eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
63 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 به مناسبت ۲۳ اسفند سالروز درگذشت آیت‌الله 💡خصوصیات کمتر روایت شده آیت‌الله کاشانی آیت‌الله : «روبه‌روی یک مغازه خیاطی بود که فردی به اسم مهدی آنجا را اداره می‌کرد. من با این آقا مهدی آشنا شده بودم و گاهی گپ و گفتی با هم داشتیم. یک روز آقا مهدی از من پرسید که آیا دلم می‌خواهد آیت‌الله کاشانی را ببینم؟ من از خدا می‌خواستم و واقعا برای دیدن ایشان اشتیاق زیادی داشتم. بالاخره یک روز به منزل ایشان در پامنار رفتیم. ایشان داشتند خارج مکاسب تدریس می‌کردند. لحن ساده و بیان شیوای ایشان، شوق من برای استفاده از محضرشان را دوچندان کرد. درس که تمام شد، رفتم و خود را معرفی کردم و ایشان با گرمی و صمیمیت از من استقبال کردند. این اولین ملاقات من با مرحوم آیت‌الله کاشانی بود. بعد هم دیگر رفت‌وآمدهای من به منزل ایشان ادامه پیدا کرد... همه‌جور آدمی، از لشکری و کشوری می‌آمد. در خانه ایشان به روی همه باز بود. در همین مراوده‌ها بود که با خلق کم‌نظیر و سعه صدر منحصربه‌فرد ایشان آشنایی بیشتری پیدا کردم و از بحث‌های اخلاقی و دروس حوزوی ایشان بهره‌مند شدم. ایشان با اینکه سال‌ها بود که با درس و بحث فاصله داشتند، اما از چنان حضور ذهن و سرعت انتقالی بهره‌مند بودند که گویی شب قبل درباره این مباحث مطالعه و تحقیق کرده‌اند. ایشان مطالب علمی را چنان روان و شیوا بیان می‌کردند که حتی فردی هم که دروس حوزوی نخوانده بود، متوجه می‌شد و بهره می‌برد.» 📷 سید مرتضی مستجابی در حضور آیت‌الله کاشانی 📚خاطرات آیت‌الله مستجابی ص۷۳ و ۷۴ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 سیره اجتماعی علمای امروز...؟! ✍یک وقت که در اصفهان به دیدار آیت‌الله (که در دهه ۲۰ و اوایل ۳۰ در تهران تحصیل و فعالیت داشتند) رفته بودم، اظهار شرمندگی از ایجاد زحمت داشتم، فرمودند: شما وقتی زنگ در این خانه را زدی، کسی پرسید کی هستی؟ یا در باز شد؟ عرض کردم: بدون پرسش در باز شد. این رفتار را در سیره اجتماعی آیت‌الله (که آیت‌الله مستجابی روابط نزدیکی با وی داشت) هم می‌بینیم. در خانه او به روی همه باز بود و راز محبوبیت این مجتهد مبارز هم (تا قبل از فتنه‌های دوران نهضت ملی) همین بود. 🔹دیروز یکی از دوستان که زیاد خدمت آیت‌الله مستجابی می‌رود تعریف می‌کرد: خدمت ایشان نشسته بودم، زنگ در به صدا درآمد و ایشان فوری در را باز کرد. گفتم: چرا نمی‌پرسید کیست؟! شاید مزاحمت یا خطری باشد. فرمود: آخوند باید درب خانه‌اش به روی همه باز باشد؛ یک روحانی وقتی زنگ خانه‌اش به صدا درآمد نباید بپرسد کیست؛ همه مردم باید بتوانند به نزد او بیایند! گاهی فرد نیازمند زنگ خانه ایشان را می‌زند، در باز می‌شود، وارد شده و پس از عرض سلام خدمت ایشان، خودش به آشپزخانه می‌رود و غذای مورد نیاز خود را برمی‌دارد، خداحافظی کرده و می‌رود. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔹چند پرده از خاطرات مرحوم آیت‌الله 👇👇
۳. روایت یک تصویر از مدرسه مروی 📷 از سمت راست: سید محسن امیرحسینی، مترجم مدنی، شیخ عباس مهاجرانی، دکتر جواد مقصودی، دکتر کمال موسوی، و سایر آقایان طلاب در مدرسۀ مروی، موقع جشن. آیت‌الله مستجابی: «این تصویر مربوط می‌شود به روزی که دولت وقت، جشنی در مدرسۀ مروی تهران برپا کرد و پیش از شروع مراسم، بالای سر درب مدرسه، عکس شاه را نصب کرده بودند که عکس شاه را برداشته و عکس آیت‌الله کاشانی را به جای آن گذاردند. هنگامی که جلسه کاملاً آمادۀ سخنرانی شد، روی عکس‌ها را برداشتند. عکس آقای کاشانی در میان چراغها مشاهده می‌شد که درگیری رخ داد و چند نفر از مجاهدان دستگیر شدند. آن روز آیت‌الله کاشانی در بیروت تبعید بود.» 📚خاطرات آیت‌الله مستجابی، ج 1، ص 100 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran