قرآن ترجمه المیزان
سوره 27
سوره مبارکه النمل
صفحه 379
إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ (23)
همانا من زنى را يافتم که بر آنان فرمانروايى مى کند و از هر چيزى به او داده شده است و تختى بزرگ دارد. (23)
وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ (24)
او و قومش را يافتم که به جاى خدا، براى خورشيد سجده مى کنند و شيطان اعمال آنان را برايشان زينت داده و در نتيجه آنها را از راه [راست ]بازداشته است، ازاين رو آنان هدايت نمى يابند. (24)
أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ (25)
چرا آنان براى خدا سجده نمى کنند؟ همان که نهانى ها را در آسمان ها و زمين بيرون مى آورد و آنچه را پنهان مى کنيد و آنچه را آشکار مى سازيد، مى داند. (25)
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ۩ (26)
خداى، معبودى جز او نيست، [او] صاحب عرش بزرگ است. (26)
۞ قَالَ سَنَنْظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ (27)
[سليمان به هدهد] گفت: به زودى خواهيم ديد که تو راست مى گويى يا از دروغگويانى؟ (27)
اذْهَبْ بِكِتَابِي هَٰذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ (28)
اين نامه مرا ببر و آن را به سوى آنان بيفکن، سپس از ايشان روى برتاب و بنگر چه پاسخى مى دهند. (28)
قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ (29)
[ملکه سبا که از نامه آگاه شد] گفت: اى بزرگان! همانا نامه اى ارجمند به سوى من افکنده شده است. (29)
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (30)
همانا آن از سليمان است و به نام خداى رحمان رحيم است. (30)
أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ (31)
[و محتوايش اين است] که بر من برترى مجوييد و با حالت تسليم نزد من آييد. (31)
قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنْتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ (32)
[ملکه] گفت: اى بزرگان! مرا در کارم نظر دهيد، من هرگز کارى را يکسره نمى کنم تا شما نزدم حضور يابيد. (32)
قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ (33)
گفتند: ما داراى نيرويى [عظيم] هستيم و [در جنگ ]صولتى شديد داريم و فرمان با تو است، پس ببين چه فرمان مى دهى؟ (33)
قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ (34)
گفت: همانا پادشاهان وقتى که [با غلبه نظامى ]به شهرى درآيند آن را تباه مى کنند و عزيزان اهلش را به ذلّت مى کشانند و همواره چنين مى کنند. (34)
وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ (35)
و همانا من هديّه اى [با ارزش] براى آنان مى فرستم، پس مى نگرم که فرستادگان با چه پاسخى برمى گردند. (35)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
قرآن کریم - تفسیر مختصر آیات 23 تا 35 سوره نمل (صفحه 379)
منبع: برگزیده ی تفسیر نمونه / آیت الله ناصر مکارم شیرازی
(آیه 23)- هدهد در شرح ماجرا چنین گفت: «من (به سر زمین سبا رفته بودم) زنى را در آنجا یافتم که بر آنها حکومت مىکند، و همه چیز را در اختیار دارد مخصوصا تخت عظیمى داشت»! (إِنِّی وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ وَ أُوتِیَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَ لَها عَرْشٌ عَظِیمٌ).
«هدهد» با این سه جمله تقریبا تمام مشخصات کشور سبا و طرز حکومت آن را براى سلیمان باز گو کرد.
(آیه 24)- سلیمان از شنیدن این سخن در فکر فرو رفت ولى هدهد به او مجال نداد و مطلب دیگرى بر آن افزود گفت: مسأله عجیب و ناراحت کنندهاى که من در آنجا دیدم این بود که: «مشاهده کردم آن زن و قوم و ملتش در برابر خورشید- نه در برابر اللّه- سجده مىکنند»! (وَجَدْتُها وَ قَوْمَها یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ).
«و شیطان (بر آنها تسلط یافته و) اعمالشان را در نظرشان زینت داده» و افتخار مىکنند که در برابر آفتاب سجده مىنمایند! (وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ).
و به این ترتیب «شیطان آنها را از راه حق باز داشته» (فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ).
آنها چنان در بت پرستى فرو رفتهاند که من باور نمىکنم به آسانى از این راه بر گردند «آنها هدایت نخواهند شد» (فَهُمْ لا یَهْتَدُونَ).
(آیه 25)- سپس افزود: «آنها چرا براى خداوندى سجده نمىکنند که آنچه در آسمانها و زمین پنهان است خارج مىکند، و آنچه را مخفى مىدارید و آنچه را آشکار مىسازید مىداند» (أَلَّا یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی یُخْرِجُ الْخَبْءَ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ ما تُخْفُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ).
یعنى چرا براى خداوندى سجده نمىکنند که غیب آسمان و زمین و اسرار نهفته آن را مىداند.
(آیه 26)- و سر انجام سخن خود را چنین پایان مىدهد: «همان خداوندى که معبودى جز او نیست و پروردگار و صاحب عرش عظیم است» (اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ).
و به این ترتیب روى «توحید عبادت» و «توحید ربوبیت» پروردگار، و نفى هر گونه شرک تأکید کرده و سخن خود را به پایان مىبرد.
