eitaa logo
طریقت زندگی
832 دنبال‌کننده
329 عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
مجموعه روش ها و برنامه های صحیح زندگی که انسان رابه کمال اخلاق فردی و اجتماعی خود نزدیکتر می کند . ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Eslamdinehagh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر در داخل خانواده مومنین هستیم خدا ما را در این دنیا دچار ابتلاء و سختی ها و بلا ها می کند تا بفهمیم جز خدا و امام زمان یاور دیگری نخواهیم داشت تا در نهایت دائم به یاد آنها بمانیم و دست ایشان را از هر دستی بالاتر ببینیم و بود و نبودشان را در زندگی کاملا احساس و لمس کنیم @tarighatezendegi
آدم های کج فهم فقط در امور سیاسی ، اقتصادی و آن هم در سطح کلان ، اسلام و جامعه اسلامی و مومنین را بد قضاوت نمی کنند آنها در امور جزئی و زندگی روزمره و مسائل سطحی زندگی مومنین نیز دچار بد فهمی ، بد بینی ، بی سوادی ، بی شعوری ، ناحقی و بی عدالتی می شوند و با گفتار و رفتار و کردار غلطشان مدام باعث آزار و رنجش آنها می شوند ... . @tarighatezendegi
از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثل آب کردن کوه یخ با "ها " است .. چاره ای نیست! باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشود کرد.. این انسانها نیستند که ما را آزرده میکنند، بلکه امیدی ست که ما به آنها دل بسته ایم. آدمی تا زمانی که سختی‌هایش را می‌فهمد ، زنده است. ولی وقتی سختی‌های دیگران را درک می‌کند ، آن وقت یک انسان است ! ✍ الهی قمشه ایی @tarighatezendegi
🌏 طرز فکر و سبک زندگی ات به هر آیینی شبیه هست تو از همانی ! مگر میشود آدم شیعه امیرالمومنین باشد ، اما ذوق برای شنیدن معارف قرآن و کلام اهل بیت نداشته باشد ! تمام هم و غمش بندگی مخلصانه و اصلاح نفس و قرب خداوند و آبادی آخرتش نباشد ؟ اگر کسی صفات فوق را ندارد و تمام هم و غمش ارضای لذات جسمانی و مادی و دنیوی خود و تنها در جستجوی عالم ماده هست و همه چیز و همه کس برای او بزرگ است جز خدا ! و یا خدایی را می پرستد که جای آنکه خدایش او را امرو نهی کند و او از آن خدا اطاعت کند ، او برای خدا امرو نهی می کند و مدام خدایش به او دلداری می دهد و اطاعت فرمان می کند و دوستانش و کسانیکه از آنها الگو می گیرد و آنها را سرلوحه زندگیش قرار داده است، بر خلاف و چهارچوب اسلام و موازین مسلمانان حرکت می کنند و در جلوی مومنین و شیعیان می ایستند ، چنین کسی مادامی که چنین سبک و سویی از زندگی دارد ، نمی تواند خودش را شیعه امیرالمومنین بداند ! او هر صفی قرار دارد ، بداند که در صف مقابل امیرالمومنین ایستاده است ! مگر می شود به سبک بهایی ها زندگی کرد و دست آخر خودمان را شیعه امام علی نیز بنامیم ، در هیچ سیره و اسوه اهل بیت ، این نوع از فرهنگ غربی نیامده است و بر عکس مدام اهل بیت بر خلاف سبک زندگی و رفتار آنان سخن گفته اند ! همان طوری که نمی شود یک بچه مسجدی مومن ، در نماز جماعت ها شرکت کند ، خالصانه برای خدا گام بردارد و آنچه که از امامان رسیده ، مو به مو انجام دهد و دست آخر بگوید من درست است این کارها را می کنم اما من بهایی ام یا که شیطان پرستم ، یا که خداناباورم ! به هر کس این حرف را بزند به او می خندد و می گوید از گفتارو رفتارو کردارو طینتت معلوم است که از آن بچه شیعه های انقلابی ولایی هستی ! خواهشاً حرف خنده دار نزن ، و هیچ بهایی و یا خداناباوری مادامیکه آن شخص برای خدا گام بر می دارد ، در گروه و حزب خودشان پذیرای او نخواهند بود ! دقیقا اوصاف کسانی که در ظاهر و باطن ، رفتارو کردارشان در بیحیایی و شهوت رانی ، در امیالگرایی و دنیا پرستی و آزادی های حیوانی و جسمانی ، شبیه بهایی ها هستند ، برای جامعه مومنین نیز قابل قبول نیست که خودشان را بخواهند از شیعیان مرتضی علی بچسبانند و هر سر و عقلی این موضوع را می فهمد و جای کتمان و انکار وجود ندارد ... @tarighatezendegi
