خدایا همین دعا را امشب در حق ما مستجاب کنی برایمان بس است....
إِلَهِی إِلَیک أَشْکو نَفْسا بِالسُّوءِ أَمَّارَةً
وَ إِلَی الْخَطِیئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِیک مُولَعَةً...
#اشک
#تفکر
#شب_قدر
#حقیقت_شب_قدر_مادر_ما_فاطمه_است
اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ شَرَفِکَ ...
خدایا به شرفت قسم ...
#لوتی وار و #مشتی دعا کن
فَاقبَل عُذری ...
من که #عذری_ندارم ؛
بسوزان هر طریقی میپسندی ...
ولی آخدا
بقول #حاج_منصور هیزم اعمال ما با #اشک
بر حسین تر شده تو آتش نمیسوزیم ...
زمان:
حجم:
379.5K
و #اشک آب رحمتی ست که همه ی تیرگی ها را از سینه می شوید ...
سید مرتضی آوینی🌷
شهید محرم ترک اولین شهید مدافع حرم
دست نوشته #شهید_محرم_ترک، اولین شهید مدافع حرم:
🔺امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم.
🔺عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ...
🔺در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته!
🔺حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهدگفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟!
🔺گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟
🔺در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...
#شهید_محرم_ترک🌷
#سالروز_شهادت
هدیه روح مطهر شان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُمْ
.
گاهی از #خیال من گذر میکنی…
بعد #اشک میشوی…
رد پاهایت خط میشود
روی گونه ی من
چقدر خوبه که هستی
چقدر خوبه که
#یادت
#عطرحضورت
همیشه با منه❤
پنجم اردیبهشت سالروز شهادت
دلسوخته حضرت زهرا سلام الله علیها
سردار #شهید_تورجی_زاده
دسته گل هایی از صلوات نثار روان پاک شهید🌷🌷🌷
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷🌷🌷
1.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید محرم ترک اولین شهید مدافع حرم
دست نوشته #شهید_محرم_ترک، اولین شهید مدافع حرم:
🔺امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم.
🔺عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ...
🔺در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته!
🔺حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهدگفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟!
🔺گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟
🔺در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...
#شهید_محرم_ترک🌷
هدیه روح مطهر شان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
🌹https://eitaa.com/tarigh3
گاهی از #خیال من گذر میکنی…
بعد #اشک میشوی…
رد پاهایت خط میشود
روی گونه ی من
چقدر خوبه که هستی
چقدر خوبه که
#یادت
#عطرحضورت
همیشه با منه❤
#شهید_محمد رضا_تورجی زاده
دلسوخته حضرت زهرا سلام الله علیها
سردار شهید تورجی زاده
هدیه به روح مطهرشون صلوات 🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🌹@tarigh3
1.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدمحرمترک اولین شهید مدافع حرم
دست نوشته #شهید_محرم_ترک، اولین شهید مدافع حرم:
🔺امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم.
🔺عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ...
🔺در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته!
🔺حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهدگفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟!
🔺گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟
🔺در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...
#شهید_محرم_ترک🌷
#سالروز_شهادت
هدیه روح مطهر شان صلوات
🌹@tarigh3
#سحــــرآخــــــر ...
✍ تمام شـــد؛ دلبر رعناقد من!
تمام شــد، سفره کرامتی، که شاه و گدا را در کنار هم، مهمان کرده بودی.
همان سفره ای که کنارش، گداتــرها، برايت عزيزتر بوده اند.
❄️تمام شـــد..
همه ثانیه های خیسی، که تو را يكجا به آغوش من، هدیه می کردند.
❄️تمام شــد..
تمام جرعه های آبی، که لحظه های افطار، هستیِ #حسین را بر لبانمان زنده می کردند..
همه زمزمه هایِ أللّهمَّ لَکَ صُمنـــا
بهمراه یک قطره #اشــک....و اَلـسلام علیک یا أباعَـبداللّه....
❄️وای دلبـــرم...
قلبم، از لرزيدن، دست برنمي دارد.
بهانه هایـش، غم انگیزتر شده،
اشک هایـش، داغ تر شده،
چه کنم، اگر رمضانِ دگر را نبینم؟
دستانم... هنوز خالی اند، و قلبم، هنوز بیمار!
❄️من هنــوز، به اجابت نرسیده ام..
من هنـــوز، یوسفم را ندیده ام..😭
من هنــوز، یک نماز عید را، به امامت او، اقامه نکرده ام..❤️🩹
❄️تمام شـــد؛ دلبــرم
و چشمان ما همچنان، براه مانده است.
چشم براه روزی که، با نوای حیدری آخرین دردانه مادر، بخوانیـــم؛
أللّـــهم أهل الکِبـْــریا و العَظَــــمَه...
و أهــلَ الجـــودِ و الْجَبَـــروت...
و أهــلَ الْعَفــــوِ و الَّــرحْـــمَه....
یا اهـــل التّـــقوی....
آخرین سحر، و اولین و آخرین دعــا؛
ما را به اشاره ی ظهورش، اجابت کن.🤲
🕊برات شهادت از کانال کمیل🕊
_بعد از چاپ کتاب #شهید_ابراهیم_هادی، منطقه #فکه و مخصوصاً #کانال_کمیل خیلی سر زبونها افتاد. همراه با سید میلاد و چند تا از خادمین شهدا رفتیم فکه...
فکه بوی #کربلا میداد غربت عجیبی داشت. #عطش رمل گرمای سوزان بیابان فکه عجیب شبیه کربلا بود..
این حالات در رفتار سید میلاد مشهود بود که قدم در وادی مقدسی گذاشته.. پاهای برهنهاش گواه مدعی من بود.
رسیدیم پشت کانال.. سیم خاردارها مانع عبور به کانال شد. بی اختیار زانوهامون سست شد و دیگه #اشک امان نمیداد.
💔تنها چیزی که مرهم دلمون بود روضه آقا سیدالشهدا علیه السلام بود، بعد از اینکه یک دل سیر گریه کردیم سید بلند شد رفت به خادمهایی که جلوی نرده ایستاده بودند گفت خواهش میکنم. من می خوام خاک این مکان مقدس رو ببوسم. اونها گفتند به هیچ وجه نمیشه. .اجازه نداریم.
سید بغض کرد...بالاخره اونها رو راضی کرد وارد کانال شدیم. گفت بچهها وارد که شدید #سجده کنید و از شهدا حاجت بخواهید.
تا درب کانال باز شد گویی درب #بهشت باز شده. بوی عجیبی آمد. لحظههای سنگینی بود.
سیدمیلاد در #قتلگاه_ابراهیم_هادی در #سجده بود و فقط داد میزد. خاکها رو بر میداشت و به سر و صورتش میکشید.
با هر زحمتی سید رو از کانال آوردیم بیرون و سوار ماشین شدیم و همه تا اردوگاه فقط گریه کردند..😭😭
سید میلاد نتونست رانندگی کنه و نشست عقب و تا اردوگاه تو حال و هوای خودش بود...
#شهیدسیدمیلادمصطفوی
.
#کنترل_ذهن
✅ از اون طرف فرمودن توی نماز شب، حتی شده به اندازه یه بال مگس اشک بریز. وقتی که اون قطره #اشک رو بریزی معلومه که توجهت یه مقدار جلب شده به خدا.
این یعنی #کنترل_ذهن.
🔵 راستی! اصلا چرا انقدر تاکید میشه که دعا رو همراه با تضرع باید بخونیم؟
چون تضرع یعنی #کنترل_ذهن.
- حاج آقا این حرفا خوبه ولی ما هر کاری میکنیم توی دعا و نماز نمیتونیم اشک بریزیم برای قیامت. انگار غم و غصه قیامتمون رو نداریم اصلا!😢
⭕️ نه نگو این حرف رو. اتفاقا همه ما غم و غصه قیامتمون رو داریم. غصه معاد و غصه بهشت و... همین الان در وجود تک تک منو شما هست.
همین الان هست. چطور؟
توجه
توجه
توجه کن!
#کانال_طریق_الشهدا...
🌹اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌹
🌱🕊@tarigh3🕊🌱