eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
29.5هزار ویدیو
79 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌵👅زیانت را حفظ کن! 🎤استاد مسعود عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
علیه السلام غلام با صفایی داشت که نامش «» بود. روزی با شماری از اصحاب وارد باغ شد و صافی را مشاهده کرد که گرده ی نانی به دست گرفته ، نصف آن را جلوی سگ می‌اندازد و نصف دیگرش را خود می‌خورد. چون از راز آن پرسید، عرضه داشت: من غلام شما هستم و این حیوان از باغ شما پاسداری می‌کند، هر دو نشسته بودیم و از سفره ی ارباب متنعّم بودیم. امام حسین علیه السلام او را در راه خدا آزاد کرد، باغ را به او بخشید و 2000 دینار به او عطا کرد. 👈 صافی در پاسخ گفت: من نیز این باغ را وقفِ یاران و شیعیان شما نمودم 👉 ... . 📚 ارمغان صافی در نقد فرقه بهائی ٫ صفحه 22 به نقل مستدرک الوسائل •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📣 قلب‌ آبی، زیر خاک!/ «نمی‌دانستم برای شهادتش دعا می‌کنم» 🔺 «همیشه آخر پیام‌ها برایم قلب آبی می‌فرستد، یک استقلالی دوآتیشه است»، داغش هنوز تازه است، آنقدر تازه که مادرش هنوز عادت نکرده باید به جای فعل زمان حال، فعل ماضی و گذشته‌های دور به کار ببرد. 🔺 ماجرا به اواسط پاییز برمی‌گردد. روزهایی که آتش اعتراضات با هیزم خشونت شعله‌ورتر شده بود. ۲۶ آبان ماه که مجیدرضا رهنورد از خانه بیرون زد و با چاقوی صیقل داده‌اش قصد جان شش مأمور امنیتی را کرد، از میان آنها دو نفر زورشان به چاقوی رهنورد نرسید. دانیال رضازاده یکی از آنها بود. 🔺 چند ساعتی دانیال جواب تلفن نمی‌دهد. بالاخره یکی از رفقایش، به بهانه اینکه او در یک درگیری زخمی شده مادرش را به بیمارستان می‌برد: «گفتند نگران نباش زخمی شده؛ چیزی نیست. جزییات بیشتر: 🔗 mehrnews.com/xZd5b •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
يک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هيچ گاه به خاطر دروغ هايم مرا تنبيه نکرد. مي توانست، اما رسوايم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد. هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه اي آوردم پذيرفت. هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد. اما من هرگز حرف خدا را باور نکردم! وعده هايش را شنيدم اما نپذيرفتم. چشم هايم را بستم تا خدا را نبينم و گوش هايم را نيز، تا صداي خدا را نشنوم. من از خدا گريختم بي خبر از آن که خدا با من و در من بود. مي خواستم کاخ آرزوهايم را آن طور که دلم مي خواهد بسازم نه آن گونه که خدا مي خواهد. به همين دليل اغلب ساخته هايم ويران شد و زير خروارها آوار بلا و مصيبت ماندم. من زير ويرانه هاي زندگي دست و پا زدم و از همه کس کمک خواستم. اما هيچ کس فريادم را نشنيد و هيچ کس ياريم نکرد. دانستم که نابودي ام حتمي است. با شرمندگي فرياد زدم خدايا اگر مرا نجات دهي، اگر ويرانه هاي زندگي ام را آباد کني با تو پيمان مي بندم هر چه بگويي همان را انجام دهم. خدايا! نجاتم بده که تمام استخوان هايم زير آوار بلا شکست. در آن زمان خدا تنها کسي بود که حرف هايم را باور کرد ومرا پذيرفت. نمي دانم چگونه اما در کمترين مدت خدا نجاتم داد. از زير آوار زندگي بيرون آمدم و دوباره احساس آرامش کردم. گفتم: خداي عزيز بگو چه کنم تا محبت تو را جبران نمايم. خدا گفت: هيچ، فقط عشقم را بپذير و مرا باور کن و بدان در همه حال در کنار تو هستم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گویند در حق فرزندش مستجابه! چه مادری بالاتر از شما؟!! و چه فرزندی بهتر از آخرین یادگارتون مهدی (عج)...؟!! و چه دعایی بهتر از آمدن دوران باشکوه ظهور ولایت مرتضی علی(ع)؟!! ای که عجل گفتی و گشت اجابت مادر عجلی گو تا رسد روز ظهور منتقم.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
زمان جنگ،بمباران هوایی امان مردم رو بریده بود. شب وقتِ خواب دیدم دخترم گلدسته رفت و حجابِ ڪامل پوشید. ازش پرسیدم: دخترم ڪاری پیش اومده؟ جایی می‌خواهی بری؟گفت: نه پدرجان! اینجا هر لحظه بمباران هوایی میشه و ممڪنه صبح زنده نباشیم؛ باید طوری باشم ڪه اگه خواستند من رو از زیر آوار بیرون بیارن، حجابم ڪامل باشه... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹کلامی زیبا وتکان دهنده👆🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸عکس نوشته زیبای قرآنی🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥بعدارمرگ هیچ کس همراه نیست نه پدر نه مادر نه زن نه فرزندو نه دوستت... ☄تنهای تنهایی... وتنها همراه تو عملت می باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امام_صادق علیه السلام فرمودند: یعقوب با دیدن یوسف پیاده شد، یوسف خواست پیاده شود، اما مقام و ریاست نگذاشت تا در مقابل پدر پیاده شود، همینکه بر پدر سلام کرد، جبرئیل بر نزد یوسف آمد و گفت: ای یوسف خداوند متعال به تو می گوید: چه شد که در مقابل بنده شایسته من پیاده نشدی؟ این مقام و ریاست؟ باز کن کف دست خود را، یوسف دست خود را گشود، ناگاه نوری از میان انگشتانش خارج شد، پرسید: این چه بود؟ جبرئیل گفت: (نور پیامبری بود) هرگز از نسل تو پیامبری نخواهد آمد، این مجازات تو بود بخاطر برخورد تو با پدرت یعقوب که در مقابل او پیاده نشدی. 📚علل الشرایع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرموده اند: 💐چه بسیارند عبرت ها و چه اندک اند عبرت گیرندگان. 📚نهج البلاغه حکمت ۲۹۷ ✨امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند: از گذشته های دنیا برای باقیمانده ی آن عبرت آموز، زیرا پاره های دنیا شبیه یکدیگرند. 📚نامه ۶۹ نهج البلاغه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•