📷سال ۱۳۲۷/ آیتالله کاشانی در حال حرکت برای #نماز_عید_فطر
✍در سالهای دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰، نمازهای عید فطر در تهران باشکوه خاصی برگزار میشد. مردم شهر همراه با علما از خانه #آیت_الله_کاشانی در پامنار حرکت میکردند و جمعیت کثیری از مردم نماز عید را به امامت ایشان اقامه میکردند.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و شهادت شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام در سال ۳۴ فشارها بر اجتماعات بزرگ دینی همچون نماز عید فطر بیشتر شد و علما تنها اجازه داشتند در داخل مساجد به اقامه نماز عید بپردازند.
در آن زمان آیتالله حاج شیخ علی اکبر برهان از علمای مطرح تهران بود که گاه نسبت به رؤیت هلال ماه سوال حکم میکرد و نماز عید فطر را نیز اقامه میفرمود.
📚به گزارش زیر از کتاب «عالم ربانی» ص۱۲۳ بنگرید:
«در آن سالها... خیابان تیردوقلو بیابان بود. آنجا را فرش میکردند برای نماز عید فطر. صبح جمعیت زیادی از #مسجد_لرزاده میآمدند. یک سال که آیتالله برهان در حال خواندن نماز بودند و فردی هم داشت دعا را میخواند در میان تکبیر بود که نظامیها رسیدند. وقتی دیدند که جمعیت نماز میخوانند، یک نفر از مأموران را فرستادند. آمد و مفاتیح را پاره کرد و ایشان را از آن بالا پایین کشیدند. جمعیت هجوم آوردند و نماز به هم خورد و ایشان را با پای پیاده بردند. میخواستند ببرند داخل ماشین پلیس که بزرگان محل نگذاشتند. ایشان با پای برهنه به مسجد آمدند و نماز عید را در داخل مسجد خواندند. بهطور کل بعدها هم نگذاشتند که آقایان در بیرون شهر نماز بخوانند و در همان مساجد نماز خوانده میشد.»
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️۴ اردیبهشت ۱۳۳۲ درگذشت حکیم شرق میرزا مهدی آشتیانی
📽 قسمتی از بیانات آیتالله #شیخ_محمدرضا_ربانی در کنگره بزرگداشت استادش آیتالله #میرزا_مهدی_آشتیانی
💠پیرامون مبارزات کلامی و فلسفی مرحوم آقا میرزا مهدی با تودهایها در زمان #دکتر_مصدق
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠هجرت از حوزه طهران تا مدینةالنّبی (ص)
✍آیة اللّه حاج سیّد محمّد لواسانی فرزند آیتالله میر سید احمد لواسانی از دانش آموختگان حوزه علمیه طهران و سپس نجف بود.
پس از گذراندن مقدمات در طهران برای ادامه تحصیل به نجف أشرف مشرف شد و از خواص شاگردان آیات عظام سید ابوالقاسم خوئی و سید علی بهشتی گردید. سپس جهت ادای تکلیف و نشر معارف حَقّه بجای والد مرحومش عازم مدینة النّبی شد.
ایشان در شهر مدینه، شصت سال مجاهدت در راه تربیت انسانها و ترویج تشیع داشتند و ملجأ شیعیان مدینه بودند و منزل و حسینیه ایشان نیز در آن شهر پناهگاه زائران شیعه و
محل تجمع ارادتمندان اهل بیت(ع)در طول سال و خصوصاً در ایام حج بود؛ چراکه پدر وی احیاگر سنت عمره بوده و ایشان نیز طبعاً در حفظ این سنت همچون پدرشان کوشا بودند.
آیةاللّه لواسانی سالها به اقامه نماز و نیز فعالیت های تبلیغی شیعی در مدینه اهتمام داشت و با زحمات فراوان توانست «مهدیه» تاسیس نماید.