(آیه 27)- سلیمان با دقت به سخنان هدهد گوش فرا داد، و در فکر فرو رفت، سپس چنین «گفت: ما تحقیق به عمل مىآوریم ببینیم تو راست گفتى یا از دروغگویان هستى»؟! (قالَ سَنَنْظُرُ أَ صَدَقْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْکاذِبِینَ).
سلیمان نه هدهد را متهم ساخت و محکوم کرد، و نه سخن او را بىدلیل تصدیق نمود، بلکه آن را پایه تحقیق قرار داد.
(آیه 28)- به هر حال سلیمان نامهاى بسیار کوتاه و پر محتوا نوشت و به هدهد داد و گفت: «این نامه مرا ببر و بر آنان بیفکن، سپس بر گرد (و در گوشهاى توقف کن) ببین آنها چه عکس العملى نشان مىدهند»؟ (اذْهَبْ بِکِتابِی هذا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ ما ذا یَرْجِعُونَ).
(آیه 29)- ملکه سبا نامه را گشود و از مضمون آن آگاهى یافت و چون قبلا اسم و آوازه سلیمان را شنیده بود و محتواى نامه نشان مىداد که سلیمان تصمیم شدیدى در باره سرزمین سبا گرفته، سخت در فکر فرو رفت، و چون در مسائل مهم مملکتى با اطرافیانش به شور مىنشست از آنها دعوت کرد، رو به سوى آنها نموده «گفت: اى اشراف و بزرگان! نامه ارزشمندى به سوى من افکنده شده است»! (قالَتْ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتابٌ کَرِیمٌ).
(آیه 30)- سپس ملکه سبا به ذکر مضمون نامه پرداخت و گفت: «این نامه از سوى سلیمان است و محتوایش چنین است: به نام خداوند بخشنده مهربان» (إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ).
(آیه 31)- توصیهام به شما «این است برترى جویى در برابر من نکنید، و به سوى من آیید و تسلیم حق شوید» (أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ).
آنچه در دو آیه فوق آمده، الگویى است براى طرز نامه نگارى که با نام خداوند رحمان و رحیم شروع شود و با دو جمله حساب شده جان سخن بیان گردد.
(آیه 32)- بعد از ذکر محتواى نامه سلیمان، براى سران ملت خود رو به سوى آنها کرده، چنین «گفت: اى اشراف و صاحب نظران! رأى خود را در این کار مهم براى من ابراز دارید که من هیچ کار مهمى را بىحضور شما و بدون نظر شما انجام ندادهام»! (قالَتْ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی أَمْرِی ما کُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ).
(آیه 33)- «اشراف قوم» در پاسخ او چنین «گفتند: ما داراى نیروى کافى و قدرت جنگى فراوان هستیم، ولى تصمیم نهایى با توست، ببین چه دستور مىدهى» (قالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانْظُرِی ما ذا تَأْمُرِینَ).
به این ترتیب هم تسلیم خود را در برابر دستورات او نشان دادند، و هم تمایل خود را به تکیه بر قدرت و حضور در میدان جنگ!
(آیه 34)-
ملکه هنگامى که تمایل آنها را به جنگ مشاهده کرد، در حالى که خود باطنا تمایل به این کار نداشت براى فرو نشاندن این عطش، و هم براى این که حساب شده با این جریان بر خورد، کند، چنین «گفت: پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و ویرانى مىکشانند»! (قالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوها).
«و عزیزان اهل آن را به ذلت مىنشانند» (وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً).
سپس براى تأکید بیشتر گفت: «آرى این چنین مىکنند» (وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ).
در حقیقت ملکه سبا که خود پادشاهى بود، شاهان را خوب شناخته بود که برنامه آنها در دو چیز خلاصه مىشود: «فساد و ویرانگرى» و «ذلیل ساختن عزیزان»، چرا که آنها به منافع خود مىاندیشند، نه به منافع ملتها و آبادى و سر بلندى آنها و همیشه این دو بر ضد یکدیگرند.
(آیه 35)- سپس ملکه افزود: ما باید قبل از هر کار سلیمان و اطرافیان او را بیازماییم و ببینیم به راستى چه کارهاند؟ سلیمان پادشاه است یا پیامبر؟ ویرانگر است یا مصلح؟ ملتها را به ذلت مىکشانند یا عزت؟ و براى این کار باید از هدیه استفاده کرد، لذا «من هدیه قابل ملاحظهاى براى آنها مىفرستم تا ببینم فرستادگان من چه واکنشى را از ناحیه آنها براى ما مىآورند» (وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ).
پادشاهان علاقه شدید به «هدایا» دارند، و نقطه ضعف و زبونى آنها نیز همین جاست، آنها را مىتوان با هدایاى گرانبها تسلیم کرد، اگر دیدیم سلیمان با این هدایا تسلیم شد، معلوم مىشود «شاه» است! در برابر او مىایستیم، و گر نه پیامبر خداست در این صورت باید عاقلانه بر خورد کرد.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌸هر روز یک جزء از قرآن کریم
📆دومین شب ماه مبارک رمضان
📖جزء دوم قرآن کریم🔻🔻🔻
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
هدایت شده از آرشیو جزء خوانی و تفسیر گویا
aghaie_j02_Tahdir.mp3
3.97M
🔺تحدیر (تندخوانی) جزء دوم قرآن کریم
👤 استاد معتز آقایی
#جزءخوانی_ماه_رمضان
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
هدایت شده از آرشیو جزء خوانی و تفسیر گویا
parhizgar__j02_Tartil.mp3
13.78M
🔺ترتیل جزء دوم قرآن کریم
👤 استاد شهریار پرهیزگار
#جزءخوانی_ماه_رمضان
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
☀️ به نام خدا
برای این که جامعه ای خوب و رستگار داشته باشیم
باید خوبی ها و نیکی ها را توصیه کنیم
و از بدی ها نهی کنیم
رستگاری در دعوت به نیکی و پرهیز از بدی است نه بی تفاوتی!
سلام
ان شاءالله صبح تون سرشار از نیکی و از هرگونه بدی دور باد
🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ سلام و ادب
روز چهارشنبه زیبایتان به خیر
🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺
✅ ذکر روز چهارشنبه :
یا حی و یا قیوم ( ای زنده و پاینده )
(۱۰۰مرتبه)
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹
آیات صفحه🌹(380)🌹را تلاوت کرده و به پیامبران واماممان و خانم فاطمه الزهرا (س)و خانم معصومه(س)هدیه می نماییم:
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحه ۳۸۰ مصحف شریف
سوره مبارکه نمل
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5913443309665125929.mp3
1.2M
🔸ترتیل صفحه ۳۸۰ با صدای استاد حامد ولی زاده
🔸مقام : سه گاه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_5913443309665125930.mp3
2.27M
🔸ترتیل صفحه 380 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام سه گاه
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
قرآن ترجمه المیزان
سوره 27
سوره مبارکه النمل
صفحه 380
فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتَاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ (36)
پس وقتى که [فرستاده ملکه] نزد سليمان آمد، او گفت: آيا با مالى [ناچيز] به من کمک مى کنيد؟! همانا آنچه خدا به من عطا کرده بهتر است از آنچه به شما داده است [من با هديّه شما شاد نمى شوم] بلکه شماييد که با هديّه خود شادمانى مى کنيد. (36)
ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ (37)
به سويشان بازگرد که ما حتماً با سپاهانى بر آنان درخواهيم آمد که در مقابل آنها مقاومت نتوانند کرد و قطعاً آنان را در حالى که حقير شده اند با خوارى از آن جا بيرون مى کنيم. (37)
قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ (38)
[سليمان] گفت: اى بزرگان! کدام يک از شما تخت او را پيش از آن که به حالت تسليم نزد من آيند برايم مى آورد؟ (38)
قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ ۖ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ (39)
قهرمانى از جنّ گفت: من آن را پيش از آن که از جاى خود برخيزى نزد تو مى آورم و من بر اين [کار] توانا و امين هستم. (39)
قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ (40)
آن کس که علمى از آن کتاب نزدش بود گفت: من آن را پيش از آن که پلک چشمت به هم بخورد نزد تو مى آورم [و چنين کرد] پس چون آن را نزد خود مستقر ديد، گفت: اين از فضل پروردگار من است تا مرا آزمايش کند که آيا شکر مى کنم يا کفران مىورزم؟ و هر کس شکر کند به سود خود شکر مى کند و هر کس کفران ورزد [زيانى به خدا نمى رساند] زيرا پروردگار من بى نياز و کريم است. (40)
قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنْظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ (41)
[سليمان] گفت: تخت او را [با آرايشى جديد ]برايش ناشناس کنيد تا بنگريم که آيا [به شناختن آن] راه مى يابد يا از کسانى است که راه نمى يابند؟ (41)
فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرْشُكِ ۖ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ ۚ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ (42)
پس چون [ملکه] آمد گفته شد: آيا تخت تو شبيه اين است؟ گفت: گويااين همان است و ما پيش از اين [معجزه از حقّانيت سليمان] آگاهى يافتيم و تسليم گشتيم. (42)
وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ (43)
و اين که او پرستش غير خدا مى کرد وى را [از راه راست] بازداشته بود، همانا او از قومى کفرپيشه بود. (43)
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ ۖ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ ۗ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (44)
به او گفته شد: به عرصه [کاخ] درآى پس چون آن را ديد پنداشت آبى فراوان است و [دامن] از دو ساقش برچيد [که وارد آب شود، سليمان] گفت: همانا اين عرصه اى است صاف از شيشه، گفت: پروردگارا! همانا من بر خود ستم کردم و اينک با سليمان تسليم خدا صاحب اختيار جهانيان شدم. (44)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
قرآن کریم - تفسیر مختصر آیات 36 تا 44 سوره نمل (صفحه 380)
منبع: برگزیده ی تفسیر نمونه / آیت الله ناصر مکارم شیرازی
(آیه 36)- مرا با مال نفریبید! فرستادگان ملکه سبا با کاروان هدایا، سر زمین یمن را پشت سر گذاشتند و به سوى شام و مقر سلیمان حرکت کردند، به گمان این که سلیمان از مشاهده منظره این هدایا خوشحال مىشود، و به آنها شاد باش مىگوید، اما «هنگامى که (فرستاده ملکه سبا) نزد سلیمان آمد (سلیمان نه تنها از آنها استقبال نکرد بلکه) گفت: مىخواهید مرا با مال کمک کنید (و فریب دهید) آنچه خدا به من داده بهتر است از آنچه به شما داده است» (فَلَمَّا جاءَ سُلَیْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِمَّا آتاکُمْ).
