🌟 [پیش از انقلاب] سرلشكرى خدمت يكى از علماى مشهد میرسد و بعد از عرض ارادت و اظهار محبّت به آل پيغمبر (ص) میگوید:
من متصدى انبار اسلحه خراسانم، يك ماه قبل متوجّه شدم كه پنج قبضه اسلحه از انبار به سرقت رفته و چند روز ديگر هم بناست بازرسان از مركز براى سركشى بيايند و پس از بازجويى با نبودن اسلحه قطعا مرا اعدام يا به حبس ابد با اعمال شاقه محكوم میکنند.
لذا چند شب بعد از خدمت، میرفتم پشت سربازخانه دره كوهى بود، ميان آن دره كوه تا صبح گريه میکردم و به امام عصر (عجل اللّه تعالى فرجه) استغاثه مینمودم.
تا اينكه شبى از بس گريه كرده بودم و فرجى نشده بود، با عصبانيت و چشم گريان صدا زدم، يا فاطمة الزهرا پسرت به دادم نمیرسد گوش به حرفم نمیدهد، شايد به حرف شما گوش دهد، به ايشان بفرما به داد من بيچاره برسد و جان مرا حفظ كند. و آن شب را به خانه نيامدم و روى ماسههای دره كوه خوابيدم.
در عالم خواب حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) را ديدم، فرمود: به فرزندم گفتم كار تو را اصلاح كند، میروی خيابان تهران سرنبش قهوهخانه كوچكى است به آنجا مراجعه كن.
از خواب بيدار شدم، صبح زود خود را به قهوخانه رساندم، ديدم قهوخانه بسيار كوچكى است، و پيرمردى كترى روى چراغ گذارده و چاى چراغى درست كرده و به مردم مى دهد، چون وضع او را ديدم خجالت كشيدم خود را معرفى كنم، بعد از ساعتى در كنار خيابان ايستادم ناچار نزديك رفته به او سلام كردم، گفتم: من فلانى هستم اين روزها كسى از من سراغ نگرفته.
فرمود: چرا امروز دو روز است، سيّد جوانى مى آيد و سراغ شما را مى گيرد، امروز تا كنون نيامده ولى احتمال دارد امروز هم به سراغ شما بيايد. من از خوشحالى میخواستم جان بدهم، تا ظهر توى قهوه خانه نشستم، خبرى نشد.
به قلبم خطور كرد كه آقا مأمور است به داد تو برسد ليكن ميل ندارد صورت تو را ببيند و تو جمال او را زيارت كنى. از قهوخانه بيرون آمدم و كاغذى گرفته با چشم گريان نوشتم:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَولاىَ يا حُجَّةَ بْنِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرى بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى وَ نَفْسى لَكَ الْفِدا اَغِثْنى وَ فَرِّجْ كَرْبى بِحَقِّ اُمِّكَ فاطمة (عليهاالسلام).
نامه را در پاكت گذاشتم و به آن شخص قهوه چى دادم و گفتم: اگر آن آقا آمد، اين پاكت را حضورشان تقديم كن و جواب آن را بگير، تا من برگردم.
از قهوه خانه بيرون آمدم. خواستم به حرم مشرف شوم، ديدم حالى ندارم، با خود گفتم: روبروى قهوهخانه میایستم و به قهوه خانه نگاه میکنم اگر آقايم آمد جمال او را زيارت مینمایم، امّا هرچه ايستادم كسى را نديدم كه به سمت قهوه خانه برود.
پس از يك ساعت باز آمدم درب قهوهخانه و از آقا سراغ گرفتم، آن مرد گفت: همين ساعت آمدند، سراغ شما را گرفتند، من كاغذ شما را به ايشان دادم چيزى نوشته پس دادند.
پاكت را گرفته روى چشمم گذاردم و باز كردم، ديدم زير نامه نوشته: پنج قبضه اسلحه مسروقه شما را در پارچه فلان رنگ پیچیدهاند و آخر همان دره كه شبها گريه میکردی كنار فلان سنگ در زير شن و ماسه پنهان کردهاند و چون شبها آنجا مى رفتى نتوانستهاند ببرند، وليكن امشب اگر خود را نرسانى و آنها را برندارى، قصد دارند به هر وسيله كه باشد ببرند. و امضا نموده بود (المهدى المنتظر).
كاغذ را بوسيدم و در جيب گذاشته به هر وسیلهای بود نزديك عصر خود را به دره كوه رسانيدم، كنار همان سنگ اسلحهها را از زير ماسه بيرون آوردم و بردم تحويل دادم و جان مرا حضرت خريد و از آن روز تصميم گرفتم هر چه بتوانم به تقوا و عبادت بكوشم تا شايد به زيارت جمال دل آراى آن جناب نايل شوم ولى صد افسوس كه هنوز باين سعادت عظمى موفق نشدهام.
#حضرت_فاطمه
#امام_زمان_عج
🌼حضرت فاطمه سلام اللّه علیها:
🍃به خدا قسم اگر مردم حق را به اهلش وا مینهادند و از عترت پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پیروی میکردند، هرگز دو نفر دربارهی خدا (و اسلام) اختلاف نمیکردند.🍃
🌿أمَا وَ اللَّهِ! لَوْ تَرَكُوا الحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اِتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَا اِخْتَلَفَ فِي اللَّهِ اِثْنَانِ
📚بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۵۲
#حضرت_فاطمه
#امام_زمان
#ایام_فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@tarigh3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🇮🇷﷽🇮🇷
قیامت کبری، شفاعت کبری
✅امام باقر (ع) میفرمایند:
در روز محشر، خداوند به حضرت فاطمه(س) خطاب میکند که وارد بهشت شو! پس زمانیکه حضرت زهرا (س) به درِ جنّت نزدیک میشود، پشت سرش را مینگرد و میفرماید: «دوست دارم که در چنین روزی، قدر و منزلت من دانسته شود».
🔰از جانب خدا خطاب میرسد: «ای دختر حبیب من! برگرد و هرکه از محبّین و دوستداران خود و فرزندانت را که میخواهی، به بهشت ببر».
🔰هنگامىكه حضرت فاطمه (س) با شيعيانش بر در بهشت مىرسند، خطاب به خداوند میگویند: «ما نیز دوست داريم که در چنين روزى، قدر و منزلت ما شناخته شود».
🔰خدا مىفرمايد: «پس باز گرديد و هرکه شما را به خاطر دوستى فاطمه (س) دوست مىداشته و براى محبّت فاطمه (س) شما را اطعام كرده و يا پوشانيده و يا جرعهاى آب به شما داده و يا در غياب شما از شما دفاع و حمايت كرده، دستش را بگيريد و داخل بهشت نماييد».
📚 بحار الأنوار، ج۴٣، ص۶۴.
#حضرت_فاطمه(س)
#شفاعت_کبری