#حدیث_قدسی
🌏 چه کسی واقعا خدا را دوست دارد ؟
یا أحمَدُ! لَیسَ کُلُّ مَنْ قالَ: أُحِبُّ اللّٰهَ، أحَبَّنی، حَتّیٰ یأخُذَ قُوتاً، وَیَلبَسَ دوناً، وَیَنامَ سُجوداً، وَیُطِیلَ قِیاماً، وَیَلزَمَ صَمتاً، وَیَتَوَکَّلَ عَلَیَّ، وَیَبکی کَثیراً، وَیُقِلَّ ضِحکاً، وَیُخالِفَ هَواهُ، وَیَتَّخِذَ المَسجِدَ بَیتاً، وَالعِلمَ صاحِباً، وَالزُّهدَ جَلیساً، وَالعُلَماءَ أحِبّاءَ، وَالفُقَراءَ رُفَقاءَ، وَیَطلُبَ رِضای، وَیَفِرَّ مِنَ العاصِینَ فِراراً، وَیُشغَلَ بِذِکری اشتِغالاً، وَیُکثِرَ التَّسبیحَ دائِماً، وَیَکونَ بِالوَعدِ صادِقاً، وَبِالعَهدِ وافِیاً، وَیَکونَ قَلبُهُ طاهِراً، وَفی الصَّلاةِ زاکِیاً، وَفی الفَرائِضِ مُجتَهِداً، وَفیما عِندی من الثوابِ راغباً، وَمِنْ عَذابی راهِباً، وَلِأحِبّائی قَرِیناً، وَجَلِیساً.
یا أحمَدُ! لَو صَلَّی العَبدُ صَلاةَ أهلِ السَّماءِ وَالأرضِ، وَیَصومُ صِیامَ أهلِ السَّماءِ وَالأرضِ، وَیطوی مِنَ الطَّعامِ مِثلَ المَلائِکَةِ، وَلَبِسَ لِباسَ العاری، ثُمَّ أریٰ فی قَلبِهِ مِنْ حُبِّ الدُّنیا ذَرَّةً، أو سَعَتِها [۱]، أو رِئاسَتِها، أو حِلِیِّها، أو زِینَتِها، لا یُجاوِرُنی فی داری، وَلَأنزَعَنَّ مِنْ قَلبِهِ مَحَبَّتی، وَعَلَیکَ سَلامی وَرَحمَتی [۲] . وَالحَمدُ للّٰهِ رَبِّ العالَمِینَ.
ای احمد! هر که گوید من خدا را دوست دارم چنان نیست که مرا دوست بدارد، تا این که [از خوردنیها به اندازۀ] قوت برگیرد، و [از پوشیدنی ها] کمترین را بپوشد، ودر سجده به خواب رود، و ایستادن به نماز [یا: شب زنده داری] را طولانی کند، و همراه با سکوت باشد، و بر من توکّل کند، و فراوان بگرید، وکم بخندد، وبا هوای [نفس] خود بستیزد، ومسجد را خانۀ خود کند، وعلم را همدم خود نماید، وزهد را همنشین خود سازد، وعلما را دوستان خود بگیرد، وفقرا را همدمان خود قرار دهد، وخشنودی مرا بطلبد و از گنهکاران، سخت گریزان باشد، وسخت به یاد من پردازد، وپیوسته تسبیح خود را فزونی بخشد، ودر وعده [های] خود راستگو، و به پیمان [های] خود وفادار، ودلش [از کینهها و رذائل] پاک، و در نماز [از توجّه به غیر خدا] پاکیزه، و در [انجام] واجبات کوشا، و به پاداشهای نزد من مشتاق، و از کیفر من بیمناک، وبا دوستان من همدم و همنشین باشد.
ای احمد! اگر بنده ای نماز أهل آسمان و زمین را بجا آورد، وروزه اهل آسمان و زمین را بگیرد، واز خوردنیها همچون فرشتگان روبرتابد، ولباس برهنگان پوشد، سپس در دل او ذرّه ای از محبّت دنیا، یا توانگری [۱] دنیا، یا ریاست دنیا، یا زیورآلات دنیا، و یا زرق و برق دنیا ببینم، او را در پناه خود نمی گیرم، ومحبّتم را از دل او بر میکَنَم. و سلام و رحمت من بر تود باد. والحمد للّٰه ربّ العالمین.
----------
[۱]: (۱) ) - «أو سُمعتها» الإرشاد والجواهر السنیة..
