📜 لرزد و ریزد
🔺️شعری از مصطفی قمی معروف به #شاطر_قمی:
سرشک دیدهام از هجر یار لرزد و ریزد
بلی! پیاله ز دست خمار لرزد و ریزد
ز چشم مردمک دیدگان به چهره سرشکم
بهسان قطره ز ابر بهار لرزد و ریزد
دُری که با مژه سفتم ز اشتیاق وصالت
به اختیار نه! بیاختیار لرزد و ریزد
عرق ز تاب عرق همچو ژاله بر رخ لاله
به صفحهی گلت ای گلعزار لرزد و ریزد
ز شانه زلف پریشان بده به باد که ترسم
به شانه از شکنش یک دوتار لرزد و ریزد
شمیم زلف تو را باد اگر به نافه رساند
ز ناف آهوی دشت تتار لرزد و ریزد
ز ابر دیده چو باران سرشک دیدهی #شاطر
به دامن رخش از انتظار لرزد و ریزد
🔹️شاطر مصطفی قمی فرزند #دایی_رجبعلی در سال ۱۲۷۱ در قم به دنیا آمد. وی از جوانی به شغل #شاطر نانوایی روی آورد و بعد از چند سال به #تهران مهاجرت کرد. شاطر مصطفی در سال ۱۳۱۶ در تهران دار فانی را وداع گفت و در قبرستان #ابن_بابویه به خاک سپرده شد.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom