✨﷽✨
💢 پیامبر اکرم(ص) فرمودند : چه خوب فرزندانی هستند دخترانِ.....
#نکته_ناب
#کلام_نور
#عکس_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✨﷽✨
🌟گذر روزها همیشه باعث پیری نیست. گاهی ماندن در یک لحظه پیرت میکند.
( بر آنچه گذشت، غصه نخور، درس بگیر)
#تلنگر
#پیری
#عکس_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❁﷽❁
💠 چشمتان را ببندید و تصور کنید که فرزند دلبندتان چاقوی_تیزی در دست دارد و هنگام دویدن زمین میخورد و چاقو وارد چشم یا دهان او میشود...
💠 اگر حادثه تلخی را با توجه و تمرکز، تصور کنید حال شما را خراب میکند و اگر ادامه دهید حتی ممکن است فشارتان بیفتد.
💠 افکار و ذهنیات ما رابطه مستقیم در خوشی یا ناخوشی حال ما دارد.
💠 اگر به بدیهای همسرتان در ذهن خود متمرکز شوید و یا به خوبیهای او فکر کنید حالتان را بد یا خوب میکند.
💠 مثبت اندیش بوده و به یکدیگر حُسن ظن داشته باشید تا کینهها و کدورتها در قلبتان رنگ ببازند و با حال خوب در کنار همسر و فرزندانتان از زندگی لذت ببرید.
#همسرانه
#افکار_چاقویی
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
سه فندوق گمشده.mp3
5.86M
🧚♂️﷽🧚♂️
💭 قصه های زیبا، تربیتی و آموزنده برای کودکان
♻️ توصیه ما به شما، حتما گوش کنید👆
🎧 تولیدگر : گروه یار دبستانی
#پادکست🎙️
#سه_فندق_گمشده
#شادی
#گروه_تبلیغی_تارینو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/tarino
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✨﷽✨
💢 امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند :چه زشت است در مومن خواسته ای باشد که او را به خواری کشاند.
#نکته_ناب
#کلام_نور
#عکس_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
خوش آمدی ای مهربان پدر
زمین به قدومت سبز شد.
و آمدنت، سخاوتمندتر از ابرهاي بهاري، خاک تشنه زمين را سيراب و اقيانوس مهرباني ات، ماهي های تشنه سرگردان را بـه بازي موج ها دعوت کرد.
یا حسن....
✍️به قلم :سرکارخانم مریم رضایت
#حال_خوب
#امام_حسن_عسکری
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
36.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
❇️ آهنگ زیبای «نوجوون ایرانی»
🌟 اجرا ؛ گروه هم آوایی سُبُحات
🎼 آهنگساز : جناب آقای مهدی بزرگزاد ( از اعضاء ارزشمند گروه تارینو)
#حال_خوب
#نوجوان_ایرانی
#کلیپ_تصویری
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❁﷽❁
💢امام رضا عليه السلام : مَن زارَها عارِفا بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ.
هر كس او را با شناخت زيارت كند ، بهشت پاداش او خواهد بود
🎞️تولیدگر :سرکارخانم زهرا اسحاقیان
#نکته_ناب
#کلام_نور
#عکس_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ السلام علیک یا فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
🎞️تولیدگر : سرکارخانم ستایش خضری
#حال_خوب
#حضرت_معصومه
#کلیپ_تصویری
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💢 دانش آموزان باغبانان این مرز و بومند چه با قلم، چه با علم و چه با خون...
🎞️تولیدگر :سرکارخانم زهرا اسحاقیان
#تلنگر
#شاهچراغ
#عکس_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
♻️🌟♻️🌟♻️🌟♻️🌟
«کاروان»
مدتی بود شهر آرام بود و مردم به زندگی طبیعی خود مشغول بودند مادرم در قصه هایش برایم می گفت که زردشتیان برایمان آرام و قرار نمی گذاشتند و دور خود حریمی ساخته بودند و در آنجا دور بتهای خود شبها تا نیمه شب به آوازه خوانی و رقص و خوشگذرانی می پرداختند.