🌏 دنیا عین سراب است.... نمی خوام ناشکری بکنم اما باید حقیقت رو گفت ! عجب جاییه این دنیا ، تلاش می کنی به هر چیزی می رسی باز هم می فهمی هنوز به هیچ چیز نرسیدی ! ... هیچ دستاورد امن و آرامی وجود ندارد که لااقل چند روزی دلت به آن خوش و آرام باشد ! به هر چیزی برسی چالش ها و کمبودات و مشکلات بعدی زندگی نمی گذارند لذت آن چیز را به درستی ببری ! و من در عجبم از مردمی که تا می بینند دوستان و آشنایانشان به چیز جدید و نویی رسیده اند ، سریع درخواست شیرینی می کنند ! یکی نیست به آنها بگوید آخر پدر بیامرزها ، باید این کام من شیرین شود تا من شیرینی بدهم ! این دنیا به مانند سراب به هر چیزش می رسی باز کام تو را در عطش و تشنگی و تلخی قرار می دهد ... اینجا که می گویند دل به دنیا نبند از این خاطر است ، دنیایی نیست که تو به خاطرش خدا و آخرت را فراموش کنی و حق را پایمال کنی ! حلالش چه توفیق است که دیگر حرامش باشد ! جداً اگر خدا نبود و انسان امید به آخرت نداشت ، چه قدر این دنیا وحشتناک میشد ... @tarighatezendegi
🌏 انقدر از حق هم دزدی نکنیم ! مومن از خانه اش خارج می شود و من با اخلاق و رفتار و کردار نامطلوبم او را آزار می دهم ، این آزار آرامش را از او می گیرد ، هر چند که او از قبل روی خودش کار کرده باشد که دیگر ناراحت نشود ، اما فعل و عمل من ذاتاً ناراحت کننده است ... . من از آن مومن دزدی کرده ام ! می گویی چرا ؟ چون دزد وقتی بالای خانه مردم می رود و چیزی از او می دزدد آرامشش را از او می گیرد او را ناراحت و پریشان می کند ، من نیز دقیقا آرامش و حس و حال خوبش را از او می گیرم ، پس من دزدم ! ... مردم این دزدی ها ، این حق الناس ها و حق خوردن ها ، آدم را حرام خور و حق مردم خور می کند ! مردم در تلاشند تا به آرامش برسند ، تو آن وقت آرامش مردم را از آنها می گیری ؟ نه اصلا اینگونه نیست حقیقت این است که یک جای دیگر حال من را گرفته اند من نیز سر یک بدبخت دیگری خالی می کنم ! می دانی این حرف به مانند چیست ؟ به مانند آن دزد است که گفتند چرا دزدی می کنی گفت چون همه دزدی می کنند ، از من هم دزدی شده ، من نیز محتاج بودم پس دزدی کردم ! اگر فعل آن دزد به خاطر این دلیلش قابل قبول است ، پس حرف شما هم که می گویی حال من را جای دیگری خراب کردند پس اشکالی ندارد که من نیز حال بقیه را خراب می کنم ، درست می شود . @tarighatezendegi
🌏 چرا چیزی رو باید ببخشم که روزی ممکنه خودم بهش محتاج بشم ؟ وقتی می بینی تو خونه چیزی رو داری که فعلا بهش نیاز نداری ولی فکر می کنی شاید یک روز در آینده بهش محتاج بشی و از اون طرف یکی در خونه تو میزنه و برات یقین میشه که نیازمنده و دقیقا به همون چیز نیاز داره ! اگر تو اون چیز رو به همون کسی که خدا فرستاده در خونت نبخشی ، خدا هم تو رو به همون چیز واگذار می کنه ! چون اگر قرار باشه همه مردم اشیاء تو خونشونو به بهانه اینکه شاید یک روزی بهش محتاج بشوند و اصلا بروند بفروشند و پولش کنند و به زخم زندگیشون بزنند ، به کسی انفاق نکنند ، که دیگه کسی به فقرا و نیازمندان کمک نمی کنه ! خداوند میگه تو امروز به خاطر من کمک کن و به من تکیه کن و منو ببین و باورم داشته باش ، من نیز نمی ذارم هیچ وقت محتاج بشی ! و عدم انفاق ما در این شرایط نشان از وابستگی و تکیه ما به دنیاست ! که مبادا چیزی رو کمک کنیم که روزی بهش محتاج بشیم ! اصلا تو ببین فردا زنده ای ؟ اصلا ببین خدا اون روز بهترشو بهت نمیده ؟ چه معلوم تو امروز دست مستمندی رو بگیری و خدا فردا در وقت نیاز دستتو به بهترین نحو نگیره ؟ چه معلوم تو با انفاقت باعث طول عمر با عزت از خداوند نشده باشی ! چه معلوم کلی بلا و مصیبت و درد و مریضی از تو دور نشود ؟ کلی اتفاقای خوب برات رقم نخوره ؟ اصلا آخرتت چی میشه ؟ اون دنیا بهشت نمی خوای ؟ یکی از اوصاف مومنین انفاق در راه خداست ! ... مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (بقره۲۴۵) كيست كه به خدا قرض نيكويى دهد، و بدون منت، انفاق كند، تا خداوند آن را براى او، چندين برابر كند؟ و خداوند است كه روزىِ بندگان را محدود يا گسترده مى‌سازد؛ و انفاق، هرگز باعث كمبود روزى كسى نمى‌شود و سرانجام همگى به سوى او بازمى‌گرديد . ✍ ترجمه : آیت الله عظمی مکارم شیرازی @tarighatezendegi