مال چه ارزشى در برابر مقام نبوت و علم و دانش و هدایت و تقوا دارد؟
«بلکه شما هستید که به هدایاى خود خوشحال مىشوید» (بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ).
و به این ترتیب سلیمان، معیارهاى ارزش را در نظر آنها تحقیر کرد و روشن ساخت که معیارهاى دیگرى براى ارزش در کار است.
(آیه 37)- سپس براى این که قاطعیت خود را در مسأله «حق و باطل» نشان دهد به فرستاده مخصوص ملکه سبا چنین گفت: «به سوى آنان باز گرد (و این هدایا را نیز با خود ببر اما بدان) ما به زودى با لشکرهایى به سراغ آنها خواهیم آمد که توانایى مقابله با آن را نداشته باشند» (ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها).
«و ما آنها را از آن سر زمین آباد با ذلت خارج مىکنیم در حالى که کوچک و حقیر خواهند بود» (وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ).
چرا که در برابر آیین حق، تسلیم نشدند و از در مکر و فریب وارد گشتند.
(آیه 38)- در یک چشم بر هم زدن تخت او حاضر است! سر انجام فرستادگان ملکه سبا هدایا و بساط خود را بر چیدند و به سوى کشورشان باز گشتند.
و ماجرا را براى ملکه و اطرافیانش شرح دادند، و بیان داشتند که او به راستى فرستاده خداست و حکومتش نیز یک حکومت الهى است.
لذا ملکه سبا با عدهاى از اشراف قومش تصمیم گرفتند به سوى سلیمان بیایند و شخصا این مسأله مهم را بررسى کنند تا معلوم شود سلیمان چه آیینى دارد؟
این خبر از هر طریقى که بود به سلیمان رسید، و تصمیم گرفت قدرت نمایى شگرفى کند تا آنها را بیش از پیش به واقعیت اعجاز خود آشنا، و در مقابل دعوتش تسلیم سازد.
لذا سلیمان رو به اطرافیان خود کرد و «گفت: اى گروه بزرگان! کدامیک از شما توانایى دارد تخت او را پیش از آن که خودشان نزد من بیایند و تسلیم شوند براى من بیاورد» (قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ).
(آیه 39)- در اینجا دو نفر اعلام آمادگى کردند که یکى از آنها عجیب و دیگرى عجیبتر بود.
نخست «عفریتى از جن رو به سوى سلیمان کرد و گفت: من تخت او را پیش از آن که (مجلس تو پایان گیرد و) از جاى بر خیزى نزد تو مىآورم» (قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ).
من این کار را با زحمت انجام نمىدهم و در این امانت گران قیمت نیز خیانتى نمىکنم، چرا که «من نسبت به آن توانا و امینم»! (وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ).
(آیه 40)- دومین نفر مرد صالحى بود که آگاهى قابل ملاحظهاى از «کتاب الهى» داشت، چنانکه قرآن در حق او مىگوید: «کسى که علم و دانشى از کتاب داشت گفت: من تخت او را قبل از آن که چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد»! (قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ).
این شخص یکى از نزدیکان با ایمان، و دوستان خاص سلیمان بوده است، و غالبا در تواریخ نام او را «آصف بن برخیا» نوشتهاند، و مىگویند وزیر سلیمان و خواهر زاده او بوده است.
و اما در باره «علم کتاب» بسیارى از مفسران و غیر آنها گفتهاند این مرد با ایمان از «اسم اعظم الهى» با خبر بود. یعنى آن نام الهى را در درون جان خود پیاده کرده بود و آن چنان از نظر آگاهى و اخلاق و تقوا و ایمان تکامل یافته بود که خود مظهرى از آن اسم گشته بود، این تکامل معنوى و روحانى که پرتوى از آن اسم اعظم الهى است قدرت بر چنین خارق عاداتى را در انسان ایجاد مىکند. و هنگامى که سلیمان با این امر موافقت کرد او با استفاده از نیروى معنوى خود تخت ملکه سبأ را در یک «طرفة العین» نزد او حاضر کرد: «پس هنگامى که سلیمان آن را نزد خود مستقر دید (زبان به شکر پروردگار گشود و) گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا شکر نعمت او را به جا مىآورم یا کفران مىکنم»؟! (فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ).
سپس افزود: «و هر کس شکر کند به سود خویش شکر کرده، و هر کسى کفران کند پروردگار من غنى و
کریم است» (وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ).
تفاوت «عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» و «عِلْمُ الْکِتابِ»:
در حدیثى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین آمده است که «ابو سعید خدرى» مىگوید: من از معنى «الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» از محضرش سؤال کردم فرمود: «او وصىّ برادرم سلیمان بن داود بود.»