آیت اللّه حاج سید محمد لواسانی از افراد مورد اعتماد علماء و بازاریان طهران و مورد وثوق مراجع نجف و قم بوده و
اجازات و وکالتهای متعددی از مراجع داشت.
ایشان سرانجام در محرم سال ۱۴۳۵ ق دعوت حق را لبیک گفت و باوجود محدودیتهای ایجاد شده از سوی آل سعود، پس از تشییع باشکوهی بر دستان شیعیان، در شهر جدة - مقبرة النزهة بخاک سپرده شد.
🖌به قلم: آقای مجتبی شریفی
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🤝دعوت به همکاری
📚به یک پژوهشگر در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی نیازمندیم.
🔸شرایط:
ساکن تهران
داشتن فراغت نسبی برای فعالیت پژوهشی
دارا بودن سابقه تحصیلی یا تجربه مطالعاتی و پژوهشی در زمینه تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر
🔹لطفا در خصوصی پیام دهید
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️انا لله و انا الیه راجعون
✨آیتالله سید رسول موسوی تهرانی از مفاخر حوزه تهران و اساتید معظم حوزه علمیه قم دار فانی را وداع گفت.
🔹قسمتی از مصاحبه با این استاد عالیقدر:
«وقتی آقای مجتهدی آمدند تهران، اون موقع شغل بنده زرگر بود. شنیدیم یک آقایی آمدند و جوانها دورشان جمع شدند و درس میگویند ابتدا یک مسجد کوچکی بود نزدیک #مسجد_امین_الدوله. ما رفتیم اونجا. دو سه هفتهای هم بیشتر نشد اونجا بودیم، ایشان منتقل شدند به این مسجد. همین مسجد ملا جعفر که ایشان هم امام جماعت شدند و هم درسشان میآمد اونجا. ما هم دیگه اینجا منتقل شدیم.
من شب و روز درس می خواندم. صبح، عصر، شب. البته من پیش ایشان اونقدری درس نخواندم. یک مقدار مقدمات، یک مقدار سیوطی، یک مقدار مغنی. بقیه درس ما #مسجد_حاج_ابوالفتح و #مسجد_لرزاده بود و بیت آقایان، مثلا بیت آقای بتولی و آقای حاج سید هاشم آقا حسینی و حاج محمد تقی جعفری (علامه جعفری) بود. بیشتر درس ما منزل آقای [حاج شیخ حسین] کنی، بعضی از بزرگان حوزه، بود.
ولی چون (آقای مجتهدی) کسی را نداشت، قحط الرجال بود، دو سال نشد که من شدم مدرس رسمی مسجد. البته اون موقع مسجد بود ما هم تو مسجد می خوابیدیم. اصلا اتاقی هیچی نبود. من و #حاج_آقافخر_تهرانی با هم در شبستان میخوابیدیم. منتها ایشان صبح که میشد میرفت میخوابید. شب بیدار بود. ما تازه اول کارمون بود، روزی چندتا درس من میگفتم. این تدریس ادامه داشت تا ۱۵ سال من اونجا درس می گفتم.
📷 تصویر: آیتالله سید رسول موسوی در آغاز طلبگی، نشسته در سمت راست آیتالله مجتهدی
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✨نمایی از تشییع پیکر پاک آیتالله سید رسول موسوی تهرانی
۱۴۰۲/۲/۷ ؛ قم المقدسه
🔹ارسال شده توسط مخاطبان تاریخ حوزه تهران
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
39.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ نالههای جانسوز مرحوم آیت الله سید رسول موسوی تهرانی در مقابل ضریح منور حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
اللهم عجل لولیک الفرج...
اللهم ارزقنا توفیق الطاعة...
✨برای شادی روح این استاد فرزانه، فاتحهای قرائت فرمایید.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✨مرحوم #میرزا_مهدی_معزالدوله میفرمود:
در آن روزگار [ستیز رضاخان با روحانیت] از سویی بار سنگین زندگی و خانواده به جای مانده از پدر و برادر کمر مرا خم میکرد؛ از سوی دیگر رضاخان محضر شرع را بسته بود. در این حال و هوا در خانهام برای تنی چند از طلاب درس لمعه میگفتم.