🌏 دعا کنید خدا به من عقل بدهد ... رفقا دعا کنید خدا به من فقط عقل بدهد ... در این روزگار که متاسفانه تنها چیزی که بسیاری از مردم فکر می کنند از آن خیلی دارند و اصلا به آن احتیاج ندارند ، اما من هر لحظه در وجودم آن را کم می بینم ! هر چه قدر خدا به من عقل بدهد ، باز هم می بینم انصافا خیلی کم دارم ! آن روزی از عقل اشباع می شوم که بتوانم بدون ذره ای خطا زندگی کنم ، آن روزی که جان در آرامش مطلق به طور ممتد و مستمر قرار بگیرد ! آن روزی که به واقع تنها خدا را ببینم ... مگر عقل چیست که بعضی ها عارشان می شود بگویند من از آن کم دارم و به آن تشنه ام ؟ بنده خدا عقل همان نور خداست در قلب تو ... تا توسط آن حق و باطل را به درستی ببینی و همانگونه عمل کنی که خدا می خواهد ، همان گونه زندگی کنی که او دوست می دارد ! اگر من عقلم کامل باشد این یعنی من معصومم ، در حالیکه من می دانم اعمال و کردارم پر از عیب و نقص و خطا و عصیان است ! ... این عقل است که در وجود آدم به مانند نور هم مایه آرامش اوست و هم مایه هدایتش و هم مایه حیات و جاودانگی و بزرگی او است ... آری من در وجودم خدا را کم دارم و تنها تشنه خدا هستم ... دعا کنید درونم از خدا لبریز شود ! ... دعا کنید خدا به من عقل بدهد ! ... @tarighatezendegi
🌏 چگونه برای انجام کار های خیر انگیزه دار شویم ؟ بعضی وقت ها شاید برای انجام کاری حوصله نداشته باشیم ، اما وقتی خدا را در نظر می گیریم و تکلیف را احساس می کنیم و یاد می آوریم که خدا نمی خواهد کسی برایش مجانی کار کند و خیر دنیا و آخرت را به او می دهد ، اینجاست که انگیزه دار می شویم تا آن کار را انجام دهیم ... برای انگیزه دار شدن فقط کافیست که صلاح و کار خیر را در آن پیدا کنید ، به طور مثال من کارگر یا کارمندم که فردا باید سر کارم بروم ، اما دلم نمی خواهد بروم ، دو کار می توانم انجام دهم یا به زور از ترس رئیس و مدیر و پول سر ماه که مبادا قطع نشود بروم که این خفت بار ترین انتخاب است و درد و اندوه زیادی به دنبال دارد و یا به قصد خدا عازم میدان جهاد شوم ، و با خود بگویم فردا می روم تا بتوانم وسیله ای شوم تا عده ای کارشان راه بیفتد ، یا فلان محصول که ساخته می شود من نیز در آن خیر سهیم باشم و مردم از آن استفاده کنند تا خدا ببیند و دست رحمت بر سرم بنوازد ... می بینید ؟ چه قدر نیات ما می تواند به ما انگیزه بدهد ! حتی اگر پولی که دریافت می کنم هم کم باشد ، اما به خدا می گویم من که کار دیگری نمی توانم بکنم و تنها همین مسیر برای من باز است پس خدایا تو خود به زندگی من برکت بده ! و آن وقت است که هم با شوق و اشتیاق به سر کارم می روم و هم نهایت تلاشم را انجام می دهم تا بهترین کار را انجام دهم و هم‌می دانم که در کنار انجام واجبات و ترک محرمات ، خدا نیز روزی وسیعش را بر من عطا می کند ! @tarighatezendegi
🌏 اگر تنها همین یک جمله را ، مردم باور داشتند ایران گلستان بود ! برای خدا کار کنیم نه برای دنیا ... کسی که برای خدا کار می کند ، کمیت را نمی بیند ... با دو دو تا ۴ تا زندگی نمی کند ... قیمت گوشت و ارز و سکه در کسبش اثر نمی گذارد ! ... همیشه شاد و سرزنده زندگی می کند ! قصدش رضای خداست برای همین با نهایت تلاشش بهترین کیفیت را به مردم عرضه می کند ! کم کاری و کم لطفی و بداخلاقی نمی کند ! کسی در کارش دزدی می کند و اخلاق ندارد و حق مردم را بالا می کشد که به خدا ایمان ندارد ! کسی که تکیه گاهش خدا نشد ، پس بدانید تکیه گاهش پول و دنیاست ! به خاطر آن هر حقی را ناحق می کند ... . مردم بیاییم به خاطر خدا زندگی کنیم نه به خاطر پول ، نه به خاطر دنیا ... که هم خودمان در آرامش الهی خواهیم بود و هم از نعمت ها و برکات و ارزاق دنیوی و اخروی بهره می بریم و هم با اعمالمان آرامش و نور خدا را در جامعه پخش کرده ایم ، وقتی از حال خوش من دیگران حالشان خوش شود ، وقتی با تخفیف و انصاف و نرمی و کیفیت خوب استعدادم را به جامعه به درستی عرضه کنم ، آیا این جامعه دیگر به خشم و ناراحتی و دلخوری و مصیبت مبتلا می شود ؟ اگر هم می شود لااقل من در آن شریک نخواهم بود ! @tarighatezendegi
🌏 راهکار برای بهترین زندگی و کسب آرامش اگر با تمرین بتوانیم اینگونه به دنیا نگاه کنیم که هر روز صبح که از خواب بلند می شویم زندگی دوباره و تازه ای به دست می آوریم و با پایان هر روز وقت خواب ، دوباره می میریم و ما وظیفه داریم که در آن روز حیاتمان از آنچه به ما داده شده در راه بندگی خدا درست استفاده کنیم ، آن وقت مشاهده می کنیم که خیلی از استرس ها و اضطراب های ما که مربوط به گذشته و آینده است ، از بین می رود و از آن طرف ، امید و آرامش به زندگی ما بر می گردد و در طول شبانه روز هم به خاطر توجه تام به خداوند و قطع امید از اسباب برای کسب رضایت از ایشان ، بهترین عملکرد ممکنه را خواهیم داشت ... @tarighatezendegi
🔻هنگامی که خطری وجود دارد، شما مانند موش به زیر زمین فرار می کنید و ما مانند عقاب در آسمان اوج می گیریم. ✍خصلت شیعه اقتدار و خصلت جهود ترس است پس بمیرید از این ترس که سربازان علوی به سراغتان خواهند آمد . @tarighatezendegi
از مرحوم رجبعلی خیاط پرسیدند: چرا اینقدر آرامی؟ گفت : بعد از سال‌ها مطالعه و تجربه زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم دانستم رزق مرا دیگری نمی خورد پس آرام شدم دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم ، دانستم که‌کار مرا دیگری انجام نمی دهد ، پس تلاش کردم ، دانستم که پایان کار من مرگ است پس مهیا شدم ، دانستم که نیکی‌ و بدی گم نمی‌شود و سرانجام به سوی من باز می‌گردد پس بر خوبی افزودم و از بدی کم کردم و هر روز این پنج‌اصل را برای خود یادآوری می کنم @tarighatezendegi
🌏 ابلیس به وجود خدا و بهشت و جهنم و رسالت انبیا و امامت اولیا ایمان دارد و در عبادت خدا‌ کوتاهی نکرد اما کافر است ... متاسفانه بعضی ها فکر می کنند که چون می دانند خدا وجود دارد و یا حتی نماز می خوانند پس آنها دیگر کافر نیستند ، حال آنکه در احوالات ابلیس در قرآن به کررات آمده است که او ایمان به خدا داشت و از من و شما و کل انسان ها هم شاید بیشتر نماز خوانده باشد ، اما او کافر است ! چرا ؟ چون خدا را آن گونه که او می خواهد بندگی نکرد ! او در دلش نماز را دوست می داشت پس برای همین خواند اگر او به واقع مطیع و بنده خدا بود بر انسان سجده می کرد اما نکرد چون مخالفت از فرمان دل برایش سخت و گران بود ... و خداوند نیز او را لعنت کرد و از درگاه خودش راند ... پس با این اوصاف تنها علم به وجود خدا و آنگونه که دلمان می خواهد چون عشق می کنیم بندگی خدا را بکنیم ما مومن نیستیم ! مومن کسی است که خداوند او را در امتحانات مختلف دنیا قرار می دهد و او در صدد بندگی خدا در می آید آنگونه که خدا می خواهد نه که دلش بخواهد ! و آن کسی که به خاطر هوای نفسش بعضی از دین را گرفت و بعض دیگر را رها کرد ، دقیقا عملش با ابلیس یکسان است و به یقین جایگاهش نیز همان جایگاه شیطان خواهد بود ! آیا به واقع انتظار دیگری دارد ؟ ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِنْكُمْ مِنْ دِيارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُسارى‏ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(بقره۸۵) و شما آنهايى هستيد كه يكديگر را مى‌كشيد و جمعى از خودتان را از سرزمينشان بيرون مى‌كنيد؛ و در اين گناه و تجاوز، از يكديگر پشتيبانى مى‌كنيد؛ و اينها همه نقض پيمانى است كه با خدا بسته‌ايد در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فديه آنان را مى‌دهيد و آزادشان مى‌كنيد ؛ با اين‌كه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از دستورات كتاب خدا ايمان مى‌آوريد، و به بعضى كافر مى‌شويد؟! كيفر كسى از شما كه اين عمل تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‌شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‌دهيد غافل نيست أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ(بقره۸۶) اينها همان كسانند كه آخرت را به زندگى دنيا فروخته‌اند؛ از اين رو عذاب آنها تخفيف داده نمى‌شود؛ و كسى آنها را يارى نخواهد كرد إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً(نسا۱۵۰) كسانى كه به خدا و پيامبران او كفر مى‌ورزند، و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى بيفكنند، و مى‌گويند: «به بعضى ايمان مى‌آوريم، و بعضى را انكار مى‌كنيم» و مى‌خواهند در ميان اين دو ، راهى براى خود انتخاب كنند أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً(نساء۱۵۱) اينان در حقيقت كافرند؛ و ما براى كافران عذابى خوار كننده آماده كرده‌ايم @tarighatezendegi