عرض کردم: «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» (رعد/ 43) از چه کسى سخن مىگوید.
فرمود: «ذاک اخى علىّ بن ابی طالب او برادرم علىّ بن ابی طالب است»! توجه به تفاوت «علم من الکتاب» که علم جزئى را مىگوید، و «علم الکتاب» که «علم کلى» را بیان مىکند روشن مىسازد که میان «آصف» و «على» علیه السّلام چه اندازه تفاوت بوده است؟!
(آیه 41)- نور ایمان در دل ملکه سبا: سلیمان براى این که میزان عقل و درایت ملکه سبا را بیازماید، و نیز زمینهاى براى ایمان او به خداوند فراهم سازد، دستور داد تخت او را که حاضر ساخته بودند دگرگون و ناشناس سازند «گفت: تخت او را برایش ناشناس سازید ببینیم آیا هدایت مىشود یا از کسانى خواهد بود که هدایت نمىیابند» و آیا تخت خود را مىشناسد یا نمىشناسد؟ (قالَ نَکِّرُوا لَها عَرْشَها نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِی أَمْ تَکُونُ مِنَ الَّذِینَ لا یَهْتَدُونَ).
(آیه 42)- به هر حال «هنگامى که ملکه سبا وارد شد، (به او) گفته شد: آیا تخت تو این گونه است»؟ (فَلَمَّا جاءَتْ قِیلَ أَ هکَذا عَرْشُکِ).
«ملکه سبا» زیرکانهترین و حساب شدهترین جوابها را داد و «گفت: گویا خود آن تخت است»! (قالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ).
و بلا فاصله افزود: «و ما پیش از این هم آگاه بودیم و اسلام آورده بودیم»! (وَ أُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ کُنَّا مُسْلِمِینَ).
یعنى، اگر منظور سلیمان از این مقدمه چینىها این است که ما به اعجاز او پى ببریم ما پیش از این با نشانههاى دیگر از حقانیت او آگاه شده بودیم و حتى قبل از دیدن این خارق عادت عجیب ایمان آورده بودیم.
(آیه 43)- و به این ترتیب سلیمان «او را از آنچه غیر از خدا مىپرستید باز داشت» (وَ صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ).
هر چند «او قبل از آن از قوم کافر بود» (إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْمٍ کافِرِینَ).
(آیه 44)- در این آیه صحنه دیگرى از این ماجرا باز گو مىشود، و آن ماجراى داخل شدن ملکه سبا در قصر مخصوص سلیمان است.
سلیمان دستور داده بود، صحن یکى از قصرها را از بلور بسازند و در زیر آن، آب جارى قرار دهند.
هنگامى که ملکه سبا به آنجا رسید «به او گفته شد: داخل حیاط قصر شو»ِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ).
«پس هنگامى که ملکه آن صحنه را دید، گمان کرد نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه کرد» تا از آن آب بگذرد در حالى که سخت در تعجب فرو رفته بود که نهر آب در اینجا چه مىکند؟َلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشَفَتْ عَنْ ساقَیْها).
اما سلیمان به او «گفت: که حیاط قصر از بلور صاف ساخته شده» این آب نیست که بخواهد پا را برهنه کند و از آن بگذردالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِیرَ).
در اینجا سؤال مهمى پیش مىآید و آن این که: سلیمان که یک پیامبر بزرگ الهى بود چرا چنین دم و دستگاه تجملاتى فوق العادهاى داشته باشد؟ درست است که او سلطان بود و حکمروا، ولى مگر نمىشد بساطى ساده همچون سایر پیامبران داشته باشد؟
اما چه مانعى دارد که سلیمان براى تسلیم کردن ملکه سبا که تمام قدرت و عظمت خود را در تخت و تاج زیبا و کاخ با شکوه و تشکیلات پر زرق و برق مىدانست صحنهاى به او نشان دهد که تمام دستگاه تجملاتیش در نظر او حقیر و کوچک شود، و این نقطه عطفى در زندگى او براى تجدید نظر در میزان ارزشها و معیار شخصیت گردد؟! به تعبیر دیگر این هزینه در برابر امنیت و آرامش یک منطقه وسیع و پذیرش دین حق، و جلو گیرى از هزینه فوق العاده جنگ، مطلب مهمى نبود.
و لذا هنگامى که ملکه سبا، این صحنه را دید چنین «گفت: پروردگارا! من بر خویشتن ستم کردم»!الَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی).
«و با سلیمان در پیشگاه اللّه، پروردگار عالیمان، اسلام آوردم»َ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ).
