📌 #شبهه....
آیا روایت زیر صحیح است و به استناد آن می توانیم در #عزاداری امام #حسین(ع) صورت را #بخراشیم یا با سیلی #کبود کنیم یا گریبان خود را بدریم؟
قال الصادق سلام الله علیه:
وَ قَدْ شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ الْفَاطِمِيَّاتُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَ تُشَقُّ الْجُيُوبُ.
امام صادق(ع) فرمود:
#فاطمیات (زنان فاطمي) برای حسين بن علي(ع) گريبان هایشان را چاک داده و بر صورت هایشان لطمه زدند و بر فردی مثل حسین(ع) باید بر صورتها لطمه زد و گریبان ها چاک کرد.
📚طوسی، تهذيب الأحكام، ج8، ص 325
📚حرعاملی، وسائل الشيعة، ج22، ص 402
📌 #پاسخ:
اولا: این روایت را نخستین بار شیخ طوسی(ره) متوفای 460هـ در کتاب تهذیب الاحکام با چند واسطه از امام صادق(ع) نقل کرده اند. در بین این واسطه ها دستکم درباره #وثاقت 2 نفر از آنان اطلاعی در دست نیست و درباره وثاقت سومی هم بین علمای رجال شیعه اختلاف وجود دارد.
در واقع شیخ #طوسی(ره) این روایت را از فردی که معلوم نیست نقل کرده که او نیز به نوبه خود از فردی دیگر که اعتبارش معلوم نیست و او از فرد سومی که وثاقتش معلوم نیست، شنیده که امام صادق(ع) چنین فرموده اند.
بنابراین سند روایت #ضعیف است و نمی توان با قاطعیت ادعا کرد که امام(ع) چنین فرموده اند.
ثانیا: اگر متن کامل روایت را ملاحظه کنیم خواهیم دید که در بخش نخست روایت آمده که گریبان دریدن و سیلی به صورت زدن تنها در #عزای_پدر و مادر و برادر و بستگان(نسبی) – بجز فرزند - جایز است وگرنه کفاره دارد. این حکم شرعی در رساله های توضیح المسائل نیز آمده است.
اینکه زنان فاطمی برای امام حسین(ع) چنین عزاداری کرده باشند دقیقا می تواند از این باب باشد که آنان بستگان نزدیک حضرت #سیدالشهدا(س) یعنی خواهران و دختران و برادرزاده های حضرت بودند.
در هر حال باید "متن کامل روایت" ارائه شود نه اینکه یک بخش از روایت را برش بدهیم و عجولانه نشر کنیم.
اینکه امام(ع) فرموده باشند:
سزاوار است برای #عزای امام حسین(ع) گریبان دریده شود و ... نیز می تواند ناظر به زنان خاندان سیدالشهدا(س) باشد و معلوم نیست عمومیت داشته باشد.
ثالثاً : روایت دیگری داریم که خراشیدن صورت را #نهی می کند؛ شیخ مفید در الارشاد روایتی نقل کرده که می گوید امام #حسین(ع) سفارش کرده بود که حضرت #زینب(س) در عزای ایشان گریبان ندرد و به صورتش سیلی نزند:
«یا اُخَيَّة ... لَا تَشُقِّي عَلَيَ جَيْباً وَ لَا تَخْمَشِي عَلَيَّ وَجْها »
خواهر عزیزم! ... (در عزاداری) برای من گریبانت را پاره مکن و صورتت را خراش مده!
📚شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص94
همچنین در #لهوف سیدبن طاوس آمده که حضرت #زینب(س) قبل از #عاشورا وقتی ماجرای #خواب امام حسین(ع) درباره #شهادت را شنیدند سیلی به صورت زدند ولی امام حسین(ع) فرمودند:
"ما را (این کار) دشمن شاد نکن"
📚 اللهوف على قتلى الطفوف؛ ترجمه فهرى، ص90
رابعا: حتی اگر فرض بگیریم که سیلی زدن به صورت و گریبان دریدن درباره امام حسین(ع) برای همه مردم جایز است، باز هم باید به شرایط زمان و مکان توجه کرد زیرا گاهی کاری جایز است اما بخاطر شرایط خاص رسانه ای و تبلیغاتی و اینکه بهانه به دست رسانه های وهابی داده نشود ناگزیریم از شیوه های بهتری به جای آن وجود دارد استفاده کنیم. این همانند آن است که #مسلمانان در زمان #پیامبر(ص) از کلمه « #راعنا» استفاده می کردند که جایز بود ولی وقتی همین کلمه به ابزاری به دست #یهودیان برای تمسخر مسلمانان تبدیل شد، دستور الهی آمد که به جای «راعنا» از کلمه «اُنظرنا» استفاده شود که همان معنا را می رساند ولی قابلیت سوء استفاده ندارد.
📚ر.ک: ترجمه و تفسیر آیه 104 سوره بقره، تفسیر المیزان. #تاریخ
http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
یادداشتی به بهانه پخش و بررسی فیلم طبیب در پژوهشگاه جامعه الزهرا س
نقدی بر فیلم طبیب (The Physician) محصول سال ۲۰۱۳ سینمای آلمان:
این فیلم بخشی از زندگی حکیم #ابوعلی_سینا (با بازی Ben Kingsley)، طبیب ایرانی را روایت میکند که جوانی مسیحی به قصد آموختن علم پزشکی به نزد او در اصفهان میرود. در این فیلم شخصیت #ابن_سینا خالی از هر نوع ذکاوت و خلاقیت به تصویر کشیده می شود که فقط به تکرار عقاید ارسطو و بقراط و دیگر فلاسفه ی غربی مشغول است .در طول فیلم تا حد امکان زندگی دانشمند بزرگ ایرانی، مورد تحریف قرار گرفته است و همچنین شدیدا با تحریف واقعیات تاریخی سعی در سیاه نمایی #تمدن_اسلامی و #مسلمانان دارد و مسلمانان را افرادی جنگ طلب، مخالف توسعه علم و جاهل نشان می دهد. تحریف زندگی #ابن_سینا و رابطه ی خوب او با #علاء_الدوله (حاکم وقت اصفهان)، داشتن شاگرد انگلیسی!!، معاصر دانستن ابن سینا با #سلجوقیان (با اینکه ابن سینا در دوران غزنویان –سامانیان زندگی می کرده است)، کشتن یهودیان و مسیحیان بدست مردم مسلمان اصفهان، خودکشی ابن سینا با زهر!!
هر چند در این میان می توان نقاط روشنی را چون مقایسه ی خرافه پرستی و عقب ماندگی در اروپای قرون وسطا با وضعیت پیشرفته ی سرزمین های اسلامی در آن زمان مشاهده کرد؛ اما نمی توان تحریفات عجیب و اغراض پشت پرده ی این فیلم را نادیده گرفت.
تصویر بخش ابتدایی فیلم از وضعیت سیاه اروپای قرون وسطا جالب توجه است، زمانی که «راب» و استاد او از سوی کلیسا به دلیل درمان مردم متهم به سحر و جادو می شوند و از سوی دیگر عقب ماندگی زندگی مردم در سطحی است که «راب» و استاد او برای یک زخم کوچک و ساده در انگشت پا به قطع آن می پردازند و فرد بیمار نیز از این که اولین قطع عضو خود را تجربه کرده است، اظهار خوشحالی و رضایت می کند!
اما نکته ی عجیب این جاست که در نیمه ی دوم فیلم و با ورود «راب کول» به اصفهان با این که طبق اسناد تاریخی در آن دوره حاکمان شیعه ی آل بویه در مسند امور بوده اند، #حاکم_اصفهان (علاء الدوله ی کاکویه ی دیلمی) به شمایل فردی خونخوار و بی ایمان به تصویر کشیده می شود و علمای مذهبی شهر نیز شبیه پدران مسیحی اروپای قرون وسطا افرادی خشک مغز و جبرگرا نشان داده می شوند که با تحقیقات علمی #ابن_سینا مخالف هستند و او را به زندان می افکنند و در سویی دیگر مردم شهر نیز افرادی تنبل و عیاش نشان داده می شوند. در واقع فیلم «طبیب» می کوشد علمای مسلمان را نیز چون سردمداران کلیسا مخالف دانش های جدید نشان دهد و در این میان فقط «یهودی» ها هستند که در جای جای فیلم به عنوان انسان هایی طالب علم و خوش فکر به تصویر کشیده می شوند. این در حالی است که «ابن سینا» بر خلاف آن چیزی که در فیلم خبری از آن نیست، برای مدتی وزارت علاءالدوله را بر عهده داشته و خود در دایره ی علمای مسلمان دوران تعریف می شده است و تلاش فیلم «طبیب» برای جدایی عامل تاثیرگذار «اسلام» از دلایل پیشرفت های ممالک اسلامی در آن دوران قابل تامل است.