🌏از هیچ کس و هیچ چیز جز خدا مترس از هیچ کس و هیچ چیز جز خدا نترس که اگر مصیبتی به تو از هر طریق رسد بدان به اذن خدا رسیده است ... ! پس ثابت قدم در راه حق مقاومت کن که اگر از ترس روی بر باطل کنی ، و تو از کجا دانی اینبار همان مصیبت بدترش از جای دیگر سراغت نخواهد آمد اما اینبار از سر عذاب ؟ که اگر خدا بخواهد تو را از آن بلا نجات دهد و اگر هم نخواهد صبرش را به تو عطا می کند ! پس اینکه گویند تنها از خدا بترس به این خاطر است ... مرگ و زندگی همه از اوست ... او مقدر می کند تو چند صباح دنیا را چگونه زندگی کنی ! شاید خدا می خواهد تو کور باشی یا که بی دست یا که بی پا ، یا که فلج و یا که هر چیز دیگری یا اصلا همین لحظه بمیری ! تو بنده خدایی و تنها عبادت او کن و جز او مترس و از حق گریزان مشو و تنها چشم و امید به فضل و رحمتش و بهشت برین ببند ... البته تمام اینها گفتم ، اما خداوند عقل را هم داده ، وقتی می توان عسل را با رفاقت و محبت و درایت از زنبور گرفت پس چرا به لانه او حمله می بری ! اما اگر در این حین تو مدارا کردی و کوتاهی نکردی اما باز زنبور دشمنت شد و نیشت زد ، این تقصیر تو نیست و همه را از خدا و حکمتش بدان و صبر بر درد را از خدا بخواه اما از زنبور نترس که زنبور کاره ای نیست تا خدا نخواهد اتفاقی نخواهد افتاد ... @tarighatezendegi
🌏 فاطمه زهرا (س) نماد شجاعت ! یکی از درس هایی که ما به عنوان یک شیعه از شهادت خانم فاطمه زهرا می توانیم بگیریم ، شجاعت و نترس بودن است ! در آن وقتی که تنها به تعداد انگشتان دست همراه امیرالمومنین شدند و شهادت دادند که امام بعد از پیامبر ایشان هست ، خیلی ها از سر ترس ساکت شدند و ولایت را به بهایی ناچیز فروختند و کتمان حق کردند ! اما خانم فاطمه زهرا به عنوان یکدانه فرزند پیامبر با عین حالیکه از همراهی انسان هایی به اصطلاح مسلمان بی بهره بودند ، اما بر خدا تکیه کردند و از بیان حق کوتاهی نفرمودند و همین نیز باعث شهادت ایشان شد ! و این درس شجاعت و نترسی و پشت به حق نکردن تنها بایک شنیدن خشک و خالی حل نمی شود ، گناهان ما وقت امتحانات الهی دست و پای ما را می گیرند و نمی گذارند ما به خاطر خدا دست از علقه های دنیاییمان بکشیم ! لذا ما برای رسیدن به مقام شجاعت و خداترسی نیازمند یک زندگی عاری از ظلم و خودخواهی و گناه هستیم ، زندگی که برپایه تنها اطاعت از اوامر الهی برپا شده است ، اگر کوتاهی کرده و فراموش کنیم وقت امتحان ما نیز به مانند بسیاری از مسلمانان آن زمان به خدا و پیامبر و اهل بیت خیانت می کنیم ! @tarighatezendegi
ما اسلام رو قبول نداریم ولی مهریه قانون خدا و حق ماست ... ✍ جداً باید حکومت ترتیبی اتخاذ کند و حقوق کافران را از مسلمانان جدا کند ! چه اصراری وجود دارد همه به زور مسلمان باشند ؟ مهریه ، حقوق شهروندی ، حق مالکیت و هر رفاه و خدمات دیگری در اسلام برای مسلمانان است و کافران در آن نقشی ندارند ... اگر در جمهوری اسلامی توانستیم فرق یک مسلمان و یک کافر را نشان دهیم ، دیگر هیچ کس برای بدبختی و ذلت و خاری سرو دست نمی شکند ! دیگر کسی نمازو حجاب و عفاف و مومنین و مومنات را تمسخر نمی کند ! همه آرزو می کنند مومن باشند ! همه برای مومن بودن و با حجاب بودن تلاش می کنند تا لااقل دنیایشان تضمین باشد ... اما چه می بینیم !؟ از نوجوان و جوان می پرسیم چرا نماز نمی خوانید چرا دین ندارید ؟ می گویند هر مومنی دیدیم بدبخت و ذلیل بوده است و کافران گویا در دنیا در رفاه و بینیازی اند و لذا خوشبخت ترند و ما دنیا و خوشبختی را انتخاب می کنیم تا نداری و نخواستن و فقر و قناعت را ... البته نمی گویم استدلال آنها درست است ، ما همه در امتحانیم ولی آنهایی که واقعا می توانند باید سعی کنند فرق برخورد با مومن و کافر را در حد توان نشان دهند ... @tarighatezendegi
مهم نیست که چه چیزهایی در دستان ماست، زیرا در این دنیا همگی در آزمونیم و هر آنچه داریم، تنها سایه‌ای گذرا و محدود از نعمت‌های الهی است. در حقیقت، همه داشته‌هایمان از آن خداست. آنچه که در این مسیر اهمیت دارد، بندگی و تسلیم بودن در برابر اراده اوست. در هر شرایط و هر جایگاهی که قرار داریم، این بندگی است که هنر، ارزش و عیار واقعی وجود ما را به نمایش می‌گذارد. @tarighatezendegi
