eitaa logo
تربیت و حکمرانی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
643 ویدیو
32 فایل
🔰طلبه درس خارج حوزه علمیه، #مبلغ اسلام ناب 🔰افتخارم #معلم بودن، آرزویم #مربی شدن 🔰پژوهشگر و نویسنده حوزه #تربیت (تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب، قالبهای برنامه‌سازی تربیتی، خلوت ناامن و...) 🔰دانش‌پژوه دکتری #حکمرانی #مرتضی_رجائی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠دوستان سیدالشهدا دوستان یکدیگرند.💠 🔰دیروز ساعت ۶ عصر رسیدیم . وقتی پیاده شدیم، پای اتوبوس منتظرمان ایستاده بود. چهره‌اش چقدر آشنا بود؛ حتماً در یکی از دوره‌‌های تربیتی که برگزار کرده بودیم، دیده بودمش. از آشنا بودن چهره‌اش مهم‌تر، آرامش و صمیمیت آن بود؛ با لبخند و روی گشاده‌اش، خستگی راه را از تن‌مان گرفت. 🔰سوار ماشین آقا فاضل شدیم و به سوی محل اسکانی که برای‌مان پیش‌بینی شده بود راه افتادیم. قرار شده بود در خوابگاهی در محوطه مستقر شویم. پس از مدتی معطلی جلوی در خوابگاه، که دلیل آن ناهماهنگی مسئول بالادستی با سرایدار بود، وارد ساختمان شدیم. 🔰از همان لحظه ورود، سرایدار هشدار جدی داد که حتماً از ماسک و دستکش استفاده کنیم. کرمانشاه از نظر در است، ولی سرایدار نگران انتقال بیماری به ما، از چند مهمان خاص خوابگاه بود. در برخی اتاق‌های خوابگاه، همراهان چند بیمار بستری در بیمارستان سکونت داشتند که هر روز به بیمارستان رفت و آمد می‌کردند و همین، سرایدار را نگران کرده بود که نکند ناقل بیماری به ما شوند. اینکه سرویس‌های بهداشتی همه اتاق‌های هر طبقه مشترک و در راهرو بود هم در جدی‌تر شدن این نگرانی بی‌اثر نبود. 🔰این مسئله و البته اوصاف اتاقی را که به ما داده بودند، به گوش مسئول که میزبان اصلی‌مان بود، رساندند. بلافاصله به آقا فاضل زنگ زده بود که بیاید دنبال ما. او هم سریع آمد و چقدر خوشحال بود. می‌گفت: خودم ناراحت بودم از اینکه شما را آورده‌ام اینجا. حالا امشب می‌رویم پیش خودمان و در ساختمان اتحادیه مستقر می‌شوید. خیلی هم بهتر است. 🔰دوستان اتحادیه با روی باز از ما استقبال کردند؛ از همه مهربان‌تر، خود آقای صفدری. البته با ایشان خاطره‌ای به هم زدیم که شاید وقت دیگری نوشتم. بعد از نماز، مشغول هماهنگی اولیه برای شروع عملیات از روز شنبه شدیم. آقای صفدری با همه خستگی‌اش، تا ساعت ۱۰ پیش ما بود. آخرش هم به دلیل تماس‌هایی که با او گرفته می‌شد رفت. قرار شد امروز بیاید و هماهنگی‌های نهایی را بکنیم. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۵، جمعه اول محرم 🆔️ @jalvat
💠همه جای ایران سرای امام کاظم و فرزندانش است...💠 🔰با و یکی دو نفر از دوستان آمدیم زیارت . گروهی از خادمان اربعین در شهر ، محوطه امامزاده را فرش کرده‌اند و فضایی برای برگزاری هیئت خودشان در شب‌های دهه اول محرم فراهم کرده‌اند. آمدیم تا هم اجازه برگزاری هیئت دانش‌آموزی اتحادیه را بگیریم، هم اوضاع را برای بررسی باکیفیت هیئت خودمان کنیم. 🔰قرار شد ساعت ۱۸:۴۵ هر روز هیئت داشته باشیم؛ این ساعت هوا خنک‌تر است و بخشی از محوطه را هم سایه می‌گیرد. 🔰نسب این امامزاده عظیم‌الشأن که مهم‌ترین امامزاده کرمانشاه است، به سلام الله علیه می‌رسد. محوطه امامزاده در مجاورت است و در نزدیکی آن، یک بوستان بزرگ و زیبا هم وجود دارد. البته محله‌ای که امامزاده در آن قرار دارد، وضعیت معیشتی متوسطی دارد که مایه تأسف است. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۶، جمعه اول محرم 🆔️ @jalvat
