جلال آل احمد در کنار برادرش سید محمدتقی طالقانی؛
به مناسبت شهادت شهید سید محمدتقی طالقانی در ۷ یا ۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ش
📖 #شمس_آل_احمد در کتاب جلال از چشم برادر مینویسد:
«برادر بزرگ ما، نمايندۀ آيات عظام و مراجع تقليدى چون حضرات سيد ابوالحسن اصفهانى و سيد محمدحسين بروجردى شده بود در مدينه و در همان شهر با قهوهاى مسموم به شهادت مىرسد و مدفن مىيابد. چراکه به يمن ايمان و اعتقاد و دل پرشور و شوقش، بر سر آن مىافتد که براى بقيع بقاعى بسازد و اين کار نزد اهل سنت و بهويژه وهابىهاى سعودى شرک است. ناچار حکومت سعودى، احتمال که با توافق سفارت ايران، وسايطى مىانگيزد و برادر را به مجلسى براى مشورت مىخواند و با قهوهاى کارساز، آب سکوت بر حيات پرشور برادرمان مىريزد (در سال ۱۳۳۲).»
✍#جلال_آل_احمد هم در گزارش سفر حج خود در اینباره مینویسد:
«(نخاوله)، اقلیت شیعه اهل مدینه که برادرم مأمور روحانی میان ایشان بود و دو سال بیشتر دوام نیاورد و در همین بقیع خاکش کردند.
دوشنبه ۲۴ فروردین (۱۳۴۳ش)
صبح رفتم بقیع. آفتاب که میزد من اثر سنت را در خاک میجستم و قبل از همه اثر برادرم را. اما هیچ اثری و علامتی. وقتی گور چهار امام شیعه و گور عثمان و زنان و فرزندان پیغمبر بینشان افتاده، برادر من دیگر کیست؟ اکنون ذره بینشان خاکی در سفره سنت...
... یاد برادرم افتاده بودم که به چه خون دلی توانسته بود دور گور چهار امام را فقط سنگچین کند و چه عکسها که از ماجرا گرفته بود و چه گلی که خود به دست مالیده بود و چه غیر منتظر بود خبر مرگش که در تهران به ما رسید.»
📚#خسی_در_میقات ص۳۵ و ۳۶
🕌 @tarikh_hawzah_tehran