خوش به حال قلبی که در حوادث
تغییرات احوالات درونی و بیرون و
تغییر اتفاق ها و .. فرشتهها را
میبینند .. در این تفاوت ها خدا را
حس میکند .. به سوی او شوق دارد ..
تمام پراکندگی های من را جمع
میکنی ، نظم میدهی ، حتی اگر
بهم بریزی برای ساختن و نظم
دادنِ من است ..
یَا جامِعَ الشَّتاتِ ..
میخوانمت خواندن آن دلسوخته
غمگین ناتوان بیمقدار بینوای
درمانده پناهجوی به تو ..
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
یَا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلَیٰ یَعْقُوبَ ..
میخوانمت خواندن آنکه معتمدانش او را
واگذاشتهاند و دوستانش او را ترک گفتهاند ..
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
چگونه میخوانی ام ..
أَدْعُوکَ دُعاءَ الْخاضِعِ الذَّلِیلِ
الْخاشِعِ الْخائِفِ الْمُشْفِقِ الْبائِسِ..
من همون آدمی هستم که ترس
تمام وجودم رو گرفته ؛ فقط میخوام
بگم نذار هیچ چیزی بین من و تو
فاصله بندازه ، نذار بین من و بندگی
کردن ، بین من و اطاعتِ تو فاصله
بندازه ..
من را برای خودت انتخاب کنی ..
همون طور که عیسی را به مریم بخشیدی،
دختران شعیب را نگه داشتی ..
من را هم به خودت ببخش و
برای خودت نگه دار ..
ام داود برای داود رفته بود
دعا کند که پیدا شود و گم شده
ازاسارت برگردد ، آن قدر این سه روز
شیفتهی وجودی دیگر شد و فرزندش را
گویی فراموش کرد .. چون به خدا اعتماد
داشت .. ام داود از دوست داشتنی و
پارهی تنش گذشت و شیفته شد ..
گویی ام داود خودش از اسارت آزاد شد..
چه قدر مودبانه مناجات کرد ..
طلبکارانه نبود .. آفرین. چه قدر
زیبایی و آموزش ادب داشت ..
بله برای بچه اش رفت دعا کند که
پیدا شود و آزاد شود اما خودش در واقع
آزاد شد و پیدا شد ..
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
ماه رجب دریچهای است به طبقات وجودی روح
تا با بال طاعت به تکتک آن پرواز کنم
و گمشدههایم را بیابم
#دایگو