💠چه کسی عقد اخوت قم و کرمانشاه را منعقد کرد؟💠 🔰داشتیم از خیابان به سوی می‌رفتیم که یک پدیده‌ی آشنا نظرم را جلب کرد؛ مونوریل. 🔰ما قمی‌ها با خاطرات تلخی داریم، کرمانشاهی‌ها هم؛ ویژگی مشترک مونوریل هر دو شهر هم، نیمه‌کاره رها شدن آن‌‌هاست. 🔰به گفته‌ی دوستان، در زمان فقط دو استاندار ضعیف بودند که زیر بار فشار دولت پذیرفتند که این اشتباه در استانشان شروع شود. می‌گفتند چقدر از بودجه استان برای این پروژه نادرست هدر رفت و بعد هم رها شد. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۷، جمعه اول محرم 🆔️ @jalvat
💠تربیت با کتاب💠 در بازگشت از ، همراه و دوستان سری هم به پاتوق کتاب کرمانشاه زدیم تا ببینیم با موضوع تعلیم و تربیت چه کتاب‌های مناسبی دارند. قرار است در حاشیه‌ی دوره تربیتی هفته آینده در اتحادیه انجمن‌های اسلامی کرمانشاه، یک نمایشگاه کتاب هم برگزار شود. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۸، جمعه اول محرم 🆔️ @jalvat
💠سلام آقا که الآن روبه‌روتونم...💠 🔰امشب شب سوم محرم است و اینجا مقبره شهدای گمنام . رزق اشک امشب ما در جوار سه شهید گمنام ۱۵، ۱۸ و ۲۵ ساله مقدر شده بود. پس از سخنرانی ، نوبت ذکر مصیبت آقای بود. البته کمتر ذکر مصیبت شنیدیم و بیشتر شعر خوانده شد. 🔰پیش از اینکه ذاکر اصلی شروع کند، یک نفر پیش‌خوانی کرد. در حال خودمان بودیم که ناگهان گفت برگردید و رو به کربلا بنشینید. تا تغییر موقعیت دادیم، مشغول خواندن شعر معروف "سلام آقا، که الآن روبه‌روتونم..." حال خوشی شد. الحمدلله. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۹، شب سوم محرم 🆔️ @jalvat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠آسیبهای تربیتی فضای مجازی💠 🔰امروز ساعت ۸:۳۰ تا ۹:۴۵ برای یکی از گروه‌های شرکت‌کننده در ، تدریس داشتم: آسیب‌های تربیتی فضای مجازی و راهبردهای مواجهه فعال با آنها. 🔰مخاطبم گروهی از بانوان بودند که یا جزو فعالان تربیتی هستند یا می‌خواهند وارد این عرصه شوند. علاوه بر اینکه بیشتر آن‌ها، مادر هم هستند و از این منظر هم به مباحث تربیتی و این بحث نیاز دارند. 🔰در مقدمه بحث گفتم که آسیب‌های فضای مجازی را می‌توان در سه بُعد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بررسی کرد و ما به دنبال تبیین آسیب‌های فرهنگی و تربیتی این پدیده هستیم. همچنین اشاره کردم که خود آسیب‌های تربیتی را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: شخصی، خانوادگی و اجتماعی. 🔰برای این دسته‌ها به ترتیب ۲۰، ۱۰ و ۵ آسیب فهرست کرده بودم، ولی تنها فرصت تبیین برخی از آن‌ها فراهم شد. در بخش دوم، ۵ راهبرد اساسی مواجهه فعال با این آسیب‌ها را شرح دادم و در پایان، چند راهکار عملیاتی ذیل این راهبردها معرفی کردم. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۱۰، شب سوم محرم 🆔️ @jalvat