[۲]: (۲) ) البحار ج ۷۷ ص ۲۱ ح ۶ عن إرشاد القلوب للدیلمی ص ۱۹۹ مرسلاً، عنه الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة ص ۱۹۱، والبحار ج ۷۷ ص ۲۱ ح ۶، وفی مستدرک الوسائل ج ۱۱ ص ۳۰۳ ح ۳، وج ۱۲ ص ۲۳۷ ح ۲ قطعة..
[۱]: (۱) ) - «آوازه و شهرت» بنا بر نسخۀ ارشاد و جواهر..
💥 قطعه آخر حدیث قدسی معراج
@tarighatezendegi
#حدیث_قدسی
✨ ای موسی، من شش چیز را در شش محل قرار دادم، ولی مردم آنها را در شش محل دیگر جستجو میکنند و لذا برای همیشه به آنها نخواهند رسید: ✨
۱ - آسایش را در بهشت قرار دادم، و مردم آن را در دنیا جستجو میکنند.
۲ - علم را در گرسنگی قرار دادم، و مردم آن را در سیری دنبال میکنند.
۳ - عزّت را در شب بیداری قرار دادم، و مردم آن را در خانۀ قدرت مندان و حکمرانان جستجو میکنند.
۴ - بلندی مقام را در تواضع قرار دادم، و مردم آن را در تکبّر مطالبه میکنند.
۵ - اجابت دعا را در لقمۀ حلال قرار دادم، و مردم آن را در داد و فریاد مطالبه میکنند.
۶ - بی نیازی را در قناعت قرار دادم، و مردم آن را در زیادی متاع و کالاها دنبال میکنند. و لذا آن را هیچگاه نمییابند.
📖 الاثنی عشریه / ۲۳۷
@tarighatezendegi
#حدیث_قدسی
🔵 ارتباط نوح نبی و قیام حضرت مهدی (عج)
محمد بن علی بن حسین بن بابویه، در کتاب کمال الدین و تمام النعمه از محمد بن علی بن حاتم از ابوالعباس احمد بن عیسی الوشا از احمد بن طاهر قمی از محمد بن یحیی بن سهل شیبانی از علی بن حارث از سعد بن منصور جواشنی از احمد بن علی بدیلی از پدرش از سدیر صیرفی از امام صادق ؟ حدیث طولانی درباره اخبار از حضرت مهدی و غیبت او و اینکه جفر متضمن نام او هست و اینکه مهدی شباهتی به پیامبران دارد، نقل کرده که در آن حدیث حضرت میفرماید:
علت طولانی شدن عمر نوح این است که وقتی از خداوند خواست که بلا بر قومش نازل شود، خداوند، روح الامین (جبرئیل) را با هفت دانه تخم رستنی به سوی نوح فرستاد. جبرئیل فرمود: ای پیامبر خدا، خداوند تبارک و تعالی میفرماید: اینها بندگان و مخلوقات من هستند، من از بلاهای خود به آنها نازل نمیکنم مگر اینکه قبلاً دعوت را تأکید کنم و حجت را بر آنان تمام نمایم. پس برگرد قوم خود را دوباره دعوت کن و من حقانیت تورا به آنان نشان میدهم و این دانه ها را در روی زمین بکار. زیرا وقتی که این دانه ها سبز شدند و میوه دادند، فرج و خلاصی تورا فراهم خواهند نمود. پس این موضوع را به مؤمنانی که با تو هستند خبر بده.
نوح آنها را کاشت. وقتی که آنها از زمین رویدند و بزرگ شدند و ساقه و شکوفه دادند، میوههای آنها ظاهر شد. البته بعد از مدت طولانی دوباره خداوند به نوح دستور داد از تخم های آن درختان بکارد و صبر و تلاش داشته باشد و حجت را بر قومش با این کارها تمام کند. آن جماعتی که به نوح ایمان آورده بودند، از این موضوع آگاه شدند. دوباره سیصد نفر از آنها از دین نوح برگشتند. چون گفتند: اگر آنچه که نوح میگوید که خداوند به او وعده داده عذاب نازل خواهد کرد درست باشد، خداوند که زیر قول خودش نمیزند، پس چرا تا حال عذاب نازل نکرده است؟
نوح هر دفعه به پیروانش دستور میداد که از آن دانه ها بکارند. تا اینکه هفت مرتبه کاشتند و آنها رشد کردند. در این مدت از همان مردمی که ایمان آورده بودند از دین نوح برمیگشتند، تا اینکه فقط هفتاد نفر مرد در ایمان خود باقی ماندند.