روزی مردی با کت و شلوار و کراوات به خانه آمد. نشست تا دری تمام شد و آنگاه خود را این چنین معرفی کرد: من علی اکبر تشید ِ امروز و شیخ علیاکبرِ دیروز هستم! همین کتاب لمعه را نزد پدرتان [میرزا باقر معزالدوله] میخواندم ؛ ولی چه توان کرد؟ برای گذران زندگی به این رنگ باید درآمد!
آنگاه گفت: من از سوی حضرت اشرف داور (وزیر دادگستری رضاخان) مأموریت دارم که خدمت جنابعالی برسم و پیام ایشان را برسانم اگر موافقت میفرمائید دفتر ثبت اسناد درجه یکی به نام شما صادر شود تا همچون گذشته به کار خود ادامه دهید و میدانید که این دفتر با محضر شرع سابق تفاوتی نخواهد داشت.
در پاسخ گفتم:
چگونه تفاوت ندارد؟! آیا من مجاز هستم به بخشنامهها و دستورالعملها و قوانین صادره توجه نکرده و قوانین و احکام اسلام را اجرا نمایم؟ آیا نخواهند گفت حکم از بالا رسیده را نمیشود نادیده گرفت؟شما به ایشان بگویید همین تدریس ما را بس است!
📖تذکرة الصلاة ص۶
📷مرحوم معزالدوله همراه با جمعی از شاگردان از جمله شیخ عبدالعلی معزی و #شیخ_حسین_کبیر در #مسجد_جمکران
🔹پی نوشت:
ناامنی اجتماعی برای روحانیت و فشار بر این قشر خدمتگزار، به هر دلیل روی دهد، نتیجهای قهری دارد و آن خروج عدهای از طلاب از کسوت روحانیت و انزوای عدهای دیگر است.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ استاد شهید آیتالله مطهری اواخر دهه ۴۰ در حالی که در اوج مبارزات خود در سنگر تبیین در مجامع علمی و تبلیغی از حوزه، دانشگاه، حسینیه ارشاد بود، به شدت از سوی مراکز حوزوی طرد میشد.
ایشان در #مدرسه_مروی و دانشکده الهیات به تدریس فلسفه اشتغال داشت و به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره حسینیه ارشاد به تبلیغات دینی میپرداخت.
اما همین دو امر یعنی اشتغال به فلسفه و همکاری با حسینیه ارشاد موجب هجمهای سنگین از سوی برخی از روحانیون تهران به ایشان شده بود.
این وضعیت در کمرنگ بودن حضور طلاب و روحانیون در مجلس ختم پدر استاد در آذرماه ۵۰ در #مسجد_مروی نمود بیشتری یافت و باعث شد چند روز بعد مجلس ختم دیگری در #مسجد_ارک باحضور ۸۰۰ نفر و با سخنرانی مرحوم فلسفی برگزار شود.
استاد مطهری در #دانشکده_الهیات با جریان مارکسیسم و در حسینیه ارشاد با اسلام منهای روحانیت و سایر کجرویهای #دکتر_شریعتی مبارزه میکرد اما چون این واقعیت از چشم عدهای از روحانیون پنهان بود، خود ایشان را متهم ردیف اول میدانستند.
استاد مطهری از بانیان حسینیه ارشاد بود و خودش شریعتی را به حسینیه آورده بود، اما در ادامه و با آگاهی از جریان انحرافی، ضمن تلاش برای حفظ بنیان حسینیه ارشاد میکوشید انحرافات را از دامن آن بزداید، اما گرایش فکری مدیران حسینیه به شریعتی از یک سو و ایستادگی جمعی از روحانیون در برابر استاد مطهری از سوی دیگر، مانع رسیدن ایشان به اهداف خود بود.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔰 مراسم رونمایی و اکران مستند تلویزیونی #فیضیه_تهران
📽 کاری از #شبکه_مستند_سیما
▫️در این مستند به روایت تاریخ دویست ساله #مدرسه_مروی در فراز و فرود حوادث تاریخ معاصر پرداختهایم.
▪️زمان: دوشنبه ۱۸ اردیبهشت/ ساعت۱۶
▫️مکان: مدرسه علمیه مروی
▪️شرکت برای عموم برادران آزاد است.
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔹آیت الله سید حسن امام جمارانی که در زمان تحصیل در تهران از درس میرزا سید محمد امام جمعه استفاده میکرد میگفت:
تیمورتاش از جانب رضاخان به نزد حاج میرزا سید محمد امام جمعه آمد و به او گفت: «اعلی حضرت سلام رساندند و گفتند که لازم است برای جا افتادن مسئله کشف حجاب، علمای تهران #کشف_حجاب خانمهای خودشان را اعلام و در مسجد شاه برای اعلام عمومی این مسئله به همراه زنان خود اجتماع کنند.»
امام جمعه چند لحظه ای سرش را پایین میاندازد و به تیمورتاش میگوید: «آقای تیمورتاش به اعلی حضرت سلام برسانید و بگویید که من در تمام طول عمر خود به این مردم گفته ام که #حجاب از ضروریات اسلام است و الان بعد از ۹۰ سال نمیتوانم به مردم بگویم که ما دروغ گفتیم و حجاب واجب نیست و از مردم بخواهم که کشف حجاب کنند.»
تیمورتاش میگوید «آقا این مسئله مهمی است و اعلی حضرت از شما انتظار دارد». سخن او در واقع به نوعی تهدیدآمیز بود.
امام جمعه نیز می گوید: «من عمر خودم را کرده ام؛ اگر آقایی و ریاستی بود دیدهام و اگر بناست من در این راه قربانی شوم حاضرم.»
روز بعد از این ماجرا به درس ایشان رفتم دیدم در بسته است و احدی آنجا نیست. در خانه را زدم و داخل شدم. آقای امام جمعه گفت: آقای امام! آمدی درس؟! نمیترسی؟ چون بعد از ماجرای دیروز دیگر یک نفر هم اینجا نیامد؛ تو چرا آمدی؟!
📚روایات و خاطرات سید مهدی امام جمارانی ج۱ ص۴۵ و ۴۶
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷مرحوم آیت الله حاج سیدرسول موسوی تهرانی
مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدعلی نجفی فرید
✨نصایح آیت الله #سید_رسول_موسوی_تهرانی:
«علم و عمل و تقوا و توسل و اینها را از دست ندهید، انشااءلله که موفق خواهید شد. درس ها را هم همه را پیشمطالعه بفرمایید؛ از سفارشاتی است که من زیاد سر درس میکنم. درس ها را حتما پیش مطالعه بفرمایید وحتما بعدا مباحثه بکنید. خیلی فرق می کند. من که خودم این جور بودم میرفتم سر درس، میدانستم استاد چه کار میخواد بکنه امروز. فقط یک جاهاییش که مشکل بود اونها را دقت میکردم و الا میدانستم که این آقا چی میخواد بگه و این خیلی مؤثر است. من یادم نمیاد درسی بدون پیش مطالعه حاضر شده باشم. انشاءالله شما رفقا و آقایان و همه را سفارش کنید، این به خصوص از ابزار بسیار مهم طلبگی است که اصرار داشته باشند به اینکه قبل از حضور در درس حتما یک پیش مطالعهای داشته باشند. یک جهتش هم این بود که ما هممباحثهای کمتر داشتیم اون موقع که تهران بودیم. اینکه از این راه من خودم را اداره میکردم. با پیش مطالعه و دقت سر درس؛ حالا استفادهای نتوانستیم بکنیم، ولی تلاش خیلی کردم من. هیچ کوتاهی نکردم. الا اینکه سهم ما کم بوده. از علم و تقوا و اینا خیلی سهمیه ای نداشتیم.»
