eitaa logo
طرح اندیشه
671 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
15 فایل
آشنایی با منظومه فکری مقام معظم رهبری ارائه نظرات به آیدی @Quds_for_us
مشاهده در ایتا
دانلود
برادرامون آغوش برای ارباب بی کفن باز می کنند
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬆️ از سیم خاردار نفست عبور کن! 🌹 بغض آقا در بازخوانی سخنان یک شهید! 🌱 چیت‌سازیان
آن نیروی که نمازش را اول وقت نخواند ، خوب هم نمی تواندبجنگد حسن باقری
◽در راه شرف کشته شدن آرزوی ماست دانیم که رنگین شود از خون کفن ما ما را از شهادت نبود بیم و هراسی آماده این رزم نگر مرد و زن ما 🌹شهید سید رضی موسوی |
این شهید بزرگوار از نیروهای اطلاعات عملیات مشهد بود که در عملیات کربلای ۴ اسیر شد و هویتش در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیمی و خودفروخته به نام «م.ر» و به وعده تعلقِ غذای بیشتر به او لو رفت! 👈در شکنجه گاه مخفیانه تکریت ۱۱، بعثی ها او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمرش زدند، با پا شیشه پنجره سرویس بهداشتی را شکستند و بدن نیمه جان و لخت شده اش بر روی آن انداختند و او را غلط دادند و سپس بر زخم هایش نمک پاشیدند و با یک فرچه مخصوص شستن لباس به شدت زخم هایش را خراشیدند و سیم برق را در حالی که دستانش بسته بود به او متصل کردند! 👈فریادهای او فضای حمام را پرکرده بود و در حالی که از ائمه اطهار (ع) یاری می‌طلبید، یک بعثی شمر صفت به نام عدنان برای اینکه استغاثه‌های وی به درگاه خداوند و فریادهای یا زهرایش را خفه کند، یک صابون را در دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی آن کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و با شهادتی مظلومانه به کاروان عاشورا پیوست! او کسی نبود جز شهید محمد رضایی از مشهد، شادی روحش صلواتی قرائت نماییم. منبع: «آزاده سرافراز سید محسن حیدری، خبرگزاری دفاع مقدس، ۱۴۰۲/۲/۴ ✨فقط می توانم بنویسم؛ شهدا شرمنده ایم.....😭😭😭 | |
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جلال اسدی ناجی ۱۵۰ زائر اربعین از آتش سوزی در شهر کربلا به شهادت رسید...
💢 ای تاریخ بشکند قلمت اگر ننویسی بر بسیجیان خمینی چه گذشت ... . پ ن : پیکر ۲۵ جلال الدین علا الدینی و علی ترکمان_ ۱۳۶۶ .
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎پدر دو درهنگام توصیف فرزندان‌ شهیدش، درحین سخنرانی، جان داد!😔 نزریک شب جمعه هستیم شادی روح شهدا صلوات🌹
🌹کم‌هزینه‌ترین مسئول نظام بود. روی دست بیت‌المال خرج نمی‌گذاشت. در مأموریت‌های استانی، هزینه اسکان شب را از جیب خودش می‌پرداخت. در گوشه‌ای از اتاق کارش یک آجر و یک پتوی سربازی قرار داشت برای استراحت. بالش و متکایش آجر بود. 🕊شادی روح بلندش صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
24.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺پدر شهید پارسا منصور (شهید ورزشکار جنگ تحمیلی ۱۲روزه): 🔹ما که برگشتیم به ۳۵سال پیش؛ نه زندگی داریم و نه فرزندی بعد از این واقعه فکر کردم آیا تک فرزندی درسته؟ روشنگری برای فرزند اوری
🔹یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس به نام سرکار خانم موسوی تعریف می کردند که : 🔹یک روز که در بیمارستان بودیم حمله شدیدی صورت گرفته بود... 🔹مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند.اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. 🔹در بین همه آنها وضع یکی از آنها خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود... 🔹وقتی جراح این مجروح را دید به من گفت که بیارمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. 🔹من آن زمان چادر به سر داشتم.دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم . 🔹همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را در بیاورم،مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: "من دارم می روم که تو را در نیاوری.ما برای این داریم می رویم." 🔹چادرم در مشتش بود که شد. 👈 از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم. 📗کتاب کلید اسرار _ ص ۳۷۶