# درسوگ مادر
🍁🍁🍀🍁🍁🍀🍁🍁
#سه پنج روزه که من مادر ندارم وای
نبود مادر را باور ندارم
کجایی مادر تا رویت ببینم وای
کجای مادر ای صبرو قرارم
کجای مادر بنشینی کنارم وای
خزان گشته بیتو فصل بهار م
کجای مادر تا دورت بگردم وای
کجای،مادر ای داروندارم
صفای این دنیا وفای مادر وای
بهشت اقبازیر پای مادر
ندارم جز جانم فدایت سازم وای
بود جانم هردم فدای مادر
چرا رفتی مادر گذاشتی تنهام وای
گذاشتی تنها با تمام غمهام
زفراغ رویت گرفته قلبم وای
شده جاری از غم دوباره اشکام
توبودی در خانه چراغ و نورم وای
تورفتی بشکسته همه ی غورم
بیا تا بگذارم سرم برشانت وای
تو ای آرامشم، سنک صبورم
تو بودی ای مادر بودو نبودم وای
منم که خواب ازچشمانت ربودم
توبودی بعداز حق به من جان دادی
وای ببخشیدی الهام به تاروپودم
فدای تو مادر همه ی وجودم وای
نبودی گر تو من هرگز نبودم
لالای میخوندی هر دم بگوشم وای
به عشق لالایت زبان گوشودم
🌾#سه جا شیعیان علی را میبینند
🌱✨🌱#رسول اکرم ص فرمود: يا على ! دوستان و شيعيان تو در سه مكان وقتى ترا ببينند خوشحال مى شوند.
🔰1 - هنگامى كه روح از بدن آنان خارج مى شود و تو شاهد بر ايشان باشى
🔰2 - هنگام سؤ ال نكير و منكر در قبر در حالى كه تو آنان را تلقين مى كنى
🔰3 - هنگامى كه وارد بر خدا مى شوند (و در كنار پل صراط) در حالى كه تو آنان را مى شناسى .
📚بحارالانوار، ج 6، ص 200
💫🌾#فضائل
#فضائل امیرالمومنین علیه السلام
#غم عزیز🥀🥀🥀
#سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره داره
غم یار و غم یار و غم یار
بابا طاهر
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال، از دل خاک
چون سبزه، امید بردمیدن بودی
شعر در مورد عزیز از دست رفته
افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد
وز دست اجل، بسی جگرها خون شد
افسوس که نامه جوانی، طی شد
وان تازه بهار زندگی، دی شد
شعر در مورد عزیز از دست رفته
بودی تا دلم تنها نبود
تا اسیر غصه فردا نبود
کاش بودی تا فقط باور کنی
بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
شعر در مورد عزیزان از دست رفته
تو بودی نوگل گلخانه ما
سفر کردی تو از کاشانه ما
همانند پرستوهای عاشق
خودت رفتی، غمت در خانه ما
شعری درباره عزیز از دست رفته
بود که بار دگر بشنوم صدای تو را؟
ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را
کیام مجال کنار تو دست خواهد داد
که غرق بوسه کنم، باز دست و پای تو را
دل گرفته من کی چو غنچه باز شود؟
مگر صبا برساند به من هوای تو را
شعر درباره ی عزیز از دست رفته
مرگ تو را چو داد گردون خبرم
خبرت نیست که یک باره چه آمد به سرم
کاش با قیمت جان، عمر تو میشد ممکن
تا دهم جانی و از بهر تو عمری بخرم
شعر در باره عزیز از دست رفته
جهانا بیوفاییها نمودی
دمی با دلشکستهها نبودی
عزیزی از عزیزان را ربودی
غم عالم به قلب ما فزودی
شعر درمورد عزیز از دست رفته
نابهنگام اجل، فرصت بودن بگرفت
بلبلی را ز چمن، حین سرودن بگرفت
مهر تو، حک شده در قلب همه یارانت
کی توان خاطر تو، تا دم ماندن بگرفت
شعر درباره عزیز از دست رفته
رفتی و از رفتنت قلبم شکست
دیده و دل از غمت در خون نشست
شعر در وصف عزیز از دست رفته
از یاد تو یک نفس دلم غافل نیست
هر چند که جز حسرت دل حاصل نیست
از شوق تو میسوزم، ولی سازم، چون
آن دل که به شوق تو نسوزد، دل نیست
شعری در وصف عزیز از دست رفته
این دو روز عمر در ناکامی و حیرت به سر شد
لحظهها در ماتم و افسردگیها سربهسر شد
در جوانی سوخت ما را غنچه نشکفته دل
در بهاران نیز، دل از عشق خوبان دربهدر شد
شعری در وصف عزیزان از دست رفته
آن یار شفیق و مهربان رفت
آن گوهر ناب خوشبیان رفت
آن سید مرتضی، از این جمع
در ماه حسین از این جهان رفت
در ماتم و سوک و فرقت یار
طاقت ز کفم، تاب و توان رفت
قصه درد تو را به که باید گفتن؟
ناله شام و سحر، را به که باید گفتن؟
روزها رفت و غم از سینه ما پاک نشد
این غم دیرگذر، را به که باید گفتن؟
هر که آمد به جهان، اهل فنا خواهد بود
آنکه پاینده و باقیست، خدا خواهد بود
جهان ساقی، فلک ساغر، اجل می
خلایق جرعه نوش مجلس وی
شعری در وصف برادر از دست رفته
چندی است آسمان دلم وا نمیشود
یک غم نشسته روی دلم پا نمیشود
احساس میکنم که دگر خاطرات تو
کنج خیال خستهی من جا نمیشود
شعر در مورد برادر از دست رفته
تا ابد جای تو در دیده ماست
سالها گر گذرد یاد تو در سینه ماست
به پاس آن همه مهر و وفایت
حقیر است این محبتها برایت
شعر عزیز از دست رفته
خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
گر چه دانم که به جایی نبرد راه، غریب
من به بوی سر آن زلف پریشان بروم
شعر عزیزان از دست رفته
بود سرتاسر عمرش به زبان نام خدا
همدمش حضرت زهرا و شفیع او رضا
اشعار عزیز از دست رفته
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز دوری تو فریاد کنم
وقت است که دست از این دهان بردارم
از دست غمت هزار بیداد کنم
شعر بیاد عزیز از دست رفته
سایهاش همچون پناهی بود و رفت
شانههایش تکیه گاهی بود و رفت
شادی ما بود دیدار رخش
شادی ما یک نگاهی بود و رفت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴عوامل #آسان جان دادن🌴
🍁تاثیر #نماز اول وقت بر ازدواج
جوانی از شیخ #حسنعلی نخودکی اصفهانی پرسید: #سه قفل در زندگی ام وجود دارد و #سه کلید از شما میخواهم!
#قفل اول این است که دوست دارم یک #ازدواج سالم داشته باشم،
#قفل دوم اینکه دوست دارم #کارم برکت داشته باشد
و #قفل سوم اینکه دوست دارم #عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی پاسخ داد:
برای #قفل اول، #نمازت را اول وقت بخوان.
برای #قفل دوم #نمازت را اول وقت بخوان
و برای #قفل سوم هم #نمازت را اول وقت بخوان!
جوان با تعجب پرسید: سه قفل با یک #کلید؟! شیخ جواب داد: 👇👇👇
🌳نماز اول وقت « #شاه کلید» است.
#عوامل_آسان_جان_دادن
#مداومت_بر_نماز_اول_وقت
#آیت_الله_نخودکی_اصفهانی
#عالم_برزخ