eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
28.9هزار ویدیو
79 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
+ایمانم‌؛هم #نم ڪشیده ...! #join•| @Tarkgonahan |•
میگما ! چھ‌قشنگ‌گفتہ: قدیم‌بُویِ " ایمان "میدادیم... الان ایمانمان بُو میدهد! قدیم‌ دنبال "گُمنامی" بودیم... الان مُواظبیم ناممان گُم نشود! :) ✾͜͡🌱• •| @Tarkgonahan |•
+ ایمان یعنی وقتی "خدا " گفت: من این کارو دوست ندارم توهم دوست نداشتھ باشی دیگه... :) ؟
توصیه امام صادق(ع) برای عاقبت بخیر شدن: امام صادق(ع) در حدیثی سه راه شدن را بیان نمودند و فرموند که اگر می خواهید عمل شما به خیر ختم شود این سه کار را انجام دهید اول : اینکه نعمت های خدا را در راه معصیت مصرف نکنید. دوم: اینکه به حلم خدا مغرور نشوید . سوم: اینکه هر کس ما اهل بیت(ع) را یاد می کند شما او را احترام کنید. 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••⚜•• رقابت‌در از‌اولین موضوعاتی‌ست ڪه‌ براۍ شهدا به‌ ذهن میرسد اما شهادت یڪ نقطه نیستـــ ! ا‌ول¹ : اللهم‌اجعل‌محیاۍمحیاست! دوم² : مماتۍممات‌محمد‌وآل‌محمداست! اول رقابت در زندگی‌ستـــ آن گاه رقابت در شهادت دعاڪن شهید "باشیم" ! نه اینڪه فقط شهید "بشیم" ! اصلا تا شهید نباشیم شهید نمۍشیم .. تا حالافکرڪردۍپشتِ بعضی دعاهاۍشهادت یڪ جور فرار از ڪار و تکلیف است ؟! سریع شهید شویم تا راحت شویم ! اما دعا ڪن قبل از اینڪه [شهید بشیم ] ۸۰سال ، مانند‌جنابِ‌"حبیب‌ابنِ‌مظاهر" شهید ڪه "باشیم" ؛ خودش‌مقدمه‌مۍشودتاشهیدهم"بشویم" ان شاءالله‌ ... 📚باغِ سیب_سید‌علی‌اصغرعلوۍ ✔️ ••⚜•• •| @Tarkgonahan |•
❗️ 🍃استاد شجاعی(ره) : آنجا که در باطن شما نیت نامطلوبی می گذرد ، خدا روی آن حساب می کند، و ظلمت و لطمهٔ آن به شما می رسد. 📚مقالات جلد سوم ص ۲۰۸ 👇👇👇 @Tarkgonahan
مستند سه دقیقه در قیامت(مستندی بسیار زیبا و آموزنده😱😱) قسمت 🦋جانبازی در رکاب مولا🦋 سال ۱۳۸۸ توفیق شد که در اواخر ماه رجب و اوائل ماه شعبان زائر مکه و مدینه باشم. ماه محرم شدیم و وارد مسجدالحرام شدیم بعد از اتمام اعمال به محل قرار کاروان آمدیم. روحانی کاروان به من گفت سه تا از خواهران کاروان الان آمدند، شما زحمت بکش و این سه نفر را برای طواف ببر و برگرد. خسته بودم اما قبول کردم سه تا از خانم‌های جوان کاروان به سمت من آمدند تا نگاهم به آنها خورد سرم را پایین انداختم .یک حوله اضافه داشتم یک سرحوله را دست خودم گرفتم و سر دیگرش را در اختیار آن‌ها قرار دادم. گفت من در طی طواف نباید برگردم حرم الهی هم به خاطر ماه رجب شلوغ است شما سر این حوله را به بگیرید و دنبال من بیایید. یکی دو ساعت بعد، و با خستگی فراوان به محل قرار کاروان برگشتم در حالی که اعمال آنها تمام شده بود و در کل این مدت اصلاً به آنها نگاه نکردم و حرفی نزدم .وظیفه ای برای انجام طواف آنها نداشتم ،اما فقط برای رضای خدا این کار را انجام دادم . در آن روزهایی که ما در مکه مستقر بودیم، خیلی ها مرتب به بازار می رفتند اما من به جای این گونه کارها چندین بار برای طواف اقدام کردم. ابتدا به نیت رهبر معظم انقلاب و سپس به نیابت شهدا مشغول این طواف شدم و از تمام فرصت‌ها برای کسب معنویت استفاده کردم. در آن لحظاتی که اعمال من محاسبه می‌شد جوان پشت میز به این موارد اشاره کرد و گفت : به خاطر طواف خالصانه ای که همراه آن خانم‌ها انجام دادی ثواب حج واجب در نامه اعمال تثبت شد .بعد گفت ثواب طواف هایی که به نیابت از دیگران انجام دادیم دو برابر در نامه اعمال خودت سبک می‌شود . اوائل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم و زیارت ها به خوبی انجام می شد .در قبرستان بقیع تمام افراد ناخودآگاه اشک می‌ریختند حال عجیبی در کاروان ایجاد شده بود. یک روز صبح زود در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته. جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم. بعد به سمت انتهای قبرستان رفتم. من در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم .همان مأمور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد وقتی در مقابل قبر رسیدم، یکباره کنار من آمد و دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چه میگویی داری لعن می کنی گفتم نخیر دستم را ول کن .او همانطور داد می زد و با سر و صدا بقیه مامورین را دور خودش جمع کرد . در همین حال یک دفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد من دیگر سکوت را جایز ندانستم تا این حرف زشت از دهان او خارج شد و بقیه زائران شنیدن دیگر سکوت را جایز ندانستم یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم بلافاصله چهار مأمور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها اذیتم می‌کرد چند نفر از زائرین جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند. من توانستم با کمک آنها فرار کنم روزهای بعد وقتی برای حرم میرفتم سر و صورتم را با چفیه می بستم چون دوربین های بقیع،مرا شناسایی کرده بود و احتمال داشت بازداشت شوم. خلاصه اینکه آن سفر، برای من به یاد ماندنی شد اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند شما خالصانه و فقط به عشق مولا علی علیه السلام با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید، و برای همین ثواب جانبازی در رکاب مولا علی در نامه عمل شما ثبت شده است . 🌹🌹پیشنهاد ویژه برای خواندن🌹🌹 ادامه دارد......._________ 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایتی از سعدی یکی از صاحبدلان زورآزمایی را دیده به هم برآمده و خشمگین شده و کف بر دماغ آورده. گفت این را چه شده است؟؟ گفتند فلانی دشنامش داد . گفت :این فرومایه هزار من سنگ بر می‌دارد و طاقت سخنی نمی آرد!! لاف سرپنجگی و دعوی مردی بگذار عاجز نفس فرومایه چه مردی چه زنی گرت از دست برآید دهنی شیرین کن مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی . 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍آیت‌ الله بهجت (ره) : لذت که باعث ترک حرام و لذت آن می‌شود، خدایی است و هرچه حرام لذتش بیشتر، ترک آن خدایی‌تر، و این به خاطر ترک ضد آن است… عده‌ای لذت را در خلوت با خدا و انس مناجات با او و تهجد می‌دانند و برخی لذت را در عشرت و هم‌نشینی با اهل غفلت و بطالت و معصیت. 📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۵ @Tarkgonahan
گوشه ای از 🌎 عکسی زیبا از زمین توسط تلسکوپ هابل😍👌 👇👇👇 @Tarkgonahan
💠 اعمال روز عرفه 💌 امام صادق(ع) فرمودند «هر چه می‌توانی در دعا کردن بکوش که روز عرفه، روز دعا و درخواست است» 👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠| 💐🎙| رهبر معظم انقلاب حفظه الله 📜 نماز شب ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج 👇👇👇 @Tarkgonahan
⭕️دوست دارید بشه؟! ⭕️برای مستجاب شدن دعا حتما به این موارد دقت کنید : 🍃🌸 👈برای دوستان خود دعا کنید، بعد برای خود دعا کنید. (من لایحضره الفقیه، ج2، ص212) 👈دل و زبانتان در هنگام دعا یکی باشد. اینگونه نباشد که زبان دعا می کند و دل غافل است. به اجابت دعایتان یقین داشته باشید. (کافی، ج 2 ، ص473) 👈فقط در هنگام نیاز و گرفتاری دعا نکنید، بلکه در هنگام رفاه و آسایش هم دعا کنید. (کافی، ج 2، ص472) 👈همراه با دعا عمل هم کنید. دعا کننده بی عمل، مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد. (تحف العقول، ص111) 👈قبل از دعا و بیان حاجت، صدقه بدهید، هر چند کم باشد. (کافی، ج 2، ص477) 👈هیچ دعایی را کوچک مشمارید. (خصال صدوق، ج1، ص199) 👈اول از گناهان توبه کنید بعد دعا کنید. (مهج الدعوات، ص359) 👈قبل و بعد از دعا صلوات بفرستید. زیرا خدای متعال، کریم تر از آن است که قبل و بعد دعا را برآورده کند و دعای مابین آنها را برآورده نکند. (نهج البلاغه، حکمت 361) 👈در دعا الحاح و اصرار داشته باشید و هرگز از تاخیر در برآورده شدن حاجت خسته نشوید. (کافی، جلد۲،ص۴۷۵) التماس دعا 🙏 👇👇👇 @Tarkgonahan
🔸 خدای متعال می‌فرماید: بنده من درست است که با من مناجات می‌کنی و به این طرف و آن طرف متوجه باشی! وقتی با دیگری صحبت می‌کنی به غیر از او توجه نمی‌کنی و ادبی با او داری که با من نداری! پس چه بنده‌ای است کسی که این چنین باشد. 🔹 آیت‌الله مجتهدی (ره) 👇👇👇 @Tarkgonahan
