eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
30.2هزار ویدیو
82 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ امام حسين عليه السلام : هر کس گره‌ای از مشکلات مومنی باز کند و مشکلش را برطرف نماید خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح می‌نماید. 📚بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۱۲۲ 🌹🍂🍃 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🚨تو همه‌ اتفاقات حرم شاهچراغ یه اتفاق خاص و جانسوزی افتاد که این جوان مجروح داره تعریف میکنه و اشک میریزه و میگه الان خیلی عذاب وجدان دارم چون ...😭 اتفاقی که با شنیدنش واقعاً دل آدم کباب میشه😭 🔻کلیپش اینجا سنجاق‌شده👇 http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🚨 داستان عجیب نرمش دادن توسط یک رزمی‌کار استاد دارستانی می‌گوید: یه رفیق دارم رزمی‌کاره! می‌گفت از بیت رهبری زنگ زدند و گفتن چند روزی بیایید را نرمش دهید! گفت رفتیم خدمت آقا! دیدم آقا با لباس گرم‌کن آمدند! پرسیدم آقا شروع کنیم؟ گفتند بله! منم با دستام کف زدم و گفتم شروع کنیم! همون لحظه آقا سوال عجیبی پرسیدند...😳 🔻ادامه اینجا سنجاق شده 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
✨﷽✨ ⚜حکایتهای پندآموز⚜ ✍دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند :كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت :‌ (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت:(( درست نیست كه ما همه چیزرا نصف كنیم.من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت . سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند. 🌾خوبی هیچوقت در دنیا و آخرت از بین نمی رود... از "خوب" به "بد"رفتن به فاصله لذت پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت 📚 حکایتهای معنوی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥"خدایا من آمدم، دیر آمدم، لاکن آمدم" انا لله و انا الیه راجعون 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🚨ورود تروریست نما😳 🔴اولین لحظات ورود این فرد تروریست فیلم کامل از این صحنه ❌😳 https://eitaa.com/joinchat/4247126026Cd39d2ddc2a کلیپ+اطلاعات کامل رو اینجا ببین🇮🇷☝🏿
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🚨 ابودجانه به پیامبر(ص) گلایه کرد: شبها در خواب، مثل آسیاب و زنبور عسل می‌شنوم و در مقابلم یک می‌بینم که در حیاط منزلم بالا می‌رود و وقتی دست بر او می‌کشم مثل پوست است که به صورتم شعله پرتاب می‌کند. پیامبر (ص) فرمود: این خانه توست سپس حضرت فرمودند: ...😳😱 🔴 ادامه این داستان عجیب اینجا سنجاق شده 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
روزی بایزید بسطامی فرمود: سی سال بود كه ميگفتم: خدایا؛ چنين كن و چنين دِه ؛ چون به قدمِ اولِ معرفت رسيدم ؛ گفتم : الهی؛ تو مرا باش و هر چه مي خواهی كن... نقل است كه شيخ در پس امام جماعتی ؛ نماز خواند؛ پس از نماز ؛ امام جماعت پرسيد : ياشيخ !! تو كسبی نمی كنی و چيزی از كسی نمی خواهی ؛ از كجا مي خوری ؟ بايزيد گفت : صبر كن تا اين نماز را دوباره به قضا بخوانم . گفت : چرا ؟ گفت : نماز از پس كسي كه روزی دهنده را نداند ؛ روا نبود ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
روزی بایزید بسطامی فرمود: سی سال بود كه ميگفتم: خدایا؛ چنين كن و چنين دِه ؛ چون به قدمِ اولِ معرفت رسيدم ؛ گفتم : الهی؛ تو مرا باش و هر چه مي خواهی كن... نقل است كه شيخ در پس امام جماعتی ؛ نماز خواند؛ پس از نماز ؛ امام جماعت پرسيد : ياشيخ !! تو كسبی نمی كنی و چيزی از كسی نمی خواهی ؛ از كجا مي خوری ؟ بايزيد گفت : صبر كن تا اين نماز را دوباره به قضا بخوانم . گفت : چرا ؟ گفت : نماز از پس كسي كه روزی دهنده را نداند ؛ روا نبود ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از حجاب متنفرم 😠 👨🏼‍🔬دلیل علمی حجاب چیه؟ اینجا لمس شود چرارابطه دختر و پسر حرامه؟😒 👩🏻‍⚕علت علمی آن چیه؟ اینجا لمس شود 🔎🔞⚗ 🔬🌡🔬 JONTCHAT ISLAMIC
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
شدیدا مهم 🔎 بی زبون ها 👅 خجالتی ها 😓 گوشه گیرها 🙇‍♂ اگر فن بیانت ضعیفه قوی نکنی، باختی👇🏻عضویت https://eitaa.com/joinchat/3348103341Cf166305d69 رکورد عضویت شکست🔝 💬 💬 💬 💬 🗣 🗣 🗣 🗣 👁‍🗨 👁‍🗨 👁‍🗨 👁‍🗨
✨﷽✨ ✅حکایتی زیبا از شفاعت جوان توسط امام حسین (ع) ✍️حاجی می‌گفتند: تو محله ما یه جوانی بود، این جوان گنهکار بود، اهل فسق و فجور بود، اما یه عادت داشت که ملکه ذهنش شده بود، مادرش بهش گفته بود: شیرم رو حلالت نمی‌کنم، باید هرجا رفتی دیدی یه پرچم زدند روش نوشته یا حسین، باید بری جلو پرچم عرض ادب کنی و به احترامش دستت رو روی سینه بذاری، و سلام بدی پسر جوان دیگه عادتش شده بود، هم هر جایی می‌رفت می‌دید یه پرچم یا حسین زدند دستش رو می‌گذاشت روی سینه می‌گفت: السلام علیک یا اباعبدالله. میرزا اسماعیل دولابی می‌گفت: این جوان از دنیا رفت، می‌گه: دیدنش در عالم برزخ دست و پاش رو بستن دارند می‌برندش سمت عذاب، یه مرتبه توی اون تاریکی و تو اون وانفسا دید خیمه‌ای وسط بیابونه، نور سبزش همه بیابون رو روشن کرده، اومد جلو. آقای دولابی می‌گه: چون هرکاری توی دنیا بکنی و ملکه‌ات بشه، توی قیامت هم همون کارو می‌کنی. جوان تا رسید جلوی خیمه دید یه پرچم جلوی خیمه زدند روش نوشتند یا حسین. به ملکه‌های عذاب گفت: یه دقیقه دستام رو باز کنید، گفتند: چرا؟ گفت: من عادت دارم، هر جا ببینم بگم یا حسین، منم دستم رو روی سینه‌ام می‌ذارم و سلام می‌دم دستش رو روی سینه‌اش گذاشت، تا گفت: السلام علیک یا اباعبدالله، دیدند یه آقایی از خیمه خارج شد، اومد جلو ملکه‌های عذاب به احترامش عقب وایستادند، حضرت گفت: بدید پرونده‌اش رو ببینم، دو دستی پرونده رو تقدیم کردند، حضرت پرونده رو باز کرد، یه سری به علامت تأسف تکون داد. یه نگاه به جوان کرد گفت: تو چرا؟ تو که مارو دوست داری چرا؟ و جوان شروع گرد گریه کردن. آقای دولابی می‌گفت آی جوان مواظب باش پرونده‌ات دست اربابت می‌اُفته، آقات به جای تو خجالت نکشه، زشته، آدم کاری بکنه آقاش سر تکون بده. نکته بعدی اینه که همین گریه‌های شماست که یه قطره‌اش آتیش جهنم رو خاموش می‌کنه، این‌ها تعارف نیست این‌ها کلام معصومه، برید توی کامل‌الزیارات بخونید. در ادامه می‌گه: حضرت یه نگاهی به پرونده کرد، پرونده رو زیر بغلش گذاشت، دو سه قدم با این جوان راه رفت، بعد برگشت پرونده رو داد به ملکه‌های عذاب، ملکه‌های عذاب پرونده رو باز کردند، دیدند نوشته: بسم الله الرحمن الرحیم، یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات اِغفِر لِهذا بحَقِّ الحُسَین. یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات اِغفرلِنا بحَقِّ الحُسَین علیه السلام. امام حسین شفاعت جوان را پیش خدا کرد و تمام گناهانش بخشیده شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•