خداوندا! من همراه رهبرم سلیمان به درگاه تو آمدم، از گذشته پشیمانم و سر تسلیم به آستانت مىسایم.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
*﷽*
🔖 *نکات کلیدی و تفسیری جزء سوم قرآن کریم*
💠 *توانستن غیر از مجاز بودن است*
❇️ *فراز اول:*
✨ *لَا إِکْرَاهَ فیِ الدِّینِ قَد تَّبَینََ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ (256- بقره)*
🌷 *در دین، هیچ اجباری نیست. همانا راه هدایت از گمراهی، کاملاً مشخص و آشکار شده است.*
⬅️ *بسیاری با استناد به همین آیه، خود را مجاز به پذیرش و یا عدم پذیرش اصل دین و فروعات آن میدانند به این معنا که گمان میکنند اجازه دارند اصل دین را بپذیرند یا نپذیرند و یا هر کدام از فروعات دین که مایل به انجامش نبودند را به راحتی کنار گذاشته و از آن بگذرند و جالبتر اینکه خیال میکنند دیگران هم حق اعتراض به آنها را ندارند؛ نه حق دارند آنها را امر کنند و نه مجازند ایشان را نهی کنند.*
🔹 *به راستی اگر چنین تفسیر و برداشتی از آیه صحیح بود دیگر چه دلیلی داشت خداوند کسانی که دین را نپذیرفتند و یا به آن عمل نکردند را با آیات عذاب، تهدید کند؟*
🔸 *نکتهای که این عده از آن غفلت کردهاند این است که پیام آیه نفی جبر و اشاره به اصل اراده در خلقت انسان است.*
*خداوند متعال انسانها را به گونهای خلق کرده است که در مقام عمل، توان انتخاب گزینههای مختلف و گاه مخالف را داراست. او هم میتواند عدالت بورزد و هم ظلم کند؛ هم عبادت کند و هم عصیان نماید؛ اما اینکه کدام گزینه برای او مجاز است و کدام برای او ممنوع، بحث دیگری است. یقیناً انسان اجازه ندارد گزینهای را برگزیند که به ضرر دنیا و آخرت اوست.*
*اگر انسان مختار آفریده شده؛ نه برای آن است که هر کاری که دلش خواست بکند؛ بلکه او آزاد آفریده شد تا آزادانه بین درست و نادرست یکی را انتخاب کند؛(1)*
*درست و نادرستی را که خدا از طریق دین (عقل سالم و نقل معتبر) بیان کرده است. اگر درست را انتخاب کرد کمال است و بهشت و اگر نادرست را برگزید سقوط است و عذاب.*
https://chat.whatsapp.com/H6PEWYkMqOqCixYdCkove4
💠 *دو آفتی که اجر صدقه را نابود میکنند*
❇️ *فراز دوم:*
✨ *یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الْأَذَی (264- بقره)*
🔥 *منت گذاشتن و اذیت کردن، دو خطر مهمی است که اجر صدقات را تهدید میکند. خداوند متعال در این آیه، مردم را از نابود کردن اجر صدقاتشان با منت و اذیت نهی میکند.*
⬅️ *از این آیه به خوبی استفاده میشود که انفاق در راه خدا در صورتی در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع میشود که به دنبال آن منت و چیزی که موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد.*
♨️ *بنابراین کسانی که در راه خداوند بذل مال میکنند ولی به دنبال آن منت میگذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش اوست انجام میدهند در حقیقت با این عمل ناپسند، اجر و پاداش خود را از بین میبرند.(2)*
💝 *در این بین کسی اجر میبرد که بتواند کار ارزشمند خود را از این دو آفت نابودگر حفظ کند.(3)*
💠 *شرط مالی که انفاق میکنید*
❇️ *فراز سوم:*
✨ *یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ لَا تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَ لَسْتُم بَِاخِذِیهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَنیٌِّ حَمِیدٌ(267- بقره)*
🔹 *در این آیه برای اموالی که انفاق میشوند دو شرط عمده را بیان میکند. ابتدا میفرماید:*
*ای کسانی که ایمان آوردهاید! از اموال پاکیزهای که از طریق تجارت به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما خارج کردهایم از منابع و معادن زیر زمینی و از کشاورزی و زراعت و باغ، انفاق کنید.*
🔸 *سپس برای تاکید هر چه بیشتر میافزاید: به سراغ قسمتهای ناپاک نروید تا از آن انفاق کنید در حالی که خود شما حاضر نیستید آن را بپذیرید، مگر از روی اغماض و کراهت.(4)*
⬅️ *پس مالی که انفاق میشود هم باید از مال حلال باشد و از طریقی شرعی به دست آمده باشد و هم از نظر کیفیت باید حداقل به گونهای باشد که اگر به خود دهنده آن را بدهند با خوشحالی آن را بگیرد.*
💠 *رباخوار دیوانه است*
❇️ *فراز چهارم:*
✨ *الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَواْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ (275)*
