#غم_عشق
💠مردانی که افقشان بالاست راز دار هستند,ستارالعیوب اند,متخلق به اخلاق خدای عز و جل اند. شخصی تعریف می کرد که در مازندران رفتم نزد فلان کس و او به من گفت چرا فلان گناه را انجام دادی? این علامت این است که آن استاد افق کمالش خیلی پایین بوده است. بنده کسی را ملاقات کردم که وقتی افراد را می دید,اعماق وجودشان را هم می خواند ولی به رویشان نمی آورد. البته رفقای سلوکی حسابشان جداست,در صورت نیاز تأدیبشان هم می کنند. ما افسانه نمیگوییم برخورد کرده ایم که الان نقل می کنیم. از این جهت این مقدار را عرض کردم که برادران جوان و خواهران جوان اکتفا به این ظواهر دنیا نکنند. کمی هم این چیزها را از خدا بخواهند. چطور ما این همه از خدا حاجت های مادی میخواهیم خوب این امور را هم بخواهیم. خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود:همه چیز را از من بخواه حتی علف گوسفندانت را.
از خدا بخواهیم خدایا به من یک طبیب روحانی ملکوتی معرفی فرما. خدا که می شنود,اگر صلاح باشد اجابت می کند و اگر بخواهد به شخص بفهماند هم می تواند.
جمال یار ندارد نقاب چهره ولی
تو خاک ره بنشان تا نظر توانی کرد
ز نزلات هوس گر برون نهی قدمی
نزل در حرم کبریا توانی کرد
اگر به آب ریاضت برآوری غسلی
همه کدورت دل را صفا توانی کرد
ولیک این صفت رهروان چالاک است
تو نازنین جهانی کجا توانی کرد
✅دستگیری استادان خاص
بنابراین استاد خاص دو قسم است,استاد عام و استاد خاص. استاد خاص. استاد خاص اولاً نصیب هر کس نمی شود و ثانیاً با جست و جو و طلب به دست نمی آید . و نیز اضافه کنیم که فقط هنگام اضطرار در مشکلات سلوک به داد انسان می رسند. برای تبرک چند نمونه عرض می کنم:
۱_حضرت خضر علیه السلام
داستان حضرت خضر و موسی علیهما السلام در قرآن کریم سوره کهف آیات ۵۹تا۸۲ نقل شده است. تو نیز باید موسی شوی تا به خضر برسی
۲_شمس تبریزی
شمس تبریزی سید و شیعه بوده و ملای رومی تا آن روز اهل این راه نبود اما در خداجویی خالص بود. خداوند متعال در قرآن وعده داده است که (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا_و انها که در راه ما با خلوص نیت مجاهده کنند. قطعا به راه های خود هدایتشان خواهیم کرد(عنکبوت ۶۹)). در جلسه اول شمس تبریزی ملّا را به طریقت مرتضوی علیه السلام دلالت کرد و از این عالم دانشمند خداجو یک عارف عاشق ساخت. توجه شما را به این غزل از ملای رومی جلب می کنم تا معلوم گردد که نتیجه سیروسلوک او عجب معارف بلندی بر جای گذاشته است:
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد
آدم چو یکی قبله مسجود، علی بود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
ازروی یقین در همه موجود، علی بود
آن شاه سر افراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکی بود، علی بود
آن شیر دلاور که ز بهر طمع نفس
در خوان جهان پنجه نیالود علی بود
سرّ دو جهان جمله ز پیدا و زپنهان
شمس الحق تبریز که بنمود علی بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود
🔴ادامه دارد.....
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
از رفتن به قبرستان مسلمانان در هر شهری که هستید مضایقه ننمایید که بهترین مذکر (تذکر دهنده) است.