یکی از مسائل دیگری که فیلم «طبیب» بر آن تاکید می کند، وضعیت زندگی اقلیت های مذهبی در جهان اسلام است، یهودیان انگلستان به «راب کول» که قصد سفر به اصفهان را دارد، هشدار می دهند که تو به عنوان یک مسیحی به محض ورود به جهان اسلام کشته خواهی شد و آن ها یهودیان را نیز با اکراه تحمل می کنند و از این رو «راب» مسیحی نام خود را به «جسی» تغییر می دهد و خود را به عنوان یک یهودی جا می زند تا بتواند به کلاس درس «ابن سینا» راه یابد و این در حالی است که در انتهای فیلم در اتفاقی متناقض با ادعای اولیه، علمای اصفهان به دلیل یهودی بودن «راب کول» که دست به تشریح غیرشرعی بدن انسان زده است، رای به اعدام او می دهند! و از این نظر فیلم «طبیب» تلاش گسترده ای برای القای تحت فشار بودن #یهودیان و اقلیت های مذهبی در سرزمین های اسلامی مطرح می کند، این در حالی است که به گواهی اساتید تاریخ، اقلیت های مذهبی به خصوص در دوره ی #آل_بویه با آرامش کنار هم می زیسته اند و یکی از ویژگیهای خاص دوره ی حاکمیت آل بویه این بوده که علما و اندیشمندان از ادیان مختلف در آزادی به بحث و گفتوگو و تبادل نظر درباره ی خداشناسی، نبوت و معاد می پرداخته اند. یهود نوازی فیلم «طبیب» و تصویرسازی متعصبانه و خشونت بار از مسلمانان در کنار پرداختن به مسئله ای چون «سنگسار» بخشی از اغراض فیلم برای بهره برداری های امروزی را هویدا می کند.
@tarikh_j
#معرفی_کتاب
غربشناسی انتقادی مسلمین/ به کوشش ذبیحالله نعیمیان/ به اهتمام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی/ انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی/ 1397/ 855 صفحه.
در قسمتی از نوشتار حاضر می خوانیم: "غربشناسی در میان ایرانیان معاصر تنوع بسیاری داشته و تطورات مختلفی را پشت سر گذاشته است. در ایران با رویکردی غرب باورانه و در قالبهای غرب ستایی رونق گرفت و غربزدگی بر فرهنگ ایرانیان سایه انداخت. بهرغم تنگناهای حاصل از غربزدگی، «غربشناسی اصالت گرا» با گامهای تدریجی به رقابت با «غربشناسیهای تجدد باور» برخاست. آنگاه با پیدایی نهضت اسلامی امام خمینی (ره) در دهه چهل نوعی از «غربشناسی چندضلعی» به وجود آمد و بازنگری در غرب اندیشی و غربشناسی را باعث گردید. سرانجام «ارتقای غربشناسی» در «افق انقلاب اسلامی» ظرفیتهای مهمی را در افق گشایی برای «غربشناسی تمدنی» موجب گشت. نوشتار حاضر عهده دار مطالعه بخشی از تجربه فکری اندیشمندان معاصری است که غربشناسیشان با رویکردی اصالت گرا و انتقادی شکلگرفته است".
این کتاب شامل 19 مقاله در حوزه غربشناسی است که توسط نویسندگان مختلف تالیف گردیده و به کوشش حجت الاسلام دکتر ذبیح الله نعیمیان تدوین شده است.
