eitaa logo
• تَــــࢪنّـمـــــــات • 🌿|•°
3.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
566 ویدیو
15 فایل
حرفٌ في گلبٍ "ھ.." 🌿 "جَهادٌ حتی الشَّهادة" جنگلِ‌حالِ احوالاتِ‌ فکرِشیخِ‌ترنّمات لي مع أللهِ حالةٌ .. هامَ قَلبي إلى سيّد الشُهداء.. کلبه‌مون؛ @taranom_pm کپی: آزاد. آقایِ‌تنها.. @Tarannomat_admin کتابخوان‌مون؛ @book_eat
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ تا با خودتان اهل صداقت و همّت نباشید و شناختی از واقعیت‌های هستی و قواعد خلقت نداشته باشید هیچ قله‌ی موفقیت‌ی را فتح نخواهید کرد .. ! _ اقتباسی از یک کتاب ‌
با شلوغی‌های بی‌خودی، خودمان را خیلی گرفتار ناخودی‌هایی کردیم که فرصت‌های شروع‌های دوباره را از خودمان گرفتیم .. !
صبر کنید، کمی خودتان را مرور کنید، رفت و آمد بین این سردی و گرمی روح، هر چند تلخ و شیرین باشد، این صفا و مروه‌ی مرور‌هاست که کشتی قلب را بر امواج اقیانوس روح تنظیم می‌کند تا آن را فتح کند حتی اگر به وسعت آسمان عمیق عمیق باشد .. ! ‌
تنها.. راه نجات این است که نباید به این حضورهای خواسته یا ناخواسته‌‌ی شوق‌های غلط که گاهی با توجیهات معنوی‌ و دینی حضور پیدا می‌کنند برای آسیب زدن، بها داد و دل بست .. ! و هر سنی گرفتاری‌های خاصِ خودش را دارد که با گرفتاری‌های قبل یک شبکه‌ی مرتبط میلی‌و‌شوقی را دارد و تو باید با آن‌ها مبارزه‌ای دقیق و مستمر داشته باشی .. !
وقتی مادر گناه و خطای فرزندش را می‌بیند و اصرار بر آن را، حال درون‌ش سخت در هم مچاله می‌شود و نگرانیِ وصف ناپذیری حضور‌ میابد، شاید بروزش ندهد اما برای مدتی گویا شهرِ رویاهای‌ش ماه ندارد .. ! وقتی انسان اشتباه‌ی می‌کند و بندگیِ خدا را فراموش می‌کند .. ! تا به حال در این وقت‌ها حس‌ و حال خدا را دقت کرده‌اید .. ؟ حال خدا نسبت به شما چگونه است .. ؟ فراموش‌تان می‌کند یا .. ؟ تا به حال فکر کرده‌اید چه قدر شبیهِ‌او می‌شوید .. ! ‌
از تلاش نصف‌ه و نیم‌ه، گرفته تا اینکه کم خودت رو بذاری و از کاری که باید، بزنی، هیچ نتیجه‌ و خروجی‌ای نمی‌گیری، شاید برای دیگرانی که اهل دغدغه‌ند هم کمی مزاحم‌ت ایجاد کنی ..
ما عادت کرده‌ایم به نیم‌ه و نصف‌ه رها کردن کار‌های مهم ..‌ ! اگر این جوریا هستیم، کمی بترسیم .. !
‌ در روزمرگی‌های‌ت باید سفر کنی .. ! از همان لایه‌ی اولیه‌ی ظاهری زندگی باید به لایه‌های عمیق همان عبور کنی .. ! اینجا آگاهانه بودن است که معمای روزمرگی را معنا می‌دهد .. !
هیچ می‌دانید، چشم‌ها همان طور که با بخشی از حس‌های قلب، دچار اشک می‌شوند، با بخش‌های دیگری از روح و قلب دچار شک و بُهت، با بخش‌های دیگر می‌خندند، چشم‌ها هم صدا و نفس دارند، حرف می‌زنند، زبان دیگر انسان هستند .. ؟ چشم‌تان چگونه خوانده می‌شود .. ؟ می‌دانید .. ؟ ‌
رنج مقدس و نامقدس داریم .. ! یک رنج می‌تواند از زاویه‌ای مقدس و از جهت دیگر نامقدس و عذاب باشد .. ! بیشتر عذاب‌هایی که می‌کشید، محصول دانه‌ای‌ست که خودتان در باغستان وجودتان کاشته‌اید، گاهی به گونه‌یست که میوه‌ها و ریشه‌های عمیق و درختانِ را راه شکوفه را هم آسیب می‌زند .. !
اگر آدمی در واقعیت خودش در زیستِ امروزیِ پرچالش با گاهاً چاشنیِ نواقص تحمیلیِ محیطی حقیقتی را می یافت که روح‌ش را راضی می کرد، چیزی که عجینِ لایه‌های روح است، آن هنگام برای پرکردن خلأ محرومیت به خیال پردازی اشتباه و وقت گذراندن با فریب‌دهنده‌های در لباس محبت و جعل شخصیت ها در ذهن خود مشغول، ببخشید متوسل نمی شد .. _ و روان برای کشف اندام‌های روح در سرزمین وجود خویش .. !
ببین بر اساس چیزی که نشان می‌دهید توصیف‌تان می‌کنند یا براساس چیزی که هستید .. ؟ _ بین آنچه که هستید با آنچه نشان می‌دهید و آنچه باید باشید، چگونه‌اید .. ؟ با خودت مرور کن ..