✅«اقتصاد فرهنگ» یا «فرهنگ اقتصاد» مسئله این است‼️ 👌در ارتباط با دو حوزه #اقتصاد و #فرهنگ اظهار نظرهای مختلفی ازطرف نخبگان در سراسر دنیا مطرح شده است، که در مقالات و نشریات مختلف قابل دسترسی است ولی موضوعی که از آن عموما غفلت شده و باعث خلط مباحث و سردرگمی مخاطبین و دست اندرکاران دو حوزه می گردد، تفاوت دو اصطلاح اساسی است که در حوزه مسئله شناسی و دستیابی به راه حل ها بسیار حائز اهمیت است . اصطلاح اول " #اقتصاد_فرهنگ" است . 🔻به این معنی که به ساختارهای فرهنگی مانند سینما موسیقی کتاب و صنایع دستی و... باید به مثابه صنعت نگریسته شود که این مهم متاسفانه تاکنون در کشور ما جدی گرفته نشده است به بیان دیگر ما سینما داریم ولی صنعت سینما نداریم ، موسیقی داریم ولی صنعت موسیقی نداریم ، صنعتی که بشود روی کارآمدی آن حساب باز کرد ،پول درآورد و اشتغال زایی کرد. ✅ بی شک امروزه در دنیا پشتوانه اصلی اقتصاد های خلاق ، صنایع خلاق هستند که عموماً ریشه در ساختارهای فرهنگی دارند که از منظر صنعت به آنها نگریسته شده و سرمایه گذاری شده اند. اینگونه اقتصاد ها نقش کلیدی و منحصر به فردی در پیشرفت اقتصاد پایدار ، ایفا می کنند .👌 🔻لذا نخبگان دغدغه مند ایران برای پایه‌ریزی تمدن نوین ایران اسلامی موظفند با گردآوری صاحبان و ایده پردازان فرهنگی و اقتصادی حلقه واسطی شوند که به ساختارهای فرهنگی از منظر صنعت و اقتصاد نگریسته شود و باز خوانی هایی در آن صورت پذیرد. قابل ذکر است که در این یادداشت وقتی از عبارت اقتصاد ، استفاده می شود به مفهوم اقتصاد اسلامی است که مبانی آن مورد تایید فقهای شیعه باشد نه اقتصاد غربی که اصالت را به سود میدهد و برای دستیابی به آن به هر کاری روی می آورد . 🔴در کل رفتارهای اقتصادی در هر حوزه‌ای ، اگر خلاف روح نظام توحیدی و ولایی باشد، نمی تواند پایه گذار تمدن نوین ایران اسلامی قرار گیرد به عنوان مثال رفتارهایی که غایت آنها منجر به افزایش فاصله فقیر و غنی می گردد هرچند جزو محرمات نباشد اما از منظر اقتصاد اسلامی مردود و جزو خطوط قرمز است و سرمایه گذاری روی آنها کشور را به پسرفت هدایت می کند!😵 🔸تا اینجا اصطلاح اقتصاد فرهنگ و راهکارهای دستیابی به آن مورد بررسی قرار گرفت . حال بپردازیم به اصطلاح دوم . 🔹اصطلاح دوم " #فرهنگ_اقتصاد" است که متاسفانه در تعریف آن و تمایز آن از اصطلاح اول، کوتاهی هایی صورت گرفته است. ✅در کل می توان گفت اقتصاد دارای مبانی فرهنگی است و هر نظام اقتصادی فرهنگ مختص به خودش را دارد و از ریشه هایی جوانه زده است که از یک طرف طبق مبانی فرهنگی آن جامعه به وجود می آید و از طرف دیگر بر تغییرات فرهنگی آن تاثیرات مستقیم می‌گذارد . 🔻بدین معنی که در دنیای امروز، استفاده از ابزار فرهنگ برای ترویج یا تحدید یک رفتار اقتصادی بسیار کاربرد دارد و حائز اهمیت است .لذا در ارائه مدل و الگوی اقتصادی نمی توان به اصول فرهنگی رایج در جوامع بی توجهی کرد. 👈به عنوان مثال اگر ما می‌خواهیم در حوزه اقتصاد مقاومتی که از موکدات رهبر معظم انقلاب مدظله العالی است ورود کنیم ابتدا باید فرهنگ‌های منتسب به این اقتصاد مانند فرهنگ قناعت، کار و تلاش، عدم اسراف و تبذیر و تبرج و... را به روش های مختلف ترویج دهیم و در فرهنگ مردم کشورمان نهادینه کنیم ، سپس بر روی پایه این اصول ، آجرهای اقتصاد مقاومتی را بچینیم، امری که متاسفانه کنشگران فرهنگی و اقتصادی که علاقمند هستند منویات معظم له را پیگیری کنند عموما از آن غافل اند و تمایل دارند بدون پایه ریزی ، یک راست سراغ چیدن آجرهای اقتصاد مقاومتی بروند و قاعدتاً میشود ، آنچه تاکنون شده است!!!😔 🔻در پایان باید به این نکته اشاره کرد که هیچکدام از دو عبارت بالا منتج به نتیجه نخواهد شد مگر در بلند مدت و با همت بالا . ✅لذا راه همان است که گفته شد و راه رفتنی را باید امیدوارانه رفت و کار را در بلند مدت به سرانجام رساند . ان شاءالله 👈پ ن: این یادداشت بنده را در شماره جدید ماهنامه حلقه وصل میتوانید بخوانید🙏 Eitaa.com/taranomechomagh ble.im/taranomechomagh