#غرب_شناسی
#مسلمانان
#اسلام_و_غرب
@tarikh_j
تلاشهای افشاریه درباره حج
اوضاع حج و حاجیان
تسلط دولت عثمانی بر حجاز و رقابت با صفویه، وضعیتی بس دشوار را برای حاجیان ایرانی رقم زده بود و این مشکلات به ویژه در دوره ضعف و فترت حکومت، نمودی بیشتر مییافت. با توجه به اهمیت ویژه جنبه سیاسی حج، دولت عثمانی نهایت سعی خود را در بی اعتبار کردن کاروانهای حاجیان ایران به کار میبرد. مشکلاتی فراوان برای حاجیان پدید میآورد؛ از تعیین #امیر الحاج خاص ایرانی و ایجاد تشکیلات منظم جلوگیری میکرد؛ از ایرانیان مالیاتها و باجهای گوناگون میگرفت؛ و برای تامین امنیت راههای مکه همکاری نمیکرد.
حاجیان ایرانی در دوره افشاریه سه راه برای رسیدن به #حرمین پیش رو داشتند: نخست راه دریا که از مسیر بندرهای جنوب ایران به #بندر جده پیموده میشد. دو راه دیگر که در عراق قرار داشتند، عبارت بودند از: راه زبیده که از #نجف آغاز میشد و به فرمان زبیده، همسر #هارون الرشید عباسی، آباد شده بود و نزدیکترین راه زمینی به مکه به شمار میرفت. دیگری به #راه شام معروف بود که از بغداد آغاز میشد و بسیار دورتر از راه زبیده بود. راه زبیده متروک بود؛ زیرا در ریگزار قرار داشت و در مسیر آن، میان قبایل بادیه نشین ستیز جریان داشت و حاکمان عثمانی برای تامین امنیت آن همکاری نمیکردند. از این رو، حاجیان مجبور بودند راه شام و منازل هفتاد و شش گانه آن را بپیمایند که آن نیز به علت دوری مسافت و هجوم راهزنان و اعراب بادیه نشین، خطرهای بسیار داشت.
نادر با درک صحیح از جایگاه #حج نزد #مسلمانان و با عنایت به نقش تبلیغی فرا منطقهای آن، از همان آغاز حکومت برای سامان دادن به این اوضاع کوشید. در همایش مغان آن گاه که بر محدود ساختن آیین #شیعه تاکید کرد، در برابر تعهد نمود تا دو نکته را به تایید حکومت عثمانی برساند. بر مبنای یکی از این تعهدها، باید در #مسجدالحرام کنار مقامات چهارگانه که از دوران #عباسیان به پیروان هر یک از# فرقههای اهل سنت برای خواندن نماز به روش خود اختصاص داده شده بود،
مقامی نیز به پیروان #مذهب جعفری واگذار میشد. بر پایه تعهد دیگر، حاجیان ایرانی باید هر ساله از راه شام رهسپار مکه میشدند و گماشتگان دولت عثمانی باید با ایشان مانند #حاجیان مصر و شام رفتار کرده،
از گرفتن مالیاتها و باجهای غیر معمول مانند «دورمه» خودداری میکردند.
دولت عثمانی به بهانه قدمت مقامات چهارگانه برای فرقههای اهل سنت و ایجاد مشکل در صورت رفت و آمد حاجیان ایرانی از راه شام، دو خواسته نادر را نپذیرفت و پیشنهاد کرد که حاجیان ایرانی از راه نجف و به ریاست امیر الحاج ایرانی رهسپار حج شوند. نادر این پیشنهاد را به شرط تامین #امنیت و لوازم #سفر پذیرفت.
پس از این رویداد، #حکیم مخصوص نادر به سال ۱۱۵۴ق. همراه کاروانی از راه #بغداد راهی #مکه معظمه شد.
نادر در نامهای که از #کابل برای #سلطان عثمانی فرستاد، درخواست کرد تا راه زبیده که ویران و متروک شده بود، برای عبور حاجیان ایرانی آماده شود و عثمانی امنیت آن را تامین کند و به #امام جماعت ایرانی اجازه دهد تا در مقام #شافعی به نام نادر خطبه بخواند.
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j