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
از نماز های سفارش شده و بسیارمؤثرنماز حضرت جعفر طیار در روز جمعه می باشد.کہ یکے ازشرایطش این استکہ چهارشنبه وپنجشنبه وجمعه روزه گرفته شود.لذا چون ماه مبارک روزه هستیم بهترین موقعیت است
@tareagheerfan
May 11
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_18.mp3
9.38M
🎙شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان توسط آیت الله مجتهدی رحمت الله علیه
🆔 @tareagheerfan
#غم_عشق
۳_ملا قلی جولا
حدود دوهفتاد سال پیش بین سال ۱۲۱۳ه ش. در شوشتر,مجتهدی زندگی می کرد به نام آیت الله سید علی شوشتری رحمت الله علیه. ایشان روزی در دفترشان نشسته بودند و بین دو نفر شاکی که دست روی یک ملک وقفی می گذارند و هر یک ادعا می کرد که این ملک مال من است قضاوت می کردند آیت الله شوشتری بعد از شنیدن شواهد و دلائل هر دو طرف,بلاخره به نفع یکی حکم کرد. در حالی که آن دو نفر قبلا با هم توافق کرده بودند که به نفع هر کدام رأی داده شد اشکالی ندارد,بعداً با هم نصف می کنیم. وقتی سرانجام آقا به نفع یکی رای داد و مهر و امضا کرد و آنها رفتند,پیرمرد ژولیده ای وارد می شود و دم در می ایستد و خطاب به ایشان می گوید:این راهی که تو می روی به جهنم ختم میشود.آقا می پرسند چرا من جهنم بروم?پیر مرد می گوید:قضاوتی که چند دقیقه پیش انجام دادی حق نبود. این ملک وقف حضرات ائمه است. و وقف نامه در حسینیه شوشتر در فلان مکان دفن شده است. شما هم اکنون بنّایی بیاورید و بیایید با هم برویم تا محل وقف نامه را نشان دهم. جمعی از حضار و خود آیت الله شوشتری به حسینیه می روند. یکی از طاقچه ها را نشان میدهد که بشکافند. جعبه ای چوبی ظاهر می شود. وقف نامه ای از جنس پوست آهو ر داخل آن جعبه بود. پیر مرد می گوید:من به نفع خود ادعایی ندارم و این ملک متعلق به ائمه اطهار علیهم السلام است. مرحوم شوشتری به دو نفر از جوان ها دستور دادند که بروید آن حکمی که من نوشته و مهر و امضا کردم را از آن دو نفر حیله گر بگیرید و بیاورید. در این فرصت ملا قلی جولا که همان پیر مرد ژنده پوش بود ژولیده بود خود را پنهان کرد. آیت الله شوشتری پرسید این پیر مرد که بود و کجا رفت?ولی هیچ کس او را نمی شناخت با اینکه او ساکن شوشتر بود و در مغازه کوچکی جولائی(پارچه بافی)می کرد. آقا سید علی شوشتری در همان جا می گوید:ای مردم!شاهد باشید که من از مرجعیت و قضاوت استعفاء کردم و دیگر از من استفتاء نکنید.
از این رو به منزل رفت و دستور داد ه در را به روی کسی باز نکنید و در منزل را بست و فقط خادم را نگه داشت. بعد از چند دقیقه که در منزل نشسته بود دیدند که کسی در را به شدت می کوبد;خادم به دم در می رود و می بیند همان پیر مردی است که آقا در طلب او بود. لذا خوشحال شده و نزد آقا بر میگردد و میگوید:همان پیرمردی که دنبالش بودید خودش آمده است.آقا با پای برهنه تا دم در به استقبال او می دود و پیر مرد را به آغوش کشیده و می بوسد و او را به منزل دعوت می کند. ملا قلی جولا به آقا می گوید:با شما حرف محرمانه ای دارم. بعد میگوید:اموال خود را حراج کن. و هر چه زودتر به نجف برگرد و در هر هفته,یک درس اخلاق در حوزه نجف تدریس کن و هر روز به پای درس ملا حسینقلی همدانی برو. پس از اینکه شما در نجف مستقر شدید یک روز به وادی السلام برو من خواهم آمد و دستورات دیگری را به شما خواهم گفت. مرحوم آیت الله شوشتری اوامر و ارشادات پیر مرد را سریعاً عمل کرد و به نجف هجرت کرد. پای درس فقه آیت الله ملا حسینقلی همدانی حاضر شد و ایشان هم پای درس اخلاق سید علی شوشتری می آمدند. پس از استقرار,حسب الامر,ملا قلی جولا بدون هماهنگی و قرار مشخص در وادی السلام او را ملاقات می کند و دستورات سیر و سلوک را به مرحوم آیت الله شوشتری املا می کند. و ایشان پس از خود آیت الله ملا حسینقلی همدانی را به عنوان وصی عرفانی خود معرفی می کند.
مرحوم ملا حسینقلی همدانی شاگردان بسیاری را تربیت می کند که برترین آنها مرحوم آیت الله سید احمد کربلایی بوده و او شاگردانی را تربیت می کند که برترین آنها آیت الله سید علی قاضی بوده و ایشان موفق می شود بزرگانی را تربیت کند که آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت و حجت الحق حاج سید هاشم حداد و آیت الله سید محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان و آیت الله شیخ عباس هاتف قوچانی که وصی عرفانی مرحوم آیت الله قاضی بود نیز از شاگردان ایشان بودند.
جای تعجب اینجاست که این پیر مرد ژنده پوش بی سواد ولی عارف واصل چگونه توانست این حرکت عرفانی عجیب را در حوزه علمیه نجف ایجاد کند و ده ها انسان کامل در مکتب او تربیت شوند. البته اینکه آیا سلسله مذکور در مرحوم ملاقلی جولا ختم میشود و مستقیما به حضرت مهدی علیه السلام متصل می شود یا ادامه دارد,الله اعلم.
🔴ادامه دارد....
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
حاج اقا رحیم ارباب :
آسيد جمال نامهاي براي من نوشته اند و در آن نامه سفارش كرده اند که:
در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت،اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی
@tareagheerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ١٢ توصيه رهبر انقلاب برای استفاده بهتر از شبهای قدر
🇮🇷 @tareagheerfan
🔻اعمال شبقدر:
۱. غسل به نیت شب قدر؛
۲. دو رکعت نماز؛ نیت این نماز، دو رکعت نماز شب قدر قربةالیالله است اما کیفیت خواندنش این است که در رکعت اول و دوم بعد از حمد هفت مرتبه سورۀ توحید خوانده میشود. بعد از اینکه سلام نماز تمام شد هفتاد مرتبه: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» گفته شود. در روایت دارد کسیکه این دو رکعت نماز را با این استغفار انجام میدهد قبل از اینکه از جایش بلند بشود، خدای متعال، خودش را و پدر و مادرش را میآمرزد.
۳. احیا گرفتن؛
۴. زیارت سیدالشهدا"علیهالسلام"؛
۵. صد رکعت نماز؛
۶. صد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» وارد شده است؛
۷. صد مرتبه «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ"علیهالسلام"»
@tareagheerfan
@abolhasanmahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان صبح تکان دهنده مسجد کوفه
@tareagheerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات ارزشمند بزرگان درباره فضیلت ماه مبارک رمضان
@tareagheerfan👈
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_19.mp3
2.47M
🎙شرح دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان توسط آیت الله مجتهدی رحمت الله علیه
🆔 @tareagheerfan
#غم_عشق
۴_پیر مرد ناشناس شیعی در مصر
عمربن الفارض که عارفی بزرگ و شاعری بی نظیر بود,در مصر,با بزرگ مردی از عرفای گمنام برخورد می کند که توسط وی از فوز اهل بیت علیهم السلام بهره مند می شود. خلاصه داستان او چنین است:
روزی از مقابل د مدرسه علمیه مصر رد می شدم پیرمردی را دیدم که اشتباه وضو می گرفت._وضوی شیعه به نظر او اشتباه می نمود._به او تذکری دادم. او در جواب من گفت:آنچه تو در طلبش هستی در مصر نیست باید به مکه بروی و آنجا خدمت انسان کامل که حجت خداست خواهی رسید و او تو را به کمال خواهد رسانید. من گفتم کاروان های حج همه رفته اند,تنها که نمیتوانم بروم. او مرا با طی الارض اول به میقات برد محرم شدم. آنگاه با طی الارض به مکه برد. من مدت ۱۵سال در مکه ماندم و خدمت انسان کامل رسیدم. پس از ۱۵ سال دوباره آن پیر بزرگوار را ملاقات کردم. او مجدداً مرا به قاهره برگردانید. این دو بیت شعر آخر قصیده یائیه وی در اینجا تبرکاً ذکر می شود:
ذهب العمر ضیاعاً وانقضی
باطلا اذ لم افز منکم بشیء
غیر ما اولیت من عقدی ولاء
عتره المبعوث حقاً من قصیّ
این دو بیت را خطاب به اهل بیت علیهم السلام سروده است. یعنی اگر من از شما بهره مند نمی شدم عمرم به بطالت گذشته بود,غیر آن بهره ای که از اعتقاد من به ولایت شما (عترت طاهره)از حضرت محمد صلی الله علیه وآله که به حق مبعوث از خاندان قصَی بود.
۵_پیر مردی عارف و گمنام در لرستان
مرحوم آیت الله حاج سید نعمت الله جزائری که مرجع تقلید زمان خویش بود. در سنین جوانی به ملاقات پیر فرزانه ای نائل آمد و تا آخر عمر شریف آن پیر,با اسرار مقدسی که از وی آموخت به قلب خویش صفا و جلا بخشید.
داستان ایشان از این قرار است که مرحوم آیت الله جزائری در دوران جوانی,از مواطنش اهواز برای تبلیغ به محلی به نام پل دختر از توابع استان لرستان سفر کرد و در آنجا به اقامه نماز جماعت و ترویج فرهنگ قرآن و اهل بیت علیهم السلام پرداخت. در آن محل برنامه مسجد چنین بود که مؤمنین در ماه مبارک رمضان اول در منزل افطار میکردند بعد به مسجد می آمدند و به اقامه نماز جماعت و سایر برنامه ها میپرداختند.
مرحوم جزایری هم که به شدت مقید به نماز اول وقت بودند برای جمع این دو قضیه از طرف میّتی که نماز قضای یقینی داشت نائب میشوند و هنگام دخول وقت,در منزل اول نماز خود را به صورت فرادی میخواندند و بعد از فطار در مسجد به نیابت از آن متوفی نماز جماعت را برای مأمومین اقامه میفرمودند.
مرحوم جزائری که در مسجد آن محل منبر می رفتند در بین مستمعین متوجه حضور پیر مردی نورانی و ملکوتی می شوند که هر شب معمولا در انتهای مسجد می نشینند و منبرشان را استماع می کند. مرحوم جزائری که پی به معنویت ویژه این مرد برده بودند,تصمیم گرفتند زمینه ای فراهم سازند تا به این وسیله او را بیشتر شناخته و از اسرار معنوی وی مطلع گردند.با همین هدف شبی بعد از منبر نزد این مرد آمده و خطاب به او گفتند:ماه رمضان رو به اتمام است. همه مردم مرا به خانه خود دعوت کرده اند به جز شما. پیر مرد هم خنده ای کرد و گفت:فرداشب منزل ما تشریف بیاورید. پیرمرد چون می دانست که آقای جزائری نمازش را اول وقت میخواند,به ایشان گفت:من هم نمازم را اول وقت میخوانم. لذا غروب تشریف بیاورید تا نمازمان را سر وقت بخوانیم. سپس اضافه کرد که اگر از صحرا دیر به منزل رسیدم شما داخل منزل شوید و بمانید تا بیایم. فردای آن شب مرحوم جزائری مطابق با وعده ای که کرده بود هنگام غروب به منزل آن مرد رفت. وقتی در را گوبید همسر پیر مرد در را باز کرد و با دیدن آقای جزائری گفت: شوهرم هنوز نرسیده ولی به من سپرده که شما تشریف فرما شوید من هم خواهم آمد ان شاءالله. چون وقت نماز داخل شده بود مرحوم سید واد منزل شده و مشغول اذان و اقامه و نماز مغرب گشت. در این بین همسر آن مرد برای برداشتن وسیله ای به اتاقی که مرحوم جزائری در آن نماز میخواند رفت. وقتی او را در حال نماز دید. ایستاد و با تعجب به نماز او نگریست تا اینکه نماز سید تمام شد. همسر آن مرد خطاب به سید گفت:شما چرا اینگونه نماز میخوانید?آقای جزائری گفت:مگر باید چطور بخوانم?