#شهیدانه 🥀
خدایا هدایتم کن، 🤲🏻
زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است😔🦋
خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم،🌱🌿
زیرا میدانم که ظلم چه گناه
نابخشودنی است..:)🍃💛
#شهید_مصطفیچمران
همسر شهید:
توی وصیت نامه اش
برایم نوشته بود: اگر بهشت نصیبم شد ؛
منتظرت میمانم باهم برویم ..
"شهید اسماعیل دقایقی"
#شهیدانه
@tarheandishenovin
سال ۱۳٥۹ بود.
برنامہبسيجتانيمہشبادامہيافت
دوساعتماندهبہاذانصبحڪاربچہهاتمامشد
ابراهيمبچہهاراجمعڪرد
ازخاطراتڪردستانتعريفمےڪرد
خاطراتشهمجالببودهمخندهدار
بچہهاراتااذانبيدارنگہداشــت.
بچہهابعدازنمازجماعتصبح
بہخانہهايشانرفتند.
ابراهيمبہمسئولبسيجگفت:
اگراينبچہها،همانساعتمےرفتند
معلومنبودبراےنمازبيدارمےشدنديانہ،
شماياڪاربسيجرازودتمامڪنيد
يابچہهاراتااذانصبحنگهداريد
ڪہنمازشانقضانشود . . . !
#شہید_ابراهیم_هادے
#روایت_عشق
#شهیدانه
@tarheandishenovin
#شهیدانه 🌧
خدایا...
دلم بارش باران میخواهد
از آنهایی که
معنیاش میشود:
شهادت ...
🌱اگر خداوند متاع وجود تورا خریدنی بیابد،هر ڪجا ڪه باشی و در هر زمان؛تورا به شهادت برمیگزیند.
#شهیدانه 🕊
#شهیدمرتضیآوینی ♥️
✨...ای کسی که این وصیتنامه را میخوانی! از شما خالصانه خواهش میکنم به وصیتنامههای شهدا عمل کنید و راه آنها را تا انقلاب آقا امام زمان ادامه دهید.
📚 بخشی از وصیتنامه شهید حسن ابوالقاسمی
#امام_زمان ♥️
#شهیدانه 🕊
گفت : راستی جبهه چطور بود؟!
گفتم : تا منظورت چه باشد؟ 🙃
گفت : مثل حالا رقابت بود؟! 🤔
گفتم : آری 😉
گفت : در چی؟! 😳
گفتم : در خواندن نماز شب 😊
گفت : حسادت هم بود؟! 😳
گفتم : آری ☺
گفت : در چی؟! 😮
گفتم : در توفیق شهادت 😇
گفت : جِرزنی هم بود؟! 😳
گفتم : آری 🙂
گفت : برا چی؟! 😳
گفتم : برای شرکت در عملیات 😭
گفت : بخور بخور بود؟! 😏
گفتم : آری ☺
گفت : چی میخوردید؟! 😳
گفتم : تیر و ترکش 💥💥
گفت : پنهان کاری بود؟! 😳
گفتم : آری 🤫
گفت : در چی؟!!😳
گفتم : نصف شب واکس زدن کفش
بچه ها 👞👞
گفت : دعوا سر پست هم بود؟!
گفتم : آری 😊
گفت : چه پستی؟! 🤔
گفتم : پست نگهبانی سنگر کمین 💂
گفت : آوازم می خوندید؟! 🎙
گفتم : آری 😊
گفت : چه آوازی؟! 😳
گفتم :شبهای جمعه دعای کمیل 😟
گفت : اهل دود و دم هم بودید؟! 🌫
گفتم : آری 😒
گفت : صنعتی یا سنتی؟! 😳
گفتم : صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب☠💀☠
گفت : استخر هم می رفتید؟! 💦💧💦
گفتم : آری 🙂
گفت : کجا؟! 😲
گفتم : اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊
گفت : سونا خشک هم داشتید؟! 😳
گفتم : آری 😕
گفت : کجا؟! 😲
گفتم :تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ، طلائیه،....
گفت : ببخشید زیر ابرو هم بر میداشتید؟! 🙄
گفتم : آری 😊
گفت : کی براتون بر میداشت؟! 😳
گفتم : تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه 😪
گفت : پس بفرمائید رژ لبم میزدید؟! 😜
گفتم : آری 😊
خندید و گفت : با چی؟! 😁
گفتم : هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😭😔😪
سکوت کرد وچیزی نگفت...
#شهیدانه
#
•|♥️🕊|•
#شهیدانه🌷
بسیجی عاشق کربلاست...
و کربلا را تو مپندار که شهریست در میان شهرها و نامیست در میان نامها؛ نه... کربلا حرم حق است
و هیچکس را جز یاران امام حسین(؏)
راهی به سوی حقیقت نیست.
کربلا؛ ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر🥹
"شهیــد سید مرتضی آوینی"
رفاقت تا شهادت