🔺چی بگم #تعطیل شد. کوفت ولی ما مردم سؤال داریم باید از کی پرسید؟! چرا؟؟؟ قطعی مکرر برق و تعطیلی و ناترازی مسئولین... #زمستان سخت🤔

♨️ نمایشگاه گروهی کودک و نوجوان ( آثار هنرجویان زینب کاظم زاده) 🔹گشایش: جمعه ۲۶ بهمن، ساعت ۵ عصر ادامه تا پنج شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۳ 🔸بازدید: ساعت ۱۷ تا ۲۰ 🔹مکان: فلاورجان، خیابان فردوسی، چهار راه فرمانداری، نگارخانه اداره فرهنگ فلاورجان

جشنواره سنتی پخت سمنو امامزاده شاهجرا سودرجان 🔹جمعه ۲۶ بهمن

یک بحثی هست که اگه شهر ابریشم از لحاظ مدیریت و برنامه ریزی شهری زیر مجموعه کلانشهر اصفهان باشه نونمون تو روغنه جواب من هرچی اصفهان برامون پل ساخت فردا روز هم رفاه و امکانات میاره.... کتاب #شهرابریشم از دامنه شاهکوه تا کرانه زاینده رود رو حتما بخونید تا از گذشته ارزشمند و موقعیت کلیدی شهر بیشتر بدونید. مواظب هویت های جدید و خطرناک برای شهر باشید. به اصفهانتون ننازید که ابریشم قشنگتره

بَست بست نشینی رسمی بود که شاید در زمان صفویه و قاجاریه بیشتر از دوره های دیگر تاریخی رواج داشت. بست جایی بود که مجرم در آن پناه میگرفت و موقتاً از مجازات و محاکمه در امان بود. در مدت بست یا بی گناهی مجرم معلوم میشد یا به مصالحه و بخشش کشیده میشد و یا فرصتی برای فرار پیدا می کرد و در مواردی با پایان ،بست مجرم به مجازات می رسید. به هر حال بست یک فرصت بود. قلعه یزدآباد محل بست و پناهگاه بوده استاد حسن وحید دستگردی مدتی در یزدآباد پنهان شد و بعد به چهار محال گریخت. چند طایفه در یزدآباد با اطلاع از همین عنوان در یزد آباد پناهنده شده و نسلی از آنان هم اکنون در یزدآباد هستند. این واقعه تاریخی رو گفتم که بگم اصفهان میخاد در شهر ابریشم بست بشینه یعنی از مشکلات کلانشهری به ابریشم پناهنده بشه،نه این که مشکلات شهر ما رو حل کنه... دود و آلودگی هوا، گرانی زمین و فرار از ترافیک و مهاجرت و ... #شهرابریشم #خطر

زیبایی و دل انگیزی در صحن و سرای بهشت #رضاجان

آغاز #نمایشگاه باغبانی آیفارم اصفهان از ساعت ۳بعداز ظهر امروز مکان: مرکز دائم نمایشگاه های بین المللی اصفهان

سال ۱۳۶۵ پادگان انبیا، شهر شوشتر تصویری از #شهید والامقام حسین رضایی فرزند زنده یاد حاج مهدی رضایی 🔹🌹تقدیم به حاجیه خانم سکینه اکبری که هم مادر شهید هم دختر شهید و هم خواهر شهید است.درود خدا بر او باد.

سید و عالم بزرگوار و صاحب انفاس قدسیه مرحوم حاج سید عبدالحسین میرلوحی که شرح احوال ایشان مفصل است و پدرم علاقه خاصی نسبت به ایشان داشتند. ایشان با فرزند ارشد خود جناب حجة الاسلام حاج سید ابوالفضل میرلوحی که فعلاً بجای پدرشان امام جمعه یزد آباد میباشند روزی اول صبح وارد منزل ما شده و به دیدار پدرم آمدند و پس از چند دقیقه جناب حاج سید عبدالحسین میرلوحی چنین گفتند: «دیشب در عالم رؤیا در حالیکه مشغول آبیاری بودم حضرت ولی عصر (ع) را دیدم و پس از پاره ای گفتگو دامن ایشانرا محکم گرفتم و عرض کردم یا بن رسول الله مرا راهنمایی کنید که در امور و مسائل فقهی که اشکال پیش می آید کجا روم و چه کنم؟ حضرت فرمودند در چنین مواقعی به دو نفر رجوع کن به «سید زین العابدین طباطبائی ابرقوئی یا حاج میرزا علی آقا شیرازی والآن نزد سید زین العابدین برو و بگو حضرت گفتند: کتاب رساله عملی دست خط مرحوم مجلسی که در جلد پارچه نگهداری می شود به من بده تا مطالعه و عمل نمایم. پدرم که تا آن لحظه از وجود چنین رساله کسی را آگاه نکرده بودند با کمال احترام و عجله برخاستند و آن رساله را در اختیار آن عالم جلیل القدر گذاشتند و ایشان برای مدت معین جهت مطالعه و استنساخ آن رساله را امانتاً بردند والبته ناگفته نماند که آن عالم ربانی خدمت امام زمان (عج) چند مرتبه رسیده اند و بین پدرم و ایشان علاقه و ارتباط خاصی برقرار بود... ( نقل کتاب ولایه المتقین نوشته سید زین العابدین طباطبایی ابرقویی)