زن گفت:وقتی نماز میخواندی سروصداها خاموش نشده بود! صدای ولوله حیوانات و بره ها و مرغ و خروس ها می آمد. در حالیکه وقتی شوهر من نماز میخواند هیچکدام از این صداها شنیده نمیشود و گویا در عالم دیگری غیر از این عالم هستیم. اینجا بود که سید سر نخی از سرّ پیرمرد به دست آورد و منتظر شد تا با آمدن پیرمرد و نماز خواندن او حقیقت امر برایش مکشوف شود. پیر مرد از صحرا رسید و پس از سلام و احوال پرسی و تکریم سید,از او پرسید شما نماز خوانده اید?سید گفت بله. پیر مرد وضویی گرفت و مشغول اذان نماز شد. پیرمرد فصل های اذان را یکی پس از دیگری میگوید و سید هم لحظه به لحظه انتظار میکشد تا آن اتفاق غیر عادی که را که همسر پیر مرد وصف کرده بود ببیند....
🔴ادامه دارد......
هدایت شده از طریق عرفان
توجه.توجه🍀🍀🍀🍀توجه.توجه
دستور بسیار مهم توبه که مورد تأکید بزرگان از عرفان مانند علامه قاضی.علامه طهرانی.ایت الله شوشتری و ایت الله کمیلی وبسیاری دیگر از بزرگان عرفان بوده.مخصوص یکشنبه ها خصوصا شأن ورودش یکشنبه ماه ذی قعده بوده است.
🔹 مرحوم سید بن طاووس در کتاب اقبال، غسل و نمازی را ذکر نموده که در میان اساتید اخلاق به «غسل و نماز توبه» معروف شد، که مناسب است هر کس در آغاز منزلی از منازل سلوک و یا ایام خاص -مثل آغاز ورود به ماه رجب و یا شعبان و ماه رمضان- این نحو توبه را انجام دهد. در اربعین موسوی نیز بهتر است در همه یکشنبه های ماه ذی القعده غسل و نماز توبه انجام شود.
🔹اما دلیل این توجه ویژه چیست؟ متن کامل روایت را نقل میکنیم:
👈 «رسول خدا(ص) در یكشنبه ماه ذی القعده میان مردم آمد و فرمود: ای مردم، كدامیك از شما میخواهد توبه كند؟
عرض كردیم: همه میخواهیم توبه كنیم.
فرمود: غسل كنید و وضو بگیرید و چهار ركعت نماز - در هر ركعت یک بار «فاتحة الكتاب»، سه بار «قل هو الله أحد» و هر كدام از دو سوره «معوّذتین» (سوره های ناس و فلق) را یک بار - بخوانید، سپس هفتاد بار استغفار كنید و آن را به «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» ختم كنید، آن گاه دستها را بالا آورید و بگویید:
«یا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ، اِغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ.»
سپس فرمود: هر بنده ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا میشود: «ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز كن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب میكند: «ای بنده، خجسته باد بر تو و خاندان و فرزندان تو!» و فرشته ای دیگر ندا میكند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.» و فرشته ای دیگر ندا میكند: «ای بنده، تو مؤمن از دنیا میروی و دین تو از تو گرفته نمیشود و قبر تو گشوده و نورانی میشود.» و فرشته ای دیگر ندا میكند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گسترده و فراوان خواهد بود.» و جبرئیل ندا میكند: «من همراه با فرشته مرگ می آیم و به او سفارش میكنم كه با تو به نرمی رفتار كند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد كرد، و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.»