🔹 *این آیه، پرده از حقیقت رباخواری برداشته و باطن آن را نمایان میکند. بر اساس این آیه، ربا، جنون آور است و ربا خوار فردیست دیوانه.*
🔸 *تخبیط از مس شیطان همان جن زدگی است که در گویش عامیانه به کسی گفته میشود که دیوانه شده باشد. خداوند متعال در این فراز، ربا خوار را دیوانه میخواند.*
❌ *باید دانست که این طرز تعبیر برای اهانت نیست؛ زیرا کلام خدا منزه از عبارتهای سخیف و غیر واقع است(5)*
✴️ *بلکه این تعبیر، بیان حقیقت افرادیست که ربا میگیرند؛ چون این عده فاقد تفکر صحیح اجتماعی هستند و مسائلی مانند تعاون، همدردی،
آمن الرسول (۲۸۵). بقره*
✅ *۱۹- آیات محکم و متشابه یعنی چه؟ (۷).آل عمران*
✅ *۲۰- امدادهای غیبی در جنگ بدر (۱۳). آل عمران*
✅ *۲۱- اسیر شهوات دنیوی نشوید (۱۴)آل عمران*
✅ *۲۲- بندگان واقعی خدا چه خصوصیاتی دارند (۱۶)آل عمران.*
✅ *۲۳- آیه معروف شهادت (۱۸)آل عمران.*
✅ *۲۴- یهودیانی که از حکم سنگسار زن و مرد مجرم فرار میکردند (۲۳ تا ۲۵)آل عمران.*
✅ *۲۵- همه چیز به دست خداست، تعجب نکنید و اطمینان داشته باشید (۲۶ و ۲۷)آل عمران.*
✅ *۲۶- مومن زیر بار حکومت و سلطه کافر نمیرود (۲۸)آل عمران.*
✅ *۲۷- روز تجسم اعمال روزی که انسان آرزو میکند با اعمالش فاصله پیدا کند (۳۰)آل عمران.*
✅ *۲۸- مریم سلام الله علیها الگوی زنان عصر خود- فاطمه سلام الله علیها الگوی زنان همه عصرها (۴۲)آل عمران.*
✅ *۲۹- تولد یحیی علیه السلام و خصوصیات این پیامبر الهی (۳۹)آل عمران.*
✅ *۳۰- بانوان به نماز جماعت اهمیت بدهند (۴۳)آل عمران.*
✅ *۳۱- تولد و معجزات مسیح (علیه السلام) (۴۵ تا ۶۰)آل عمران زنده کردن مردگان و شفای مریض و کور*
✅ *۳۲- عیسی علیه السلام پدر نداشت در حالی که آدم علیه السلام نه پدر داشت و نه مادر در نتیجه تولد بدون پدر باعث الوهیت و خداشدن نمی گردد(۵۹)آل عمران*.
✅ *۳۳- آیه مباهله و حقانیت و برتری اسلام بر مسیحیت (۶۱)آل عمران.*
✅ *۳۴- جعل حقایق و کتابها و روزنامههای جعلی و دروغ پرداز (۷۸)آل عمران.*
✅ *۳۵- هیچ پیامبری مردم را دعوت به خود نکرده و پرستش خود را ترویج نکرده (۷۹ و ۸۰)آل عمران.*
✅ *۳۶- تبلیغ هر پیامبر برای پیامبر بعدی (۸۱)آل عمران.*
✅ *۳۷- دل بریدن از چیزی که دوست داری باعث داخل شدن در مقام ابرار میگردد (۹۲)آل عمران*
📚📚📚📚📚
(1) المیزان ج2ص343
(2) نمونه ج2ص317
(3) آیه 262 سوره بقره
(4) نمونه ج2ص332
(5) آیه 14 سوره طارق
(6) نمونه ج2ص366
(7) آیه 150 سوره نساء
(8) نمونه ج2ص398
(9) آیه 90 سوره نمل و آیه 55 سوره عنکبوت
⬇️ *مطالب برگرفته شده از سایت های :*
*۱_پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام*
*۲_ سبز قامت*
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📿 *برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج) ۳ صلوات*
🌻 *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*
عواطف انسانی، نوع دوستی برای آنها، مفهومی ندارد؛ بنابراین مشی او مشی دیوانگان است.(6)*
💠 *فرق ما با آن کشیش مسیحی*
❇️ *فراز پنجم:*
✨ *ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌُّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَینَْ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ (285- بقره)*
🌷 *پیامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ایمان آورده و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش ایمان آوردهاند [و بر اساس ایمان استوارشان گفتند:] ما میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمیگذاریم.*
🔹 *از فرقهای یک مسلمان با کسانی که دم از خدا و انبیاء پیشین و کتاب مقدس میزنند و به قرآن این آخرین کتاب آسمانی اهانت میکنند در این است که ما مسلمانان بنا به رهنمود قرآن کریم در این آیه، تمام انبیاء گذشته را که همگی فرستاده خدایند قبول داریم و به کتابهای آنها که از جانب او هستند ایمان داریم و احترام میگذاریم؛ البته کتب یا بخشهای تحریف شدهای که تولید خود بشرند از این دایره بیرونند و خارج از بحثند.*
🌷 *آری مؤمنان بر خلاف کسانی که میخواهند بین خدا و پیامبرانش جدایی بیفکنند و به بعضی ایمان بیاورند و بعضی را انکار کنند(7)*
*هیچ گونه تفاوتی میان رسولان الهی و کتابهای آنها نمیگذارند و همه را از سوی خدا میدانند و همگی را محترم میشمرند.(8)*
