فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* #پست_ویژه #برش_یک_دقیقهای #غدیر #امیرالمومنین
🎥 پاسداشت غدیر؛ تجدید بیعت روزانه با امیرالمومنین علیه السلام
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
⏱ یک دقیقه
🔺 @tarbiatemanavi
📌عید غدیر خم از زبان امام رضا(علیهالسلام)
احمد بن محمد بن ابی نصر گوید:
نزد امام #رضا(ع) بودیم و مجلس مملو از جمعیت بود. از روزِ #غدیرخم سخن به میان آمد، بعضی از مردم نسبت به آن اظهار بی اطلاعی کردند.
امام رضا(ع) فرمود:
پدرم [امام کاظم] از پدرش [امام صادق] علیهما السلام برایم نقل کرد که ایشان فرمود:
⬅️ به راستی که روزِ غدیر خم در [میان اهلِ] آسمان مشهورتر است از روزِ غدیر در [میان اهلِ] زمین…
⬅️ ای پسرِ ابی نصر! هر جا بودی، در روزِ غدیر نزدِ مرقد امیرمؤمنان #علی(ع) حاضر شو، که همانا خداوند در این روز برای هر #مرد و #زنِ مؤمن و مسلمان #گناهِ شصت سال را می آمرزد، و از آتش می رهاند. دو برابرِ آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر بخشیده است.
⬅️ و درهمی که برای برادران شیعه ات [صرف و بذل کنی] در آن [روز] برابر است با هزار درهم [در روزهای دیگر]، پس بیافزای [بر نیکی ات] به برادرانت در این روز…
📚شیخ طوسی، تهذيب الأحكام،ج۶ ص٢۴
👇👇
🌻@tarbiatemanavi
#اميرالمؤمنين عليهالسلام #سلوک
🔻حجت الاسلام والمسلمین
شیخ جعفر #ناصری:
✅ اگر کسی خواست حرکت سلوکی به سمت توحید، معارف، شناخت خدای متعال و رسول خدا صلی الله علیه و آله داشته باشد، باب این حرکت #اميرالمؤمنين است؛ انسان از هر طرفی برود سر و کارش با حضرت است، چه در دنیا و چه در قیامت.
@tarbiatemanavi
🔻#امامت #امیرالمؤمنین علیهالسلام
#گرگیج از علمای سلفی و وهابی اعلام کرده است که کسی از اهل تسنن عید #غدیر را به یک شیعه تبریک بگوید، #منافق است.
اگر اینگونه است، پس چرا #عمر به امیرمؤمنان علی(ع) تبریک گفته؟
🔸خطیب بغدادی(م463ق) با سند صحیح می نویسد:
وقتی رسول خدا(ص) امیرمؤمنان #علی(ع) را در غدیر به امامت نصب کرد، عمر آمد گفت:
بخ بخ لك يا بن أبي طالب، أصبحت مولاي و مولى كل مسلم، فأنزل الله: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ).
📚خطیب بغدادی، تاريخ بغداد؛ ج8، ص284
تعبیر خطیب روی أصبحت الیوم مولی کل مسلم است.
🔻 ابن کثیر(م774ق) که در دشمنی با شیعه شهرت دارد، می نویسد:
«فقال عمر بن الخطاب هنيئا لك يا ابن أبي طالب اصبحت اليوم ولي كل مؤمن»
📚ابن کثیر، البداية والنهاية؛ ج7، ص350.
🔸 همین تعبیر را ابن اثیر در اسد الغابة و ابن عساكر در تاريخ دمشق دارند.
📚ابن اثیر، اسد الغابة ج 4 ص 118.
📚ابن عساکر، تاريخ دمشق ج 42ص 220.
اسد الغابة ج 4 ص 118، نشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت
@tarbiatemanavi
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽#کلیپ_تصویری | صلوات خاصه حضرت #موسی_بن_جعفر عليهالسلام
💐 ولادت با سعادت امام #کاظم علیهالسلام بر شما مبارک باد💐
@tarbiatemanavi
#امام_کاظم علیهالسلام #توسل
🌸 حکایتی از توسل به موسی بن جعفر علیه السلام
👇 خاطره توسل شیخ محمدحسین غروی برای ورود به عالم طلبگی
✨ ﺣﺎﺝ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻦ ﻣﻌﻴﻦ ﺍﻟﺘﺠﺎﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻳﻚ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻯ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﺶ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﺪ.
ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺳﻮﺩﺍﻳﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﻭ ﻓﻜﺮﻯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻓﻜﺮ ﭘﺪﺭ ﺩﺍﺷﺖ.
ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺮ ﺟﻨﺐ ﻭ ﺟﻮﺵ ﻛﺎﻇﻤﻴﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﻛﻤﺎﻝ ﻃﻠﺒﻰ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﻰ ﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮﺩ.
ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﻰ ﺩﻳﺪ، ﺁﺭﺯﻭﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﻧﻬﺎﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﻮﺯﻩ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﺷﻮﺩ.
✨ﺍﻣﺎ ﭘﺪﺭ ﻛﻪ ﭘﺴﺮﻯ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﺪﺍشت، ﺭﺍﺿﻰ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻧﻤﻰ ﺷﺪ.
ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻥ پیش ﻣﻰ ﺭﻓﺖ ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻮﻡ ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻰ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﭘﻴﺮﺗﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺟﺪﻳﺖ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻦ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻓﻜﺮ ﻃﻠﺒﻪ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﻨﺪ.
✨ﭼﻴﺰﻯ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺟﻮﺍﻥ ﻛﻤﺎﻝ ﺟﻮﻯ ﻛﺎﻇﻤﻴﻦ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﺗﻨﻬﺎ ﻳﻚ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺤﻮﺍﺋﺞ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻮﺳﻰ ﻛﺎﻇﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ:
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﻡ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺘﻰ ﻛﻪ ﻋﺼﺮﻫﺎ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﻣﻄﻬﺮ ﻛﺎﻇﻤﻴﻦ ﺑﺮﭘﺎ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺷﺮﻛﺖ ﺟﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ.
ﻧﻤﺎﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺻﻔﻮﻑ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺯﺍﻧﻮﻯ ﻏﻢ ﺩﺭ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺎﻳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﺎ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺗﺠﺎﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ.
ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﻜﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﻣﻰ ﺳﻮﺧﺘﻢ.
🔻ﭼﺸﻤﻢ ﺩﺭ ﮔﻨﺒﺪ ﺯﻳﺒﺎﻯ ﺍﻣﺎﻡ ﻛﺎﻇﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ... ﻋﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﻛﻒ ﻫﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﻟﻰ ﻣﻰ ﺭﺑﻮﺩ.
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺍﺯ ﺩﻟﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻪ ﺍﻯ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺤﻮﺍﺋﺞ، ﺍﻯ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ، ﺗﻮ ﻋﺒﺪ ﺻﺎﻟﺢ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺧﺪﺍﻳﻰ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﻖ ﺁﺑﺮﻭﺩﺍﺭﻯ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻰ ﺩﻝ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ
ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻦ - ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺟﺰ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻢ ﻭ ﻛﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﻜﺘﺐ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ - ﺭﺍﺿﻰ ﻣﻰ ﺷﺪ...
✨ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪﻫﺎ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﺻﺪﺍﻳﻢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ:
ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻴﻦ! ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻴﻦ، ﭘﺴﺮﻡ! ﺍﮔﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺁﺭﺯﻭﻣﻨﺪﻯ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻮﺯﻩ ﺑﺮﻭﻯ ﺗﺎ ﺩﺭﻭﺱ ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﺑﺨﻮﺍﻧﻰ ﺑﺮﻭ!
ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﻦ ﺧﺎﻃﺮﺕ ﺟﻤﻊ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻡ... ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺖ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺑﺮﻭﻯ ﺑﺮﻭ!
📔گلشن ابرار دو
@tarbiatemanavi