🍃
.
#گنج نخلستان یه بازی فکری با پس زمینه پیاده روی شیرین اربعینه توی این پست قراره شمارو با #داستان اصلی بازی آشنا کنیم
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
بچهها سلام!
همهی ما آرزو داریم که به سفر اربعین برویم. آنجا، بچههای زیادی هستند که به زائرهای اربعین هدیه میدهند و به آنها خدمت میکنند.
ما هم میخواهیم با کمک شما این کار را انجام بدهیم.
«خانم هاشمی»، معلم مهربان مدرسه، تصمیم گرفته با چهارتا از بچههایی که بعضیشان از خارج آمدهاند، به این سفر برود:
«یوسف» از هلند، «محمد» از چین، «فاطمه» از نیجریه و «نرگس» از ایران.
خانم هاشمی در این سفر، یک «پرچم» قرمز و قشنگ برای حرم امام حسین(علیهالسلام) تهیه کرده است. هر کسی که بتواند بیشترین هدیه را به زائران اربعین، بدهد و به آنها خدمت کند، به آن پرچم زیبا، دست پیدا خواهد کرد.
شما باید برای رسیدن به پرچم، از عمود اول تا عمود آخر مسیر را حرکت کنید و هدیهها و خدمات را پیدا کرده و آنها را به زائران بدهید تا با این کار، خود را به پرچم رسانده و برنده شوید. 😃 همه منتظریم ببینیم چه کسی زودتر میتواند به پرچم برسد. 👏
موفق باشید زائران کوچک اربعین... 🤗
پ.ن:
🖊️نویسنده ی داستان بازی : حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل هادی منش
🖌️تصویرگران: خانم ها فاطمه حق جو و عطیه سرانجام
@ro0onahi_ @atiehsaranjam
📏اندازه ی کارت های بازی: 6در9 در بهترین جنس (ماندگار)
📏اندازه صفحه بازی: آ3، جنس مقوای گلاسه 350 گرمی، با لایه ی سلفون
✔️پاسخگویی به سوالات در آیدی
@tardinak_admin
✔️اولویت با اولین سفارشات ثبت شده
@tardinak_ir
28.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میکوفوی_قلقلکی
داستان یه میکروفون خوش روزیه
برای بچه ها از مهربانی سردارمون بگید. در قالب #داستان
#داستان
#عید_مباهله
سلام بچه ها جون امروز روز مباهله(عید فضیلت) هستش🎊🎉🎈 به مناسبت این روز عزیز وبزرگ، داستان قشنگ زیر تقدیم به همه شما😍❤️👇
#داستان
#عید_مباهله
داستان حضرت جبرئیل(علیه السلام)✨ در مورد مباهله💚
من فرشته زیبای خدا جبرئيل✨ هستم.
روزی از روزهای قشنگ، پیامبر رحمت☀️ مسیحیان را به اسلام و کارهای نيک دعوت کرد. آنها نمایندگان خود را به مدینه فرستادند. برای اینکه تحقیق کنند که پیامبر خدا☀️راست می گویند یا نه.
آنها با پیامبر رحمت دیدار کردند. دیدند که چهره ایشان مانند خورشید☀️ می درخشد. پیامبر رحمت با آنها صحبت کردند.
مسیحیان دیدند که هر چه پیامبر می فرمايند، درست است. اما باز دین اسلام را قبول نمی کردند و ایمان نمی آوردند😒
تا اینکه من✨ به امر خدا پيغامي را به پیامبر رحمت رساندم. 💌پیغام این بود:
باید بین شما و آنها مباهله💚 شود.
مباهله یعنی اینکه تعدادی از مسلمانان و تعدادی از مسیحیان همدیگر را نفرین کنند. هرکسی که حرفش حق نباشد، خداوند او را عذاب کند👌 همه قبول کردند. قرار شد هر کسی با عزیزترین افرادش❤️ بیاید.
پیامبر مهربانِ ما فرمودند من با خانواده ی عزیزم و «جان و نفس خودم» میآیم. فردای آن روز حضرت محمد با امام علی و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) برای مباهله آمدند 😍 و همه فهمیدند که جان پیامبر، امام علی (علیهالسلام) است.💚
مسیحیان که منتظر بودند، از دور دیدند این پنج نفر با چهره های نورانی و دوست داشتنی دارند می آیند🤗😇
همه فرشته های آسمان با کنجکاوی تماشا میکردند. آنها از دیدن این چهره های نورانی لذت می بردند. تا اینکه نزدیک شدند☺️
بزرگِ مسیحیان تا چشمش به اهل بیت نورانی پیامبر رحمت☀️افتاد، گفت: من چهره هایی را می بینم که اگر دعا کنند، یک نفر مسیحی روی زمین باقی نمی ماند😥
✅ برای همین مباهله نکردند. خیلی از آنها مسلمان شدند و به حرف های پیامبر رحمت☀️ ایمان آوردند.فرشته ها در آسمان این روز را بهم تبریک گفتند🎈🎊
گلدونه های عزیز از این داستان زیبا خوشتون اومد❓🤩☺️
تو این روز قشنگ حتما برای سلامتی و فرج امام مهربونمون هم دعا کنید 🤲