روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را
حسن تو بینهایت و فضل تو بیشمار
مبهوت ماندهام بنویسم کدام را
تفسیر چشمهای تو برهان عاشقیست
میخوانم از نگاه تو خیرالکلام را
هر راهبی که دید تو را گفت دیده است
با چشم خود مسیح علیهالسلام را
هر جا که تو قدم بزنی «سُرَّ من رَءا»ست
سرشار کردی از نفست هر مشام را
اما قدوم سبز تو ای کعبهٔ بهشت
حسرت به دل گذاشته بیت الحرام را
دیدند دشمنان تو حیران و مضطرب
آرامش نگاه تو و شیر رام را
دست سخاوت تو و چشم عنایتت
پر کرده از نسیم سحر صبح و شام را
از ما مگیر، ای همه باران و روشنی
لطف مدام و مرحمت مستدام را
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@tarikh_j
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹روز مادر🔹
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
وصف تو درک «لیلة القدر» است
فهم ما از تبار «ما اَدراک»
کوثری، بیکرانه دریایی
ما و ظرف حقیر این کلمات
باید از تو نوشت با آیات
باید از تو سرود با صلوات
آیه در آیه وصف تو جاریست
«فتلقّی...»، «مباهله»، «کوثر»
در دل «اِنَّما یُریدُ الله...»
در «فَصَلِّ لِرَبکَ وَ انحَر»
از بهشت آمدی به هیئت نور
عطر سیبت وزید در هستی
تو گلِ... نه، تو نوبهارِ... نه
تو بهشت دل پدر هستی
پدر و مادرم فدای شما
مادری کردهای برای پدر
چشم بد دور، چشم شیطان کور
دست تو بود و بوسههای پدر
از بهشت آمدی و روشن شد
سرنوشت دل علی با تو
بیتو کم بود در تمام جهان
نیمۀ دیگرش ولی با تو...
وصف ذات تو و صفات علی
وصف آیینه است و آیینه
غربت و خندۀ تو و دل او
قصۀ گرد و دست و آیینه
خانه میشد بهشتی از احساس
با گل افشانیِ بهاریِ تو
عاطفه با تمام دل میزد
بوسه بر دست خانهداری تو
خانه از زرق و برق خالی بود
از صفا، عاشقی، محبت، پُر
داشتی، ای کلیددار بهشت
پینه بر دست، وصله بر چادر
از بهشت آمدی و آوردی
یازده سورۀ بهشتی را
مصحفِ سرنوشت خود دیدیم
سورههایی که مینوشتی را
نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات
نسل تو خضرِ آسمانیِ راه
جلوهای از دم تو را دیدیم
در مسیحی به نام روح الله
روز مادر شده دلم با شوق
پر زده در هوای تو مادر
منم و وسعت بهشت خدا
منم و خاک پای تو مادر
آرزو دارم این که بنشینم
لحظهای در جوار تو اما...
آرزو دارم این که بگذارم
شاخه گل بر مزار تو اما...
آه در حسرت زیارت تو
دل ما آشنای دلتنگیست
حرم دختر کریمۀ تو
شاهد لحظههای دلتنگیست
روز مادر شده به محضر تو
آمدم پا به پای این کلمات
هدیۀ من برای تو اشک است
هدیۀ من برای تو صلوات
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
بسیجی باش تا آزاده باشی
برای عاشقی آماده باشی
پر از صدق و صفای حاج قاسم
پر از اخلاص فخریزاده باشی
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
#امام_رضا علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔹پیمبر عشاق🔹
با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم
تا محضر زلالترین کوثر آمدم
قسمت نشد که بال و پری دست و پا کنم
اما به شوق دیدن تو با سر آمدم
گفتند زائر حرمت زائر خداست
مُحرمتر از همیشه بر این باور آمدم
اینک مدینةالنبیام، مشهدالرضاست
با نام تو به محضر پیغمبر آمدم
از حس و حال روشن معراج پُر شدم
وقتی به خاکبوسی «بالاسر» آمدم
حسی کبوترانه گرفتهست جان من
«پایین پای» تو شده هفت آسمان من
در این حریم قدسی سرتاسر آینه
روشن شده به نور تو چشمم هر آینه
گرد و غبار صحن تو را میخرد به جان
همواره بوده است بر این باور آینه
پر میکشد از این همه قلب شکسته: آه
سر میزند از این همه چشم تر: آینه
عکس ضریح توست که در قاب چشمهاست
یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه
گم کرده دارم، آمدهام با نگاه تو
پیدا کنم تمام خودم را در آینه
لبریز روشنیست تمام رواقها
آیینگیست جان کلام رواقها
شبهای گریه تا به سحر حرف میزنم
با واژه واژه خون جگر حرف میزنم
شمعم که گریه میکنم و گریه میکنم
با قطره قطره آتش تر حرف میزنم
روح لطیف تو شده سنگ صبور من
گویی که با نسیم سحر حرف میزنم
گاهی کنار پنجرههای ضریح تو
گاهی در آستانهٔ در حرف میزنم
شبهای بارگاه تو را درک کردهام
از «لیلة الرغائب» اگر حرف میزنم
بر لب رسیده از قفس سینه، آه من
حرف دل است روی زبان نگاه من
روی تو را ستارهٔ اشراق خواندهاند
خوی تو را «مکارم الاخلاق» خواندهاند
دست تو را که خالق لطف و کرامت است
روزیرسان انفس و آفاق خواندهاند
باران مهربانی بیوقفهٔ تو را
شأن نزول سورهٔ انفاق خواندهاند
در مذهب نگاه تو غم حرف اول است
چشم تو را پیمبر عشاق خواندهاند
هفت آسمان و رحمت شمس الشموسیات
ذرات خاک و لطف انیس النفوسیات
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت