باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
گفتند که شش جهت همه نور خداست
فریاد ز حلق خاست کان نور کجاست
بیگانه نظر کرد بهر سو چپ و راست
گفتند دمی نظر بکن بیچپ و راست
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
خوش میروی در کوی ما
خوش میخرامی سوی ما
خوش میجهی درجوی ما
ای جوی و ای جویای ما
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
عجب آن دلبر زیبا کجا شد
عجب آن سرو خوش بالا کجا شد
میان ما چو شمعی نور میداد
کجا شد ای عجب بیما کجا شد
دلم چون برگ میلرزد همه روز
که دلبر نیم شب تنها کجا شد
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
از بلبل سرمست نوائی شنوم
وز باد سماع دلربائی شنوم
در آب همه خیال یاری بینم
وز گل همه بوی آشنائی شنوم
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل
آن به که به سودای تو بسپارم دل
گر من به غم عشق تو نسپارم دل
دل را چه کنم بهر چه میدارم دل
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
عالم جسم است و نور جانی مائیم
عالم شب و ماه آسمانی مائیم
چون از ظلمات آب و گل دور شویم
هم خضر و هم آب زندگانی مائیم
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
ای نور دل و دیده و جانم چونی
وی آرزوی هر دو جهانم چونی
من بیلب لعل تو چنانم که مپرس
تو بیرخ زرد من ندانم چونی
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
سیر نمیشوم ز تونیست جزاین گناه من
سیر مشو ز رحمتمای دوجهان پناه من
با ستم وجفا خوشمگر چه درون آتشم
چونک توسایه افکنی برسرم ای هماي من
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
در دو چَشمِ مَن نِشین
اِی آن که از مَن مَنتری
تا قمر را وانمایم
کز قمر روشنتری
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
در پردهی دل خیال تـو رقص کند
من رقص خوش از خیال تو آموزم
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan
جمله حیرانند و سرگردان عشــــق
ای عجب این عشق سرگردان کیست
جمله مهــــمانند در عالــــم ولیک
کم کسی داند که او مهمان کیست
#حضرت_مولانا
@tarfand_asan