا" و نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه ای فراهم کند...

"تو شبیه همان چیزی میشوی که قلبا به دنبال آن میروی!" 🍊

ما بی سلیقه ایم تو حاجات ما بخواه ورنه گدا مطالبه‌ی آب و نان کند...🌿 محمدسهرابی

•‌<💌> •< #همسفرانه > . . 😊)• نشست رو بہ رویم، خندید و گفت: 😌)• دیدید آخـر بہ دلتون نشستم! 🤭)• زبــونم بنــد اومده بود، 🙄)• من ڪہ همیشہ حاضر جواب بودم و 😤)• پنج تا روے حرف میذاشتم تحویلش 🤐)• میدادم حالا انگار لال شده بودم 😯)• خودش جــواب خودش رو داد: 🕌)• رفتم مشھد یہ دهہ متوسل شدم، 😓)• گفتم حالا ڪہ بلــہ نمیگید، 💚)• امام رضا(ع) از توے دلم بیرونتون ڪنہ 🌱)• پاڪ پاڪ ڪہ دیگہ بہ یادتون نیوفتم 😢)• نشستہ بودم گوشہ رواق ڪہ سخنران گفت: 🌸)• اینجا جاییہ ڪہ میتونن چیزے رو ڪہ ✨)• خیــر نیست خیر ڪنن و بھتون 😀)• بدن نظرم عوض شد دو دهہ دیگہ 😍)• دخیــل بستم تا برام خیــر بشید! 🌷شـهـیـد مدافع حرم #محمدحسین_محمدخانی •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal

اتاق اشک یه محفل اشک باصفا تو حرم امام‌رضا بود. اون موقع ها ورودی مسجد گوهرشاد بود.♥️ ما نماز ظهر و عصر میخوندیم که سریع برسیم به اتاق اشک. بعضی وقتها خیلی شلوغ میشد حاج محمود دو تا ربع ساعت میزاشت. ماهم فضول بودیم😁 و با حاجی رفیق شده بودیم¹ دیگه دو تا تایم میموندم. بعد از تایم دوم بعد که روضه تموم شد و چایی روضه رو زدیم به بدن!(چاییش یادم نیست اما همیشه بوده) اومدم بیرون روی فرش کنار ورودی مسجد گوهرشاد(اون در سنگیه که از صحن جمهوری میای) نشسته بودم دیدم یکی اومد بیرون از تو اتاق اشک با یه خانمی!🙄 اِه اینا کجا بودن! شهیدمحمدخانی بود من کتابش رو که خوندم و عکسش رو که دیدم گفتم اه خودشه... شما بگو این شهید محمدخانی با حاج محمود رفیق بوده و خانمش رو اورده بود اتاق اشک... اتاق بالای چای خونه برده بود که روضه گوش بده... دمش گرم واقعا. البته این یه نمونه از زندگی محمدخانی بود و میتونه یه الگو باشه از این جهت که محبت اهل بیت رو در مسیر زندگیش جاری کرده! از این جهت الگوست حالا نمونه ی رفتاریش رو شاید من بتونم انجام بدم شاید یه رفتار دیگه ای که بوی محبت میده رو داشته باشم. فی‌الواقع؛ هرکسی باید زندگی خودش رو بسازه. و در خاطرات شهدا غرق نشه که خود وجودیش رو فراموش کنه. ¹الان محفل اشک خروجی باب الهادی؛ مسجد صدیقی‌ها(جزئی از حرمه) بعد از نماز ظهرین، روضه داره... با صفاست‌

در میان این همه دل شکستگی... تو تنهاترین رویای‌ آسمانِ‌ابرهایم هستی! #باغبان‌خودم‌باشم🌿