💠دوستِ تاریخ‌ساز من...💠 🔰پای منبر برادر عزیزم نشسته‌ام؛ در محوطه در شهر . مخاطب منبرش، نوجوانان عضو اتحادیه انجمن اسلامی کرمانشاه‌اند. 🔰چه موضوع خوبی برای سخنرانی انتخاب کرده است: ؟ محتوای سخنرانی، بسیار خوب و مناسب نوجوان است. اما فقط این نیست: چه لحن خوب و بازی صدای جذابی! چقدر خوب از ماهیچه‌های چهره‌اش کار می‌کشد! مخاطب میخ‌کوب شده است. 🔰خیلی وقت بود منبر دوست عزیزم را ندیده بودم؛ خیلی رشد کرده است، الحمدلله. راستش را بگویم، دارم غبطه می‌خورم. خیلی توفیق می‌خواهد که روی منبر امام حسین (ع) بنشینی و از او و تاریخ‌سازی اش بگویی و برای تاریخ‌ساز شدن نسل آینده انقلاب زمینه‌سازی کنی. 🔰نمی‌دانم حامد عزیز حواسش هست یا نه؛ ولی مطمئنم اگر هر کدام از این نوجوان‌ها در آینده تاریخ‌ساز شوند، او هم در سرنوشت آن‌ها سهیم بوده است. هنیئاً له. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۱۱، چهارم محرم 🆔️ @jalvat
💠مزاح در برابر مزاح💠 🔰در این چند روز که در ساختمان ساکن هستیم، هر روز از اذان صبح تا یکی دو ساعت آب قطع می‌شد. اما این قطعی آب، از دیشب حدود ساعت ۱۲ شروع شد و تا نزدیک طلوع آفتاب امروز ادامه داشت. 🔰دیشب اتحادیه یک مهمان از اداره مرکزی داشت که پیش ما ماند؛ ، مدیر دفتر برنامه‌ریزی. ساعت ۸ صبح که و بقیه دوستان آمدند، آقای احدی به شوخی به ایشان گفت: شما دیشب سیمولیشن (شبیه‌ساز) صحرای کربلا را اینجا فعال کرده بودید برای ما. آقای صفدری اول متوجه منظورش نشد، ولی وقتی مطلب را فهمید با خنده جواب داد: باور کنید دیشب نوبت آبیاری ما نبوده که بخواهیم آب ساختمان را برای زمین کشاورزی‌مان استفاده کنیم؛ احتمالاً آب را ازمان دزدیده باشند. مؤمن باید بلد باشد مزاح کند... سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۱۲، صبح پنجم محرم 🆔️ @jalvat
💠مَن سَنَّ سُنَّةَ سَیِّئَةً...💠 🔰دیشب توفیق پیدا کردم که برای سخنرانی و برگزاری مجلس عزای سیدالشهدا به بروم؛ روستایی در ۲۸ کیلومتری و در جاده‌ی شهر . قرار شد دعوت‌کننده‌ام، آقا خودش ماشین بفرستد دنبالم. ساعت ۹:۴۵ یک پیکان سفید مدل ۸۱ جلوی در بود. راننده‌اش جوانی حدوداً سی ساله بود به اسم صادق. 🔰با صادق زدیم به جاده. در راه سر صحبت را باز کردم و از جمعیت روستا پرسیدم. هرچند ظهر از حسام پرسیده بودم و می‌دانستم حدود سه چهارهزار نفر جمعیت دارد، می‌خواستم مطمئن شوم. صادق هم این رقم را تأیید کرد. کمی بعد از تعداد خانوار روستا پرسیدم؛ گفت حدود ۸۰۰ خانوار. این یعنی خانواده‌های روستا به طور میانگین چهارنفره هستند. 🔰به صادق گفتم: پس با این حساب روستای شما مثل روستاهای قدیم نیست که خانواده‌ها پرجمعیت باشند و افراد به فرزندان زیادشان افتخار کنند! حرفم را تأیید کرد و ادامه داد که روستای ما اسمش روستاست؛ خیلی چیزهایش شهری شده، از جمله سبک زندگی مردم و شکل خانواده‌هایش. 🔰می‌گفت بیشتر زوج‌های جوان یک یا حداکثر دو فرزند دارند؛ مثلاً خودش بعد از هشت سال زندگی مشترک فقط یک دختر داشت. حرفش این بود که خودم هم از نظر مالی در فشار هستم، ولی علت اصلی این است که همسرم راضی نمی‌شود. 