مردم هم از این وضع ناراضی بودند ولی چه می شد کرد، از اینکه دعوا درست نشود و بین مردم بلوا به پا نشود باید این وضع را تحمل می کردیم.
تا اینکه چند نفر از همکیشان شجاعمان به هر شکلی بود بساط لهو و لعب آنان را برهم زدند و پاتوقشان را جمع کردند.
دیگر از سر و صدا و پایکوبی خبری نبود.
من و مادرم هر روز برای ادای نماز و مناسک به مسجد می رفتیم.
روزها و شبها می گذشت ومن بزرگ وبزرگتر شدم.
روزی خبر آمد که کاروانی به سوی شهر می آید
درست نمی دانستم چه کسانی قرار است با کاروان بیایند ولی انگار خبر خیلی خوشحال کننده بود. همسایه ها و اهل شهر و حتی مادرم از این خبر خیلی شادمان بودند.
گویی پاکسازی شهر با آمدن این مسافر خوش قدم هم بی ربط نبود.
به مادرم گفتم: تا کنون ندیده ام برای هیچ مسافری مردم اینگونه آماده پیشوازی شوند.
مادر گفت: او ملیکه ی ارض و سماست افتخار بزرگیست که به شهر ما بیاید. بزودی اورا می بینی و در مورد او خواهی دانست...
مردم در تکاپو بودند تا بتوانند اسباب خوش آمد گویی و خیر مقدم به این مسافر عزیز را، هر چه بهتر فراهم کنند.
بالاخره روز موعود فرا رسید و کاروان نزدیک ونزدیکتر می شد من ومادرم هم برای خوش آمد گویی به میدان شهر رفتیم.
کاروان با شور و هلهله مردم واردشهر شد. کجاوه ای از نور وارد شد.
چقدر دلم می خواست بدانم این فرد محترم که یک نفر از بزرگان شهر زمام مرکبش را می برد تا مهمانش شود وبا همراهان تازه وارد به منزل او بیایند کیست؟
در بین کاروانیان بانویی با جلال و جبروت وارد می شد آن چنان که گویی ملکه ی آسمانیان است مورد احترام بود
دلم می خواست بدانم او کیست و چرا این کاروان همراه با خود مردی ندارد؟
مردانشان چه شده این سوال خیلی ها بود!
مردم ادای احترام می کردند وهر کسی آرزو می کرد این افتخار نصیبش شود و مهمان تازه وارد به منزل او بیاید.
بلاخره با مشورت بزرگان این مهمان خوش قدم در خانه یکی از اهل شهر به نام ابن خزرج اجلال نزول فرمود.
انگارشهر در هاله ای از نور بود و بوی امام رضا علیه السلام را به خود گرفته بود.
مردم دسته دسته به دیدارش مشرف می شدند.
قراربود به همراه مادرم برای دیدنش برویم. دل توی دلم نبود خیلی دلم می خواست هرچه زودتر او را ببینم.
لباس نوام را از صندوقچه بیرون آوردم و با ذوق پوشیدم آستینهایش هنوز برایم بزرگ بود اینقدر ذوق زده بودم که دیگر این مسئله برایم مهم نبود.
وارد خانه شدیم،
بوی بهشت می داد...
✍️به قلم : سرکارخانم مریم رضایت
#ادامه_دارد...
#داستانک
#کاروان_قسمت_اول
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈•
🕌 قم، تنت را با تمام غمت، به آغوش کشید، و درد فراغت را به تصویر
می خواست کتاب هزار و یک شبی باشد که میزبان همیشگی غریبانه ترین عاشق بی دیدار رضا می شود.
🎞️تولیدگر :جناب آقای مهرداد شاهسنایی
✍️به قلم :سرکارخانم آمنه خلیلی
#حال_خوب
#حضرت_معصومه
#کلیپ_تصویری
#گروه_تبلیغی_تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