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
May 11
✍ در زمان حکومت پهلوی سیدی از علمای ساکن تهران که در یکی از مساجد در حوالی خیابان ری امام جماعت بود از کنار مغازهای میگذرد که در آنجا خانمی با وضع حجاب غیرمتعارفی در حال خرید بود. این سید به آن کاسب میگوید: فلانی معامله با بیحجاب نکن و نان خودت را خراب نکن.
از قضا این خانم که همسر یکی از افسران اطلاعاتی بود، این ماجرا را برای همسرش تعریف میکند و این موجب میشود که آن سید را دستگیر کنند.
وقتی خبر دستگیری این آقا تحت عنوان نهی از منکر به گوش مرحوم #نواب_صفوی رسید به قدری عصبانی شد که بلافاصله گوشی را برداشت و به رئیس شهربانی تلفن کرد که اگر این سید امشب آزاد نشود قلب تو را از کار خواهیم انداخت و به شدت او را تهدید کرده بود.
این تهدید موجب شد که بلادرنگ سید را آزاد کنند. او وقتی متوجه میشود که با پیگیری و حمایت مرحوم نواب آزاد شده است به اطرافیان خود میگوید که باید در حمایت از نهضت نواب قیام کنیم. این خبر که به گوش مرحوم نواب رسیده بود با خنده گفته بود: بله آقایان قیام میکنند اما به کلام، نه به عمل! این جمله حکایت از گلهمندی نواب داشت.
📚روایات و خاطرات سید مهدی امام جمارانی ج۱ ص۱۶۷
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
هدایت شده از کانال رسمی حوزه علمیه مروی
📸 آیین رونمایی از مستند فیضیه تهران
🗓اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
🔰 کانال اطلاع رسانی حوزه علمیه مروی
📷تصویری دیده نشده از مرحوم #میرزا_عبدالعلی_تهرانی در کنار مرحوم آقا سید رضا میری از ائمه جماعات پامنار
🔸ماجرای #طی_الارض
✨آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی به واسطه از قول پیرمردی از ارادتمندان پدرشان آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی نقل کردند:
✨ در یکی از تابستانهای گذشته، مرحوم حاج میرزا عبدالعلی تهرانی بدون عائله رفته بود لار و در یک چادر نزدیک سایر دامداران برای مدتی موقت (یکی دو ماه) سکونت کرده بود. من به پیشنهاد حاج آقا چند شبی در چادر ایشان میخوابیدم. روزی به ایشان گفتم: من فردا دادگاه دارم و به همین جهت باید امروز بروم تهران.
ایشان فرمود: امشب نزد من بمان من فردا تو را میفرستم.
در آن زمان چهار پنج ساعت طول میکشید تا با وسایل آن موقع از لار تا میدان ارک و دادگستری بروم. فکر کردم ایشان بیخود نمیگوید و اطاعت کردم. روز بعد تقریباً یک ساعت قبل از موعدی که باید در دادگاه حاضر شوم، ایشان دست مرا گرفت و از چادرهایی که آنجا زده بودند گذشتیم تا رسیدم پشت تپهای، فرمود: تا من صلوات میفرستم تو هم صلوات بفرست، هر وقت ساکت شدم تو هم ساکت شو.
من هم همین کار را کردم وقتی ساکت شدم و چشمم را باز کردم خود را در میدان ارک جلوی دادگستری دیدم!
ضمناً فرمود: تا زندهام این ماجرا را برای کسی تعریف نکن.
📚خاطرههای آموزنده، ریشهری، ص۳۴۶
🙏باتشکر از حجتالاسلام سید علی بطحایی به خاطر ارسال تصویر
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran