مشاوره روز #عید
می پرسم: چند سالشه؟
می گوید: 32 سال
شما چند سالته؟ 24 سال
خوب حالا فرض کن نه دل بستگی در کار است و نه عشق و سوزی.
باز هم می روی خواستگاری اش؟
مکثی می کند و پاسخ می دهد: نه
می گویم: پس تمام
شاید حرفم را قبول کرده ولی می دانم هنوز قانع نشده است.
می گویم ببین این که شما بروی خواستگاری دختری که از خودت 8 سال #بزرگتر است آن هم با شرایطی که این دختر دارد نه به صلاح توست نه به صلاح او.
این که به صلاح تو نیست را خودت هم می دانی بخاطر همین جوابت منفی بود.
اما این که به نفع او نیست دلایلش مختلف است فقط یکی را می گویم:
امروز را نگاه نکن فردا که وارد زندگی شدید یک عمر این دختر کنار تو احساس اضافی بودن پیدا خواهد کرد،
احساس می کند از سر #ترحم با او ازدواج کرده ای،
احساس می کند دلت به حالش سوخته که خواستگاری اش آمدی،
#عزتش خورد می شود،
#شخصیتش لطمه می خورد. این کار را نکن.
تو فقط فکر کن نگاه ها چقدر روی او سنگین می شود،
متلک ها و تیکه ها چقدر اذیتش خواهد کرد.
تو فکر می کنی این آدم با ازدواج با تو به آرامش می رسد؟
این مشکلاتی که امروز احساست را جریحه دار کرده و بخاطرش تصمیم گرفتی با او ازدواج کنی حل می شود؟
از چاله ای او را در می آوری و در چاهی وارد می کنی!
می گوید: می ترسم اگر نروم خواستگاری بلایی سر خودش بیاورد. وابسته شده است می ترسم آهش دامنم را بگیرد یا خدای ناکرده از دین و مذهب متنفر شود،
آن وقت جواب خدا را چطور بدهم.
ادامه👇👇👇