پس خداوند به نوح وحی کرد: ای نوح، حال دیگر روشنایی ظاهر شده، حق برای قوم تو آشکار گشته و هر کس خبث طینت داشت معلوم گردید. حال اگر من در آن هنگام که تو عذاب خواستی کافران را میکشتم ولی آنهایی که بعداً مرتد شدند و آن موقع به تو ایمان آورده بودند، زنده میماندند. در آن صورت وعده من به مؤمنان که خالصانه به تو ایمان آورده بودند و به نبوت تو متوسل شده بودند که آنها را روی زمین جانشین خواهیم نمود، درست نبود. چون من به ضعف ایمان بیشتر آنان آگاه بودم و خبث طینت و سوء نیت آنها را میدانستم، چگونه میتوانستم آنها را در روی زمین جانشین خود بکنم و به آنها امن و آرامش بدهم. چون ایمان آنها واقعی نبوده و بعداً وقتی که روی زمین جانشین میشدند، شروع به کشتن مخالفان خود میکردند تا خودشان به قدرت برسند. و انگهی وقتی که آنها میدیدند که با داشتن نفاق و سوء نیت، خود را داخل مؤمنان کرده اند و کسی آنها را نشناخته، جری میشدند و برادران خود را به دشمنی میکشاندند و برای بدست آوردن ریاست با آنها میجنگیدند.
پس من آنها را در طوفان غرق کردم تا آنهایی که به تو ایمان آورده بودند و در دین خود ثابت قدم ماندند، جانشین آنها در روی زمین شوند. پس من آن هفتاد نفر را نجات دادم و آنها را بر روی زمین جانشین قرار دادم. این است علت طول عمر نوح که تا نهصد و پنجاه سال زنده ماند تا آن هفتاد نفر را بزرگ کند و آنها را به خوبی تربیت نماید. آنگاه خداوند فرمان داد تا طوفان نازل شود و همه کافران را غرق کرد.
پس ای فرزند من! چنین است راز طول عمر نوح و علت نجات آن هفتاد نفر مؤمن. اما ظهور من و قیام من در آخرالزمان نیز همانند این داستان است. من نیز با هفت چیز مخصوص آمده ام تا باطل را نابود کنم و حق را برپا دارم. وقتی که این هفت چیز ظاهر شوند، آنگاه من ظاهر خواهم شد و همه کافران را نابود خواهم کرد و مؤمنان را در روی زمین جانشین خواهم ساخت.
@tarighatezendegi
#حدیث_قدسی
🔵 خواستگاری آدم(ع) از حوا
شیخ صدوق در کتاب "من لا یحضره الفقیه" و "علل" از پدرش، از حمیری، از محمد بن عیسی بن عبید، و حسن بن ظریف، و علی بن اسماعیل بن عیسی، همه اینها از حماد، از حریز، از زراره، از ابو عبدالله، لیلا حدیث را کامل ذکر کرده است. ولی من از آن حدیث آنچه را که مورد حاجت من است ذکر می کنم، به شرح زیر که حضرت فرمود:
وقتی خداوند آدم را آفرید و بعد هم حوا را به وجود آورد، آدم عرض کرد: "خداوندا، این موجود زیبا چیست که نزدیکی او را دوست دارم و می خواهم به رویش نگاه کنم؟" خداوند فرمود: "ای آدم، این کنیز من است، حوا نام دارد. آیا دوست داری که همیشه با تو باشد تا مونس تو بشود و برایت حرف بزند و تابع دستورهای تو باشد؟" آدم عرض کرد: "بلی، خداوندا، من به خاطر این لطفت مادامی که زنده هستم بر تو حمد و سپاس می گویم."
پس خداوند فرمود: "او را از من خواستگاری کن. زیرا او کنیز من و برای تو هم از لحاظ شهوت خوب است و خداوند شهوت را در آدم آفریده در حالی که قبلاً همه چیز را به وی یاد داده بود." آدم عرض کرد: "خداوندا، من حوا را از تو خواستگاری می کنم. برای این کار چه باید بکنم؟" خداوند عزوجل فرمود: "رضای من در این است که تو مسائل و احکام دینی را که به تو آموخته ام به وی بیاموزی." آدم عرض کرد: "خداوندا، اگر این را می خواهی من انجام می دهم." و خداوند فرمود: "بلی، همین را می خواهم." پس شما دو تن را زن و شوهر کردم. آنها را به هم پیوند داد.
@tarighatezendegi