عرض كردیم: ای رسول خدا، اگر بنده ای این عمل را در غیر این ماه انجام دهد، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود: «همانند آنچه توصیف كردم برای او خواهد بود و این سخنان را جبرئیل آن گاه كه خداوند مرا به آسمان [معراج] برد، به من آموخت.»
#غم_عشق
یعنی آیا ممکن است آنقدر پیر مرد به کمال خلوت حقیقی با حضرت حق رسیده باشد که این امر برای او عادی شده باشد.الله اکبر الله اکبر_اشهد ان لا اله الا الله... اقامه پیر مرد شروع شد و سید با دقت بیشتری به پیر مرد می نگرد. آری;درست است;سروصدا آرام آرام در حال قطع شدن است. این حال ادامه یافت تا اینکه پیر مرد خواست تکبیره الاحرام بگوید. با گفتن الله اکبر سکوت مطلق فضا را پر کرد و پیر مرد و سید و آن زن که نماز جماعت سه نفری به امامت پیر تشکیل داده بودند دیگر در این عالم نبودند تا صدایی را بشنوند. نماز او یادآور نماز بی مثال قدوه المصلین حضرت علی علیه السلام بود همان نازی که در آن,تیر از پای مبارک حضرتش بیرون کشیدند و حضرت متوجه نشدند.
شما تصور بفرمایید;هنگام غروب موقع برگشتن گله های گوسفندان و حیوانات دیگر از چراگاه که با صدای جرس آویخته بر گردنشان همراه است. فضای پر سروصدایی را در روستا ایجاد می کند. بره هایی که از شیر مادر تغذیه میکنند و مادرانشان را صبح هنگام از انها جدا کرده و به بیابان می برند; غروب هنگام با آمدن میش ها ولوله زیادی راه می اندازند. البته این احتمال هم ممکن است که خاموش شدن این صداها و صدای جرس و خروش آب رودخانه و.... با تصرف این مرد در آنها حاصل شده باشد.
خلاصه کلام اینکه مرحوم سید نعمت الله ارتباطش با این پیرعارف از این ملاقات و نماز شروع شد و تا آخر عمر ادامه یافت. به حدی که همه ساله برای تبلیغ به خاطر تبلیغ به خاطر مصاحبت با این مرد به همین محل می آمد و حتی مرحوم جزائری به طوری مرید ایشان شده بود که بعد از رسیدن به مرجعیت هم وصیت فرمود مرا کنار قبر این پیر فرزانه دفن کنید.
مکان شرف یافته به وجود دو عارف واصل هم اکنون در پل دختر با فاصله چند متری از جاده در ضلع جنوبی شهر واقع شده است. ولی متاسفانه هیچ نام و نشانی بر روی قبر آن مرد گمنام نیست و کسی از نام مبارکش اطلاعی ندارد.این قصه را برای اولین بار حدود ده سال قبل,از عارف واصل مرحوم آقای حاج اسماعیل دولابی قدس سره شنیدم و جالب اینکه در آن مجلس,رفقا در یک حال خوشی فرو رفتند که در جلسه حالتی مشابه همان حالت سکوتی که در نماز پیر عارف بود حاکم گردید.
۶_سید ناشناس در سفر قم
روزی از تهران به سمت قم می رفتم قبل از میدان جهاد که ابتدای اتوبان است,روحانی سیدی را دیدم که کنار جاده ایستاده بود. به آقای راننده گفتم:نگه دار تا این سید بزرگوار را هم سوار کنیم. بنده که در صندلی جلوی ماشین نشسته بودم به احترام سید پایین آمده عرض کردم شما جلو بنشینید. ایشان فرمودند نه,کنار شما مینشینم. هر دو با هم در صندلی عقب نشستیم. این اولین باری بود که خدمت ایشان مشرف می شدم. بدون اینکه حرفی بزنم و یا سوالی بپرسم ایشان شروع به صحبت کرده و حقیقتی را برای بنده بیان نمودند. فرمودند:اگر به این مردم بگویی که فلان آقا با خدای متعال ارتباط دارد تعجب کرده و تکذیب می کنند;اینکه تعجب ندارد,تعجب از این است که چرا خودشان مرتبط نیستند?!
اگر به این مردم بگویی که فلانی امام زمان علیه السلام را زیارت کرده تعجب می کنند,تکذیب می کنند,اینکه تعجب ندارد. تعجب در این است که چرا آنها نمیتوانند زیارت کنند. اگر به این مردم بگویی فلانی اسم اعظم می داند تعجب کرده و تکذیب می کنند,اینکه تعجب ندارد تعجب از این است که چرا خودشان نمی دانند?! اگر به این مردم بگویی فلانی ملائکه را در دنیا می تواند ببیند تعجب می کنند و تکذیب می کنند. این که تعجب ندارد;تعجب در این است که چرا آنها نمیتوانند ببینند?!
اگر به این مردم بگویی فلانی طی الارض بلد است تعجب می کنند و تکذیب می کنند. اینکه تعجب ندارد تعجب در این است که چرا خودشان نمیتوانند?! وقتی به دروازه قم رسیدیم بنده از ایشان پرسیدم:منزل شما کجاست که راننده انتخاب مسیر کند?فرمود:شما مسیر خودتان را بروید من هر کجا که خواستم تذکر میدهم که راننده توقف کند. اسم و آدرس پرسیدم,عذر خواهی کردند و نفرمودند و در شهر قم,خیابان امام قبل از میدان سعیدی پیاده شدند. این ملاقات آثار عجیبی در من گذاشت و مرا با تفکر و بینش جدیدی آشنا کرد.....
آری ای جوان❗️
🍂ما خلق شده ایم تا با خدای متعال مرتبط باشیم,خلق شده ایم که با امام زمان علیه السلام و عالم ملکوت و ملائکه ارتباط داشته باشیم. اما هزار افسوس که مردم از شنیدن این قضایا تعجب می کنند و حتی نفهمیده تکذیب می کنند.
(مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم)
پیامبر اکرم فرمودند:
اگر زیاده گویی در سخنانتان و آشفتگی در دل هایتان نبود آنچه را من میبینم می دیدید و آنچه را من میشنوم می شنیدید.(تفسیر المیزن ج۱۵ ص ۲۰۷).
🔴طبیبان فصیح
روزی به قصد ملاقات بزرگمردی در دل گفتم :خدایا آیا فلانی می تواند طبیب من باشد? و به دیوان شمس تفأل زدم این اشعار آمد:
حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
بسی علتیان را ز غم باز خریدیم.........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه شب قدر. مرحوم آیت اللہ آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیہ
@tareagheerfan👈
May 11
هدایت شده از طریق عرفان
📖 حضرت موسی (علیه السلام) و شب قدر
در حدیثی طولانی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می خوانیم که حضرت موسی (علیه السلام) به خدا عرض کرد خدایا، مقام قربت را خواهانم.
پاسخ آمد قرب من در بیداری شب قدر است.
عرضه داشت پروردگارا، رحمتت را خواستارم.
پاسخ آمد رحمت من در ترحم بر مساکین در شب قدر است.
گفت خدایا، جواز عبور از صراط می خواهم.
پاسخ آمد رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.
عرض کرد خدایا، بهشت و نعمت های آن را می طلبم.
پاسخ آمد دستیابی به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.
عرضه داشت پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم.
پاسخ آمد رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.
در پایان گفت خدایا، رضای تو را می طلبم.
پاسخ آمد کسی مشمول رضای من است که در شب قدر، نماز بگذارد.
منبع: وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 20
@tareagheerfan👈
4_651133612057428350.mp3
1.4M
▪️مدح امیرالمومنین (علیهالسلام) همراه با روضه
⏱ مدت زمان: ۹دقیقه
آیت الله سیدابوالحسن مهدوی