🌏 ما با امید به زیبایی ها زنده ایم! زندگی در این دنیا، با تمام تلخی‌ها و چالش‌هایش، همچون سفری در باغی پر از زیبایی و درد است. درست است که این دنیا بهشت نیست و پر از رنج و سختی است، اما در دل آن، لحظات شگفت‌انگیزی وجود دارد که می‌تواند دل ما را شاد کند و به زندگی‌مان معنا ببخشد. هر روز که خورشید طلوع می‌کند، فرصتی تازه برای کشف زیبایی‌ها و لذت‌های کوچک فراهم می‌شود. صدای خنده‌های شاداب کودکان، همچون نغمه‌ای دل‌انگیز، روح‌مان را نوازش می‌دهد. لحظات ساده‌ای که با خانواده در کنار هم می‌گذرانیم، یادآور ارزش‌های انسانی و محبت است. این لحظات به ما یادآوری می‌کنند که در میانه‌ی سختی‌ها، عشق و دوستی می‌تواند ما را به هم نزدیک‌تر کند. درست است که نباید به دنیا دل بست، زیرا این دنیا گذراست و در نهایت، مقصدی فراتر از آن در انتظار ماست. اما اگر امید در دل ما نباشد، چگونه می‌توانیم دستورات خداوند را به درستی اجرا کنیم؟ امید، همچون نوری در تاریکی، ما را راهنمایی می‌کند و به ما قدرت می‌دهد تا در برابر مشکلات ایستادگی کنیم. هر زیبایی کوچک، هر لبخند، و هر لحظه شکرگزاری می‌تواند به ما یادآوری کند که زندگی، با تمام چالش‌هایش، ارزش زیستن دارد و در جستجوی زیبایی‌ها، دل‌هایمان روشن می‌ماند. @tarighatezendegi
🌏 انتخاب آرامش در برابر چالش ها فرض کنید با کسی معامله کرده‌اید و متوجه می‌شوید که کلاه سرتان رفته است. در این شرایط، شما ناچارید بابت چیزی که حق شما نیست، هزینه‌ای بپردازید. این لحظه می‌تواند نقطه عطفی در زندگی شما باشد و دو انتخاب اساسی پیش رویتان قرار می‌دهد. اولین انتخاب این است که احساس مالکیت کنید و موضوع را شخصی و بزرگ ببینید. در این حالت، خود را یک بازنده تصور کرده و در دام احساسات منفی گرفتار می‌شوید. این نگرش نه تنها شما را درگیر عجز و ناتوانی می‌کند، بلکه می‌تواند بر روی اطرافیانتان نیز تأثیر منفی بگذارد و آن‌ها را به اندوه و ناراحتی دچار کند. اما گزینه دوم، انتخابی عمیق‌تر و معنادارتر است. شما می‌توانید همه چیز را به خدا بسپارید و به یاد داشته باشید که در امتحانات دنیا قرار دارید. در این نگرش، شما تنها بنده خدا هستید و هیچ چیزی به‌عنوان مالکیت واقعی در این دنیا ندارید. بنابراین، نمی‌توانید بابت از دست دادن چیزی که در واقع متعلق به شما نیست، ناراحت شوید. در این حالت، باید کار درست را انجام دهید و موضوع را در برابر اطاعت از دستورات الهی آن‌قدر کوچک ببینید که آرامش خود و عزیزانتان از هر چیزی برایتان واجب‌تر باشد. در هر دو صورت، اگر اراده خداوند بر این باشد که شما به نتیجه‌ای برسید، هیچ کاری از دست شما ساخته نیست. اما تنها در گزینه دوم است که شما آرامش خود و اطرافیانتان را فدای مال دنیا نمی‌کنید. این بینش و ایدئولوژی فکری ماست که تعیین می‌کند آیا باید در برابر درد و رنج تسلیم شویم یا آن را به خدا بسپاریم و از آزار رساندن به خود و دیگران پرهیز کنیم. انتخاب ما در مواجهه با چالش‌ها می‌تواند زندگی‌مان را دگرگون کند. با اعتماد به حکمت الهی و تمرکز بر آرامش درونی، می‌توانیم از مشکلات عبور کنیم و به زندگی‌ای پر از معنا و عشق دست یابیم. آیا شما آماده‌اید با این نگرش به زندگی نگاه کنید و آرامش را در دل خود و اطرافیانتان برقرار سازید؟ @tarighatezendegi
🌏 قدرت باورها در پذیرش اطلاعات در دنیای پیچیده و پر از اطلاعات امروز، ما با انبوهی از داده‌ها و روایت‌های متناقض و فریبنده روبرو هستیم. در این شرایط، باورها و گرایش‌های قلبی ما نقش حیاتی و تعیین‌کننده‌ای در نحوه دریافت و تفسیر این اطلاعات ایفا می‌کنند. باورها به‌عنوان چارچوب‌های ذهنی ما، تأثیر عمیقی بر فهم و تحلیل واقعیت‌ها دارند و می‌توانند ما را به سمت حق یا باطل هدایت کنند. انسان دارای دو بعد اساسی است: بعد جسمانی و بعد روحانی. بعد جسمانی به نیازها و خواسته‌های دنیوی و مادی مرتبط است، در حالی که بعد روحانی به جستجوی حقیقت، معنویت و کمال انسانی مربوط می‌شود. افرادی که از بعد روحانی و عقلانی غافل شده و تمام توجهاتشان را به سمت بعد جسمانی متمایل کرده‌اند، در واقع به سمت باطل گرایش پیدا می‌کنند. این دسته به دنبال ارضای خواسته‌های نفسانی و لذت‌های زودگذر هستند و از حقیقت و معنای