💠 *در قیامت عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را*
❇️ *فراز ششم:*
✨ *یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍْ محُّْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا (30- آل عمران)*
🌷 *روزی که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده و آنچه را از کار زشت مرتکب شده حاضر شده مییابد، و آرزو میکند کهای کاش میان او و کارهای زشتش زمان دور و درازی فاصله بود.*
⬅️ *این آیه به صراحت بیان میدارد که در دادگاه قیامت به سبک دادگاههای دنیا که گزارش کار را میخوانند و قاضی بر اساس آن نظر میدهد عمل نمیشود بلکه در آن محکمه، خود عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را.*
🔰 *از این آیه و آیات دیگر(9) به دست میآید که عمل نیز به مانند عامل، دارای روح و بدن است. آن چهرهای که در این دنیا از آن مشاهده میشود به منزله بدن است و آن چهرهای که در قیامت حاضر میشود روح و باطن اوست.*
◀️ *بر اساس این آیه در صحنه قیامت عمل در کنار عامل حاضر میشود و چون چنین است کسی را یارای انکار و تکدیب نیست و تنها کاری که از مجرم ساخته است این است که آرزوی جدایی بین خود و عملش را داشته باشد.*
💠 *اسلام، تنها دینی که خدا میپذیرد*
❇️ *فراز هفتم:*
✨ *وَ مَن یَبْتَغِ غَیرَْ الْاسْلَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فیِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ(85- آل عمران)*
🔹 *منظور از اسلام در این آیه، دینی است الهی که احکام و معارف آن بر سه پایه توحید، معاد و نبوت استوار است. این آیین در هر زمانی با توجه مقتضیات موجود، دستورات خاصی دارد که به مجموع آن اصول و این فروع اسلام گفته میشود؛ بر این اساس تمام ادیان آسمانی در زمان پیامبر همان عصر، مصداق اسلام است و تبعیت کنندگان آن نیز مسلمان و رستگار خواهند بود.*
❌ *این آیه خط بطلانی است بر ادیانی که یا الهی نیستند یا اگر در دسته ادیان الهی هستند با آمدن آخرین فرستاده الهی، دیگر منسوخ شدهاند.*
✳️ *چون در این فراز، سخن از عدم پذیرش خداوند است و اگر روش زندگی و آیین کسی را خدا قبول نکرد به معنای نگونبختی و هلاکت اوست همان گونه که در آخر آیه هشدار داد؛ این نتیجه حاصل میشود که راههای رسیدن به سعادت یکی بیشتر نیست و آن، پذیرش اسلام و حرکت بر اساس دستورات آن است و بس.*
🔰 *مفاهیم کلی جزء ۳*🔰
✅ *۱- درجات معنوی انبیاء با هم تفاوت دارد (۲۵۳).بقره*
✅ *۲- قیامت جای خرید و فروش نیست (۲۵۴). بقره*
✅ *۳- آیه الکرسی (۲۵۵). بقره*
✅ *۴- گفتگوی ابراهیم (علیه السلام) و نمرود (۲۵۸). بقره*
✅ *۵- پیامبری که مرد و بعد از صد سال زنده شد (۲۵۹). بقره*
✅ *۶- زنده شدن چهار پرنده قطعه قطعه شده با ندای حضرت ابراهیم (علیه السلام) (۲۶۰). بقره*
✅ *۷- پاداش انفاق، شرایط انفاق (۲۶۱ و ۲۶۲). بقره*
✅ *۸- تکریم نیازمند (۲۶۳). بقره*
*۹- منت باعث از بین رفتن أجر صدقه میشود (۲۶۴). بقره*
✅ *۱۰- روغن سوخته را نذر امام زاده نکنید (۲۶۷). بقره*
✅ *۱۱- وسوسهی فقر از ترفندهای شیطان است (۲۶۸). بقره*
✅ *۱۲- صدقه کفاره گناهان است (۲۷۱). بقره*
✅ *۱۳- انفاق مخفیانه و انفاق شبانه (۲۷۴). بقره*
✅ *۱۴- تشبیه رباخوار به دیوانه (۲۵۷). بقره*
✅ *۱۵- ربا خواری = اعلان جنگ با خداوند و پیامبر (۲۷۹). بقره*
✅ *۱۶- نوشتن قرار داد هنگام وام دادن یا معامله (۲۸۲). بقره*
✅ *۱۷- شرایط شاهد در معامله (۲۸۲). بقره*
✅ *۱۸- آیه معروف
☀️ به نام خدا
برای این که جامعه ای خوب و رستگار داشته باشیم
باید خوبی ها و نیکی ها را توصیه کنیم
و از بدی ها نهی کنیم
رستگاری در دعوت به نیکی و پرهیز از بدی است نه بی تفاوتی!
سلام
ان شاءالله صبح تون سرشار از نیکی و از هرگونه بدی دور باد
🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ سلام و ادب
روز چهارشنبه زیبایتان به خیر
🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺
✅ ذکر روز چهارشنبه :
یا حی و یا قیوم ( ای زنده و پاینده )
(۱۰۰مرتبه)
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹
آیات صفحه🌹(381)🌹را تلاوت کرده و به پیامبران واماممان و خانم فاطمه الزهرا (س)و خانم معصومه(س)هدیه می نماییم:
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