eitaa logo
ترنم حضور مهدوی 🇮🇷
33 دنبال‌کننده
694 عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
رسول معظم اسلام محمد مصطفی صل الله علیه وآله وسلم : لحطه ایی تفکر بهتر است از هفتاد سال عبادت .
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خواهرای گل و نازنینم 😍🌸 می‌خواستم یه نکته مهم بگم: بیشترین اثر "بی‌تفاوت‌زدایی" توی خط ۵۰ به سمت حرم مطهر دیده می‌شه 🙏 چون اکثر خانم‌ها اونجا محجبه و مذهبی هستن؛ حتی اگه کم‌حجاب هم باشن، حداقل می‌دونن که کسی که بهشون تذکر می‌ده، داره وظیفه واجب شرعیشو انجام می‌ده، نه فضولی و دخالت 😊👌 👇👇👇 چند روز پیش تو اتوبوس، جلو من دو تا خواهرا با بچه‌هاشون نشسته بودن 👩‍👧‍👦 هر دو کاشت مژه و کاشت ناخن داشتن 💅 یکی‌شون چادر نداشت، مانتویی بود؛ اون یکی شالش افتاده بود. خواهر بزرگه بهش گفت: «جلو حرم که پیاده شدی، چادر سرت کن!» 🖤 منم آروم به خواهر کوچیکه گفتم: «ناخن کاشتی؟» با خنده گفت: «آره» 😁 گفتم: «آب وضو زیر ناخنات می‌رسه؟» گفت: «آره، جابجا می‌شه...» 😄 منم با لبخند گفتم: «ولی مژه‌ها فکر نکنم جابجا بشه که آب زیرش بره!» 😆 خواهر بزرگه با صدای بلند گفت: «مادر سه تا بچه‌س، خودش بلده!» 😳 گفتم: «عزیزم، احکام چیزیه که خیلیا نمی‌دونن...» گفت: «اون رو تو قبر خودش می‌ذارن!» ⚰️ گفتم: «بحث قبر و قبرستون نیست گلم، این مدگرایی‌ها سلامت هم به خطر می‌ندازه؛ جامعه داره به سمت فحشا می‌ره!» 🚫 گفت: «شوهر داره، به کسی ربطی نداره!» گفتم: «تو سوره صافات داریم: شوهراتون روز قیامت محتاج شفاعت ماهستن!» 🤲 با عصبانیت گفت: «همه دارن استفاده می‌کنن، ما هم یکی‌ش! نباید وارد کشور کنن که ما استفاده نکنیم!» 🤦‍♀️ گفتم با خنده: «عزیزم، هرکی رفت تو چاه ما هم بریم؟! 🤔 تو کشور مواد مخدر هم میارن، عاقلانه‌س ما هم مصرف کنیم؟! چاقو هم هست، هم می‌شه آشپزی کرد، هم خودکشی... این ما هستیم که باید درست انتخاب کنیم!» 🔪🍽️ گفت: «می‌گن تو آستینت چی داری که اینجوری حرف می‌زنی؟! عیسی به دین خودش، موسی به دین خودش!» 😆 گفتم: «خدای عیسی و موسی همون خدای منه؛ اونا هم طبق قرآن، مسلمان بودن!» ☝️📖 یه خانم مسن از اول با چشمک و اشاره می‌گفت ساکت شو! 🙄 دلم خواست پرتش کنم بیرون 😁 ولی خودمو کنترل کردم! 😍 آخرش گفت: «برو پایین امر به معروف کن نه جلو جمع!» گفتم: «حاج خانم! من آروم گفتم، به خواهرش برخورد، خودش بلند صدا زد! چرا اشتباه برداشت می‌کنی؟!» 😌 دو تا خانوم مذهبی دیگه حمایتم کردن که: «امام حسین رو همین بی‌تفاوتا کشتن!» 🩸😞 یه خانم دیگه هم با صلوات فرستادن می‌خواست بحثو تموم کنه... 😵‍💫 صبرم تموم شد، با صدای بلند گفتم: «وقتی جای اصل و فرع عوض بشه، نتیجه‌اش می‌شه همین جامعه! 😔 حاج خانوم! مگه دعوا می‌بینی که یکریز می‌گی صلوات؟! 🤷‍♀️ به‌جای صلوات بی‌جا، احکام اسلامو تبیین کن! 📢 مگه اهل جلسه و مسجد و منبر نیستی؟ پس کو اون بصیرت که حضرت آقا سفارش می‌کنه؟! بعضیا باید خفه شن، ما کارمونو بلدیم... و جواب هم می‌ده!» 💪😉 اتوبوس ساکت شد... خانم بی‌حجابم گفت: «باشه، چشم!» 😌 آخرشم کلی با هم حرف زدیم و خدا رو شکر اثر گذاشت. ❤️🙏 🌸 خدایا شکرت بابت توفیق تذکر دادن 🌸 💬 🖤 📝 💖 🙏 🌿 🚫 👁️ 🕌 🛠️ 👩‍🦱🔍 🌍
🔹 قال أمیرالمؤمنین علیه‌السلام: «وَمَا أَعْمَالُ البِرِّ كُلُّهَا وَالجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِندَ الأَمْرِ بِالْمَعرُوفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحرٍ لُجِّيٍّ.» 📚 نهج‌البلاغه،كلمات قصار،۳۷۴ تمام كارهای نيك حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منكر، مانند آب دهانی‌ست در مقابل دریای پهناور. 🔹️خانمی تعریف کرد که ؛ ♨️ امر به معروف به سبک پانتومیم! 😄 ایستگاه اتوبوس نشسته بودم، دختر کوچولوم کنارم بود یه خانم حدوداً سی‌ساله با شال افتاده اومد نشست.احساس وظیفه کردم که یادآوری کنم، ولی نه با کلام؛ فقط با اشاره‌ی ملایم : 👆🏼 شالت رو بکش سرت! 😁 خانم با تندی بلند شد،شالش رو سر کرد، ولی برگشت و با توپ پر گفت: «به شما چه ربطی داره؟ برید مفسدهای اقتصادی رو درست کنید!» 😐 من فقط نگاهش میکردم؛ نمی‌خواستم دخترم بفهمه چیزی گفتم.همون لحظه، اتوبوس اومد.سوار شدیم. وقتی داخل اتوبوس نشستیم دخترم پرسید: «مامان! قسم بخور بگو هیچی بهش نگفتی؟» با خنده گفتم: «به خدا هیچی نگفتم! شاید اشتباهی گرفته یا از جایی دلخور بوده...من که کنارت بودم 😇» و خب...دروغ هم نگفتم!چون واقعاً هیچی نگفتم،فقط یه اشاره‌ی کوچولو که شالت رو سرت بذار!🥰😉 ‌♨️ پویندگان مسیر ظهور 🇮🇷👇 https://eitaa.com/joinchat/2635793446Cfe4758fae5 💫اگر جالب بود نشر باشما🌪
🔹 قال أمیرالمؤمنین علیه‌السلام: «وَمَا أَعْمَالُ البِرِّ كُلُّهَا وَالجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِندَ الأَمْرِ بِالْمَعرُوفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحرٍ لُجِّيٍّ.» 📚 نهج‌البلاغه،كلمات قصار،۳۷۴ تمام كارهای نيك حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منكر، مانند آب دهانی‌ست در مقابل دریای پهناور. 🔹️خانمی تعریف کرد که ؛ ♨️ امر به معروف به سبک پانتومیم! 😄 ایستگاه اتوبوس نشسته بودم، دختر کوچولوم کنارم بود یه خانم حدوداً سی‌ساله با شال افتاده اومد نشست.احساس وظیفه کردم که یادآوری کنم، ولی نه با کلام؛ فقط با اشاره‌ی ملایم : 👆🏼 شالت رو بکش سرت! 😁 خانم با تندی بلند شد،شالش رو سر کرد، ولی برگشت و با توپ پر گفت: «به شما چه ربطی داره؟ برید مفسدهای اقتصادی رو درست کنید!» 😐 من فقط نگاهش میکردم؛ نمی‌خواستم دخترم بفهمه چیزی گفتم.همون لحظه، اتوبوس اومد.سوار شدیم. وقتی داخل اتوبوس نشستیم دخترم پرسید: «مامان! قسم بخور بگو هیچی بهش نگفتی؟» با خنده گفتم: «به خدا هیچی نگفتم! شاید اشتباهی گرفته یا از جایی دلخور بوده...من که کنارت بودم 😇» و خب...دروغ هم نگفتم!چون واقعاً هیچی نگفتم،فقط یه اشاره‌ی کوچولو که شالت رو سرت بذار!🥰😉 ‌♨️ پویندگان مسیر ظهور 🇮🇷👇 💫اگر جالب بود نشر باشما🌪
‼️‼️⚠️⚠️⚠️ موتورسواری گروهی زنان در خیابان های تهران😡😡 📣📣حواستان باشه سلیطه های بهائی و یهود در داخل کشور از ما مردم ولایتمدار ، شهید داده ، با بصیرت، ریشه دار و اصیل ایرانی که تمدن ساز در دنیا بوده ایم و هستیم جدا هستیم . 👈با تدبیر امام خامنه ایی عزیز از بیرون ضربه ای نخواهیم خورد . واز داخل هم اجازه نمیدیم غلطی بکنند ✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼 در جنگ دوازه روزه آمریکا و اسرائیل خودشون 🟫 رو خراب کردند ؛وسریع پرچم نجس آتش بس نه تسلیم را بالا آوردند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ⚠️⚠️‼️‼️ حالا میخواهند با سلیطه های داخلیشون کشور را تسخیر و از بین ببرند!😡😡 🔺️💥سلاحمان حجابمان است پس؛ چادرهایمان را سر میکنیم که جنگ است حتی دختر کوچولوهایتان چادر میپوشند . ایی روزه 🌍 🌪
🔹 قال أمیرالمؤمنین علیه‌السلام: «وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِندَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ.» 📚 نهج‌البلاغه، كلمات قصار، ۳۷۴ تمام كارهای نيك—even جهاد در راه خدا—در برابر امر به معروف و نهی از منكر، مانند آب دهانی‌ست در مقابل دریای پهناور. 🔹 امر به معروف به سبک پانتومیم! 😄 ایستگاه اتوبوس نشسته بودم. دختر کوچولوم کنارم بود. یه خانم حدوداً سی‌ساله با شال افتاده اومد نشست. احساس وظیفه کردم که یادآوری کنم، ولی نه با کلام؛ فقط با اشاره‌ی ملایم، گفتم: 👆🏼 شالت رو بکش سرت! 😁 خانم با تندی بلند شد، شالش رو سر کرد، ولی برگشت و با قلدری گفت: «به شما چه ربطی داره؟ برید مفسدهای اقتصادی رو درست کنید!» 😐 من لبخند زدم و نگاهش کردم؛ نمی‌خواستم دخترم بفهمه چیزی گفتم. همون لحظه، اتوبوس اومد. سوار شدیم. تو اتوبوس، دخترم پرسید: «مامان! قسم بخور بگو هیچی بهش نگفتی؟» با خنده گفتم: «به خدا هیچی نگفتم! شاید اشتباهی گرفته یا از جایی دلخور بوده... من که کنارت بودم 😇» و خب... دروغ هم نگفتم! چون واقعاً هیچی نگفتم، فقط یه اشاره‌ی کوچولو که شالت رو سرت بذار! 🥰😉