عمیق زندگی غافل‌اند. باطل به هر چیزی اطلاق می‌شود که از حقیقت دور باشد و نتواند انسان را به سعادت واقعی هدایت کند. این باطل شامل امیال‌گرایی، شهوترانی، مادی‌گرایی و خودخواهی است. این عناصر، انسان را از مسیر صحیح و عقلانی منحرف کرده و به ظلم و ستم می‌کشاند، زیرا در آن‌ها منیت و خودمحوری محوریت دارد. در مقابل، حق با راستی و عدالت هم‌راستا است و انسان را به سعادت واقعی رهنمون می‌سازد. حق شامل اصول عقلانی، عدالت و ارزش‌های معنوی و روحانی است که انسان را به کمال و رفاه حقیقی هدایت می‌کند. حق‌گرایی موجب می‌شود که انسان از خودخواهی و منیت دوری کند و به دنبال ارزش‌های بالاتر و انسانی‌تر باشد. حزب باطل بر پایه خودخواهی و منیت بنا شده و از ابزارهای حسی و لذت‌های ظاهری برای جذب پیروان خود بهره می‌برد. این ابزارها شامل تبلیغات گسترده، رسانه‌های اجتماعی و وعده‌های فریبنده هستند. هدف این حزب ایجاد جذابیت‌های سطحی و فریبنده است که افراد را به سوی خود جلب کند، زیرا بدون این ظواهر فریبنده، باطل جز پوچی و نیستی چیزی برای ارائه ندارد. در مقابل، حزب حق بر اصول عقلانیت، عدالت و حقیقت استوار است. این حزب به دنبال هدایت انسان‌ها به سوی نور و واقعیت است و با استفاده از استدلال و منطق، پیروانی آگاه و خردمند را به خود جذب می‌کند. حزب حق به جای بزرگ کردن خواسته‌ها و تمایلات نفسانی، حقیقت را برای انسان‌ها ارزشمند می‌سازد و آن‌ها را به تسلیم و اطاعت از حق دعوت می‌نماید. این حزب تلاش می‌کند انسان‌ها را از منیت، خودخواهی و تن‌پروری دور نگه دارد و به سوی ارزش‌های معنوی و انسانی هدایت کند. گاهی فردی که روزگاری تنها به عقل و استدلال تکیه می‌کرد و تاریخ و روایت‌های احزاب مختلف را دروغ می‌پنداشت، با شناخت حقیقت و منبع هدایت الهی به درک جدیدی می‌رسد. این فرد وقتی درمی‌یابد که حقیقت امروز در نقش ولایت فقیه تجلی یافته است، تمامی تاریخ، روایات و اخباری که مورد قبول علمای شیعه است را می‌پذیرد. این پذیرش به دلیل هماهنگی عقل و قلب با حقیقت است. از سوی دیگر، فردی که تمام توجهش به امیال و خواسته‌های نفسانی بوده و تاریخ اصلا برایش مهم نبوده، ممکن است به مرور زمان و تحت تأثیر ابزارهای فریبنده حزب باطل به فرقه‌ها و مذاهب مختلف با باورهای گوناگون ایمان بیاورد و تاریخ آن‌ها را بپذیرد. حزب باطل با استفاده از تبلیغات گسترده و جذابیت‌های سطحی، می‌تواند قلب افراد را به سوی خود جذب کرده و آن‌ها را در مسیر باورهای نادرست قرار دهد. باورهای ما و گرایش‌های قلبی‌مان نقش تعیین‌کننده‌ای در انتخاب منابع خبری و پذیرش حقیقت دارند. هنگامی که سبک زندگی ما بر پایه هوس‌ها و خودخواهی باشد، به حزب باطل گرایش پیدا می‌کنیم و حقیقت را نمی‌پذیریم. اما اگر زندگی‌مان بر پایه عقل و عدالت باشد، همواره به دنبال حقیقت خواهیم بود و از منابعی بهره خواهیم برد که این اصول را ترویج می‌دهند. این بار برای انکار باطل پافشاری می‌کنیم و به سوی حقیقت و کمال انسانی گام بر می داریم . @tarighatezendegi
🌏 آرزوهای کوتاه: کلید ورود به بهشت اگر بپذیریم که این دنیا تنها یک بازی پیچیده و مجازی است و خداوند در قضاوت خود به داشته‌های ما نگاهی نمی‌اندازد، بلکه تنها به چگونگی زیستن ما توجه می‌کند، آنگاه درمی‌یابیم که در نظر او، کمیت‌ها اهمیت چندانی ندارند و کیفیت زندگی ماست که مقصود اصلی است. به‌عبارتی، چه ما مالک کل جهان باشیم و چه در گوشه‌ای از خیابان، آنچه برای او اهمیت دارد، نحوه زندگی ماست؛ اینکه چه اندازه او را شناخته‌ایم و تا چه حد برای او زندگی می‌کنیم. در روایات ما آمده است که یکی از شروط ورود به بهشت، آرزوهای کوتاه است، نه بلند. این بدان معناست که اگر هر نقطه‌ای از دنیا برای ما بت شود و در دل ما بزرگ گردد، ما را از مسیر بندگی دور می‌کند. نباید جز حق در قلب ما جایی داشته باشد. انسانی که همه‌چیز در دستانش است، باید آن را به درستی و مطابق با خواسته‌های خداوند هدایت کند و مسئولیت سنگینی بر دوش دارد. حتی کسی که در کنج پارکی می‌خوابد، به اندازه مسئولیتی که دارد، مورد محاسبه قرار می‌گیرد، نه بیشتر؛ زیرا در نظر خداوند، داشته‌ها اهمیتی ندارند. به همین دلیل، زمانی که می‌بینید افرادی با امکانات