6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پنجرۀ متفاوتی از حضور رهبر انقلاب در منزل شهید مسیحی آرمن آودیسیان
#در_راه_فتح_قله_ایم
#سوریه
#وعده_صادق
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"طریق الشهدا"💫
╭┅─────────┅╮
🌹@tarigh3
╰┅─────────┅╯
17.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
17.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#شهیدصدرزاده وقتی فرمانده
نیروهای #فاطمیون توی #سوریه بود ،
یه شب به نیروهاش میگه :
شجاع کسی نیست که نترسہ ؛
شجاع کسیه که میترسہ و میگہ
خدایا ببین من میترسم ...
ولی با همین ترس میرم جلو ؛ چون تو
رو دوست دارم و بھت ایمان دارم🌱
#شهید_روز_نهم
.
🔸در سال 1372 در شهر کراچی کشور# پاکستان به دنیا آمد. پدرش احمد نام داشت. بعد از فراگیری علوم کلاسیک به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. روحانی (سطح2) بود. به عنوان داوطلب به همراه لشگر #فاطمیون راهی جبهه های سوریه شد. شانزدهم فروردین 1396 در جبهه #سوریه توسط تکفیریون داعشی به #شهادت رسید. پیکرش در سوریه به جا ماند و #مفقودالجسد گردید و بعد چند سال پیکر مطهرش تفحص و در سال ۹۸. در قطعه 13 بهشت معصومه (سلام الله علیها) #قم بخاک سپرده شد
🌹#سالروز_شهادت
#روحانی_شهید_محمدحسین_مومنی از شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون
#کانال_طریق_الشهدا...
🌹اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌹
🌱🕊@tarigh3🕊🌱
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود ...
#گفت و گریستی با پدر شهید #سیدمیلادمصطفوی❤️🩹
🍂روی موج چشمانش التهاب داشت و آغشته به پردهای از جنس غم بود با این حال چقدر حال چشمانش خوب بود انگار زیارت آنها ثواب داشت.. منتها من میترسیدم چشم در چشمش بدوزم و هزاربار نگاهم را دزدیدم تا مبادا لعاب اشک چشمانش مرا بارانی کند..
حتی میترسیدم سوال کنم، آخر تبدار عشق بود و هنوز زیر لب با او نجوا میکرد، دل به دریا زدم و از پچپچهای پدر فرزندی پرسیدم، سر به زیر انداخته بود و با دانههای گرد تسبیح یاقوتیرنگش ذکر فراق میگفت که آهی بلند کشید و گفت:
درست ۱۳ مهر سال ۹۴ بود که حول و حوش ساعت ۱۰ شب تلفن سیدمیلاد به صدا در آمد و همین تماس چند دقیقهای آغازی شد برای خداحافظی ما..
بغض از مژههای سید عباس روی گونههایش لغزید و یاد آخرین گپوگفتهای پدر و پسری کرد و ادامه داد:
مهران بودم که میلاد تماس گرفت و گفت بابا میخواهم بروم #سوریه بالاغیرتاً اجازه بده، من پارسال پیش از فوت مامان از او اجازه گرفتم تو هم اجازه بده 🙏
گفتم صبر کن تا برسم خانه با هم صحبت میکنیم.. دمدمای صبح رسیدم و بعد از نماز رفتم سر مزار مادرش بدون اینکه خبر داشته باشد او هم آمد؛ همانجا گفتم به سن و سالی رسیدی که هر کاری به صلاحت باشد را انجام دهی نیاز به اجازه نیست،
برو خدا به همراهت..💔
.