🔰ادامه‌ی حرف‌هایش را می‌شنیدم و در دلم لعنت می‌فرستادم به کسانی که دانسته و خائنانه، سیاست احمقانه‌ی را رواج دادند. تصمیم گرفتم هرطور شده موضوع سخنرانی‌ام را طوری طرح کنم که ربطی به موضوع فرزندآوری پیدا بکند و اشاره‌ای به مسئله بکنم. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۱۳، پنجم محرم 🆔️ @jalvat
💠پای درس کرمانشاه‌شناسی استاد صادق💠 🔰این دو شب که صادق دنبالم می‌آید تا برای منبر به روستای چِهر برویم، برایم برنامه‌ی کرمانشاه‌شناسی گذاشته است. برایم خیلی جالب بود که در و اطراف آن، این تعداد کارخانه وجود دارد. گذشته از "کارخانه صنایع کاغذ" و "نساجی کرمانشاه" که از کار افتاده و متروکه‌اند، چندین کارخانه معروف و پررونق دارد. 🔰مهم‌ترین کارخانه‌های کرمانشاه از این قرارند: ۱. ۲. ۳. ۴. کارخانه تولید پلیمر کرمانشاه ۵. ۶. کارخانه سیمان سامان ۷. کارخانه ۸. کارخانه ۹. کارخانه جهان فولاد ۱۰. کارخانه پارچه‌بافی ۱۱. کارخانه ۱۲. کارخانه ۱۳. کارخانه ایران خودرو ۱۴. نیروگاه برق کرمانشاه ۱۵. کارخانه لبنیات بیستون و... همچنین در اطراف این شهر چند شهرک صنعتی مثل شهرک صنعتی فرامان و شهرک صنعتی زاگرس هست. از جلوی خیلی از این کارخانه‌ها هم رد شدیم و آن‌ها را دیدم‌. 🔰خیلی خوشحال شدم. کاش در همه استان‌های مرزی و در اطراف همه شهرهای مرزی این‌طور باشد. سفرنامه ۱۴۴۲ بخش۱۴، ششم محرم 🆔️ @jalvat
میرباقری بورس.mp3
2.68M
💠اظهار نظر آیت‌الله میرباقری درباره بورس💠 🔰آیا واقعاً این بازار مالی که ما داریم توی آن زندگی میکنیم اسلامی است؟ ان شاءالله که حلال است، ولی آیا واقعاً این بازار اسلامی است؟ مثل قماربازها بنشینی منتظر باشی که طرف مقابل کی چشمش را میگذارد روی هم چرتش ببرد تا مالش را بزنی! یعنی همین دیگر؛ یعنی از لحظه غفلت طرف استفاده کنی و مالش را بخوری؛ از لحظه اضطرار طرف استفاده کنی بکشی طرف خودت! 🔰بازاری که ما داشتیم اگر کاسبی می‌دید کاسب دیگر آن روز سود نکرده، سودش را با او تقسیم میکرد؛ حالا شده مثل گرگهایی که منتظرند طرف خوابش ببرد و بدرندش! نگاه میکند در تابلوی بورس تا ببیند کجا طرف حواسش پرت است تا مالش را توی هوا بزند! بعد هم میگوید پولدار شدم. طیب الله انفاسکم؛ خیلی هم خوردن دارد؛ خیلی هم بازار حلال اسلامی است! 🔰آخرین حلقه نظام لیبرال و سرمایه داری در اقتصاد، بازار مالی است. تجارتش را که قبلا آوردیم، بانکش را هم که آوردیم، فقط مانده بود بازار مالی اش که الحمدلله آن هم دارد بسط پیدا میکند. حلقات تکمیل شد؛ هیچی نماند از حلقات نظام لیبرال اقتصادی. 🔰این را بدانیم که دنبال است. ما قبلاً یک بار با طناب رفتیم توی چاه که بعدش شد که گفتند اگر نظام اقتصادی لیبرال را قبول دارید، باید سیاست هم لیبرال باشد که منتهی به حذف میشد. این گستردگی لیبرال اقتصادی حتی در وسعت بازارهای مالی شان به این شدت بعدش اصلاحات سیاسی می آید. 🔰خامی نکنیم. من از نظر فقهی نمی گویم حرام است، ولی به موضوعات باید نگاه کلان داشته باشیم. 🆔️ @jalvat