فراوان در حال خدمت به خدا هستند، هرگز خود را با آن‌ها بر اساس داشته‌هایشان مقایسه نکنید. نباید بگویید که آن‌ها چه اندازه در راه خدا خدمت می‌کنند و من با نداشته‌هایم که کاری نمی کنم و خدماتم قابل مقایسه نیست. بلکه در اینجا امتحان می‌شوید که چگونه خود را نبازید و از درگاه خدا ناامید نباشید. و آنها نیز امتحان می شوند که چگونه با داشته هایشان در این مسیر مغرور نشوند و دیگران را با تحقیر و کوچک‌نگری نبینند . به یاد داشته باشید که داشته‌ها هیچ اهمیتی ندارند. این بدان معنا نیست که تلاش نکنید؛ تلاش برای خدا واجب است. اما هستند کسانی که برای خدا تلاش کرده‌اند و با بلاهای طبیعی و غیرطبیعی، همه چیزشان را از دست داده‌اند. یا افرادی که می‌خواهند خدمت کنند اما استعداد آن کار را ندارند. گاهی همین ظرف شستن در خانه پدر و مادر یا در کنار همسر، برای خداوند ارزشمندتر از کارهای بزرگ در سطح جهانی است که صاحبش ممکن است در دام غرور و خودبینی گرفتار شده باشد و ما از دل‌ها بی‌خبر هستیم . همه ما می‌توانیم با اخلاص در کنار یکدیگر برای خداوند کار کنیم، حتی اگر هیچ‌کس جز او از تلاش‌های ما آگاه نباشد و آن را نخواهد ببیند . بیایید برای خدا زندگی کنیم و قضاوت او را بر قضاوت دیگران ارجح بدانیم. در این صورت، حسادت بی‌معنا خواهد شد. زمانی که خدا به ابلیس فرمان داد که سجده کند بر آدم، اگر او در آن لحظه تسلیم می‌شد، بی‌شک مقامش کمتر از انسان نمی‌بود. او که ۶۰۰۰ سال بندگی خدا را کرده بود و خود را برترین مخلوق می‌دانست، اگر به موجودی ضعیف سجده می‌کرد، به یقین شکست غرور و اطاعت از فرمان خدا او را در نزد خداوند بسیار مقرب‌تر از قبل می‌کرد. برادران یوسف اگر به او خدمت می‌کردند، نزد خدا عزت بیشتری می‌یافتند و آیا یوسف جایی می‌رفت که برادرانش در کنارش نباشند؟ هر کجای بهشت که یوسف برود، برادرانش نیز با او همراه بودند. پس این غرور برای کسب نام و مقام چه ارزشی دارد ؟ آیا اگر ابلیس اطاعت خدا را می‌کرد و آدم را به خواست خدا عزیز می‌دانست، و آدم را در مسیر کمالش همراهی می کرد ، جایگاهی کمتر از آدم در بهشت خدا می‌یافت؟ و امروز که ما اهل بیت را برتر از هر انسانی می‌دانیم، آیا اطاعت از آن‌ها و پیروی از دستوراتشان ما را به نزدیکی به آن‌ها در دنیا و آخرت نمی‌رساند؟ اگر من بنده علی (ع) شوم، آیا مولا علی (ع) دلش می‌آید که بدون من دیگر در بهشت جایی برود؟ پس چه می خواهم جز رضایت خدا و خدا چه می خواهد جز بندگی من که همین برایم بس است و کسب رضایت خدا در این جهان با هر هویت و جایگاهی امکان پذیر است ! @tarighatezendegi
4_5994309443540484309.mp3
1.79M
جوشن‌کبیری که شیطان دم گوش انسان می‌خواند ! 🎙 استاد پناهیان @tarighatezendegi
🌏 بندگی خدا و رسیدن به آرامش وقتی هدف ما بندگی خداوند است، دیگر اهمیتی ندارد که در کدام جایگاه و رتبه دنیوی قرار داریم. مهم این است که در هر موقعیتی که هستیم، به درستی به خانواده و جامعه اسلامی خدمت کنیم و تنها به دنبال کسب رضای خداوند باشیم. هنر واقعی این است که با صداقت و نیت خالص، در هر موقعیت و شرایطی، به بهترین نحو ممکن به وظایف خود عمل کنیم. ترازو و معیار سنجش عیار انسان نزد خداوند تنها بر پایه اطاعت‌پذیری و فرمانبرداری اوست و هیچ دارایی یا جایگاه مادی و دنیوی ارزشی ندارد. این درک عمیق به ما آرامشی بی‌نظیر می‌بخشد و ما را از دست و پا زدن بی‌جا برای دنیای فانی و خسته شدن از آن باز می‌دارد. فهم این نکته که هدف نهایی ما بندگی خداوند و راه سعادت حقیقی است، باعث می‌شود که به درستی مسیر زندگی را طی کنیم و از هیچ چیز دیگری غیر از رضایت خداوند به دنبال چیزی نباشیم. یادمان باشد، در هر شرایطی، هدف اصلی ما باید بندگی خداوند و خدمت به اسلام باشد. این مسیر، مسیری است که به آرامش و رضایت قلبی می‌انجامد و ما را از بی راهه ها و اسارت های دنیا نجات می‌دهد. @tarighatezendegi
🔴 نبرد با اسرائیل، تکلیف عاشورایی 🔹 حسینیه را حسینیه نمی‌دانم، مگر آنکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی تربیت و آماده کند. 🔹 در هیئتی که دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد، شمر هم سینه می‌زند. 📌امام موسی صدر @tarighatezendegi