eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
28.9هزار ویدیو
79 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
. مستند سه دقیقه در قیامت(مستندی بسیار زیبا و آموزنده😱😱) قسمت 🦋 بیت المال🦋 از ابتدای جوانی و از زمانی که خودم را شناختم به حق الناس و بیت المال بسیار اهمیت می دادم. پدرم خیلی به من توصیه می‌کرد که مراقب به بیت‌المال باش مبادا خود را گرفتار کنی. از طرفی من پای منبر ها و مسجد بزرگ شدم و مرتب این مطالب رو میشنیدم، لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم سعی می‌کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم. اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم، به همان میزان و کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم که مشکلی ایجاد نشود. با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است .از طرفی در محل کار نیز تلاش می‌کردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم این موارد را در نامه عمل می‌دیدم. جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال برگردان نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می‌کردی. اتفاقاً در همانجا کسانی را می دیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار رضایت تمام مردم، گرفتار بیت المال، این را هم بار دیگر اشاره کنم که بعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت . یعنی به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من فوت کرده اند ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند. یا اگر کسی را می‌دیدم لازم به صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد. یک بار و در یک لحظه می شد تمام این موارد را فهمید. من چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال به آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمام مردم این کشور حتی آنها که بعدها به دنیا می آیند حلالیت می طلبیدند. اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته بود که خیلی وحشت کردم. یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی میز و گفت اینها باشه اینجا تا بقیه سربازهایی که بعداً میان، در ساعات بیکاری استفاده کنند. کتاب‌های خوبی بود، یک سال روی طاقچه بود و سربازهایی که شیفت شب بودن یا ساعات بیکاری داشتن استفاده می‌کردند. بعد از مدتی من از آن واحد به مکان دیگری منتقل شدم همراه با وسایل شخصی که می بردم کتاب‌ها را هم بردم. یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتاب‌ها استفاده نمی شود. شرایط مکان جدید با واحد قبلی فرق داشت و سربازها و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند لذا کتاب‌ها را در همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشه بهتر استفاده میشه .جوان پشت میز اشاره‌ای به این ماجرای کتاب ها کرد و گفت: این کتاب‌ها جزو بیت‌المال و برای آن مکان بود شما بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی، اگر آنها را نگه می داشته و به مکان اول نمی آوردی باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به واحد شما می اومدن حلالیت می طلبی!!. واقعاً ترسیدم. با خودم گفتم من تازه نیت خیر داشتم، من از کتاب‌ها استفاده شخصی نکردم، به منزل نبرده بودم ،بلکه به واحد دیگری بردم که بیشتر استفاده شود .خدا به داد کسانی برسد که بیت المال را ملک شخصی خود کرده‌اند .در همان زمان یکی از دوستان هم کارم را دیدم، ایشان از بچه‌های با اخلاص و مومن در مجموعه دوستان ما بود، او مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند، اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت و روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت. حالا وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت خانواده فکر کردن که این پول برای من است و آن را هزینه کرده‌اند، تورو خدا برو و به آنها بگوییم پول را به مسئول مربوطه برساند، من اینجا گرفتارم تو رو خدا برای من کاری بکن تازه فهمیدم که چرا برخی بزرگان اینقدر در مورد بیت المال حساس هستند. راست می‌گویند که مرگ خبر نمیکند در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل است روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اثابت کرد و همان دم شهید شد ،یارانش همگی گفتند: بهشت رو گوارا باد. خبر به پیامبر رسید ایشان فرمود: من با شما هم عقیده نیستم زیرا عبایی که بر تن او بود از بیت المال بود و او آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش او را احاطه خواهد کرد .در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم، حضرت فرمود آن را برگردان وگرنه روز قیامت به صورت آتش در پایت قرار می‌گیرد . 🌹🌹پیشنهاد ویژه برای خواندن🌹🌹 ادامه دارد........_______ 👇👇👇 @Tarkgonahan