این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سیدمیلاد اما پیکری بیسر و بیدست و بیپا 😭😭
روز تشییع با اصرار دوستان و نزدیکان پیکر میلاد را ندیدم و دیدار ما ماند به قیامت و وداع آخر شد همان شب ۱۳ مهر و شام دو نفری پدر و فرزندی..💔 هرچند روز خاکسپاری کم از صحرای محشر نداشت و تا چشم کار میکرد جمعیت بود اصلا ولولهای در شهر به راه افتاد و پیکر تکه تکه شده سید میلاد روی دوش مردم به خانه ابدی رسید..🕊🥀
_بعد از گفتن این جملات سید دیگر صدایی نداشت گویی از اینجا به بعد را باید از نگاهش میخواندم؛ حس پدری که جوان برومندش تکه تکه شده را با واژه نمیتوان گفت و نوشت، دردی است از اعماق جانش و تنها مرهم این زخم کاری همان دفاع جانانه سیدمیلاد و همرزمانش از حرم عمه سادات و نابودی دشمن است. دخیل بست که شهید شود
سید عباس بغضاش را فرو خورد و با چند نفس عمیق بر خود مسلط شد و ادامه داد:
میلاد ۱۲ سال پی در پی به شوق خدمترسانی در مناطق عملیاتی عید نوروز در راهیان نور شرکت میکرد اما نوروز سال ۹۴ اولین باری بود که نرفت و مرا در فراق مادرش یاری کرد. تابستان همان سال متوجه شد نیروهای #بسیجی به #سوریه اعزام میشوند، هیچ معطل نکرد و رفت برای ثبت نام از خوشحالی بال درآورده بود، دورههای مختلف گذراند و همیشه میگفت «من پاشنه کشیدهام برای مبارزه.» تا اینکه راهی سوریه شد، دوستان نزدیکش تعریف میکنند خود را که در صحن و سرای حضرت زینب(س) دید اشک امانش نداد و به ضریح دخیل بسته و میگفت «عمه جان مرا قبول کن تا همین جا پیشت بمانم.
#شهیدسیدمیلادمصطفوی
.
تازه #نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم #سوریه
فرمانده گفت: میزارم ولی الان نه
گفت: دارم زمین گیر میشم،
بزار برم..🕊
میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم...
دست نوشته شهید برای همسرش..
#شهید_عباس_دانشگر
#سالروز_تولد
#کانال_طریق_الشهدا...
🌹اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌹
🌱🕊@tarigh3🕊🌱
.
همه نگران سنا بوديم، چون خيلي به پدرش وابسته بود.
همان شب شهادت با تب زياد از خواب بلند شد فكر كنم اولين كسي كه متوجه شهادت سجاد شد سنا بود💔
شبي هم كه پيكرش را از #سوريه ميآوردند سنا با دو جيغ از خواب بيدار شد.
یه روز سجاد زنگ زد گفت: از حضرت رقيه(س) خواستهام تا دل سنا را آرام كند
واقعاً هم همينطور شد..❤️🩹🥺
#شهید_سجاد_عفتی
#کانال_طریق_الشهدا...
🌹اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌹
🌱🕊@tarigh3🕊🌱
°•☆🕊
سالروز شهادت مدافع حرم 🍃شهید جواد #کوهساری
جوانی ۲۹ ساله از عاشقان ولایت، سال ۶۴ در شهر مشهد #امام_رضا علیه السلام از خانواده مذهبی به دنیا آمد. در رشته حسابداری و حقوق، کارشناس شد.
🍃شهید جواد ۱۷ سال عضو فعال بسیج بود و در امور خیر از دوستانش سبقت میگرفت. جانبازان آسایشگاه با دست و قلب پاک او تمیز و بانشاط میشدند و غذای مراسم عزاداری هیئت محل توسط او پخته میشد و...
🍃تا زمانی که خبر هجوم داعش به حرم معصومین در #سوریه و عراق را شنید. بیقرار شد؛ با تلاش بسیار مدارک اعزام به عراق را گرفت و کنار #مدافعان_حرم، در واحد تخریب به نبرد پرداخت. سرانجام در فلوجه نزدیک مزار امام جواد علیه السلام، تاریخ ۹۴.۴.۲۶ با تله انفجاری مین به شهادت رسید. سعادت داشت پیکرش را به #کربلا ببرند و دور حرم اربابش طواف دهند♥️
#مرگ_بر_آمریکا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#کانال_طریق_الشهدا...
🌹اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌹
🌱🕊@tarigh3🕊🌱
📸 #قاب_دلتنگی
همه نگران سنا بوديم، چون خيلي به پدرش وابسته بود.
همان شب شهادت با تب زياد از خواب بلند شد فكر كنم اولين كسي كه متوجه شهادت سجاد شد سنا بود💔
شبي هم كه پيكرش را از #سوريه ميآوردند سنا با دو جيغ از خواب بيدار شد.
یه روز سجاد زنگ زد گفت: از حضرت رقيه(س) خواستهام تا دل سنا را آرام كند
واقعاً هم همينطور شد..❤️🩹🥺
#شهید_سجاد_عفتی
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_اسرائیل
#لبیک_یا_خامنه_ای
#کانال_طریق_الشهدا...
🌹اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌹
🌱🕊@tarigh3🕊🌱