یکی از اصحاب پیغمبر صلی الله علیه و آله می فرماید: یک بار آن حضرت به من فرمود: می‌خواهید که حقیقت دنیا را به شما نشان بدهم؟؟ عرض کردم حتما بفرمایید. آن حضرت مرا در خارج از مدینه منوره نزدیک یک مزبله بردند که در آنجا کاسه های سر مردم، کثافتها، تیکه پارچه ها و استخوان ها پراکنده بود. آنگاه فرمودند: اینها کاسه سر های کسانی است که همانطور که مبتلای حرص دنیا بودند که امروز همه شما زنده ها مبتلای آن هستید. این ها نیز همانطور آرزوها را در قلب خود می پروراندند که شماها می پرورانید.امروز این کاسه سرهای آنها بدون پوست افتاده و پس از چند روز دیگر مبدل به خاک می شود، این کثافت ها غذاهای رنگارنگ ای است که آنها با رغبت تمام می خوردند و در حال حاضر در حالی افتاده اند که مردم از آنها به علت انزجار فرار می‌کنند. آن غذای خوشمزه که بوی خوش آن از دور مردم را متوجه خود میساخت، امروز بوی بد آن برای مردم تولید نفرات می‌کند. این تیکه پارچه ها لباس های زینتی بودند که پس از پوشیدن آنها اطوار می‌ریختند و امروز بادها آنها را از این ور و آن ور می رانند. این استخوان‌ها مال جانورانی است که سوار آنها می شدند و افتخار می‌کردند . بنابراین باید با مشاهده این احوال و انجام عبرتناک آنها عبرت گرفت و گریه کرد. آن صحابی حضرت می فرماید که با دیدن این احوال من خیلی گریه کردم . 👇👇👇 @Tarkgonahan
روز عرفه .... روز بخشیده شدن گناهان، و روز نیایش ... و روز بارشِ چشم‌های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد ... التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان. . .🌴 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️آفت تربیت: 🏴🏴امام باقر علیه السلام بدترین پدر، کسی است که نیکی کردن، او را به زیاده‌روی وادارد و بدترین فرزند، کسی است که کوتاهی کردن، او را به نافرمانی و آزردن والدین وادارد. (تاریخ یعقوبی،ج۲ص۳۲۰) 👇👇👇 @Tarkgonahan
👌امام علی(علیه السلام): برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی شود (دعائم السلام، ج1، ص 294) 🤲 التماس دعا 🌺🍀💐🌷🍀🌺 👇👇👇 @Tarkgonahan
🌷 وقتی فشار زیادی آورد ، بفهمید که متاع در دست دارید... ☘ آنجایی که امتحان سخت می‌شود ، گنج و خیرات الهی همانجاست. 👌 متقی کسی است که وقتی شیطان فشار می‌آورد ، می‌فهمد که متاع قیمتی [در دست] دارد ؛ پس اگر استقامت کنید به آن گنج‌ها و بهای قیمتی آن می‌رسید. 📝 استاد سیدمحمدمهدی میرباقری 👇👇👇 @Tarkgonahan
مستند سه دقیقه در قیامت(مستندی بسیار زیبا و آموزنده😱😱) قسمت 🦋شهید و شهادت 🦋 در این سفر کوتاه و قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد. علت آن هم چند ماجرا بود: یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق‌العاده‌ای داشت که بچه ها را جذب مسجد و هیئت کند او خالصانه فعالیت می‌کرد و در مسجدی شدن ما خیلی تاثیر داشت .این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد .من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود توانستم با او صحبت کنم ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محلات و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود. در واقع او در دنیا شهید زندگی کرد و به مقام شهدا دست یافت. اما سوالی که در ذهن من بود تصادف و عدم رعایت قوانین و مرگش بود ایشان به من گفت من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس ما با ماشین مقابل برخورد کردم ،هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت، تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود و ....اما چرا؟؟!! خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم من به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد، بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام. اما مهمترین مطلبی که از شهدا دیدم، مربوط به یکی از همسایگان ما بود .خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان بیشتر شب‌ها در مسجد محل کلاس و جلسه قرآن و هیئت داشتیم ،آخر شب وقتی به سمت منزل می آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور میکردیم، از همان بچگی شیطنت داشتیم با برخی از بچه ها زنگ خانه مردم را می‌زدیم و سریع فرار میکردیم .یک شب من دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم و سطح همان کوچه بودم که دیدم رفقای من چه زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسباندند! صدای زنگ قطع نمی‌شد، یکبار پسر صاحبخانه که از بسیجیان محل بود بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد او شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگم چه کار می کنی هرچی اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود او مرا به مقابل منزل مان برد و پدرم را صدا زد . آن شب همسایه ما عروسی داشت توی خیابان و جلوی منزل ما شلوغ بود پدرم وقتی این مطلب را شنید خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد. این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت چند سال بعد و در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید. این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمال نوشته شده بود. به جوان پشت میز گفتم که من چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم؟؟ در مورد من زود قضاوت کرد. او(جوان پشت میز) گفت لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی. بعد یکباره دیدم که صفحات نامه اعمال من ورق می خورد گناهان هر صفحه پاک میشد و اعمال خوب آن می‌ماند خیلی خوشحال شدم ذوق زده بودم حدود یکی دو سال از اعمال من اینطوری طی شد. جوان پشت میز گفت راضی شدی گفتم بله عالیه البته بعدها پشیمان شدم چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند اما باز بد نبود. همان لحظه دیدم آن شهید آمد و سلام و روبوسی کرد خیلی از دیدنش خوشحال شدم گفت با اینکه لازم نبود ،اما گفتم بیایم و حضوری از شما حلالیت بطلبم. هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی . 🌹🌹پیشنهاد ویژه برای خواندن🌹🌹 ادامه دارد....._________ 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه برای ،به چه شکلی بدستشان میرسد؟؟ آیا برای اموات از راد دور ،بدستشان میرسد؟؟ 👇👇👇 @Tarkgonahan
در کتاب مشارق الانوار نقل شده است که صاحب کتاب عیون اخبار روایت کرده است: روزی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در راهی می گذشت یک نفر یهودی که از یهودیان خیبر بود با آن حضرت همراه شد ،در بین راه به دره ای که بر اثر سیلاب زیاد در آن آب جمع شده بود رسیدند. یهودی فوراً پارچه ای را که از نخ یا پشم بود به خود پیچیده و روی آب به راه افتاد، مقداری که رفت علی علیه السلام را صدا زد و گفت: اگر آنچه را من می دانم تو میدانستی از آب عبور میکردی، همانطور که من عبور کردم . امیرالمومنین علیه السلام به او فرمود: قدری توقف کن. سپس اشاره‌ای فرمود فوران آب منجمد گردید و سفت شد و به روی آن به راه افتاد . یهودی که چنین دید خود را به قدم های علی علیه السلام انداخت و عرض کرد: ای جوانمرد چه چیزی گفتی که آب را به سنگ تبدیل کردید؟؟!! امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود : تو چه چیزی گفتی که بر روی آب عبور کردی؟؟!! آن یهودی عرض کرد: من خدا را به اسم اعظم او خواندم. امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: اسم اعظم خدا چیست ؟؟!!یهودی عرض کرد :اسم جانشین حضرت محمد. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: من جانشین حضرت محمدم. یهودی به حقانیت آن حضرت اعتراف کرد و اسلام آورد . 👇👇👇 @Tarkgonahan
حکایتی از سعدی هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیدم. مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم، به جامع کوفه درآمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پایی نداشت. شکر نعمت حق تعالی به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم. مرغ بریان به چشم مردم سیر کمتر از برگ تره بر خوان است و ان که را دستگاه قدرت نیست شلغم پخته مرغ بریان است . 👇👇👇 @Tarkgonahan